«حرف درمانی» یا «قانون مداری»؟!
کیهان ورزشی-
در یکی از روزهای اول هفته گذشته وزیر ورزش در جلسهای با حضور معاونان ادارات کل استانها - که در محل وزارتخانه ورزش تشکیل شد – در سخنانی مفصل، تذکر گونهای را مطرح کرد و روی موضوعاتی نظیر " انضباط"، " قانونمداری" و " نظارت" تکیه و تاکید بیشتری داشت. این صحبتها را میتوان به نوعی اتمام حجت و نقشه راه مدیریت جدید ورزش تلقی کرد و البته امیدوار بود که بیش از هر کسی در میان افراد حاضر در آن جلسه، شخص وزیر محترم به این حرفها معتقد و در عمل پایبند باشد. خلاصه و به بیان ساده، در آن جلسه حرفی نزنند که صرفا حرفی زده شده و وقت جلسهای نمایشی و کلیشهای پر شده باشد! چشم و گوش اهالی ورزش از این جلسات و همایشها و نمایشهای کلیشهای و تکراری و اغلب بی خاصیت، پر است. این در حالی است که ورزش مستعد وآماده جهش و ارتقای جایگاه ایران بیش از صحبت و " حرف درمانی " به کار و ابتکار و برنامهای نیاز دارد که آمیخته به عشق و تدبیر باشد و این نیز تحقق نمییابد، مگر در سایه و تلاش مدیریتی که خود اولا عاشق و با انگیزه باشد و ثانیا مدبر و شجاع بوده وعزم جزم داشته باشد. تنها در این صورت است که میتوان به روزهای بهتر و درخشان تری در ورزش امیدوار بود.
از سخن و منظور اصلی دور نشویم. آقای وزیر ورزش در جلسه مزبور حرفهای خوبی را مطرح کرده که بیش از هر چیز باید روی موضوع " انضباط" و" قانونمداری" - که به گمان ما محور و لب کلام ایشان است - تمرکز کرد. آقای وزیر در بخشی از صحبتهای خود میگوید:" اگر میخواهیم ورزش درست شود، باید قانون را رعایت کنیم. " وی قبل از این درباره لزوم" سم زدایی" در ورزش تذکر میدهد و... در واقع صحبتهای ایشان مطابقت دارد با دیدگاه و نظراتی که معتقدند ورزش ما از نوعی " شلختگی" و بی انضباطی و همچنین نفوذ و اخلال جریانات و عناصر فرصت طلب و منفعت جو و به تعبیر ایشان" مسموم" رنج میبرد و، چون چنین است، بیش از این معطلی و اتلاف وقت و مماشات و کوتاه آمدن و... جایز نیست و باید برای ساختن و تقویت و اصلاح ورزش آستینها را به معنای واقعی بالا زد و جهادی و مدبرانه وارد میدان عمل شد.
یکی از حلقهها یا اصول گمشده در ورزش - وخاصه مدیریت آن - موضوع" نظارت" است. در این باره به گواه صفحات آرشیو و شهادت خوانندگان فهیم وصاحب تحلیل مجله، به کرات نوشته ایم و مثل خیلی از کارشناسان واقعی و دلسوز، از حاکمیت نوعی" ملوک الطوایفی" در ورزش سخن گفته ودرباره آن به مسئولان ارشد هشدار داده ایم. بارها نوشته ایم که بعضی از مدیران به صرف رای آوردن در مجامع فدراسیونهای مربوطه، خود را صاحب فدراسیون دانسته و به مثابه ملک طلق و میراث خانوادگی به آن نگاه و خودکامانه عمل میکنند و خیلی وقتها چهرهها و افراد باشخصیت و کاربلد را که مجیزگویی بلد نیستتد واهل کار وجدیت هستند، به گوشه انزوا میرانند وعناصر بی شخصیت وفرصت طلب و فاقد تخصص را در پستهای حساس میگمارند و..؛ و از همین جا انواع و اقسام اشکالات و سموم و آفات به جسم و جان آن سیستم و مجموعه وارد میشود. وضعیت موجود به این دلیل است که اصل" نظارت" در رفتار مدیریت کلان ورزش بی معنا شده و رنگ باخته است. وقتی نظارت نباشد، لاجرم بی قانونی و هرج ومرج و شلختگی بر کار وبار مجموعه حاکم میشود و... نتیجه نهایی اینکه درچنین وضعیتی توقع اصلاح و پیشرفت و قوی شدن، کاملا بیجا و غیرمنطقی است.
بدون تعارف وخیلی صریح عرض میکنیم که در حال حاضر در بخشهای تقریبا زیادی در ورزش چنین وضعی حاکم است. سال هاست کارشناسان و اهالی فن در این باره میگویند و مینویسند و ما نیز به سهم خود به این موضوع - و در واقع معضل اساسی ورزش - پرداخته ایم. به طور طبیعی خوشحال و امیدوار میشویم وقتی میشنویم که بالاترین مقام اجرایی ورزش حرفهای کارشناسان و استخوان خرد کردهها را تایید میکند والبته چنانکه گفته شد این خوشحالی وقتی بیشتر میشود و این امیدواری زمانی معنی پیدا میکند که از سوی مدیریت ورزش گامهای محکم و اقدامات عملی در جهت رفع این معضل و موارد شبیه آن برداشته شود. مثلا ایشان در ادامه بحث نظارت، بر موضوع" فعال شدن واحد تخلفات اداری" تاکید میکند، اما این وعده یا هشدار نباید در مرحله حرف و صوت باقی بماند بلکه باید خیلی زود عملی شود و شروع به فعالیت کند و...
سخن درباره مسائلی، چون قانون و قانونمداری، سم زدایی، فساد ستیزی، انضباط، نظارت و... خیلی بیشتر از این حرف هاست که ما به سهم و توان خود پیش از این بارها به این موضوعات کلیدی و راهبردی پرداخته و بعد از این هم به یاری خدا خواهیم پرداخت. سخنان آقای وزیر بهانهای شد تا بار دیگر به طور اجمال وکلی یادآور شویم ورزش ایران برای موفقیت و جلو رفتن و رسیدن به جایگاههای فراتر، بیش از هر چیز به مدیریت و تدبیری احتیاج دارد که دردها و کمبودهای اصلی ونیازهای اساسی ورزش را بشناسد و فکر نکند همه چیز با " پول" و بودجه (که در جای خود مهم هم هست) حل میشود بلکه این ورزش فراتر از پول و امکانات مادی به رعایت اصول کارساز و تجربه شده وگره گشا مانند اصل نظارت و انضباط و... نیاز دارد که آن هم در گروی احترام به " قانون" و" مقررات ممکن است و اجرای قانون و دادن حق به حقدار و حمایت از عناصر و جریانات خدمتگزار و لایق وکنار زدن عناصر فرصت طلب ومنفعت جو و بعضا مفسد، فقط وفقط به لطف و درسایه یک مدیریت صادق و کاربلد و شجاع امکان پذیر است ...
سید محمد سعید مدنی