بلینگام، رئیس جدید مادریدی‌ها

کیهان ورزشی- 

جود بلینگام، هافبک انگلیسی رئال مادرید دوباره به عنوان رهبر این باشگاه مطرح شده است و در این راه نه تنها گل می‌زند، بلکه دستاورد‌های بسیار دیگری از وی در پیش خواهد بود.

او جود ویکتور ویلیام بلینگام است و اکنون به عنوان یک نیروی هدایت کننده در باشگاه مادریدی شناخته می‌شود. در یک ماه و نیم گذشته به خوبی توانسته ویژگی رهبری و هدایت خود را به اوج رسانده و به رخ دیگر تیم‌ها بکشد. اکنون بلینگام، رئیس جدید مادرید است، با این رویا که به بزرگترین رهبر در این تیم تبدیل شده و سلطنتی را به نامش تثبیت کند. 

عملکرد بلینگام چیزی کمتر از " خارق العاده " نیست. او در شش بازی آخر خود، شش گل از تنها شش شوت به ثمر رسانده است و همین موضوع توانایی و دقت بیش از اندازه وی در زمین مسابقه را نشان می‌دهد. او نجات بخش رئال هم هست. در برتری ۲-۰ مقابل ختافه، گل اول را از روی نقطه پنالتی به ثبت رساند تا با پاس وی و گلزنی امباپه، رئال با برتری این میدان را ترک کند. برد ۳-۰ مقابل خیرونا هم با گلزنی بلینگام شروع شد و باز هم پاس گل جود برای گل دوم و در نهایت گلزنی امباپه، پایان بخش کار بود.

این تنها دستاورد بلینگام در این فصل نبوده است. او بیشترین دوئل‌های خط دفاعی تا اینجای کار را به نفع خود به پایان رسانده است (۷۰ مورد، ۲ تا بیشتر از رودیگر) و بیشترین میزان بازیابی توپ را در یک سوم پایانی – خطرناک‌ترین موقعیت برای رقبا – با ۱۴ مورد، به نام خود ثبت کرده است. به علاوه، در این فصل لیگ قهرمانان، بیشترین دوندگی را با ۵۹ کیلومتر ثبت کرده و رودیگر با ۲/۵۸ کیلومتر، دوم است. گل، پاس گل و اقدامات کلیدی، اینها نشان می‌دهدکه بلینگام در همه جای زمین و برای همه نفرات، چیزی برای ارائه دارد.

هم تیمی هایش از این سهمی که در بازی‌ها دارد، خشنود هستند. امباپه پس از مشاهده عملکرد وی در بازی مقابل خیرونا، آن را "باورنکردنی" خواند. بلینگام و آنچلوتی، دیگر نشانی از آن ناکامی ابتدای فصل ندارند.

 شروع نا امید کننده بلینگام در این فصل، به دلیل دو مسئله کاملا متفاوت بود که با هم ترکیب شده و نظم شماره ۵ رئال را بر هم زده بود. فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۳ با خستگی بدنی مفرطی به پایان رسید و رسیدن به فینال لیگ قهرمانان، این وضعیت را دشوارتر کرد و روز‌های استراحت را به حداقل رساند.

او در ۱۴ آگوست در جریان بازی سوپر جام اروپا در ورشو به میادین بازگشت و بهترین بازیکن میدان لقب گرفت، اما این برتری حاصل تمرینات تابستانی طولانی مدت نبود. عملکرد دفاعی وی همیشه تاثیرگذار بود ولی نه آنقدر که بتواند بر حریف تسلط کامل پیدا کند.

محدودیت‌های تاکتیکی، دیگر چالش این بازیکن محسوب می‌شد. زمانی که امباپه به تیم پیوست، آنچلوتی، تعریف دوباره‌ای برای بلینگام و پست او انجام داد که از عملکرد هجومی قبلی وی می‌کاست. همین موضوع در ال کلاسیکو به خوبی بروز کرد و گویی او یک مدافع راست دوم برای کمک به لوکاس مقابل رافینیا بود. وقتی در بازی با اوساسونا، آزادی عمل بیشتری پیدا کرد، دیگر چیزی جلودارش نبود.

دوستش دارند
در داخل خود باشگاه رئال، مسئولان چیزی بیشتر از " هیجان زده " به حساب می‌آیند. تقریبا هر انتظاری که از وی داشتند، به نتیجه رسیده و این نشان می‌دهد که کاملا ارزش خرید را داشته است. او را یک "خرید استراتژیک" می‌دانند. این لقب را به بازیکنانی می‌دهند که هم در میدان مسابقه عملکرد قابل قبولی دارند و هم در رسانه‌ها جا افتاده اند.

این جنبه از عملکرد وی، فوق العاده است. جود زمانی که در ۱۵ ژوئن ۲۰۲۳ به عنوان بازیکن رئال معرفی شد، ۳/۱۱ میلیون دنبال کننده در شبکه‌های اجتماعی داشت. یک سال و نیم بعد، این تعداد سه برابر شده و به ۷/۳۷ میلیون نفر رسیده است. به نظر می‌رسد که این پتانسیل نامحدود است. جشن شادی گل او که یادآور مجسمه حضرت مسیح (ع) در ریو است، یکی از نماد‌های فوتبال دنیا به حساب می‌آید.

او را می‌توان به عنوان کاپیتان آینده رئال در نظر گرفت. در بازی با خیرونا، نمونه‌ای دیگر از هدایتگری بلینگام بروز کرد. در طول بازی، گولر را به دلیل یک تصمیم اشتباه، توبیخ کرد ولی بعد پاس گل فوق العاده‌ای برایش فرستاد. وقتی هر دو تعویض شدند و روی نیمکت نشستند، بلینگام، گولر را در آغوش گرفت و با او جشن گرفت و همین موضوع باعث خوشحالی بسیار بازیکن ترک تبار شد.

بر او چه گذشت؟
بحران حدود سه ماه به طول انجامید! جود بلینگام دچار مشکلی بزرگ شده بود. این بازیکن که هیچ گاه یک گلزن ذاتی نبوده، دیگر گل نمی‌زد. تا ۹ نوامبر طول کشید تا بلینگام بتواند برای نخستین بار در این فصل گلزنی کند. پس از چندین نتیجه ناامید کننده که ارتباط چندانی هم به عملکرد شخصی وی نداشت، دیگر کم کم موضوع بغرنج به نظر می‌رسید. گویی او را بیش از اندازه بزرگ جلوه داده بودند. یک فصل، نمایش دلپذیر و بعد از آن هیچ. اصلا جود که بود؟ او را دیگر به خاطر نمی‌آوردند.

به راحتی می‌توان تلاش‌های بلینگام در شروع فصل را تشریح کرد. او از دروازه حریف خیلی فاصله داشت. حالا گلزنان بیشتری در تیم حضور داشتند. با این فرمول، او نمی‌توانست به صورت مداوم گلزنی کند. به هر حال بلینگام اکنون دوباره بازگشته است، گرچه هرگز نرفته بود که بخواهد بازگردد. او یک بازیکن با توانایی زدن ۲۰ گل در یک فصل است و دوباره می‌خواهد این موضوع را اثبات کند. 

سال قبل به نظر می‌رسید که بلینگام بتواند ۴۰ گل بزند. حداقل در برهه‌ای از زمان اینگونه بود. زمانی که توانست به رکورد‌های کریستیانو رونالدو در این باشگاه برسد، او را به عنوان بازیکنی بزرگ برای فصل مورد نظر، معرفی می‌کردند، اما او با زدن ۱۵ گل تا پیش از کریسمس، توانست چنین تاثیری از خود بر جای بگذارد و از آن پس اوضاع خیلی هم بر وفق مراد وی پیش نرفت.

در واقع آمار او شروع به افت کرد. چطور چنین بازیکنی که مقابل دروازه تا این حد عالی است، ناگهان گلزنی را فراموش می‌کند؟ فوتبال ترکیبی از اتفاقات مختلف است که هر از گاهی رخ می‌دهد و اینها همگی به دلایلی روی می‌دهند. اولا، او در عمق بیشتر و با فاصله از دروازه به میدان می‌رفت. دوم اینکه وینیسیوس جونیور، به سادگی و تفریحی گلزنی می‌کرد و مهمتر از همه، شانس از او روی گردان شده بود.

گاهی اوقات تعیین کردن تعداد گل، خنده دار خواهد بود، اما او در چند ماه ابتدای ورودش، بیش از انتظار، موفق به گلزنی می‌شد. در واقع او می‌توانست با این عملکرد، متخصصان آماری را خوشحال کند. اینکه یک هافبک میانی در ۲۱ سالگی در همه رقابت‌ها در کشوری جدید و برای بهترین باشگاه جهان، ۲۳ گل بزند، دستاورد بزرگی محسوب می‌شود. 

حضور امباپه
این فصل، اما پیچیده‌تر از فصل قبلی است. اضافه شدن کیلین امباپه، آمادگی وینیسیوس و عملکرد مناسب رودریگو، به این معنی است که بلینگام باید در عمق بیشتری از زمین خودی، حضور یابد و خود آنچلوتی هم تاکید کرده بود که او گل کمتری به ثمر خواهد رساند. مربی در اواخر اکتبر می‌گفت: "شگفتی این فصل وجود ندارد. فصل قبل شگفتی را دیدید. او توانست گل‌های بسیاری بزند که انتظارش را نداشتیم و به تیم کمک بسیاری کرد. مشکل امسال ما این نیست که گل‌های بلینگام را در اختیار نداریم. ما گل‌های زیادی می‌زنیم که به حضور بازیکنان با استعداد در خط حمله مربوط می‌شود. برای ما در این لحظه، کاری که او انجام می‌دهد، مهمتر از گل‌هایی است که سال گذشته می‌زد. "

نه اینکه این موضوع واقعا یک مشکل محسوب شود، اما رئال نتوانسته تاکنون به روز‌های اوج بازگردد. نفرات این تیم از توانایی‌های بسیاری برخوردارند ولی ظاهرا انسجامی وجود ندارد. همه چیز سر جای خود قرار ندارد و به نظر می‌رسد که در انتقال از خط دفاعی، بسیار ضعیف هستند، گرچه در هفته‌های اخیر پیشرفت‌هایی داشته اند. 

بلینگام در همین پست جدید هم توانسته در همه رقابتها، شش پاس گل بدهد و درک بسیار خوبی از وینیسیوس در زمین دارد. نحوه عملکرد فعلی وی به عنوان یک بازیکن میانی که حضوری گسترده در زمین مسابقه دارد، متفاوت در نظر گرفته می‌شود. او بیشتر شبیه استیون جرارد بازی می‌کند تا کریستیانو رونالدو. بله. گلزنی فوق العاده است، اما بلینگام به بازیکنی تبدیل شده که در همه چیز خوب است. با همه این اوصاف، او ناگهان دچار فقر گلزنی شد و البته این مورد اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسید.

بدشانسی هم هست
شانس هم در این زمینه نقش دارد. در ابتدای فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۳، به نظر می‌رسید که همه توپ‌ها به مسیر او ختم می‌شوند، حتی توپ‌های برگشتی. او هم با فرار به سمت دروازه، می‌توانست امضای خود را پای این موقعیت‌ها بزند. حتی از برخی توپ‌های برگشت داده شده هم بهره می‌برد و در یکی از این موارد، از فاصله حدود ۳۰ متری، ال کلاسیکو را به نفع تیم خود خاتمه داد.

ابتدای این فصل اما، توپ‌های برگشتی از وی فاصله می‌گرفتند! او هنوز هم کار درست را انجام می‌داد، البته در اندازه‌های کوچکتر. پنج مورد از ۱۱ شوت ابتدایی وی، درون چارچوب بود و توانست چندین بار توپ را به تیر دروازه بزند ولی همه آن چیز‌هایی که برای موفقیت در این فصل باید در اختیار او و تیمش می‌بود، مانند فصل قبل در دسترس نبود.

رئال هم در ابتدای فصل، ضعیف عمل می‌کرد. امباپه به موقع نمی‌دوید و همه فراموش کرده بودند که چطور باید دفاع کنند. تنها در برخی از موارد توانایی‌های فردی باعث می‌شد که نمود بهتری داشته باشند. نمی‌شد خیلی هم بلینگام را سرزنش کرد ولی همه چیز اشتباهی پیش می‌رفت. او هم عضوی از یک سیستم اعصاب خرد کن به حساب می‌آمد. حضور در فینال یورو ۲۰۲۴ و شکست مقابل اسپانیا نیز، همه رسانه‌ها را علیه او شورانده بود و این تاثیر بسیاری بر وی می‌گذاشت. 

سود بردن از بحران مصدومیت
شروع فصل ۲۰۲۵-۲۰۲۴، مصادف بود با توانایی آنچلوتی برای تجربه کردن سیستم‌های متفاوت. شروع با سیستم ۳-۳-۴، به دلیل مصدومیت دنی کارواخال و ادر میلیتائو، مانع از نتیجه گرفتن این تیم شد. پس از آنکه رودریگو دچار آسیب دیدگی عضله شد، آنچلوتی بهانه لازم برای بازگشت به شکل بازی الماسی فصل قبل را به دست آورد.

بلینگام هم همین گونه بازگشت. پشت سر وینیسیوس و امباپه بازی می‌کرد که موقعیت‌ها دوباره به سراغش آمدند. او قبلا بیشتر در کار‌های هجومی شرکت می‌کرد و گل‌های بیشتری را برای بقیه می‌ساخت. در ۲۵ نوامبر، گل سوم تیمش را به لگانس زد. او دقیقا از همان جایی موفق به گلزنی شد که فصل قبل هم گل می‌زد. 

دوباره " جود "
از آن پس افزایش اعتماد به نفس کاملا مشهود بود. بلینگام هرگز از نشان دادن توانایی خود در زمین مسابقه، نمی‌ترسید، اما در چند هفته اخیر باز هم با همان بازیکن قبلی روبرو هستیم. تردید کمتری وجود دارد و لمس توپ تنها در صورت ضرورت، اتفاق می‌افتد. ضربات وی همگی هدفمند زده می‌شوند و هیچ حرکت اضافه‌ای انجام نمی‌دهد.

حالا چه می‌شود؟
به نظر می‌رسد در هفته‌های پیش رو، با توجه به مصدومیت‌های بسیار در تیم، بلینگام باز هم نقش هجومی تری داشته باشد و همچون فصل گذشته، ترکیبی متشکل از وینیسیوس و رودریگو، موفقیت آمیز جلوه خواهد کرد یعنی نسخه اولیه بلینگام دوباره ظهور خواهد کرد، همان نسخه‌ای که حتی رکورد‌های رونالدو را هم می‌شکست.
رئال در همه جای زمین، گلزن دارد و نیازی نیست که بلینگام در یک فصل، بیشتر از ۲۰ گل به ثمر برساند، اما اگر چنین هم شود، سود اصلی را تیم رئال مادرید خواهد کرد.

سید محمد طاهر شاهین