دورخیز «رفوزه»ها برای ریاست
کیهان ورزشی-
انتخابات فوتبال
مدتی است که بحث انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال در میان اهالی و علاقه مندان این رشته جذاب و پرطرفدار - و البته پرهیاهو و پرحاشیه - گل انداخته و هرچقدر که به انتخابات اوایل اسفند ماه نزدیک تر می شویم ، داغ تر می شود.
در همین گیرودار ، دوستانی از اهالی رسانه و ورزش و بعضی از خوانندگان عزیز با مجله و نگارنده تماس می گیرند و درباره همین موضوع مسائلی را مطرح می کنند و نظراتی را ابراز می دارند که مثل همیشه از آنها یاد می گیریم و استفاده می کنیم.
تدبیر برای آینده
نکته جالب و مشترک و البته قابل تاملی که در سخن این بزرگواران مشهود است و اکثرا با صراحت به آن می پردازند ، نگرانی در مورد وضعیت فوتبال است . آنها انتظار دارند مسئولان برای انتخابات آینده تدبیری بیندیشند و طرحی نو دراندازند که تا حد زیادی حدت و شدت این نگرانی ها کمتر شود و فوتبال بتواند در بستری سالم تر و مساعدتر برای پیشرفت و بهتر شدن و احیای روزهای خوب و طلایی خود قرار بگیرد.
آش همین است و کاسه همین
یکی دیگر از حرف های تقریبا مشترک این است که رسانه ها - و خود کیهان ورزشی - نباید منفعل باشند بلکه باید تا هنوز فرصت هست ، گفتنی ها را بگویند و آنچه را لازم است ، بنویسند و خلاصه به وظیفه خود عمل کنند چون می توانند خیلی تاثیرگذار باشند. ما البته به سهم خود از چند شماره گذشته - خاصه از شماره قبل - آنچه را به نظرمان می رسد ، نوشته و هرآنچه را وظیفه خود می دانیم ، مطرح کرده ایم و در همین شماره نیز صفحاتی را به این بحث اختصاص داده ایم اما این را هم می دانیم که تا " اراده" ای برای اصلاح وضعیت فوتبال و عزمی برای" نجات" این رشته ورزشی گرفتار شده در چنگال جریانات منفعت جو و مافیایی به میدان نیاید ، آش همین است و کاسه نیز همین!
اراده ای برای اصلاح
با کمال تاسف باید بگوییم که تاکنون هیچ نشانه ای که حکایت از به میدان آمدن این" اراده اصلاحی" و " عزم نجات بخش" داشته باشد ، لااقل به چشم ما نیامده و ظاهرا قرار است فوتبال با همین سبک وسیاق به کار خود ادامه دهد ، سبک وسیاقی که سبیل خیلی ها را چرب کرده و دفتر و دستک و پست و جایگاه فراهم آورده و بساط لفت و لیس افراد زیادی را جور کرده اما هرگز به انتظارات به حق فوتبال و فوتبالی ها و ورزش و ورزشی ها، پاسخ نداده ، سهل است که در بسیاری از اوقات و موارد برعکس عمل کرده و به اشکال گوناگون اسباب دلسردی و ناراحتی و حتی تحقیر آنها را فراهم آورده است.
امتحان پس داده ها در صف ریاست مجدد !
چرا می گوییم عزم و اراده اصلاحی در فوتبال وجود ندارد و قرار است اوضاع کماکان به همین منوال پیش برود و وضع موجود حفظ شود ؟ بزرگترین دلیلش این است که برای تصدی پست ریاست و حضور در انتخابات بازهم کسانی داوطلب شده وخود را نامزد این پست کرده اند که امتحان پس داده هستند و حاصل و برآیند کارشان همین بوده که امروز در فوتبال می بینیم ، وضعیتی که چنانکه بالاتر آمد ، جز افرادی که اغلب به شکل ناسزاوار - و حتی نامشروع - از قبل آن منتفع می شوند ، کسی از اهالی اصیل و خانواده فوتبال از آن رضایت ندارد. وقتی افرادی که چنین وضعی را به وجود آورده و مسبب شرایط کنونی فوتبال هستند ، به جای پاسخگویی درباره عملکرد مردودشان به خود جرات می دهند و بعضا با طلبکاری و رجزخوانی دوباره می خواهند سکان هدایت!! فوتبال را به دست بگیرند و بی هیچ مانع قانونی وارد عرصه انتخاباتی می شوند، چگونه می توان گفت و نوشت که قرار است اتفاقات تازه ای بیفتد؟ چگونه می توان دلخوش و امیدوار بود که مسئولان ریز و درشت ورزش - و حتی غیر ورزش - بالاخره صدای انتقادات منتقدان و تذکرات کارشناسان و اعتراض دوستداران پرشمار و طرفداران پرشور این رشته را بشنوند و دست به تغییرات اساسی و اصلاحات واقعی بزنند؟!
فوتبال در چنگ نامحرمان و منفعت جویان
چنانکه بارها و بدون تعارف و صریح نوشته ایم، فوتبال به عنوان یک رشته پرطرفدار و جذاب که پول هنگفتی هم در آن جابجا می شود، خیلی وقت است که در انحصار و چنگال باندها و جریانات ناسالم و فرصت طلبی قرار گرفته که اصلا سنخیت و ارتباطی با ورزش ندارند و صرفا چون بوی پول بی حساب و درآمدهای سرشار و... به مشام شان رسیده ، در جایگاه های حساس آن نفوذ کرده و سخت عرصه را بر اهالی اصیل این رشته تنگ کرده اند . این نامحرمان نا اهل و فرصت طلبان جاه طلب ، فضای فوتبال را چنان آلوده ساخته اند که افراد اصیل و استخوان خردکرده ها یا مجبورند با این وضع کنار بیایند و همرنگ شرایط و به گونه ای آلوده شوند و یا اینکه صحنه را ترک کرده و کنج انزوا اختیار کنند.
نفوذ دلالیسم در ارکان و اجزای فوتبال
خلاصه کلام ، باندهای مخرب و جریانات آلوده و منفعت جو و سیری ناپذیر و دلالیسم بی مهاری که سرنوشت فوتبال و فن و فرهنگ و اخلاق برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد، عنان و اختیار فوتبال را در دست گرفته و به عناوین و از طرق گوناگون، در ارکان و اجزای آن - از فدراسیون گرفته تا تیم ملی و تیم های رده های پایه و از هیات های فوتبال گرفته تا باشگاه های بزرگ و کوچک - نفوذ کرده و شرایط را به گونه ای ترتیب داده اند که جا برای حضور آدم های سالم تنگ شود وآنها را مجال نفس کشیدن در فضای فوتبال نباشد .
این است که تاکید می کنیم باید اراده ای به میدان بیاید که این فضا را بشکند، حال و روز فوتبال را تغییر دهد ، آلودگی های آن را بزداید ، هوای تمیز و پاک در جسم و جان آن تزریق کند، با شجاعت با عناصر لانه کرده و باندهای نفوذ کرده وشبکه های اختاپوسی و مافیایی و دلالیسم ویرانگر فعال در آن دربیفتد و آنها را از صحنه فوتبال محو کند .
باز هم بدون تعارف، تکرار و تاکید می کنیم که ما نشانی از ورود چنین عزم واراده و شجاعتی در فوتبال و ورزش - تا الان که این مطلب را قلمی می کنیم – ندیده ایم . ظاهرا مسئولان ورزشی - و حتی غیر ورزشی - به این اوضاع رضایت داده اند و به هر دلیلی - حداقل فعلا - قصد اینکه در فوتبال اصلاحی اصولی صورت دهند، ندارند و...
اتفاق خاصی نیفتاده !
این در حالی است که به نظر کارشناسان، ورزش ( ونه فقط فوتبال) ما سخت به تغییرات اصلاحی و تحول احتیاج دارد . با توجه به تغییراتی که اخیرا و بعد از روی کار آمدن دولت چهاردهم در حوزه مدیریت ورزش کشور به وجود آمد ، به طور طبیعی انتظار می رفت - و البته هنوز هم می رود - که اتفاقات تازه ای رخ دهد و اتفاقا در این باره مسئولان جدید ورزش و شخص وزیر محترم حرف های امیدوارکننده و وعده های شیرینی - خاصه در بدو کار و مثلا در مجلس شورای اسلامی و جلسه رای اعتماد - را مطرح کرده بودند اما براساس واقعیات و آنچه که" پیدا"ست، بعد از گذشت حدود چهار پنج ماه از شروع کار دولت جدید ، اتفاقی خاص یا تغییری اساسی یا حرکت چشمگیر و برنامه قابل تاملی از سوی تیم جدید مدیریتی ورزش به چشم نیامده و درباره همین انتخاباتی که ذکرش رفت ، هیچ سخنی از سوی مسئولان جدید ورزش شنیده نشده که نشانه عزم آنها برای شروع مرحله تازه ای از حیات فوتبال مستعد ایران در آینده نزدیک و در دوره مسئولیت ایشان باشد .
سم زدایی از فوتبال
اگر ده ها انتخابات برگزار کنیم و صدها تحول مدیریتی اتفاق بیفتد ومیلیاردها هزینه شود و ... تا حال و هوای ورزش به کلی تغییر نکند و فضای آن سالم نشود و به قول وزیر ورزش ، " سم زدایی" اساسی و ریشه ای صورت نگیرد ، هیچ تحول مثبت و اتفاق خاص و تغییر تاثیرگذاری رخ نخواهد داد و هرکسی بیاید و هر انتخاباتی برگزار و هر پولی خرج شود، چیزی گیر فوتبال نمی آید و شاهد هیچ تغییری نخواهیم بود و همه باید در خدمت " وضع موجود" و باندهای حاکم بر فوتبال عمل کنند.
دست پدرخوانده ها را کوتاه کنید
چنانکه بارها نوشته و تاکید کرده ایم( آخرین بار در سرمقاله شماره گذشته ) مهمتر و ضروری تر از برگزاری انتخابات فدراسیون و اینکه " کی رئیس می شود و کی نمی شود" ، این است که فوتبال را از وضعیتی که به آن گرفتار آمده ، نجات دهیم و فضای سخت آلوده و مسموم آن را سالم کنیم . باید دودمان باندهای نفوذ کرده و پدرخوانده را بر باد داد و... تازه آن وقت می توانیم درباره مسیری که فوتبال مستعد و خوش سابقه ایران باید طی کند ، حرف بزنیم و برنامه ریزی کنیم ، وگرنه تا وضع همین است - و قرار باشد که همینطور باقی بماند - مهم نیست که چه کسی رئیس فدراسیون خواهد شد و فراتر از آن ، اصلا اهمیتی ندارد که انتخاباتی برگزار شود یا خیر ...
سید محمدسعید مدنی