PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۸۵۸۳۲
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۶
اگر مدال طلای المپیک را تجسم نکنیم، چه کنیم ؟!

آنری: سخت ترین قسمت ماجرا، قانع کردن بازیکنان است

تیه ری آنری یکی از بزرگترین فوتبالیست های نسل خود بود که با اشتیاق، ماجراجویی و میل غیر قابل وصفش به کسب پیروزی و موفقیت، بازی می کرد. او اکنون این قابلیت ها را به کار خواهد گرفت تا تیم فوتبال المپیک فرانسه را به عنوان میزبان در بازیهای 2024 هدایت کند. خودش به خوبی می داند که همه چشم انتظار کسب عنوان قهرمانی دوباره در خاک کشورشان هستند ، جایی که 26 سال قبل توانستند به عنوان میزبان جام جهانی را برای نخستین بار کسب کنند و حالا امیدوار به تکرار این مهم با تیم المپیک خود هستند. این یعنی آنری کسب مدال طلا را در ذهن می پرواند و آن را پیش از این برای خود مجسم کرده است. با هیجانی که در کلامش کاملا پیداست، ابتدا با تاسف از بابت از دست دادن بازیهای المپیک به عنوان بازیکن صحبت و تاکید می کند که پس از شکست مقابل ایتالیا برای حضور در سیدنی 2000، گریسته و با چشمانی اشکبار زمین را ترک کرده است. اکنون اما آنری که خود به عنوان بازیکن در بهترین دوران فوتبال کشورش جام جهانی 1998، یورو 2000 و جام کنفدراسیون های 2003 را به دست آورده است، این شانس را دارد که فصلی جدید در تاریخ فوتبال آبی پوشان رقم بزند. وی در مصاحبه با سایت FIFA می گوید: "نمی دانیم تا چه مرحله ای در بازیهای المپیک پیش خواهیم رفت ولی هر کاری انجام خواهیم داد تا آن مدال خوشرنگ را به دست آوریم." آخرین باری که فرانسه طعم قهرمانی در بازیهای المپیک را چشید، سال 1984 و بازیهای لس آنجلس بود. در حالی که این یکی از بزرگترین عناوین ممکن در رقابتهای فوتبال محسوب می شود، بردباری و ثبات باعث غلبه بر هر چیزی خواهد شد. آنری برای پایان دادن به این خواسته 40 ساله، مربی تیم شده است.
آنری: سخت ترین قسمت ماجرا، قانع کردن بازیکنان است

فیفا: در حالی که بازیهای المپیک پاریس کمتر از 3 ماه دیگر آغاز خواهد شد، فکر می کنی فشار بیشتری روی کشورتان ایجاد شده است؟

تیه ری آنری: خب، شور و اشتیاق بسیاری وجود دارد. در مورد فشار، حتما این موضوع وجود دارد و دلیلش هم عملکرد فرانسه در سال های اخیر است. این فشار از لحظه ای که پیراهن تیم را بر تن می کنید، وجود دارد. این بدهی شما به خودتان است که برای کشورتان با چنگ و دندان بجنگید. کنار آمدن با شرایط فعلی کمی زمان می برد. ما از سال 1978، که فقط خوشحال بودیم به جام جهانی رسیده ایم، به سال 2022 رسیدیم که از شکست در پنالتی ها در فینال جام جهانی ناراحت بودیم. پس راه درازی را طی کرده ایم و حالا باید تلاش کنیم که پیروز شویم.

*چند هفته پیش اعلام کردی که کسب مدال طلا هدف فرانسه در المپیک پاریس است...

بله، واقعا همین طور است ولی این به معنی کسب قطعی آن نیست. فاصله بسیاری بین آن چیزی که تجسم می کنید و آنچه به دست می آورید، وجود دارد. تیم هایی وجود خواهند داشت که راه شما را سد می کنند و مانع از رسیدن به مقصدی که می خواهید می شوند اما معتقدم که زمان هایی وجود دارد که باید چیزی را تجسم کنید و در ذهن بپرورانید. اگر اینطور نباشد، می خواهید چه چیزی را به دست آورید؟ می خواهید چه نتیجه ای را کسب کنید؟ آن وقت بازیکنانتان باید به چه چیزی فکر کنند؟

ما تیم فرانسه هستیم که به عنوان میزبان در بازیهای المپیک حضور داریم. خب، بعدش چه؟ می خواهید مدال طلا را به دست آورید؟ اما اصلا تضمین شده نیست. به خودم می گویم که تجسم کسب عنوان قهرمانی شاید بقیه را ناراحت کند، اما این به معنی غرور یا اعتماد به نفس بیش از حد نیست. فقط اینکه در برخی زمان ها ، باید چشم انتطار کسب عنوان قهرمانی باشید. مثل این است که وقتی نفراتی برای کوهنوردی می روند، هدفشان فتح قله است. البته که برای رسیدن به این مهم باید مراحلی را پشت سر بگذارید. باید برای شرایط مختلف آماده شوید ، روی تنفس خود کار کنید و بدنتان را به این وضعیت عادت دهید. از کوه بالا نمی روید تا در اولین قسمت صاف و توقفگاه، بایستید.

*همه از موفقیت سال 1998 شما، خبر دارند. هدایت فرانسه در رقابتهای مهم دیگری ، آن هم 26 سال بعد از آن ماجرا و در خاک خود، چه احساسی دارد؟

نسل من این شانس را داشت که در بازیهای المپیک حضور یابد. ما به این بازیها راه پیدا نکردیم چرا که توسط تیم ایتالیا که آنها هم نسل خیلی خوبی داشتند، حذف شدیم. این مثل بغضی است که همیشه در گلویم است. بله، اتفاقات بزرگی را پس از آن تجربه کردم ولی این ناکامی همواره همراهم بود. فکرش را هم نمی کردم که روزی در کسوت مربی این شانس را داشته باشم که عنوانی جذاب در خاک کشورم به دست آورم. المپیک یکی از تنها عناوینی است که در زندگی خود تجربه اش نکرده ام. دیوانه کننده است که فکر کنم 26 سال بعد از فرانسه 98، در چنین موقعیتی قرار گرفته ام.

*فکر می کنی که بازی به عنوان میزبان، یک مزیت است؟

در سال های اخیر، هر نتیجه و سرانجامی را دیده ام. اگر به بازیهای فوتبال در المپیک نگاه کنید، تیم های زیادی به عنوان میزبان عنوان قهرمانی را به دست نیاورده اند. در آخرین رقابتهای جام ملتهای آفریقا، ساحل عاج در کشور خود قهرمان شد و قطر هم جام ملتهای آسیا را به عنوان میزبان به دست آورد اما ما به عنوان میزبان ، یورو 2016 را از دست دادیم. در عین حال در سال 1998 جام جهانی را کسب کردیم. در یورو 1984 هم اتفاق مشابهی با قهرمانی ما افتاد. برزیل جام جهانی 2014 را در خانه به دست نیاورد و آلمان هم در 2006 به عنوان میزبان ناکام بود. پس آیا میزبانی مهم و کمک کننده است؟ بله، کمک می کند، باید واقعیت را گفت. به یاد دارم در سال 1998 در فرودگاه، جمعیت هیجان زده ای گرد هم جمع شده بودند و البته کاملا هم طبیعی بود و به ما کمک کرد اما می تواند یک مانع هم به حساب بیاید، اگر هیجان کاذب و بیش از حدی را القا کند. گاهی اوقات یک تیم تلاش می کند که عملکرد قابل قبولی داشته باشد ولی اوضاع ناگهان تغییر می کند. باید این مورد را هم کنترل کنیم.

*غیر از فرانسه ، تیم دیگری هست که انتظار داشته باشی مسیری طولانی را در بازیهای المپیک طی کند؟

همیشه تیم های شگفتی ساز وجود دارند ولی من تیم های آمریکای جنوبی را انتخاب می کنم. عملکرد آنها را دنبال می کنیم. باید به نتایج اخیر آنها نگاهی بیندازید. در خط حمله عالی هستند. همراه با سایر تیم ها به این فکر می کنیم که چگونه آنها را متوقف سازیم. این تیم های آمریکای جنوبی هستند که آهنگ بازیها را تنظیم می کنند.

*اگر بخواهی عملکرد یک ورزشکار در هر رشته ای در بازیهای قبلی المپیک را ذکر کنی، کدام را خواهی گفت؟

بدون شک ماری- ژوزه پرک. رقابتهای دوومیدانی 200 متر زنان در بازیهای آتلانتا 1996 را به خاطر بیاورید ، جایی که رو در روی مرلین اوتی قرار گرفت و هیچکس فکرش را هم نمی کرد که قهرمانی ممکن باشد. همه می دانستند که در 400 متر دست نیافتنی است ولی حضور در 200 متر و رقابت با اوتی ... این یک دوگانه تاریخی توسط ورزشکاری اسطوره ای بود.

*موضوع را عوض کنیم. فینال جام جهانی 2026 در نیوجرسی نیویورک برگزار خواهد شد. چه خاطراتی از حضور در نیویورک به عنوان بازیکن داری؟

دوران فوق العاده ای بود. برخلاف اکثر بازیکنان، من همیشه برای تعطیلات به نیویورک می رفتم، از همان سالهای 1994، 1995 و 1996. در آن روزگار همه به لس آنجلس یا میامی می رفتند ولی من نیویورک را دوست داشتم، حتی اگر مقصدی برای فوتبالست ها نبود. من این شانس را داشتم که برای رد بولز بازی کنم و محل اقامتم هم منهتن بود. از همان کودکی می دانستم که فوتبالم را در لیگ حرفه ای آمریکا به پایان خواهم رساند. بازی در نیویورک کاملا برایم مشخص و واضح بود.

*در آخر، خودت را به عنوان مربی چگونه شرح می دهی و شیوه آنری برای بازی چیست؟

تلاش می کنم که حس داشتن مالکیت توپ را به تیم منتقل کنم. پاس های بلند ارسال کنیم و به حریف فشار بیاوریم. وقتی چنین شیوه ای از بازی را انتخاب می کنید، فضای خالی بسیاری پشت سر شما وجود خواهد داشت، پس باید به خوبی قابلیت انتقال داشته باشید، به خصوص وقتی که توپ را از دست می دهید. در فوتبال مدرن، وقتی مالکیت توپ را از دست می دهید، ناگهان غافلگیر خواهید شد. از نظر من فرمول دقیقی برای پیروز شدن وجود ندارد و می توانید در یک تورنمنت قهرمان شوید ، بدون اینکه در مالکیت توپ برتر باشید. دوست دارم که تیم هایم، هجومی بازی کنند و تلاش کنند که مالکیت توپ را در اختیار داشته باشند، حتی اگر مقابل تیم هایی بازی کنیم که مانع از مالکیت توپ شوند.

سوال این است که آیا می توانید با این شرایط هم کنار بیایید؟ به صورت کلی، باید به شیوه بازی ترجیحی خود بچسبید و بازیکنان را هم قانع سازید که همان را اجرا کنند. این سخت ترین قسمت قضیه است . حتی وقتی که شما متقاعد شده اید، گاهی ممکن است بازیکنان دیگر، متفاوت فکر کنند، به خصوص اگر برای باشگاهشان متفاوت بازی کرده و نتایج خوبی هم کسب کرده باشند. پس باید بتوانیم یک تیم بسازیم که از نظر ذهنیت و پیشرفت در یک مسیر مشخص گام بردارد.

*سید محمد طاهر شاهین