PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۸۵۸۳۵
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۹
من دروازه بان ایده آل دهه 90 بودم

پالیوکا: مگر می شد از مارادونا نترسید؟!

شاید 34 سال از زمانی گذشته باشد که جان لوکا پالیوکا طعم اولین حضور در جام جهانی را چشیده باشد ولی با قضاوت بر اساس لحن صحبت و نگاه به چشمان وی، گویی دوباره به آن دوران بازگشته و اکنون درون اتوبوس تیم حضور دارد که در تلاش است تا از میان جمعیت به هم فشرده مردمی که در خیابان ها حضور دارند، راه خود را به سمت جلو باز کند. پالیوکا یکی از ستاره های سری آ در دهه 1990 بود ، دهه ای که برترین فوتبالیست های آن زمان بزرگترین رقابتهای فوتبال را یکی بعد از دیگری رقم می زدند. پس از فتح یک اسکودتوی تاریخی با سمپدوریا در سال 1991 – علاوه بر جام های دیگری که به دست آورد –افتخارات بیشتری را با اینترمیلان کسب کرد تا اینکه عملکردی به یاد ماندنی را هم با بولونیا رقم زد. او به صورت غریزی و بر پایه شکل بازی، به عنوان یکی از برترین دروازه بانان تاریخ فوتبال ایتالیا محسوب می شود. وی در مصاحبه ای با سایت FIFA می گوید: "جام جهانی برای فوتبالیست ها مثل فارغ التحصیلی است برای دانشجویان. بهتر از آن نمی شود. در سه جام جهانی حضور داشتم. در دو تای آنها انتخاب اول سرمربی بودم و جام دیگر هم در کشورم ایتالیا برگزار شد." پالیوکا در فینال جام جهانی 1994 آمریکا در مصاف با برزیل درون دروازه ایستاد و علی رغم مهار یکی از ضربات پنالتی پایانی، تیمش در نهایت شکست خورد.
پالیوکا: مگر می شد از مارادونا نترسید؟!

فیفا: بخشی از تیم ملی ایتالیا در جام جهانی 1990 و میزبان مسابقات بودید و در آن موقع تحت آموزش والتر زنگا و استفانو تاکنی قرار داشتید. این مسابقات چقدر برایتان هیجان داشت؟

جان لوکا پالیوکا: در آن تورنمنت هیجان بسیاری جاری بود. مثل این بود که در ترکیب حضور دارم و بازی می کنم. مقر اصلی خود در مارینو را ترک می کردیم و یک ساعت و نیم بعد به ورزشگاه می رسیدیم ، چرا که افراد زیادی در مسیر برای خوشامدگویی به ما حضور داشتند. این موضوع به شما روحیه مضاعف می دهد و من در شریطی به ورزشگاه می رسیدم که گویی در ترکیب اصلی تیم حضور دارم.

در جام 90 والتر زنگا درون دروازه بود ولی احترام و همبستگی بسیاری بین ما وجود داشت. برای یکدیگر بهترین آرزوها را می کردیم و همچنین احترام متقابلی هم با تاکنی داشتیم. هر سه به خوبی با هم کنار می آمدیم. پس از بازیها به هتل می رفتیم و استراحت می کردیم.

*آن تیم فوق العاده ایتالیا توتو اسکیلاچی را هم به همراه داشت. او در طول این مسابقات چقدر عوض شد؟

تغییر شکل او را خودم شاهد بودم. از یک بازیکن کاملا گمنام به یک ستاره شناخته شده تبدیل شد. می توانستید خوشحالی او را ببینید و من هم برای او بسیار خوشحال بودم. حضورش در ترکیب بعید به نظر می رسید ، چرا که بازیکنانی نظیر جان لوکا ویالی انتخاب اول بودند یا حتی آندریا کارنواله، آلدو سرنا، روبرتو مانچینی و روبرتو باجو ولی توانست به ترکیب راه یابد و در نهایت آقای گل جام جهانی شد. عاشق این موضوع هستم که از نزدیک شاهد این تغییر بودم ، چرا که قبل از این اتفاق او بازیکن بزرگی محسوب نمی شد.

*ایتالیا در مرحله نیمه نهایی مقابل آرژانتین مارادونا در سن پائولوی ناپل به میدان رفت. جو ورزشگاه در آن بازی چگونه بود؟

همه چیز آن روز را به خاطر دارم. هم اتاقی روبرتو دونادونی بودم ولی نمی توانستم در اتاق بمانم چرا که تمام روز از تلویزیون گلف تماشا می کرد. به ورزشگاه رفتیم و هواداران بسیاری حضور پیدا کرده بودند اما مردم ناپل مارادونا را تشویق می کردند ، در حالی که ما در تیم ملی، چیرو فرارا و فرناندو دی ناپولی را داشتیم که در تیم ناپولی توپ می زدند. احساس غریبی بود که مقابل هواداران خودی حضور یابید ولی برابر اسطوره آنها بازی کنید.

ما کاملا تیم برتر میدان بودیم و بر حریف تسلط داشتیم ولی گل کانیگیا ما را آزرد. آرژانتین یک اخراجی داد و اندکی عقب نشست. می خواستند بازی به پنالتی کشیده شود و چرا که نه؟ دروازه بان آنها، سرخیو گویکوچه آ در ضربات پنالتی خوب عمل می کرد و در آن بازی هم دو ضربه را مهار کرد. در حالی که همه چشم ها به مارادونا دوخته شده بود، فشار نفسگیری احساس می شد. ما شانس بیشتری برای صعود داشتیم. تیم میزبان بودیم و به خودم می گفتم که قهرمان جام خواهیم شد. چطور ممکن است که شکست بخوریم؟ خوب بازی می کردیم و با حضور نفراتی مثل جوزپه برگومی، ریکاردو فری، پائولو مالدینی و فرانکو بارسی، دفاع نفوذناپذیری داشتیم. با این حال از مارادونا می ترسیدیم.

*در آن موقع دروازه بان ها مثل حالا روی پنالتی کار نمی کردند. شیوه شما در این ضربات چه بود؟

بله ، روی این موضوع کار نمی کردیم. زنگا نفراتی را که پنالتی می زدند می شناخت ولی وقتی مقابل مارادونا قرار می گیرید، چه کاری انجام خواهید داد؟ او هرگز به یک نقطه دو بار شلیک نمی کرد. در آخرین لحظه قوزک پایش را می چرخاند و شما هیچ راهنمایی نداشتید. اکنون همه چیز عوض شده است. همه چیز تحلیل می شود. روی بطری آب، برگه تقلب می برند، تبلت و کلی فناوری جدید هم وجود دارد. من بر اساس غریزه ام عمل می کردم. در سری آ بازی می کردم و نفراتی را که پنالتی می زدند می شناختم: دل پیه رو، فان باستن، توتی، کرسپو و میهایلوویچ. آنها پنالتی زن های قهاری بودند.

*در تیمی بازی کردید که مانچینی و ویالی را به عنوان خط حمله آتشین در اختیار داشت. دیدن هر دوی آنها در زمین چه حسی داشت؟

احتمالا یکی از بهترین زوج های خط حمله در تمام دوران بودند. درک بسیار خوبی از هم داشتند و به خوبی با بازی کنار می آمدند. آنها متفاوت از هم بودند ولی یکدیگر را تکمیل می کردند. هر دو یک سن داشتند و بیرون از زمین هم با یکدیگر رفیق بودند. مثل اینکه یک روح بودند در دو بدن. محبوبیت بسیاری هم داشتند. این را به خوبی می دانستیم ولی حسادتی در کار نبود، چرا که می دانستم سوای هر چیز دیگری، آنها دلیل پیروزی ما در مسابقات بودند. آنها را با هیچ بازیکن دیگری عوض نمی کردم و به همراه آنها افتخارات زیادی به دست آوردیم. مثلا به همراه سمپدوریا، می دانستم که با حضور آنها قهرمان لیگ خواهیم شد. اگر بهترین زوج خط حمله جهان نبوده باشند، خیلی هم از این عنوان فاصله نداشتند.

*حضور در تیم ملی ایتالیا در جام جهانی 1990 چطور در دوران فوتبال به کمک تان آمد؟

اعتماد به نفس بسیاری به من داد. تجربه ای باورنکردنی بود، چیزی که همواره به خاطر خواهم داشت. در حالی که زنگا و تاکنی جلوتر از من در ترکیب بودند، می دانستم که شانسی برای بازی نخواهم داشت. تنها 23 سال داشتم و آنها در اوج فوتبال خود بودند. تازه دومین سالی بود که در ترکیب اصلی تیم باشگاهی در سری آ بازی می کردم و بعدش به جام جهانی دعوت شدم. رقابت بسیاری در آن موقع وجود داشت ولی اکنون همه چیز عوض شده است. بعضی از بازیکنان تنها در سه بازی در لیگ حضور می یابند و به تیم ملی دعوت می شوند. البته سطح ها متفاوت است ولی حضور در آن ترکیب کمک بسیاری به من کرد.

*در جام جهانی 1998 فرانسه رابطه تان با چزاره مالدینی چگونه بود؟

چزاره مالدینی یکی از بزرگترین مربیان ایتالیا بود. قبل از بازی اجازه می داد که ما پیتزا، نان تست و نوشابه بخوریم و رژیم غذایی بسیار ساده تری نسبت به زمانی که در تیم آریگو ساکی بازی می کردم، داشتیم. او با ما مثل سرباز برخورد می کرد. با مالدینی، قبل از بازی تا حدی که می خواستید، می توانستید بخورید. تیمی کاملا متفاوت داشتیم. به مراتب قوی تر از دو تیم قبلی ایتالیا در جام های پیشین. مربی فوق العاده بود. جو بسیار خوبی در تیم حاکم بود و در آخر هم با شکست در ضربات پنالتی مقابل فرانسه قهرمان، با جام وداع کردیم.

*آن سومین جام جهانی تان بود. در آن موقع چه نقشی در تیم داشتید؟

نقش مهمی در تیم داشتم و دلیلش هم تجربه ام بود. البته رهبران زیادی در آن تیم حضور داشتند، مثل مالدینی، الساندرو کاستاکورتا، روبرتو باجو و دیمیتریو آلبرتینی. دو سالی دور از تیم ملی بودم، بنابراین احساس می کردم که دوباره به تیم خودم بازگشته ام. چزاره مالدینی مرا به دلیل شخصیتی که داشتم، دعوت کرد. به من اعلام کرد که می خواهد به آنجلو پروتزی بازی بدهد ولی این موضوع هرگز از اشتیاق من کم نکرد.

متاسفانه پروتزی یک هفته قبل از مسابقات دچار مصدومیت شد. در جریان یک جلسه تمرینی به زمین افتاد و از درد گریست. عضله ساق پایش پاره شد. کمی شوکه شدم و با خودم فکر کردم : "خدایا حالا نوبت من است". همانطور اتفاق افتاد . بهترین جام جهانی خود را پشت سر گذاشتم. فقط آرامش داشتم و به توانایی های خود مطمئن بودم. در نهایت هم در کنار فابین بارتز و پیتر اشمایکل، یکی از سه دروازه بان برتر جام لقب گرفتم.

*ایتالیا از سال 2014 به جام جهانی راه پیدا نکرده است. این موضوع چه تاثیری روی بازیکنان تیم داشته است؟

ممکن است نکته مثبتی هم داشته باشد. رقابتهای جام جهانی مثل هیچ مسابقات دیگری نیست. بعد از جام جهانی 1994 آمریکا، همه مرا می شناختند. این غیبت می تواند بازیکنان را به جلو هدایت کند به این دلیل که عدم حضور ایتالیا در جام جهانی چیزی نیست که برای " لاجوردی پوشان " عادی به نظر برسد. از شیوه ای که لوچانو اسپالتی برای بازی ایتالیا به کار گرفته راضی هستم. آنها مرا به یاد تیم مانچینی در یورو 2020 می اندازند که سازمان یافته ترین تیم آن رقابتها بود. آنها همچون یک تیم متحد بازی می کنند و این می تواند شروع یک اتفاق جدید باشد.

*ایتالیا باید روی کدام دروازه بان ها در آینده حساب باز کند؟

جان لوئیجی دوناروما، گوللمو ویکاریو، مارکو کارنسکی و الکس مرت. اگر از من بپرسید، می گویم دوناروما. او تنها 25 سال دارد و بهترین بازیکن یورو 2020 بود. می توانم خودم را در او ببینم. من دروازه بان ایده آل دهه 90 بودم و او دروازه بان ایده آل فوتبال مدرن است. البته از من بلندتر است و اندام درشت تری دارد. امیلیانو مارتینز و یان اوبلاک تنها دروازه بانانی هستند که در دنیای فعلی می توانند با او برابری کنند . او این توانایی را دارد که در سالهای آتی به عنوان بهترین دروازه بان جهان دست پیدا کند.

* سیدمحمدطاهر شاهین