لزوم اصلاحات جهادی در ورزش
با انجام مراسم تنفیذ و تحلیف، دولت چهاردهم مستقر شد و رئیس محترم جمهور رسما کار و ماموریت سنگین و سترگ خود را آغاز کرد . بیش از هر چیز به سهم خود دعا و آرزو می کنیم و امیدواریم که ایشان و همکاران شان در انجام ماموریت خود و خدمت به ملک وملت و تحقق اهداف شان موفق باشند که موفقیت ایشان موفقیت " همه " است. طبیعی است که در چنین مواقع و رویدادی مثل شروع کار دولتی تازه، هر صنف و گروهی توقع دارد که در حوزه کاری خودش اصلاحات واقعی و تغییرات مثبتی چهره ببندد و حتما جامعه بزرگ ورزش نیز از این قاعده مستثنی نیست. البته تا آنجا که ما تاکنون دیده و شنیده ایم ایشان ( و نه فقط ایشان ، که رقبا و سایر کاندیداها طی فرآیند رقابت و مناظرات انتخاباتی) طرح و برنامه ای درباره آینده ورزش ارائه ندادند و آن قدر بحث های اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و سیاست خارجی مورد توجه بود که اصلا نوبت نشد حتی نامی از ورزش به عنوان یک سروکار اجتماعی برده و طرحی در حد وعده درباره آن ارائه شود. البته موضوع تا حد زیادی طبیعی و قابل درک و هضم بوده و هست . با همه اینها کتمان نمی توان کرد که ورزش هم با توجه به دایره وسیع طرفداران و مخاطبان و شاغلان - که بی اغراق اکثریت مردم را در سراسر کشور دربر می گیرد - از نظر اجتماعی و حتی فرهنگی موضوع مهمی است که حتما باید مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان واقع شود ، کاری که بی تعارف تاکنون جدی گرفته نشده است. ورزش هم مشکلات خودش را دارد که بسیاری از آنها با سایر معضلات اجتماعی مثل اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی و ... خاستگاه و ریشه مشترکی دارند. لذا در این نوشته کوتاه فقط می خواهیم به عنوان قدیمی ترین نشریه ورزشی کشور و از سر انجام وظیفه یادآور شویم که دولت جدید و شخص محترم رئیس جمهور از ورزش غافل نشوند و حتما برای اداره و مدیریت آن به طور جدی برنامه ای اساسی ( نه صوری و گذرا) در نظر بگیرند. کوتاه عرض کنیم ، باید ورزش را از دست نامحرمان و منفعت جویان و نفوذی های ورزش نشناس نجات داد. لذا با توجه به وضع و حال ناخوشایند ورزش امیدواریم در آینده و در مرحله عمل ، دولت جدید ، ورزش را دریابد و با اعمال مدیریتی صحیح و جهادی ، آن را از دست جریانات فرصت طلب و افراد منفعت جو و تابلوداران بی آبرو نجات داده وهمپا و همراه با سایر امور در خدمت مردم و منافع ملی و برنامههای کلان مملکت قرار دهد.
اکثر اهالی ورزش – به ویژه باتجربه هایی که از ورزش تعریفی فراتر از بازی و سرگرمی و برد وباخت و... خلاصه روزمرگی ها و مسائل گذرا دارند و آن را بیش از هرچیز یک موضوع مهم با کارکردهای بسیار متنوع اجتماعی و فرهنگی می دانند – اعتقاد دارند که ورزش ایران سخت از راه و هدف اصلی خود دور شده ، سهل است در پاره ای از موارد به ضد کارکرد خود تبدیل شده است! نمی خواهیم اینجا زیاد موشکافی کنیم و وارد جزئیات شویم که اولا کار این مقاله نیست، ثانیا در این باره بسیار و به کرات در سال های اخیر به سهم و وظیفه خود نوشته و تذکر داده ایم و... اما می خواهیم یک بار دیگر- و این بار به بهانه ذکر شده - تاکید اکید کنیم که وضعیت کنونی ورزش به هیچ وجه و در هیچ بعدی - چه مادی و انسانی، چه فنی و فرهنگی و چه اخلاقی و اجرایی - با آن چیزی که انتظار می رود "ورزش ایران اسلامی” باشد یا حتی آنچه در چارچوب استانداردهای حرفه ای و جهانی تعریف می شود ، سنخیت و تناسبی ندارد . خلاصه و صریح تر بگوییم به قول معروف وضع و حال این ورزش - که طی دو سه دهه اخیر گرفتار آن شده - هیچ سنخیت و شأنیتی با این ملک و ملت ندارد و فلسفه وهدف و چرایی و چگونگی آن فراموش و به انحراف کشیده شده است. بارها - و آخرین بار در همین شماره گذشته – نوشته ایم که پیروان " ایسم "های مفسد و مخرب در خیلی از جاها بر سرنوشت ورزش مسلط شده اند و دلالیسم و شارلاتانیسم و قالتاقیسم و لمپنیسم در آن جولان می دهند. اینان که حالا حسابی هم فربه شده اند ، خود را صاحبان اصلی ورزش و آن را ملک طلق خود می دانند و نه فقط برای زمان حال که برای آینده هم آرزوهای بلندمدت و طول و دراز و برای تصدی پست و مقام ها و عناوین و مدیریت های آن نقشه دارند! این جماعت به راستی هفت خط علیرغم اینکه با فریب و تدلیس و ریاکاری و تذبذب ، خود را به بخش های تاثیرگذار مدیریت ورزش نزدیک کرده و نقش مشاور و معاون و رسانه ای و... را برای آنها بازی میکنند ( والبته از حقوق ومزایای چرب ونرمی هم برخوردار می شوند) مدیریت های رسمی ورزش در حد وزارت را جدی نمی گیرند و آنها را مهمانانی چند روزه فرض می کنند و بی ثبات تر و کم اراده تر و بی انگیزه تر از آن می دانند که بخواهند در زمان مدیریت ، کاری جدی و اصلاحی اساسی و انقلابی انجام دهند. ورزش با همه زیبایی ها و کشش ها و تاثیرات مثبت و چند جانبه برای پیروان این "ایسم "ها صرفا به گوشتی قربانی تبدیل شده که بر سر آن ریخته و سعی می کنند بدون توجه به سرنوشت آن تا می توانند در جهت منافع نامشروع و خواسته های سیری ناپذیر خود بهره برداری کنند. اینان تا حس می کنند که زمینهای فراهم شده و قرار است فعالیتی نو انجام شود و مثلا ایده ای جدید مطرح شده یا تیمی به دسته بالاتر صعود کرده و صاحبان آن می خواهند سرمایه گذاری بیشتری انجام دهند و... ، ملخوار از زمین وآسمان و دور و نزدیک به آن حمله می کنند و راه و نیت وهدف سرمایه گذاران و برنامه ریزان را به سوی خواسته های پست و حقیر خود تغییر می دهند و بدتر از آن ( چنانکه موارد قابل اشاره ای در این باره وجود داشته وهمین حالا هم وجود دارد) اگر احساس کنند قرار است در جایی، مرکزی ، باشگاهی و... به وسیله فردی اصلاحاتی صورت بگیرد و فساد جای خود را به سلامتی داده و روند امور از شلختگی و بریزوبپاش های اسراف گونه به سمت حساب و کتاب و ساماندهی تغییر جهت دهد ، خلاصه قدمی در جهت اصلاح و مبارزه با فساد برداشته شود و کوچکترین تعارض و تضادی با منافع نامشروع آنها داشته باشد ، با همه وقاحت و توان و با استفاده از ابزار در اختیار ( از رسانه های مختلف و متنوع گرفته تا نفوذ در بعضی از مراکز و عناصر صاحب پست و مقام و...) و پرونده سازی - و بدتر و بالاتر از همه ، یقه دراندن در دفاع از مقدسات و ارزش های ملی و فرهنگی و بالاخره شعارهای انقلابی و... - با او مقابله بی امان و ویرانگر می کنند و... !
سخن را جمع کنیم ، با تاکید مجدد بر اینکه ورزش کشور نیازمند اصلاحات اساسی و همه جانبه است و ادامه راه و مسیر غلط کنونی اصلا وابدا به صلاح هیچکس نیست ، جز آنها که ورزش را به این روز انداخته و از قِبَل بی سامانی آن به آلاف واولوف و نام و نانی رسیده اند.
امیدواریم در فصل پیش رو و دولت جدید و دوران ریاست جمهوری آقای دکتر پزشکیان که خود دوستدار ورزش است و اخبار آن را با علاقه دنبال می کند و حتما اگر فرصت و فراغتی دست دهد خود به سلک و رخت ورزشکاران درمی آید، اتفاقات مثبت و اساسی و اقداماتی کارساز و مدیریتی جهادی در جهت اصلاح و روبراه شدن ورزش مستعد ایران رخ دهد. ان شاءا...
* سیدمحمد سعید مدنی