PDF نسخه کامل مجله
چهارشنبه ۰۱ اسفند ۱۴۰۳ - February 19 2025
کد خبر: ۸۹۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۰

برای « لشکر» درویش و رفقای بانکی‌اش؛ زیارت قبول!

کیهان ورزشی- 

 

در جریان سفر تیم فوتبال پرسپولیس به عربستان، لشکر سلم و تور از افراد مختلف - اعم از رسانه‌ای و لیدر و دوست و رفیق - به دستور رضا درویش راهی ریاض شد. شکر خدا برخی از این لیدر‌ها برای چندمین بار به خانه خدا مشرف شدند؛ حج شان قبول. دست مدیران باشگاه درد نکند؛ مدیران بانکی هم خیلی لطف کردند که از جیب مردم خاصه خرجی کرده و نمی‌گذارند دل این جماعت بشکند. این همه آدم را به عربستان بردن و راهی خانه خدا کردن خیلی وجود می‌خواهد؛ پول هم می‌خواهد. وجودش را که داشتند؛ پولش هم که از کیسه حاتم طایی بخشیده شد؛ پس دیگر چه بحثی می‌ماند؟ بر بخیل و حسود لعنت. تا کور شود هر آنکه نتواند دید. اتفاقا در بین این لشکریان، یکی از لیدر‌های مسئله دارهم که تا چندی قبل اجازه ورود به کشور‌های همسایه را نداشت مشاهده شد؛ به ما هم ربطی ندارد که چرا به آن کشور‌ها ممنوع الورود بود. ظاهرا آقای درویش و دیگر دوستان با نفوذ ایشان مشکل جناب لیدر را هم حل کرده‌اند تا روی سکو‌ها آن حرکات موزون را انجام دهد. دست شان درد نکند ... اینجا فقط خیلی بی ربط و بی مقدمه یاد آن کارگری افتادیم که یک عمر دلش برای زیارت آن خانه مقدس پر می‌زد، اما استطاعت مالی اش را نداشت و آرزو به دل از دنیا رفت و رفیق مدیران بانکی و فوتبالی هم نبود که چندین و چند بار از کیسه بیت المال به خانه خدا مشرف شود. روحش شاد.

 

… از تخریب در باشگاه استقلال تا پرونده بلاتکلیف فساد؛ همه سر کار هستیم!
ظاهرا قرار نیست استقلال به زودی و به آسانی از چاله‌ای که در آن افتاده، خارج شود. بحران آنها آنقدر عمق دارد که با جابجایی یکی دو نفر پایان یافتنی نیست. ساده انگارانه است که بخواهیم همه این مشکلات را در موضوعات فنی و در چارچوب مستطیل سبز خلاصه کنیم. ضربه کاری را، آنها روزی خوردند که با تصمیم مدیران ارشد هلدینگ خلیج فارس افرادی در این باشگاه مسئولیت گرفتند که از هیچ نظر صلاحیت چنین کاری را نداشتند، آنهایی که در امتداد حضورشان در استقلال سر و کله دلال‌ها پیدا شد.
دقیقا نمی‌دانیم آن مدیران تخریبگر الان کجا هستند و آیا ذره‌ای ندامت در چهره شان از بابت سوهان کشیدن بر روح و روان این خیل هوادار دیده می‌شود یا خیر، اما بی شک اگر بر ورزش ایران به درستی نظارت می‌کردند و اگر جایگاه هوادار نزد مسئولان ذره‌ای ارزش داشت، آن افراد امروز ملزم به پاسخگویی بودند، نه اینکه بروند و جای خود را به افراد دیگری بدهند؛ افرادی که مشخص نیست راه قبلی را خواهند پیمود یا از سرگذشت آنها درس گرفته و برای خدمت و اصلاح امور آمده‌اند.
در جریان این اتفاقات و بعد از مشاهده کوهی از این خرابکاری‌ها در بدنه ورزش ایران - خاصه در فوتبال - یک برداشت مهم می‌توان داشت؛ برداشتی دردآور و تاسفبار با این مضمون که؛ اینجا هر چقدر هم که تخریب کنی، با اعصاب مردم بازی کنی، به اعتبار باشگاه‌ها خط بیندازی، بیت المال را دود کنی و به هوا بفرستی و ... کسی نیست که بگوید بالای چشمت ابروست و در این فضا آنچه خنده دار و مضحک به نظر می‌رسد، امید به اصلاح و تغییر است. هر وقت یک شیر پاک خورده‌ای پیدا شد و به مردم صریح و شفاف گفت که چرا تکلیف پرونده فساد در فوتبال ایران و در آن باشگاه رفسنجانی مشخص نمی‌شود و چه کسانی با چه اهدافی جلوی اعلام حکم خاطیان آن پرونده تخلفات گسترده را گرفته‌اند، می‌توان سوسوی امیدی دید، وگرنه همه سر کار هستیم و سر کار هم خواهیم ماند!


الهلال – پرسپولیس؛ فاصله سه گل بود؟
آنهایی که بعد از بازی الهلال و پرسپولیس می‌گویند فاصله فوتبال ما با آنها همین سه گل بود، بهتر است کمی رودربایستی را کنار بگذارند و حقیقت را بر زبان آورند و صراحتا بگویند فاصله فوتبال ما با آنها بیش از ۵ گل بود، عددی که اگر در نیمه دوم، تیم حریف همان عطش نیمه نخست را داشت و در پاره‌ای از اوقات هم توپ هایشان به تور می‌نشست، روی کاغذ ثبت می‌شد و آبروریزی بزرگتری را به بار می‌آورد. این مقدمه را آوردیم تا بگوییم این فاصله عجیبی که میان ما و آنها ایجاد شده، فقط یک علت دارد؛ همان علتی که عربستانی‌ها را قدرتمند کرده و ما را در سراشیبی سقوط قرار داده است. این علت، جدی گرفتن پدیده فوتبال از سوی مسئولان ورزشی و غیر ورزشی آنها و متقابلا "بازی" تلقی کردن همین فوتبال از سوی مدیران و مسئولان ماست. اگر غیر از این بود، این همه غریبه بیرون از فضای فوتبال برای این فوتبال نگون بخت تعیین تکلیف نمی‌کردند. صحبت‌های مسعود شجاعی، سرمربی برکنار شده مس رفسنجان درباره دخالت‌های یک نماینده در جزئی‌ترین امور باشگاه رفسنجانی را شنیدیم؛ شاهدی که از غیب رسید. اینجا می‌توان بهتر متوجه شد که چرا این فوتبال می‌شود "سوهان روح مردم" و فوتبالی مثل عربستان پیشرفتی انفجاری دارد. فوتبال ایران تا زمانی که در‌های آن به روی آدم‌های اشتباهی و افراد غیر متخصص، از وزیر گرفته تا نماینده مجلس و ... باز باشد و اینها برایش تصمیم بگیرند، همچنان سیر نزولی را طی خواهد کرد. در این مقایسه، پول و ثروت و هزینه‌های آنچنانی عربستانی‌ها در اولویت دوم قرار می‌گیرد؛ همان پول را هم اگر در فوتبال ایران هزینه کنند، به جای ساخت ورزشگاه و سازندگی در رده باشگاهی و در یک کلام به جای در خدمت فوتبال بودن، به جیب عده‌ای خاص می‌رود و حیف و میل می‌شود. آنها اگر پیشرفت را معنا کرده‌اند، دلیل اصلی اش اولا جدی گرفتن فوتبال و ثانیا استفاده از متخصصان است؛ کاری که اینجا ارزش و اعتباری ندارد. دل مان زمانی بیشتر می‌سوزد که می‌دانیم فوتبال ایران و این آب و خاک دوست داشتنی، معدن استعداد است و با وجودی که کشور‌های عربی از این حیث فرسنگ‌ها از ما فاصله دارند، نداشته‌های خود را جبران می‌کنند؛ دقیقا برعکس ما که داشته هایمان را می‌سوزانیم! 


استقلال بازهم قدر تماشاگرانش را ندانست
یکی از بزرگترین تفاوت‌های دو تیم استقلال و پرسپولیس در تمام این سال‌ها این بوده که قرمز‌ها در اغلب اوقاتی که هواداران خود را در ورزشگاه آزادی در حکم یار دوازدهم دیده‌اند، طوفانی‌تر ظاهر شده‌اند و در مقابل، آبی‌ها در بسیاری از اوقات به جای آنکه از این فرصت و اهرم قدرتمند بهره ببرند، روی اعصاب همان هواداران داخل ورزشگاه و ایضا آنهایی که پای تلویزیون نشسته‌اند، رژه رفته و امتیاز داده‌اند. آخرین نمونه، همین بازی استقلال و الشرطه عراق بود که در یک روز سرد وسط هفته و با وجود همه مشکلات اقتصادی در جامعه، بیش از ۵۵ هزار تماشاگر استقلال راهی ورزشگاه آزادی شدند تا از تیم محبوب خود حمایت کنند و دست آخر برابر تیم انتهای جدولی به یک تساوی بسنده کردند. 
این چرایی نیازمند بررسی‌های همه جانبه است. شاید بهتر باشد که روانشناسان و جامعهشناسان درباره این روحیه صحبت کنند و پاسخ بدهند، اما فارغ از آن باید مدیران و مربیان و بازیکنان این مجموعه تلنگری به خود بزنند و جایگاهی که در آن قرار دارند را بشناسند و بدانند استقلال همچون پرسپولیس و دیگر تیم‌های مردمی و ریشه دار کشورمان، بزرگ و معتبر و ریشه دوانده در تار و پود زندگی افرادی از جامعه بوده و تیمی محلی نیست که اینگونه آن را کوچک می‌پندارند.‌ای کاش به این باور برسند که اگر هواداران نباشند، نه در این فوتبال پولی روی زمین می‌ریزد که آنها پارویش کنند و نه دیگر از ویترین‌های شهرت و ... خبری است. فوتبال بدون تماشاگر «هیچ» است؛ اگر این را باور کردید که برای شادی آنها سر برابر توپ می‌گذارید، در غیر اینصورت روزی می‌رسد که همین هوادار با قهر بزرگ خود حسرت بر دل تان می‌گذارد.

 

حمید ترابپور 

پربازدید ها
آخرین اخبار