" سقوط " فوتبال را با " صعود " به جام جهانی، لاپوشانی نکنید!
کمتر کسی از اهالی ورزش است که توان بالقوه و ظرفیت بالا و داشتههای سرشار مادی و سرمایههای با ارزش انسانی ورزش ایران را منکر شود، چرا که چنین اقدام و نظری بیش از هر چیز، از نادیده گرفتن عمدی و یا غرض ورزی حکایت میکند. این داشتهها و سرمایهها در کنار عواملی مانند وضعیت اقلیمی وشرایط جغرافیایی و پشتوانه مردمی وحمایتهای دولتی و... زمینهای مساعد را فراهم آورده تا بدون شعار و افتادن در ورطههای خیالپردازی و رویابافی، ایران قوی از ورزشی با ساختار وبنیانی قدرتمند برخوردار باشد، اما بدون تعارف، همه میدانیم چنین نشده و از نظر خیلی از کارشناسان واهالی فن و استخوان خرد کردهها، در این باره عواملی چند و شناخته شده دخالت دارند و چنانکه خوانندگان و مخاطبان فهیم و صاحب تحلیل و پیگیر ما در جریان هستند، این نشریه علت مهمتر و دلیل اصلیتر را عامل " مدیریت" میداند.
در این باره بر اساس وظیفه سال هاست که به کرات نوشته و مینویسیم و اعتقاد داریم، تفکر و دیدگاه و روشهای مدیریتی که در بخشهای زیادی از ورزش و درباره رشتههای ورزشی اعمال میشود، کوچکتر و کم اثرتر از گنجایش وسیع و ظرفیت بالا و توقعاتی است که وجود دارد. به دیگر سخن و خیلی صریح تر، بسیاری (نه همه) از آدمهایی که به هر شکل و دلیل بر صندلیهای مدیریتی ورزش و رشتههای مختلف تکیه زده و میزنند، برای این" کار"، هم از حیث فکری و هم از نظر شیوه مدیریت و عملکرد، " کوچک" هستند و پرواضح است که آدمهای کوچک در انجام کارهای بزرگ نه تنها از کارآمدی وتوان لازم برخوردار نیستند، بلکه حوزه و موضوع کاری خود را هم در سطح قدو قواره شان - خواسته یا ناخواسته - پایین میآورند و " کوچک" میکنند. در این باره آنقدر مثال و شاهد فراوان است که آدمی نمیداند به کدام یک اشاره کند. از سوی دیگر، موضوع چنان روشن و بدیهی است که خواننده فهیم - و هرکسی که با ورزش اندک سروکاری داشته باشد ومسائل و اتفاقات آن را پیگیری کند - به آسانی درمی یابد و نمونههای فراوان پیش چشم او رژه میرود.
با این حال باعث تعجب - والبته تاسف - است که با اینکه مسائل ورزش روشن است، با اینکه همه میدانیم سقف پرواز ورزش ایران بسیار بالاتر از اینی است که حالا هست و با اینکه همه - از جمله مسئولان ارشد ورزش و دولت - میدانند که چه عوامل و عناصر وجریاناتی بال پرواز این ورزش را بسته و تحول وپیشرفت و قدرت وتوان خلق افتخارات بزرگ آن را قربانی منافع شخصی و بند وبستهای مادی و منفعت پرستانه و جاه طلبانه خود کرده اند، اما کسی - به ویژه آنها که در این باره مسئولیت رسمی و قانونی و شرعی وملی دارند -عملا کاری نمیکند و دست روی دست گذاشته و حداکثر سری به تاسف تکان میدهد و" نُچ نُچی" میکند و عملا اجازه میدهد که مدیران نامدیر، منفعل و بزدل به کارهای کوچک خود ادامه دهند و راه و فضا برای جولان باندهای منفعت جوی دلالی و تخرببگر، هموار ومهیا باشد.
سالها - و شاید بیش از دو دهه - است که فضای فوتبال ایران را باندهای دلالی وجریانات منفعت جو تسخیر و حسابی آن را " قرق" کرده و برای اول وآخر آن - از تیمهای پایه باشگاهی گرفته تا تیم ملی - تعیین تکلیف میکنند و مربی میآورند و میبرند، بازیکنان خود را به تیم ملی تحمیل میکنند، بازبکنان شایسته را با بهانههای واهی به تیم ملی دعوت نمیکنند، با سرنوشت نونهال و جوان این مملکت بازی میکنند و مربی مستقل را خراب میکنند، بازیکن " باج نده " را از بازی کردن و حتی زندگی سیر میکنند و در کار داوران دخالت میکنند، فضا را مسموم و آلوده و پرشبهه و اتهام میکنند، بسیاری از رسانهها وبرخی از رسانه ایها را به اشکال مختلف، جیره خوار و پایگاه عملیاتی خود قرار میدهند، مردان خوشنام و کاربلد وشریف را منزوی و خانه نشین میکنند و مشتی پاچه ورمال بی سواد را" لانسه" و در رسانههای خود به عنوان کارشناس و مشاور و پیشکسوت دائم مطرح میکنند و مسئولان را به زر وسکههای حرام آلوده میکنند و کارهای کثیف و دخالتهای نابجای دیگر و ... در برابر این همه، از کسانی که نام و عنوان " مسئول" را یدک میکشند، صدایی شنیده نمیشود وحضرات به گونهای رفتار میکنند کانه در فوتبال هیچ مشکل فرهنگی و فنی و مدیریتی وجود ندارد و همه چیز سرجای خودش بوده و فوتبال مثل عقربههای ساعت در آرامش و دقت کامل در حال حرکت است! تنها مشکل و دغدغه این فوتبال، صعود به جام جهانی است که آن هم با درایت مربیان و غیرت بازیکنان و به لطف بازیهای کوبنده و انسجام تاکتیکی! تیم ملی، عنقریب رخ خواهد داد و" سریعترین صعود" به جام جهانی رقم خواهد خورد! واین است درد ونگرانی ورزش از نظر برخی از مسئولان ما که چشمها را بر واقعیات بسته اند و در اینجا برای نمونه از فوتبال مثال آوردیم.
درد و نگرانی، همین" کوچک" بودن اندازه وسطح توقع مسئولان و" کوچک " وبچگانه اندیشیدن آنهاست. این نوع مدیرانی که متاسفانه تعدادشان در فوتبال ما کم نیست، با نادیده گرفتن بسیاری از ضعف ها، پسروی ها، علامت خطرها و... خود وعملکرد غلط شان ومهمتر از همه، واقعیتها وتهدیدها را پشت نتایج آنی وپیروزیهای جرقهای پنهان میکنند و با دستیاری وحمایت جریانات دلالی و رسانههای وابسته، با راه انداختن هو وجنجال والقائات ابلهانه و سر دادن شعارهایی مثل" سریعترین صعود"! و... سعی درعوامفریبی و دست انداختن افکار عمومی دارند، بدون اینکه مثلا توجه کنند که اولا با توجه به سوابق وجایگاه و توان ذاتی فوتبال ایران، صعود به جام جهانی حق مسلم ماست و واقعا هنرمندی میخواهد که تیم ملی به این رقابتها نرود! ثانیا حالا که تعداد تیمهای حاضر در مرحله نهایی جام جهانی، از جمله سهمیه آسیا افزایش یافته، صعود تیمی مثل ایران باید خیلی طبیعی وبدیهی تلقی شود؛ بنابراین بهتر است آقایان مسئول ورزش و فوتبال به جای سردادن این شعارهای بی مزه و خُنک و خوابیدن در باد این پیروزیهای بدیهی (والبته در جای خود با ارزش)، به فکر درمان دردهای ریشهای باشند و " سقوط " فوتبال مستعد و پرافتخار ایران را با " صعود " به جام جهانی، ماستمالی و لاپوشانی نکنند.
همه ما با تمام وجود وضعیت ناخوشایند وتحقیرآمیز فوتبال را میبینیم. کار وبار این فوتبال به جایی رسیده که بازی یکصدهزار نفری آن - که مایه حسد وحسرت خیلی از کشورهای آسیایی بود - به بازی" هشت هزار" نفره تبدیل شده و نماینده باشگاهی اش زمین برای میزبانی ندارد ومجبور است در کشورهای همسایه بازی هایش را برگزار کند، کشورهایی که روزگاری حسرت ورزشگاههای ما را میخوردند! نماینده باشگاهی فوتبال ما - که سابقه دو دوره قهرمانی آسیا را دارد - حالا خوشحال است که مقابل حریف خود آبروداری کرده و بیشتر از سه گل نخورده؟! و...
واینها همه حاصل عملکرد کوچک و افکار نازل و روشهای ناکارآمد کسانی است که به نام مدیر و مدبر دو سه دهه است به جان این ورزش و فوتبال افتاده اند و... در این باره شک نکنید! آنها حالا حتما به فکر انتخابات در پیش رو هستند تا هم به خدمات مشعشع خود به ورزش وجوانان ونشاط جامعه ادامه دهند و هم آخرین نفسهای ورزش را در گلو خفه کنند!
امیدواریم سکانداران جدید ورزش تداوم این نحوه مدیریتی را برنتابند و در برابر جفایی که به ورزش و رشتههایی مثل فوتبال میشود و خطری که به جد آنها را تهدید میکند، رفتار بایستهای در پیش بگیرند و حداقل روش" نشنیدن و ندیدن عمدی" را کنار بگذارند. ان شاءا...
*سیدمحمدسعید مدنی