غیرت بهتر است یا ثروت؟

کیهان ورزشی-
بازهمان حکایت آشنای فوتبال ایران؛ همان داستان کهنه تقابل غیرت و استعداد ایرانی با ثروت رقبا. اینجا البته برای آنکه منظورمان از بحث روشن شود، باید توضیح دهیم که ثروت بد نیست و اساسا کشور عزیز ما نیز به لطف خداوند بزرگ و نعمتهای خدادادی، ثروتمند است، اما اینکه چرا در همین مقوله فوتبال، این ثروت در خدمت پیشرفت آن نیست و به سفره عدهای فرصت طلب سرازیر میشود، خود جای بحثهای طولانی دارد. در مقابل دردمندانه با رقبایی روبهرو هستیم که نداشتههای خود را با همین ثروتی که در خدمت فوتبال شان قرار دارد، جبران میکنند. نمونه واضح، همین تیم فوتبال النصر عربستان که با خیل ستارگان گرانقیمت خود و در غیاب چند تن از همان ستارگان در ورزشگاه آزادی برابر استقلال قرار گرفت و در آن جو تماشایی و در میان آن گردابی که هفتاد و پنج هزار تماشاگر ساخته بودند، گیر افتاد.
اینجا باید بی معطلی علت توقف تیم متمول عربستانی برابر جوانان ایرانی را غیرت و استعداد بازیکنان استقلال دانست که گاهی البته چاشنی شانس نیز به یاری آنها میآمد.
پیش از این نیز نوشته بودیم که چنین نمایشهایی به همان اندازهای که برای طرفداران تیمهای ایرانی باعث غرور میشود، باید برای مسئولانی که به وظیفه خود در قبال این سرمایهها عمل نمیکنند، سرافکندگی و خجالت به همراه بیاورد. البته تجربه ثابت کرده که این بزرگواران با واژههای "خجالت" و "شرمندگی" بیگانهاند و همین درخششهای از سر حمیت و غیرت بازیکنان را محصول مدیریت خود دانسته و چنین دستاوردهایی را فی الفور صاحب میشوند، غافل از آنکه دیگر حنایشان رنگی ندارد. مردم خوب میدانند که دستاوردهای آنها چیست. کافی است به همان ورزشگاه آزادی که پس از ماهها تعطیلی و صرف هزینههای هنگفت همچنان قادر به پذیرایی از تماشاگران روی تمام سکوهای خود نیست، نگاهی بیندازیم تا دستاوردهای آقایان مشخص شود و یا به ساختار معیوب و مسئله دار مدیریتی همین باشگاه استقلال نظری افکنیم که خود گویای شاهکارهای مدیرینی اساتید در ورزش ایران است! لذا کسی از این آقایان اجازه مصادره چنین نمایشهایی را ندارد و این را نیز باید تاکید کنیم که در چنین فوتبال و اساسا در چنین ورزشی همیشه در روی یک پاشنه نمیچرخد و نمیتوان چشم بر کارکردهای علمی و حساب شده رقبا پوشید و در هر شرایطی برای خلق نتیجه، دل به ساقهای بازیکنان و غیرت آنها بست. شاید در طول چند دهه، یکی دو بار این مهم به فریاد فوتبال ایران برسد و اتفاقاتی تاریخی مثل حماسه ملبورن یا پیروزی بر آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه را رقم بزند. برای استمرار موفقیت و برای آنکه بخشی از ثروت همین فوتبال و همین آب و خاک – فقط بخشی از آن – به جای رفتن به جیب مدیر و دلال و ... صرف سازندگی و پیشرفت شود، نیاز است تا در ابتدا نگاه از بالا به مقوله ورزش درست شود و سپس افرادی در راس امور قرار بگیرند که برای پر کردن جیب خود نیامده باشند و یا حداقل تماشای دست خالی باشگاههای ایرانی در برابر رقبایی از همین کشورهای اطراف، رگ غیرت شان را برجسته کند. هر گاه چنین مدیرانی در ورزش صاحب پست شدند، بدانید که قرار است اتفاقی میمون رخ بدهد.
در هیات مدیره پرسپولیس چه میگذرد؟
هفته گذشته در هیات مدیره باشگاه پرسپولیس شاهد تغییراتی بودیم و با رفتن محمد آخوندی، رئیس این هیات، عضوی جدید اضافه شد. درباره دلایل رفتن آخوندی اطلاع رسانی درستی صورت نگرفت و در حالی که برخی از نزدیکان وی مشغله او در شورای شهر تهران را علت این تصمیم عنوان کردهاند، اما آنگونه که برخی از منابع به ما اطلاع دادهاند، اختلافاتی وجود داشته که در این تصمیم بی تاثیر نبوده است. حالا هر چه که هست و هر علتی که در پس ماجرا وجود داشته، بیشتر از آن خود باشگاه پرسپولیس اهمیت دارد، باشگاهی که دقیقا نمیدانیم در هیات مدیره آن چه میگذرد. آیا در آن اتاق کسی از مدیرعامل باشگاه سوالی میپرسد؟ مثلا از وی سوال میشود که ضرر و زیانهای ناشی از مدیریت وی چگونه جبران خواهد شد؟ آیا به صرف اینکه در دوره آقای درویش پرسپولیس چند جام آورده، باید بر خرابکاریهای ناشی از این مدیریت چشم پوشی کرد؟ نکته دیگر اینکه عضو جدید هیات مدیره باشگاه که برای اهالی فوتبال ناشناخته است، با چه نیتی اضافه شده است؟ مدیران پشت پرده و بانکی، فرد جدید را با کدام پیشینه و شناخت ورزشی انتخاب کردهاند؟ آیا اکنون که سفرهای به نام پرسپولیس پهن شده، باید دوستان و رفقای آقایان سر آن بنشینند؟ پاسخ این سوالات را گذر زمان خواهد داد.
دربی و این سه نفر
نکتهای از دربی ۱۰۵ استقلال و پرسپولیس وجود دارد که جا دارد به آن بپردازیم؛ هرچند کمی دیر. سرفصلی به نام «نقش بازیکنان باتجربه در خلق موفقیت» در فوتبال وجود دارد که در بزرگترین و کوچکترین تیمهای جهان ملموس است و در همین دربی اخیر سه بازیکن پرسپولیس، آن را به منصه ظهور رساندند؛ جایی که هر سه نفر آنها از کمترین فرصتها بهترین بهره را برده و سنگ بنای موفقیت پرسپولیس را نهادند. روی گل اول قرمزها، امید عالیشاه بود که با تکیه بر تجربه و مهارت خود، آن پاس عمقی را ارسال کرد تا دیگر ستاره پرسپولیس یعنی علی علیپور با بازیخوانی درست و هوش بالایش از جادهای که بین مدافعان آبی پوش ایجاد شده بود، فراری تماشایی داشته باشد و باقی داستان که خودتان میدانید. روی گل دوم قرمزها نیز این بار سروش رفیعی بود که هوشمندانه آن پاس تماشایی را برای علیپور فرصت طلب ارسال کرد. اینکه غفلت مدافعان استقلال به یاری پرسپولیسیها آمد، جای خود، اما همین دو گل نشان داد که بازیکنان باتجربه برای تیم شان چه نعمتهایی هستند. همین باتجربههای قرمزپوش در صحنهای که ضربه پنالتی از سردار دورسون گرفته و به کنعانی زادگان سپرده شد نیز نقش ناشی از تجربه شان را ایفا کردند.
دربی اخیر تهران به خوبی نشان داد که با داشتن بازیکنان باتجربه میتوان روی ابرها قدم زد؛ حتی اگر در طول ۹۰ دقیقه تنها سه موقعیت مسلم گلزنی داشته باشید!
معمای رامین!
رامین رضاییان یکی از آمادهترین بازیکنان فعلی لیگ برتر ایران است. بماند که جناب "پروفسور موسیمانه" این بازیکن سرحال و آماده را بیرون مینشاند و کسی هم هنوز نمیداند پس پرده چه گذشته بود که رامین را به نیمکت میخکوب میکردند. صحبتهای رامین در پایان دیدار استقلال و النصر مخاطب خاصی به نام امیر قلعه نویی داشت. سرمربی تیم ملی حتما و قطعا میداند که در آن جناح، آمادگی و البته تجربه رامین به کار تیم میآید و چشم بستن بر این بازیکن نمیتواند منطق فنی داشته باشد. اینجا دیگر خیلی راحت نمیتوان ماجرای دعوت نشدن رامین رضاییان به تیم ملی را با بهانه دم دستی و قدیمی "سلیقهای بودن مربیگری" و ... سرپوش گذاشت و باید دید دقیقا چه عواملی او را از تیم ملی دور کرده است. البته شاید امیر قلعه نویی در لیست بعدی خود نام وی را قرار دهد، اما اگر قرار است بازیکن آماده این روزهای استقلال همچنان دور از اردوی ملی پوشان باشد، قلعه نویی موظف است که خیلی روشن و صریح دلیل یا دلایل آن را مطرح کند.
حمید ترابپور





