هدف گمشده و کارکرد از دست رفته!
یکی از مسائلی که باید هرچه زودتر برای بررسی و آسیبشناسی در دستور کار مسئولان فوتبال و بلکه ورزش قرار بگیرد، تحقیق و ریشه یابی فضای بدبینی و احساس تبعیض و حقخوری است که سخت حال وهوای این رشته جذاب و پرطرفدار را تحت تاثیر قرار داده و آن را به شدت تیره و مکدر کرده است.
کافی است قبل و به ویژه پس از هر بازی نگاهی به اظهارنظرهای دست اندرکاران تیم ها - خاصه مربیان لیگ برتری- بیفکنید و سخن آنها را گوش کنید . کمتر چیزی که در آن مطرح می شود ، بحث های فنی و تحلیل های کارشناسانه است و آنچه که بر این اظهارات غالب است گلایه و اعتراض و متهم کردن تشکیلات فوتبال و داوری و... به جانبداری و طرفداری از تیم های رقیب و اجحاف و ستم در حق تیم آنهاست. جالب است که خیلی وقتها سوالاتی هم که از سوی نمایندگان رسانهها در کنفرانس های خبری مطرح می شود ، اغلب تحریک و تشویق مربیان و مسئولان تیم ها برای ورود به مسائل تنش زا و درگیرانه با متولیان فوتبال و مسئولان و مربیان تیم های دیگر است! تاکنون برخوردهای انضباطی و جریمه ها و تنبیهات برای برخورد با این رفتارها و اظهارات و... از سوی بخش های ذیربط در فدراسیون فوتبال عملا پاسخگو و بازدارنده نبوده، بلکه هر چه می گذرد و رقابت ها اوج می گیرد و رقابت تیم ها در صدر و قعر جدول داغ تر می شود، این گونه رفتارها و گفتارهای ذکر شده بیشتر و بی پرده تر و با لحن تندتری مطرح می شود. بعد از انجام شهرآورد اخیر تهران که این بار مجهز به سیستم VAR هم بود، این نوع اظهارات و اعتراض ها به اوج خود رسید وهر دو تیم مدعی بودند که در حق آنها ظلم شده و پیروزی و 3 امتیاز حساس را " بعضی از عناصر پشت پرده”!، " خط دهی های مشکوک” ! و... از دست آنها گرفته اند ، اعتراضات و حرف هایی که ناخواسته به طرفداران آنها در سطح جامعه و خانواده ها و ... سرایت می کند و بعضا اتفاقات ناخوشایندی را رقم می زند. البته در اینکه متاسفانه رفتار و عملکرد بعضی از کسانی که در فدراسیون فوتبال مسئولیت دارند و یا در رسانه ها نقش خبرنگار و کارشناس و... را بازی می کنند، به طور صریح و آشکار طرفدارانه است و علنا و بعضا به سبک تماشاگران تیفوسی از تیم های مختلف جانبداری می کنند و حتی با لباس رسمی و داوری که باید مظهر بیطرفی و دادن حق به حقدار باشند، جلوی چشم ده ها هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه در کنار تیم های محبوب خود عکس یادگاری میگیرند! یا در جایگاه خبرنگاران هنگام برگزاری مسابقه نمی توانند بر اعصاب و هیجانات و عشق و نفرت خود غلبه کنند، شکی وجود ندارد . حالا در خفا و دور از نگاه دوربین ها و در جلسات و... از سوی چنین عناصری چه حرکات و رفتاری سر می زند یا حتی چه تصمیماتی می گیرند ، خدا می داند . البته بعضی وقت ها فیلم ها و صداهایی که مخفیانه ضبط شده و در فضای مجازی است، دست تعداد دیگری از این به اصطلاح مدیران و مسئولان را رو می کند و...! اما در هر حال در حاکمیت چنین فضا و اوضاع ناخوشایندی بر فوتبال ما شکی وجود ندارد و ادامه آن نه تنها به صلاح نیست، بلکه بسیار خطرناک هم هست و هیچ بعید نیست که کار به جاهای بدتر و باریک تر هم کشیده شود ، چنانکه داریم می بینیم و می شنویم که در مسابقات فوتبال رده های پایه هر هفته چه اتفاقات و درگیری ها و جنجال های خطرناکی به راه می افتد. همه عرض و سخن ما این است که مسئولان فوتبال و ورزش نباید در برابر حاکمیت و تداوم چنین وضع و اوضاعی که دلایل مختلفی ( وعمدتا سیطره تفکر نتیجه گرایی) دارد، بی تفاوت و منفعل باشند. در این صورت ورزش معنا و کارکرد اصلی خود را از دست می دهد. ورزش و رشته جذابی مثل فوتبال باید وسیله و ابزاری در خدمت جامعه و مردم باشد، مردم از انجام یا تماشای آن لذت برده و در کنار خانواده و دوستان وهمشهریان اوقات فراغت سالم و مفرحی داشته باشند و خستگی کار روزانه و فرسودگی های عصبی و روانی را با آن برطرف کنند . علاوه بر این، مسئولان و متولیان ورزش با کمک متخصصان و کارشناسان، از ورزش به شکل هنرمندانه و غیرمستقیم در جهت ارتقای فرهنگ عمومی و اشاعه ارزش های اخلاقی و انسانی استفاده و برای آن برنامه ریزی کنند ، کارکرد و هدفی که متاسفانه درباره ورزش ما معنای خود را تا اندازه بسیار زیادی از دست داده و همه چیز به بردن و نتیجه گرفتن و قهرمان شدن و رجز خواندن و تحقیر کردن و نفرت پراکندن و... محدود و منحصر شده است. البته تردیدی وجود ندارد که اعتراض به داوری و متهم کردن مدیران و مسئولان به جانبداری از تیم های خاص و همچنین طرفداری کردن از تیم ها از جانب مسئولان و رسانه ها و خبرنگاران و مجریان و هنرمندان و سینماگران و حتی دولتمردان و چهره های سیاسی و... در همه جای دنیا و حتی بالاترین سطوح ورزش حرفه ای و معتبرترین و استانداردترین و قانونمندترین لیگ های دنیا وجود دارد اما در آنجا رفتار وعملکرد عاقلانه و شفاف مدیران و مسئولان از یک سو و برقراری و اجرای مقررات و تنبیهات انضباطی از سوی دیگر، حساب کار را به دست تک تک اجزای سیستم و مجموعه فوتبال داده که در حد و اندازه خود صحبت کنند و پا را از گلیم خود فراتر نگذارند تا بتوانند کماکان به عنوان عضوی از خانواده و جامعه فوتبال به کار خود ادامه دهند. همین چند روز پیش شنیدیم که به دنبال ضرب و شتم یک داور در لیگ ترکیه، مسئولان فوتبال این کشور ضمن برخورد شدید با آن بازیکن و تیم ، مدیر آن تیم را محاکمه و رئیس فدراسیون فوتبال این کشور ، کلیه مسابقات را تا اطلاع ثانوی لغو کرد. دلیلش هم خیلی روشن است . اگر به دنبال پیشرفت و کامیابی یا حتی کسب نتیجه در فوتبال یا ورزش و یا هر جای دیگری هستیم ، پیش از هر چیز باید محیط را سالم و زمینه را مهیا کنیم و این کار جز با حاکمیت قانون و عمل و رفتار قانونمدارانه از سوی آدم های ذیصلاح و شایسته امکان پذیر نیست . اگر بود ، دنیا هم کار دیگری می کرد و رفتار دیگری داشت . اگر هم مسئولان برخلاف اظهاراتی که مرتب تکرار میکنند، به دنبال پیشرفت نیستند و اراده ای برای سامان دادن به ورزش و فوتبال ندارند و به وضع موجود و” همین که هست”! راضی و خشنود هستند ، به همین روال و شیوه ای که در پیش گرفته اند، ادامه دهند، شیوه ای که از آن یکسره صدای اعتراض و اتهام و حق کشی و تبعیض و اجحاف و... شنیده می شود و بر اعصاب دوستداران ورزش و فوتبال سوهان می کشد، از سکوهای ورزشگاه های آن به جای شعارهای دلنشین و سرودهای حماسی و غرورانگیز، یکصدا و منظم ! فحش های رکیک و چارواداری و ناموسی علیه تیم حریف شنیده می شود و مجریان لوده و بی شخصیت تلویزیونی برای تیم ها و تماشاگران رجز می خوانند و دلقک بازی می کنند و در کنفرانس های قبل و بعد از بازی ، از زبان مربیان آن به جای مسائل فنی و تاکتیکی و تحلیل های کارشناسانه ، یکسره فرافکنی و بحث های خاله زنکی و ننه من غریبم شنیده می شود! و...
کافی است قبل و به ویژه پس از هر بازی نگاهی به اظهارنظرهای دست اندرکاران تیم ها - خاصه مربیان لیگ برتری- بیفکنید و سخن آنها را گوش کنید . کمتر چیزی که در آن مطرح می شود ، بحث های فنی و تحلیل های کارشناسانه است و آنچه که بر این اظهارات غالب است گلایه و اعتراض و متهم کردن تشکیلات فوتبال و داوری و... به جانبداری و طرفداری از تیم های رقیب و اجحاف و ستم در حق تیم آنهاست. جالب است که خیلی وقتها سوالاتی هم که از سوی نمایندگان رسانهها در کنفرانس های خبری مطرح می شود ، اغلب تحریک و تشویق مربیان و مسئولان تیم ها برای ورود به مسائل تنش زا و درگیرانه با متولیان فوتبال و مسئولان و مربیان تیم های دیگر است! تاکنون برخوردهای انضباطی و جریمه ها و تنبیهات برای برخورد با این رفتارها و اظهارات و... از سوی بخش های ذیربط در فدراسیون فوتبال عملا پاسخگو و بازدارنده نبوده، بلکه هر چه می گذرد و رقابت ها اوج می گیرد و رقابت تیم ها در صدر و قعر جدول داغ تر می شود، این گونه رفتارها و گفتارهای ذکر شده بیشتر و بی پرده تر و با لحن تندتری مطرح می شود. بعد از انجام شهرآورد اخیر تهران که این بار مجهز به سیستم VAR هم بود، این نوع اظهارات و اعتراض ها به اوج خود رسید وهر دو تیم مدعی بودند که در حق آنها ظلم شده و پیروزی و 3 امتیاز حساس را " بعضی از عناصر پشت پرده”!، " خط دهی های مشکوک” ! و... از دست آنها گرفته اند ، اعتراضات و حرف هایی که ناخواسته به طرفداران آنها در سطح جامعه و خانواده ها و ... سرایت می کند و بعضا اتفاقات ناخوشایندی را رقم می زند. البته در اینکه متاسفانه رفتار و عملکرد بعضی از کسانی که در فدراسیون فوتبال مسئولیت دارند و یا در رسانه ها نقش خبرنگار و کارشناس و... را بازی می کنند، به طور صریح و آشکار طرفدارانه است و علنا و بعضا به سبک تماشاگران تیفوسی از تیم های مختلف جانبداری می کنند و حتی با لباس رسمی و داوری که باید مظهر بیطرفی و دادن حق به حقدار باشند، جلوی چشم ده ها هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه در کنار تیم های محبوب خود عکس یادگاری میگیرند! یا در جایگاه خبرنگاران هنگام برگزاری مسابقه نمی توانند بر اعصاب و هیجانات و عشق و نفرت خود غلبه کنند، شکی وجود ندارد . حالا در خفا و دور از نگاه دوربین ها و در جلسات و... از سوی چنین عناصری چه حرکات و رفتاری سر می زند یا حتی چه تصمیماتی می گیرند ، خدا می داند . البته بعضی وقت ها فیلم ها و صداهایی که مخفیانه ضبط شده و در فضای مجازی است، دست تعداد دیگری از این به اصطلاح مدیران و مسئولان را رو می کند و...! اما در هر حال در حاکمیت چنین فضا و اوضاع ناخوشایندی بر فوتبال ما شکی وجود ندارد و ادامه آن نه تنها به صلاح نیست، بلکه بسیار خطرناک هم هست و هیچ بعید نیست که کار به جاهای بدتر و باریک تر هم کشیده شود ، چنانکه داریم می بینیم و می شنویم که در مسابقات فوتبال رده های پایه هر هفته چه اتفاقات و درگیری ها و جنجال های خطرناکی به راه می افتد. همه عرض و سخن ما این است که مسئولان فوتبال و ورزش نباید در برابر حاکمیت و تداوم چنین وضع و اوضاعی که دلایل مختلفی ( وعمدتا سیطره تفکر نتیجه گرایی) دارد، بی تفاوت و منفعل باشند. در این صورت ورزش معنا و کارکرد اصلی خود را از دست می دهد. ورزش و رشته جذابی مثل فوتبال باید وسیله و ابزاری در خدمت جامعه و مردم باشد، مردم از انجام یا تماشای آن لذت برده و در کنار خانواده و دوستان وهمشهریان اوقات فراغت سالم و مفرحی داشته باشند و خستگی کار روزانه و فرسودگی های عصبی و روانی را با آن برطرف کنند . علاوه بر این، مسئولان و متولیان ورزش با کمک متخصصان و کارشناسان، از ورزش به شکل هنرمندانه و غیرمستقیم در جهت ارتقای فرهنگ عمومی و اشاعه ارزش های اخلاقی و انسانی استفاده و برای آن برنامه ریزی کنند ، کارکرد و هدفی که متاسفانه درباره ورزش ما معنای خود را تا اندازه بسیار زیادی از دست داده و همه چیز به بردن و نتیجه گرفتن و قهرمان شدن و رجز خواندن و تحقیر کردن و نفرت پراکندن و... محدود و منحصر شده است. البته تردیدی وجود ندارد که اعتراض به داوری و متهم کردن مدیران و مسئولان به جانبداری از تیم های خاص و همچنین طرفداری کردن از تیم ها از جانب مسئولان و رسانه ها و خبرنگاران و مجریان و هنرمندان و سینماگران و حتی دولتمردان و چهره های سیاسی و... در همه جای دنیا و حتی بالاترین سطوح ورزش حرفه ای و معتبرترین و استانداردترین و قانونمندترین لیگ های دنیا وجود دارد اما در آنجا رفتار وعملکرد عاقلانه و شفاف مدیران و مسئولان از یک سو و برقراری و اجرای مقررات و تنبیهات انضباطی از سوی دیگر، حساب کار را به دست تک تک اجزای سیستم و مجموعه فوتبال داده که در حد و اندازه خود صحبت کنند و پا را از گلیم خود فراتر نگذارند تا بتوانند کماکان به عنوان عضوی از خانواده و جامعه فوتبال به کار خود ادامه دهند. همین چند روز پیش شنیدیم که به دنبال ضرب و شتم یک داور در لیگ ترکیه، مسئولان فوتبال این کشور ضمن برخورد شدید با آن بازیکن و تیم ، مدیر آن تیم را محاکمه و رئیس فدراسیون فوتبال این کشور ، کلیه مسابقات را تا اطلاع ثانوی لغو کرد. دلیلش هم خیلی روشن است . اگر به دنبال پیشرفت و کامیابی یا حتی کسب نتیجه در فوتبال یا ورزش و یا هر جای دیگری هستیم ، پیش از هر چیز باید محیط را سالم و زمینه را مهیا کنیم و این کار جز با حاکمیت قانون و عمل و رفتار قانونمدارانه از سوی آدم های ذیصلاح و شایسته امکان پذیر نیست . اگر بود ، دنیا هم کار دیگری می کرد و رفتار دیگری داشت . اگر هم مسئولان برخلاف اظهاراتی که مرتب تکرار میکنند، به دنبال پیشرفت نیستند و اراده ای برای سامان دادن به ورزش و فوتبال ندارند و به وضع موجود و” همین که هست”! راضی و خشنود هستند ، به همین روال و شیوه ای که در پیش گرفته اند، ادامه دهند، شیوه ای که از آن یکسره صدای اعتراض و اتهام و حق کشی و تبعیض و اجحاف و... شنیده می شود و بر اعصاب دوستداران ورزش و فوتبال سوهان می کشد، از سکوهای ورزشگاه های آن به جای شعارهای دلنشین و سرودهای حماسی و غرورانگیز، یکصدا و منظم ! فحش های رکیک و چارواداری و ناموسی علیه تیم حریف شنیده می شود و مجریان لوده و بی شخصیت تلویزیونی برای تیم ها و تماشاگران رجز می خوانند و دلقک بازی می کنند و در کنفرانس های قبل و بعد از بازی ، از زبان مربیان آن به جای مسائل فنی و تاکتیکی و تحلیل های کارشناسانه ، یکسره فرافکنی و بحث های خاله زنکی و ننه من غریبم شنیده می شود! و...
* سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها
آخرین اخبار