آیا برای این ورزش فریادرسی نیست ؟
کیهان ورزشی-
آش همین است و کاسه همین!
تا زمان انتخابات فدراسیون فوتبال کمی بیشتر از یک ماه باقی مانده و هرچه به آن نزدیکتر میشویم، بر حجم و تنوع اظهار نظرها در این باره افزوده میشود. کیهان ورزشی هم بنا بر وظیفه و به سهم خود تلاش کرده منفعل عمل نکند و حرفهای لازم - ولو به قیمت رنجش و دلخوری دوستان – را بزند. خوشبختانه آنچه طی دو سه شماره اخیر در این باره به قلم آمده، مورد توجه وعنایت مخاطبان و خوانندگان گرامی واقع شده و ضمن اینکه از طرق گوناگون نظرات موافق و مخالف خود را منتقل کردهاند، از ما خواستهاند که بحث را ادامه دهیم، شاید تاثیری در روندی که بر فوتبال و نحوه اداره و مدیریت آن حاکم است، داشته باشد. خیلی از این عزیزان با این نظر موافق هستند که اگر چارهای اندیشیده نشود و طرحی نو نداشته باشیم، چهار سال دیگر هم آش همین است و کاسه همین و ... البته اگر اوضاع بدتر نشود.
حال فوتبال خراب است
تمام حرف ما این است که فوتبال را به عنوان یک رشته پرطرفدار و جذاب و تاثیرگذار بر کلیت ورزش، از وضعیتی که به آن گرفتار آمده نجات دهید و کجراههای را که در پیش گرفته، اصلاح کنید. بحث ما به هیچ وجه شخصی نیست. ما نه با کسی اختلاف داریم و نه خودمان به دنبال صندلی ریاست فوتبال هستیم یا کاندیدایی برای این پست در نظر گرفتهایم. بارها گفتهایم که حال فوتبال خراب است و شرایط و فضایی که بر آن حاکم شده - یا بهتر بگوییم حاکم کردهاند - به گونهای است که هیچکس - حتی غیر از کسانی که حالا هستند یا قبلا بودند - نمیتواند بهتر از این عمل کند.
فوتبال را از کجراهه برگردانید
تمام دغدغه ما قبل از اینکه تعویض افراد باشد، این است که شرایط موجود را تغییر دهید، این روند تحمیلی را برهم زنید و خط مشی و مسیر فوتبال را که کجراهه است، اصلاح کنید و در مسیر مستقیم و رو به آبادی و پبشرفت قرار دهید. تاکید میکنیم، فوتبال حال خوشی ندارد. حال فوتبال را باندها و جریاناتی خراب کردهاند تا نام و نان خودشان آباد شود. آنان با افکار مسموم وعملکرد مخرب خود کاری کردهاند که هر طرح و برنامهای که برای بهبود اوضاع ارائه میشود، در عمل نتیجه عکس میدهد و باز به ضرر فوتبال و به نفع همان باندهای منفعت جو و جریانات مخرب میانجامد. موضوع فقط انتخابات نیست. کافی است کمی تامل و درنگ کنید، حتما ادعای ما را تایید خواهید کرد.
دعایی که مستجاب نشد!
همین چند شماره پیش به بهانه اتفاقاتی که در استقلال تهران رخ داده و این تیم قدیمی و پرطرفدار را با بحرانی جدی مواجه کرده، نوشتیم و سوال کردیم، مگر قرار نبود با روشن شدن تکلیف مالکیت این تیم و به میدان آمدن" هلدینگ خلیج فارس" رفته رفته کار و بار آبی پوشان سامان بگیرد و از حاشیه و بحران دیگر خبری نباشد؟ پس چه اتفاقی افتاده که به طور بی سابقهای از هفته سوم، بحران گریبان این تیم را گرفته و مربی و بازیکن و مدیر و... به اعتراض علیه یکدیگر برخاستهاند، تماشاگر از همه اینها و وضعیت به وجود آمده شاکی است و به فغان آمده و...؟ چرا هر وقت خواستید ابروی فوتبال را درست کنید، زدید چشمش را هم معیوب کردید؟ همان موقع نوشتیم سرنوشت استقلال با " هلدینگ" به اینجا کشیده شده است. امیدواریم سرنوشت پرسپولیس با " کنسرسیوم بانکی" غیر از این باشد و بحران یقه این تیم را نگیرد، اما گویا دعای ما مستجاب نشد. سرخپوشان دچار بحران شدهاند و اینطور که پیداست اگر مسئولان و مدیران و دلسوزان همت نکنند و دیر بجنبند، این تیم پرطرفدار عنقریب در گرداب مشکلات غرق خواهد شد و...
فضای ناسالم فوتبال
امیدواریم با تلاشهایی که صورت میگیرد، این اتفاق - آن هم در آستانه دور برگشت لیگ - برای پرسپولیس رخ ندهد و از آن طرف هم با توجه به تغییر وتحولات مدیریتی در استقلال، این تیم وارد ساحل آرامش شود و با ارائه بازیهای خوب، کمی بر زخم هواداران خود مرهم بگذارد، اما منظور ما از پیش کشیدن این بحث، همان است که بالاتر عرض کردیم. فضای حاکم بر فوتبال به گونهای است که اولا اجازه کار سالم و در خدمت مردم و ورزش را نمیدهد. ثانیا هرکسی که وارد این فضا شود، باید با آن کنار بیاید و به خواستههای پدرخواندهها و اختاپوسها تن دهد و مطیع آنها بوده و به روابط ومناسبات موجود و اغلب ناسالم کاری نداشته باشد و برای اصلاح آن کوچکترین اقدامی نکند (البته تا دلش بخواهد میتواند حرف از اصلاح و فسادستیزی بزند، اما فقط حرف بزند و ذرهای عمل نکند!) و بالاخره ثالثا هر قدم و طرح و ایدهای که روی کاغذ خیلی امیدوارکننده و رهگشا نشان میدهد، به خاطر همین فضای مسموم و جولان منفعت جویان وفرصت طلبان، برعکس توقعات و انتظارات عمل میکند و...
مسئولان دچار خودفریبی نشوند
حرف اصلی ما این است که قبل از تغییر آدمها و برگزاری انتخابات، فکری برای برهم زدن این فضا و سلامت حال و هوای فوتبال بکنید. وضعیت ورزش ما هرگز چنان نیست که مسئولان ارشد ورزش خاطرشان آسوده و خیالشان جمع باشد که مثلا در فوتبال همه چیز روبراه است و فقط مانده مسئله انتخاب رئیس که تکلیف آن هم در انتخابات آتی در فضایی سالم و دموکراتیک روشن خواهد شد!
واقعیت ورزش ما این نیست و باید بیش از هرکسی مسئولان ارشد به آن واقف بوده وهرگز دچار خودفریبی یا القائات بعضی از مگسان دور شیرینی نشوند. ضمن اینکه حرف فقط سر فوتبال نیست. خیلی از رشتههای ورزشی ما گرفتار مسائل و مشکلاتی هستند که بسیاری از آنها ناگفتنی و نانوشتنی است و تنها باید مراجع قانونی و محکمههای رسمی به بحثها و موضوعاتی که طی تماسهای مختلف از سوی آدمهای موثق مطرح میشود، رسیدگی کنند.
آیا فریادرسی وجود ندارد؟
دقایقی پیش از نوشتن همین مطلب از سوی یکی از اهالی ورزش با نگارنده تماس گرفته شد. او دلی پر درد از یکی از فدراسیونهایی داشت که کسی فکر نمیکند در آنها از این خبرها باشد. فرد مزبور میگفت: " فلانی! این مسائل و مشکلات را بارها و بارها، اینجا و آنجا گفتهایم و مدرک و سند نشان دادهایم، اما هیچکس به فریاد ما نمیرسد و متخلفان و مدیرنماها و... کماکان با " گردن کلفتی " و خودکامانه به کارهای خود ادامه میدهند و توی دهان منتقد ومعترض میزنند و... " البته قرار شد از آنجا که به لطف خداوند این نشریه بر سر انجام وظایف حرفهای خود با دیارالبشری پیوند برادری نبسته و با کسی - حتی نزدیکترین افراد و بهترین دوستانش - تعارف وشوخی و بالاخره به هیچ صاحب منصب و مدیرنمایی هیچگونه بدهی ندارد و... تا جایی که به وظیفه رسانهای مریوط میشود، مشکلات اهالی آن رشته و مسائل فنی و فرهنگی و اخلاقی که در آن فدراسیون میگذرد، منعکس شود.
جایگاه اصل نظارت در مدیریت ورزشی
با این حال سوال این است که چرا مسئولان و مدیران ارشد به داد اهالی ورزش نمیرسند؟ چرا محلی برای رسیدگی به شکایات و اعتراضات و انتقادات اهالی ورزش وجود ندارد؟ چرا اصل " نظارت" در مدیریت ورزشی ما معنایی ندارد و از این رو بعضی از روسای فدراسیونها بساط ملوکالطوایفی به راه انداخته و خودکامگی پیشه کرده و مستبدانه عمل میکنند؟ ما درباره مشکلات و مسائل همین فدراسیونی که ذکرش رفت، نه فقط از فرد تماسگیرنده بلکه از افراد دیگری - حتی کسانی که قبلا خود در آن فدراسیون دست اندرکار بودهاند – حرفهایی شنیدهایم. چند سال هم هست میشنویم که چرا در ورزش ما مرکزی نیست که اینگونه مسائل و اعتراضات را پیگیری کند. اگر این ادعاها، حرف بی مدرک وسند واز سر غرضورزی است، باید با مدعیان دروغین برخورد قانونی شود و اگر درست ومستند است، با مدیر متخلف ومنحرف برخورد کنیم، زیرا وجود چنین مدیرانی چیزی جز ضرر و زیان فنی و اخلاقی برای ورزش واهالی آن در پی نخواهد داشت.
نظارت را از عملکرد مدیران شروع کنید
به نظر ما اگر مسئولان فعلی در ادعای خود مبنی بر سالم سازی ورزش صادق هستند، بابد بحث" نظارت" را جدی بگیرند و آن را بیش از هر جا روی فدراسیونها و عملکرد و نحوه مدیریت مدیران ورزش متمرکز کنند. اینجا، همان جایی است که اگر اصلاح شود، کلیت ورزش اصلاح خواهد شد. شک نکنید ریشه مشکلات و مسائل و انحرافاتی را که در ورزش وجود دارد و موجب کندی حرکت و عقب ماندگی آن شده، باید در عامل مهمی به نام" مدیریت" جستوجو کنید. درست گفتهاند که " ماهی از سر گنده گردد، نی ز دم". بدون تعارف خبرهای خوبی از برخی مدیریتهای ورزشی به گوش نمیرسد. این موضوع را که عدهای از آنها بساط ملوک الطوایفی به راه انداخته و کسانی را با تهدید و ارعاب ساکت کرده و اشخاصی دیگر را با سبیل چرب کردن وباج دادن و سفر بردن و پست دادن و... به جیرهخوار خود تبدبل کردهاند و... جدی بگیرید. کافی است اصل نظارت را اعمال کنید تا خیلی از مسائل دستگیرتان شود. همه اینها را گفتیم تا برگردیم سر حرف اول خودمان.
پس از گفتوگوها و راه دراز
رسیدیم به آنجا که بودیم باز
فرصت اصلاح را از دست ندهید
حرف ما همین است که مدیریت فوتبال در آستانه تغییر و تحول است. فرصت را از دست ندهیم. کسانی که به میدان آمده و کاندیدا شدهاند، همه محترم و از حیث حقیقی انسانهایی قابل احترام هستند، اما حرف بر سر ورزش مملکت و یکی از پرطرفدارترین و مهمترین رشتههاست. حرف برسر احساسات و عواطف و توقعات میلیونها دوستدار ورزش است. حرف بر سر انجام وظیفه در جهت منافع ملی و مصلحت ورزش است. حرف بر سر این است که دست روی دست نگذارید واز فرصت باقیمانده در جهت ترسیم خط مشی آینده فوتبال، بهترین استفاده را ببرید. این حال وهوای آلوده را سالم و این فضای مسموم و توام با بیاعتمادی و بیاحترامی را به فضایی آرام و محترمانه تبدیل کنید و...
سید محمدسعید مدنی