فوتبالیست ها؛ از "کارتون" تا دنیای واقعی!
ناگهان خبری جذاب و پر معنی روی خروجی "سایت" های خبری نقش بست و به همان سرعت که آمده
بوده هم رنگ باخت. موضوع چنین بود: «در مسابقه نهایی رقابت های دبیرستان های ژاپن تیم مدرسه " اوموری یاداما" موفق شد تیم مدرسه" اومی" را با نتیجه سه بریک شکست دهد و برای
چهارمین بار به مقام قهرمانی برسد.
»این خبر وقتی جذاب تر شد که بدانیم حدود 55 هزار نفر تماشاگر این دیدار بودند.
قطعا برای جذب این همه تماشاگر عوامل
بسیاری دخیل بوده اند. گویا ژاپنی ها کارتون
فوتبالیست ها را در دنیای واقعی هم به نمایش گذاشتند تا نشان بدهند که می توانند
با تلاش و کوشش هر تخیلی را رنگ واقعیت ببخشند. در نظر بگیرید نوجوان آماده و قبراقی را که در چنین هیاهویی دست به چه
کارهایی که نمی تواند، بزند!ورزشگاهی دارای همه "استاندارد"های روز، توجه جدی رسانه ها، حضور تماشاگر، رقم خوردن همه مقررات اجرایی دست به دست هم
می دهند تا شاهد یک نمایش جذاب و تمام عیار باشیم. اگر ژاپنی ها برای رسیدن به این مهم تلاش کرده اند شک نکنیم که در
سالهای بعد با شکوه بیشتر آن را ادامه خواهند داد تا حاصل زحمات خود را به بار
نشسته ببینند.هر چه از این رویداد
بگذرد با رفع ضعف های موجود بر قوت آن افزوده خواهد شد تا از آن هم دستاورد فنی و
هم دستاورد مالی را شاهد باشیم. در بعد فنی هم چنین
مسابقاتی که فواید سرشار خواهد داشت و هم با خروجی چند بازیکن نخبه و حتی "لژیونر" همراه خواهد بود و هم در بعد مالی آورده
قابل توجهی در بر خواهد داشت تا به اهمیت آن بیش از پیش واقف شویم.
*کاشت
ما برداشت دیگران!
آنچه امروز در فوتبال ژاپن رقم می خورد در
بسیاری از بخش همانی است که ما سالها پیش مجری آن بودیم. شاید خیلی ها فراموش کرده باشند که روزگاری در فوتبال ما با القابی
مثل " سرطلایی" "پا طلایی" و "عقاب" چنان شور و نشاطی رقم می زدیم که در هر کوی
و برزنی تعدادی نوجوان و نونهال با این رویا سر به بالین می گذاشتند. فضایی رقم خورده بود که بچه ها با کمترین
هزینه ؛ شده با پای برهنه و یک توپ پلاستیکی هنر بازی فوتبال را می آموختند. آموزشگاه ها و مدارس ابتدایی با موجی از
علاقه مند روبرو بود. پای صحبت هر قهرمانی
که می نشستیم شروع کار خود را از آموزشگاه ها معرفی می کرد. مسابقات در آموزشگاه ها با استقبال عجیبی همراه بود. نه در فوتبال بلکه در تمامی رشته های ورزشی
آموزشگاه ها محل کشف و پرورش استعدادهای ناب ورزشی بودند. آموزشگاه هایی که معلمان ورزش عاشق آنها ؛ غالبا استعدادیابان
متبحری هم به شمار می رفتند.
*نه
از تاک نشان ماند و...
آن همه شور و شوق کجا رفت؟ متاسفانه ما به
جای تقویت این پایگاه های قهرمان ساز ، روش هایی پیش گرفتیم که نه از تاک نشان
ماند و نه از تاک نشان!بریز و بپاش در بعد
قهرمانی و حرفه ای باعث شده تا موج عظیمی از سرمایه انسانی در بخش آموزش و پرورش
به سمت سازمان تربیت بدنی و باشگاه ها حرکت کند و آنهایی هم که در این پایگاه ها
ماندند در سایه قرار گرفتند. ثمره این بی توجهی ها
چه شد؟ پایگاه مهمی چون آموزش و پرورش از تولید بازیکنان و ورزشکاران نخبه باز
ماند. از سوی دیگر سازمان
متولی ورزش قهرمانی با ناتوانی در این کار آن را دو دستی تقدیم تشکیلاتی به نام
باشگاه و آکادمی کرد. تشکیلاتی که بدون اشراف
و دانش به بعد فرهنگی و سلامتی جامعه فقط و فقط به موضوع درآمد مالی نظر داشت.
امروز اما سوگمندانه نه باشگاه به این
اهداف عالیه نظر دارد و نه آموزشگاه ها قادر به کارکرد گذشته خود هستند.
در حقیقت ژاپنی ها با درک این واقعیت و با
کارتون فوتبالیست ها همین اصول را به کار بسته و امروز به جایی رسیده اند که ما
باید از آن الگو بگیریم!
*از
همراهی تا کشمکش!
متاسفانه دو بخش مهم تحقق یک رویای بزرگ که
می توانست دو بال پرواز پرنده رویاهای ما در ورزش باشد به جای همراهی در جهت مخالف
حرکت کردند تا عامل سقوط این پرنده و خودشان باشند. آموزش و پرورش و سازمان تربیت بدنی(وزارت ورزش امروز) در سایه منیت ها و
عدم مدیریت هیچگاه به وظیفه ذاتی خود عمل نکرده اند تا حادثه رقم خورده در ژاپن
برای ما در حد یک رویای دست نیافتنی جلوه کند!حتی امروز که وزیر ورزش ما یک آموزش و پرورشی شناخته شده در خصوص
تعامل این دو نهاد کمترین امیدی به چشم نمی خورد! نونهالان و نوجوانان ما در آموزش و پرورش نمی توانند امیدوار باشند که
روزی در مجموعه های بزرگ ورزشی ما در سایه تعامل نهادهای ذیربط شاهد رقابتی پرشور
باشند. البته فارغ از موضوع
کیفیت ما می توانیم با کمی همراهی و همدلی شاهد حضور بچه های مدارس در کنار
مسابقات ریز و درشت باشیم اما گویا آنهایی که چنین فضاهایی را ندیده و آن را بلد
نیستند اندیشه ای هم در این باره ندارند.اتفاقی که در بازی دو تیم مدرسه "اوموری یامادا" و "اومی" در ژاپن رخ داد با کمی فراز و نشیب می
تواند در تهران و بسیاری از شهرستانهای ما رقم بخورد. خروجی آن می تواند کشف استعداهای نابی یاشد که امروزه در ورزش با توجه
به گرانی و هزینه های گزاف امکان رشد ندارند. ورزش گران رفته رفته از سبد خانواده ها حذف می شود و ما شاهد لطمات
سخت آن به ورزش کشورمان هستیم. هم سلامت عمومی جامعه
دچار خطر شده و هم در بعد قهرمانی در المپیک و بازی های آسیایی آینده به ناکامی
نظر خواهیم کرد که چنین مباد.
بهمن اسدی*
فوتبال بدون پدیده ها به جایی نمی رسد
*ابراهیم
قاسمپور
اگر بخواهیم به موضوع این رویداد در ژاپن
نظر کنیم باید به این نکته توجه کنیم که متاسفانه ما در بسیاری از مسایل نمی
توانیم خود را با آنها مقایسه کنیم. فوتبال هم یکی از
همین بخش هاست. آنها با استفاده از
دانش و با تلاش مسیر پیشرفت را طی می کنند و ما روز به روز از این کار دورتر می
شویم.
من فوتبالم را از آموزشگاه ها شروع کردم. اول در آبادان در یک مدرسه و سپس برای
شهرمان انتخاب شدم. بعد از آن برای تیم
استان خوزستان. از آنجا هم راهی تیم
جوانان آبادان و خوزستان شدم. طی این سلسله مراتب
هم من را آبدیده کرد و هم بازیکن آماده را تحویل تیم جوانان ایران داد.
وقتی به تیم ملی رسیدم تقریبا بازیکن با
تجربه ای شده بودم. در عین جوانی واهمه
ای از بازی های بزرگ نداشتم. تجربه بازی جلوی چشم
تماشاگران پرتعداد را داشتم. این اتفاق نه برای من
که برای همه رخ می داد. امروزه ما چیزی به
نام مسابقات آموزشگاه ها به شکل گذشته نداریم.
به جای آن ما مدارس فوتبال و تیم های پایه
ای باشگاه ها را داریم که غالبا به زور و تحمیلی هم هستند. از اوضاع نابه سامان این قبیل تیم ها شما کافیست سری به تیم های پایه
باشگاه های مطرح و پرتماشاگر بزنید تا ببینید آنجا چه خبر است. بر اساس فشار قانون به شکل " سمبولیک" تیم پایه دارند بدون نظارت و دقت در تشکیل
آن!
در دنیا درصد قابل توجهی از بودجه باشگاه
ها به بخش پایه اختصاص داده می شود و ما اینجا در حد پایین هم برای آنها بودجه
نداریم و تازه از طریق آنها درآمدزایی هم انجام می شود. در حد اطلاعات من آنجا 25 درصد و در ایران
بهترین تیم ها زیر سه درصد بودجه را به این امر اختصاص می دهند. آیا از این روند چیزی عاید فوتبال خواهد
شد؟
این عدم توجه باعث شده تا سن بازیکنان تیم
ملی بالا برود و شاهد حضور هیچ پدیده ای در فوتبال نیستیم. ما زیرساخت های ضعیفی هم داریم. پس آینده هم شرایط خوبی نخواهیم داشت. رسانه ها هم توجه لازم را ندارند تا انگیزه ها در نزد جوان تر بارور
نشود. موضوع بازی مدارس
ژاپن از این منظر که باعث ایجاد انگیزه می شود از درجه اهمیتی بالایی برخوردار است
که متاسفانه ما از آن هم غافلیم.
سه میلیون بچه در مدارس فوتبال بدون هیچ
خروجی
*مجید
جلالی
برای رسیدن به اهداف بلند و مستمر ما باید
به اصول توجه ویژه داشته باشیم. نتیجه گرایی در کوتاه
مدت باعث شده تا ما در زمینه های آموزشی و کشف و پرورش استعدادها برنامه ای نداشته
باشیم و دچار مشکلات اساسی شویم. اگرچه ما در اغلب
رشته های ورزشی دچار این مشکل اساسی هستیم اما در فوتبال شاهد نمود عینی آن شده
ایم. در حالی که در فیفا
تاکید فراوان در بخش آموزش دارد اما در کشورمان با چشم بستن بر این واقعیت کجراهه
خود را می رویم. "به طور مثال فدراسیون
فوتبال یک بخش اداری، یک بخش اجرایی و یک بخش فنی دارد که بخش فنی آن تحت مسئولیت "تکنیکال دایرکتور" است و زیرمجموعه این بخش شامل تمام سیاستگذاریها و راهبردها در حوزه فنی برای تمام کمیتههای آموزش، جوانان، فنی، آکادمیها، مدارس فوتبال در سراسر کشور، تیمهای ملی پایه و از
این قبیل موارد میشود. در این زمینه کار بسیار زیادی پیش روی ماست. هنگامی که برنامهها را روی کاغذ می
آوریم، مشاهده می کنیم که باید شبانهروزی و سالها کار کنیم. دنیا و حتی خیلی از کشورهای آسیایی مثل ژاپن از سالها قبل این کار را شروع کردهاند و حالا ما باید بخش تربیت مدرسان، مربیان و مدیران را سازماندهی کنیم تا بهروز شوند. حتی طرح درسهایی که در کلاسها تدریس میشود باید به روز شود چرا که این طرح درسها تقریبا یکنواخت است. در بخش فوتبال پایه نیز ما نیازمند نظام هماهنگ
آموزش هستیم که برای آن باید یک کارگروه ویژه تشکیل دهیم. مدل بازی تیمهای ملیمان را در سطوح مختلف مشخص کنیم که وقتی از
تیم 11سالههایمان شروع میکنند تا تیم بزرگسالانمان همه یک جریان را شروع و ادامه میدهند و وقتی به تیم بزرگسالان میرسند در همان مسیر هستند و این طراحیها شاید سالها کار و زمان ببرد. بیش از سه میلیون بچه در این کشور در مدارس فوتبال تمرین و بازی میکنند که متاسفانه خروجی از آن نداریم و
باید در این مورد یک فکر عاجلی کنیم و ردههای سنی را باید به
صورت جدید سازماندهی و حتی مدرسان و مربیان را در بخشهای مختلف سنی تربیت کرد. از لحاظ تکنولوژی آموزشی هم کار زیاد داریم
و امیدوارم با همکاری تمام بخشها بتوانیم در این
مسیر حرکت کنیم. حتی رسانهها در آماده کردن افکارعمومی در این زمینه
باید کمک کنند.
علت پيشرفت كره و ژاپن توجه به پايه است
*مجید
نامجو مطلق
موضوع بازی مدارس فوتبال در ژاپن ثابت می
کند که علت پيشرفت فوتبال كره و ژاپن به دليل توجه آنها به فوتبال پايه است، در حالي كه در كشور ما اين موضوع به محل
كسب درآمد بعضي
افراد تبديل شده است. تفاوت سطح فوتبال در كره و ژاپن با سایر آسیایی ها زياد شده است. تقریبا شکی نیست چند سال ديگر كشورهاي
ديگري در آسیا همانند كره و ژاپن از ما پيش خواهند افتاد، ولي ما هنوز اندرخم يك كوچهايم.
اصل فوتبال مربوط به بخش پايه است و ما در
اين بخش مشكلات زيادي داريم. فوتبال پايه ما
به منبع درآمدي براي يكسري از آقايان تبديل شده است. به همين دليل است كه نميتوانيم جوانان را
پرورش دهيم. در اين ميان فقط گاهي
جرقهاي زده ميشود و استعدادي شكوفا ميشود، اما دائمي نيست.
در حال حاضر فوتبال ما به گونهاي است که نميتوانيم جايگزين خوبي برای ستاره ها پيدا
كنيم. اما كره و ژاپن روز
به روز پديدههاي جديدي معرفي ميكنند. واقعا از شرايط اين فوتبال گلهمندم. چرا كه استعداد داريم، اما هرز ميروند و شكوفا نميشوند. فوتبال در همه جاي دنيا براي قشر محروم جامعه است كه سرمايه ندارند. اما در حال حاضر كسي كه استعداد دارد بايد
پول پرداخت كند تا بتواند خودش را نشان دهد. در نتيجه
كساني كه با پول ميآيند، قطعا نميتوانند جاي بازيكنان بزرگ ما را پر كنند. بسياري از استعدادها به خاطر نداشتن پول به
فراموشي سپرده ميشوند. اين مسايل باعث ميشود كه فوتبالمان
نابود شود.
در فوتبال بايد كار زيربنايي انجام شود. چه ايرادي دارد كه يكي، دو سال فوتبال ايران را زير و رو كنيم. مسئولان بايد اين مساله را بپذيرند. همه فوتبال ما در تيم ملي و چند تيم
باشگاهي خلاصه شد و گستردگي ندارد. در زمان ما مربيان
رده بالاي باشگاهي در زمينهاي خاكي و آموزشگاه
ها دنبال پديده
مي گشتند، متاسفانه اگر استعدادهايي هم وجود دارند، كسي به آنها توجه نميكند.
با شرایط فعلی شاید مسئول تيمهاي پايه هم مقصر نباشند چون مجبورند
که از خانوادهها درخواست پول كنند. در حال حاضر شرايط به گونهاي شده كه در تيمهاي پايه اول شغل پدر بازيكنان را مي پرسند. در همه كشورها هزينه ميكنند تا استعداد جذب كنند. ولي در ايران عدهاي به دنبال اين هستند كه ازاین استعدادها
كسب درآمد كنند.