آغاز سال نوی میلادی را تبریک می‌گوییم

      
PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۹ دی ۱۴۰۳ - December 29 2024
کد خبر: ۸۸۸۵۶
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۵

خواب زمستانی «هلدینگی»‌ها

کیهان ورزشی- 

 

چند هفته‌ای از تغییرات در راس هلدینگ خلیج فارس می‌گذرد، اما هنوز در راس باشگاه استقلال و در هیات مدیره آن شاهد تغییرات نبوده ایم. دقیقا نمی‌دانیم این تاخیر مدیران جدید هلدینگ برای تغییر دادن مدیران ناکارآمد باشگاه - که شاهکار‌های فراوانی در دوران مدیریت خود زده اند - چه دلیل یا دلایلی دارد. اگر بحث رودربایستی و فشار‌های بیرونی وسط است و جریاناتی نمی‌خواهند استقلال از سیطره مدیران بدهکار به جریانات دلالی خلاص شود که هیچ، باید منتظر ماند تا این باشگاه روز‌های سیاهی را به چشم ببیند، اما اگر دلیل به درازا کشیده شدن این داستان، بررسی‌ها و تحقیقات و وسواس هلدینگی‌ها درباره گزینه‌های جایگزین است – که امیدواریم اینگونه باشد – باید خدمت آقایان عرض کرد که لطفا زودتر تحقیقات خود را تمام کنید و از میان مدیران سلامت و متخصص فوتبال جمعی را برای اداره این مجموعه مردمی برگزینید، زیرا تعلل شما ممکن است باز هم چاله‌ای به مراتب عمیق‌تر از قبلی را پیش روی آبی پوشان قرار دهد؛ آن وقت دیگر کسی نمی‌گوید تقصیر قبلی‌ها بود؛ شما هستید و سیبل خواهید شد.

 

«گاریدو» رفت، عاملان ناکامی باقی ماندند

نگارنده شخصا این نظر را دارد که گاریدو در صورت ماندن در پرسپولیس و گرفتن فرصت بیشتر برای فعالیت نیز کاری از پیش نمی‌برد و فرجامش همین ناکامی می‌شد، اما با این حال نباید اجازه داد که نقش افراد دیگری که در این ناکامی‌ها تاثیرگذار بوده اند مخفی بماند. معمولا در فوتبال ما و در چنین مواقعی با برکناری یک مربی، آب‌ها از آسیاب می‌افتد و کسی سراغ ریشه نمی‌رود؛ ریشه‌ای که اگر درست و درمان بود کار به شکست نمی‌کشید؛ ریشه‌ای که در ماجرای باشگاه پرسپولیس و سرمربی ناکام آن جز «مدیریت» نیست. اگر چند ماهی به عقب برگردیم، به روز‌هایی می‌رسیم که هنوز نامی از گاریدو در فوتبال ایران نبود و مدیران باشگاه پرسپولیس برای انتخاب سرمربی به صرافت افتاده و دلال‌ها نیز دور و بر این باشگاه شلتاق می‌زدند و در نهایت بدون آنکه اتاق فکری متشکل از افراد موجه و فنی درباره سرمربی تیم تصمیم بگیرد و جامعه فوتبال، به ویژه جامعه هواداری این باشگاه بداند و متوجه شود که چه کسانی با کدام اندیشه دست به انتخاب زده اند و ... نام گاریدو از قوطی جادویی بیرون آمد. بدتر از آن، جذب بازیکن بدون نظر سرمربی بود؛ همان بازیکنانی که پاشنه آشیل تیم در این چند ماه بوده اند. اینکه درویش به عنوان مدیرعامل باشگاه و رفقایش در پرسپولیس خود را در زمینه‌های فنی در سطحی دیده اند که شخصا و بدون برنامه مربی بیاورند و بازیکن جذب کنند، در واقع عمق بدبختی فوتبال ایران را نشان می‌دهد. البته این روند سمی و ویرانگر در دیگر بخش‌های فوتبال کشورمان هم وجود دارد. یادمان هست که مدیران استقلال نیز رفتند و دو بازیکن خارجی را بدون اذن سرمربی وقت خود جذب کردند و رئیس هیات مدیره شان نیز سرش را بالا گرفته بود و می‌گفت: " بله، خودم آنها را آوردم و ... ". آنجا هم رد و نشان واسطه‌ها و دلال‌ها دیده می‌شد.


امروز که بحث بر سر باشگاه پرسپولیس و روزگار برزخی آن داغ است، جا دارد از مدیران این مجموعه سوال شود که خسارات مالی و معنوی آن انتخاب عجیب را چه کسی باید پرداخت کند؟ و یا از وزیر محترم ورزش و جوانان که تا امروز بیشتر از اقدامات عملیاتی و تصمیمات اجرایی درگیر دید و بازدید و شعر و شعار بوده و اواسط هفته گذشته نیز پذیرای مدیران ناموفق پرسپولیس بود، همین سوال را بپرسیم: تا چه زمانی قرار است در این ورزش و به ویژه در حوزه فوتبال خسارات تصمیمات مدیران از جیب مردم و هواداران پرداخت شود؟ این دور تسلسل چه زمانی پایان می‌یابد؟ آیا شما نیز همچون اسلاف خود با این مدل مدیران رودربایستی دارید؟ اگر ندارید، به این وضعیت پایان دهید.

 

بازی خیریه با کدام بودجه؟


طی هفته‌های اخیر به همت چهره‌های فوتبالی شاهد مسابقاتی خیریه بودیم. یکی از آن مسابقات در شهر مشهد برگزار شد و بازیکنان اسبق فوتبال ایران برای کمک به خانواده‌های حادثه دیدگان معدن طبس پا به توپ شدند. چند روز بعد در یکی از باشگاه‌های صنعتی - و احتمالا از بودجه خودروساز بزرگ - نیز مسابقاتی به مناسبت روز مادر برگزار شد که اغلب همان بازیکنان دیدار مشهد ظاهر شدند. " سیما " نیز برای این بازی‌ها سنگ تمام گذاشت و به پخش زنده آن پرداخت و ...


چنین مسابقاتی فی نفسه خوب است و باید چهره‌های ورزشی را به برگزاری این رقابت‌ها ترغیب کرد و تشویق، اما درباره بازی‌های اخیر نگرانی‌هایی وجود دارد و باید آنها را نیز رفع کرد. اول اینکه باید فضایی را فراهم کرد که استقبال مردمی از بازی‌هایی با این سبک و سیاق چشمگیر باشد و به سمتی نرویم که بازی خیریه تنها به محلی برای " بگو و بخند " بازیکنان و برخی از حرکات بعضا بی مزه تعدادی خلاصه شود و در نهایت نتیجه اش فقط دیده شدن چند نفر و روی ویترین قرار گرفتن عده‌ای باشد، به شکلی که بازی‌های خیریه اهرمی شود برای بالا رفتن نفراتی که منتظر فرصت هستند تا از فردای همان بازی در فضای مجازی به کسب و کار تبلیغاتی خود بپردازند و ...


موضوع دوم و مهمتر اینکه در حاشیه همین بازی مشهد و در تصاویر منتشر شده، افرادی را در کنار بازیکنان می‌دیدیم که نه در جامعه فوتبال خوشنام هستند و نه مشخص است با چه سمتی از آنجا سر درآورده اند. بی شک هزینه سفر آنها و اقامت شان را هم بانیان بازی داده بودند، بانیانی که گفته شد از بودجه شورای شهر و بانک وابسته به شهرداری و ... برای این بازی خرج کرده و در نهایت «سوپرمن» وار خود را به منصه ظهور رسانده اند تا فردا روز در انتخابات شورا‌ها و ایضا فدراسیون فوتبال از همین تبلیغات بهره کافی را ببرند. برخی از پیاده نظام‌های آنها که چند بازیکن نود و هشتی هم جزوشان هستند، هر جا که پا داد و دوربین و فرصت یافتند، برای اینها تبلیغ کردند و خلاصه آنچه بیشتر از نیت اصلی برگزاری بازی دیده شد، ورجه و ورجه آن جماعت بود!


این چند خط را نوشتیم تا به آنهایی که بی منت برای برگزاری این قبیل مسابقات با نیت خیر قدم می‌گذارند هشدار دهیم که مراقب باشند و ناخواسته به قطعه‌ای از پازل برخی از افراد مبدل نشوند، وگرنه تکلیف آنهایی که یک عمر از چنین روش‌هایی برای خود شال و کلاه تهیه کرده اند، روشن است.

 

روایت پنهان آن پایین جدول

سه تیم انتهای جدول لیگ برتر فوتبال ایران را نگاه کنید! هر سه تیم بیش از آنکه در ابتدای فصل دغدغه رفع مشکلات فنی خود را داشته باشند، به آمد و رفت برخی از افراد سفارش شده از این طرف و آن طرف توجه داشتند. البته در این میان تیم هوادار - که هنوز هم نمی‌دانیم فلسفه وجودی اش در این سطح از فوتبال دقیقا چیست - داستان متفاوتی دارد. آنها نه طرفداری دارند و نه کسی از افت و خیزهایشان تاثیر می‌گیرد. ظاهرا یک دورهمی است که برخی از مربیان به نوبت آنجا می‌روند و کار می‌کنند و پولی می‌گیرند و بعد هم برکنار می‌شوند. اخیرا هم رحمتی ناموفق، برکنار شد و روانخواه از لیگ دسته اول یک شبه جهش پیدا کرد و هدایت آنها را بر عهده گرفت. درباره عوامل این رفت و آمد‌ها و ایضا سفارش‌هایی که از سوی برخی مجلسی‌ها صورت می‌گیرد، فعلا چیزی نمی‌نویسیم تا به وقتش ...


داستان دو تیم دیگر با توجه به داشتن هواداران پرشور در خرم آباد و قزوین متفاوت است. آنجا به راحتی نمی‌توان هر کاری را کرد و عقوبت آن را از روی سکو‌ها ندید، اما با این حال حضور برخی از افراد مسئله دار در آن تیم‌ها نشان می‌دهد که چرا اینجای جدول هستند، در حالی که هم پول دارند و هم تماشاگر. اگر مدیران این باشگاه‌ها برای آن خیل مشتاق هوادار خودی ارزش بیشتری قائل باشند نباید اجازه دهند که سرنوشت خیبر و شمس آذر به موی برخی از افراد سفارش شده گره بخورد، افرادی که در نقش مدیر و مدیر رسانه و سخنگو و ... با نفس‌های مخرب، راه شان را به ناکجا آباد می‌کشانند.

 

حمید ترابپور 

پربازدید ها