PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - April 12 2025
کد خبر: ۸۹۹۰۲
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰

استقلالِ نفرین شده

کیهان ورزشی- 

 

اینکه می‌گوییم این تیم نفرین شده است، نه از سر خرافه است و نه می‌خواهیم با سیاه نمایی دل هواداران تیم آبی پوش را به درد بیاوریم. تنها برای بیان این روند تلخ ناکامی و حرکت در مسیر افت، چنین عنوانی را برگزیده‌ایم و البته نیک می‌دانیم که اگر مدیریت درستی بر این باشگاه حاکم می‌شد و اگر استقلال را به محله برو بیای مدیران قد و نیم قد تبدیل نمی‌کردند، دیگر نه بحثی از نفرین وسط می‌آمد و نه امروز مشکلات آنها به شکل چنین کلاف سردرگمی نمایان می‌شد. 


آمدن بوژوویچ هم دردی از درد‌های استقلال دوا نکرده است. بار‌ها ثابت شده که درد اصلی آبی‌ها جایی فرای آن نیمکت است که اگر درد آنجا بود، با این همه جابجایی مربی بالاخره یک جایی جرقه اوج گیری زده می‌شد. درباره بحث نفرات این تیم نیز با یک حساب سرانگشتی و مقایسه همین نفرات با تیم‌های جوانتر لیگ که بالای سر استقلال قرار دارند مشخص می‌شود، استقلال بازیکنان تاثیرگذار کم ندارد، منتها روحیه نامیمونی که به سبب نگاه غلط مدیریتی بر تار و پود آبی‌ها سایه انداخته است، هر مربی و بازیکنی را ناکارآمد می‌کند و ...
امروز باید بدون توجه به آدرس دادن‌های غلط سراغ مدیران ارشد هلدینگ خلیج فارس رفت که ظاهرا کک شان هم نمی‌گزد که این تیم غرق در بحران است و پول‌های باشگاه نیز به جیب افراد ناکارآمدی که برخی از آنها حتی یک ثانیه هم بازی نکردند و دلاری گرفتند و رفتند و ... سرازیر می‌شود. راستی، این پول‌ها از جیب مدیران هلدینگ خرج شده است؟ پاسخ که روشن است: خیر.


انتخاب‌های غلط مدیریتی از سوی این افراد و سپردن کار و بار یک باشگاه مردمی به کسانی که آمدند و زخم زدند و الان هم معلوم نیست در کدام سوراخ مخفی شده‌اند و سپس آوردن دیگرانی که برخی از آنها ربطی به باشگاه استقلال ندارند و مشخص است از جایی سفارش شان شده است و ... همه و همه دستپخت هلدینگی هاست. اینجاست که خیلی‌ها یکصدا می‌گویند‌ای کاش در روزگار واگذاری باشگاه استقلال به بخش خصوصی سرنوشت دیگری برای این تیم رقم می‌خورد.‌ای کاش ...

صعود ارزشمند، نگرانی بزرگ
اتفاق خوب فوتبال ایران در اولین روز‌های سال ۱۴۰۴ صعود تیم ملی به جام جهانی بود. اگر واقع بینانه و منصفانه به این تیم و عملکرد آن در مرحله مقدماتی جام جهانی نگاه کنیم باید از دو منظر این صعود را مورد بررسی قرار دهیم. اول آنکه؛ تیم ما در این دوره مسیر به مراتب راحت تری برای صعود داشت. نکته بعدی اینکه؛ این صعود نباید ما را فریب دهد. 


انتظار جامعه ایرانی از فوتبال ملی در جام جهانی پیش رو ارائه نمایش‌های آبرومندانه – متفاوت با آنچه در بازی با انگلیس در جام قبلی شاهد بودیم – و صعود از مرحله گروهی است. این مهم محقق نمی‌شود، مگر با کار و تلاش و برنامه ریزی از همین امروز. اگر بخواهیم در باد این صعود بخوابیم و از آن حماسه بسازیم، بی شک خودمان را در مسیر افول قرار داده‌ایم و این همان درد کهنه فوتبال ماست و البته همان سپری است که مدیران فوتبال با چسباندن عناوینی، چون سریع‌ترین صعود، بی شکست‌ترین صعود و ... بر آن، به خیال خود از گزند انتقادات دور مانده‌اند، اما جامعه نه دیگر این حرف‌های تکراری را قبول می‌کند و نه فریب چنین عناوینی را می‌خورد. فوتبال ما به خودی خود پتانسیل چنین صعود‌هایی را دارد. وقتی می‌بینیم خلاقیت بازیکنانی، چون سردار، طارمی و قایدی چگونه می‌تواند از جهنم، بهشت بسازد، بیشتر به این مهم ایمان می‌آوریم که فوتبال ایرانی می‌تواند با تکیه بر توانایی‌های ذاتی خود هر غیر ممکنی را ممکن کند.


اما از مدیرانی که فقط و فقط به دنبال القاب آنچنانی برای خود و اضافه کردن ستاره‌های کذایی به فدراسیون خود هستند، فاکتور می‌گیریم و مخاطب خود را امیر قلعه نویی قرار می‌دهیم؛ کسی که می‌تواند با ارائه کارنامه‌ای درخشان در جام جهانی، نام خود را در برگی زرین از تاریخچه فوتبال ایران ثبت کند. امیر قلعه نویی بی تردید می‌داند که این تیم برای مصاف با قدرت‌های فوتبال دنیا از دژ دفاعی مستحکم و قابل اعتمادی برخوردار نیست. آن دفاعی که در خانه و برابر ازبکستان به آسانی فرو می‌ریزد، زنگ خطر را کنار گوش مان به صدا درآورده است، منتها باید دید این صدا جدی گرفته می‌شود یا خیر. انتظار از کادر فنی تیم ملی که همچنان معتقدیم به تقویت نیاز دارد، این است که در یک سال منتهی به جام جهانی روی این نقیصه بزرگ تمرکز کرده و با فاصله گرفتن از اسامی تکراری، روی مهره‌های قابل اعتمادتر کار کنند.


نیمکت تیم امید، "خریدنی" نیست!

مدیرانی که در فدراسیون فوتبال نشسته‌اند، آنهایی که عضو کمیته فنی هستند و افرادی که در انتخاب سرمربی تیم فوتبال امید نقش دارند باید یک نکته را آویزه گوش خود کنند و آن غیر قابل فروش بودن نیمکت این تیم است. خیلی سربسته خطاب به این آقایان می‌گوییم که دیگر فرصت اشتباه در قبال تیم فوتبال امید را ندارند. دیگر نمی‌توان به صرف اینکه یک سرمربی بگوید با خودم اسپانسر می‌آورم، سرنوشت این تیم را به زلف او گره زد. اگر تاریخچه این تیم و بیش از نیم قرن ناکامی آن را مرور کنیم، متوجه می‌شویم که دلیل اصلی شکست‌ها نگاه مسئولان به جایگاه تیم امید بوده است، نگاهی به مثابه نگریستن به یک بچه سر راهی! نکته مهم دوم نوع انتخاب سرمربیان بوده که در ۹۰ درصد مواقع وجاهت فنی و مبنای تخصصی نداشته است. نمی‌دانیم از بین اسامی مطرح شده برای سرمربیگری تیم امید، کدام گزینه جدی و کدام شایعه است، اما باید بهترین مربی را انتخاب کرد. انتخابی که در پس آن لابی و اسپانسر شخصی و ... قرار داشته باشد یعنی بر زمین گذاشتن اولین آجر ناکامی بعدی!

این برکناری را به فال نیک می‌گیریم
پیش از پایان سال ۱۴۰۳ در سلسله یادداشت‌هایی به یک موضوع مهم اشاره کردیم. نوشتیم که اراده‌ای بیرون از فضای فوتبال در حال چیدن نفرات خود در ورزش است. حالا که آقای شهرام دبیری به دستور رئیس جمهور از معاونت پارلمانی دولت برکنار شده است می‌توانیم بی پرده‌تر به اتفاقات عجیب مورد نظرمان در ماه‌های اخیر اشاره کنیم.
رسانه‌ها طی روز‌های گذشته نوشتند: نام برادران دبیری (شهرام و افشین) برای اولین بار در اواخر دهه هفتاد در ورزش ایران به گوش رسید. آنها با تاسیس تیم فوتسال دبیری تبریز و جذب ستاره‌ها مدت‌ها در این حوزه مطرح بودند؛ البته آن تیم سرنوشتی جز انحلال پیدا نکرد.
بهترین عنوان این باشگاه در طول تاریخ برگزاری لیگ برتر فوتسال ایران، کسب قهرمانی بود که در فصل ۹۲ با سرمربیگری وحید شمسایی به دست آمد و چهره‌های ملی پوشی، چون مصطفی نظری، وحید شمسایی، جواد اصغری مقدم، حمید ابراری نیا و فرهاد فخیم سابقه حضور در این تیم را داشتند.


دبیری‌ها در سال‌های بعد، اما بیشتر در زیر پوست ورزش بودند. رفاقت آنها با برخی از چهره‌های ورزشی، به ویژه از نوع تبریزی آن، سبب شده بود تا از این وادی دور نباشند.
تراکتور تبریز همواره برای آنها تیمی مورد احترام بوده و با روی کار آمدن مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور دست دبیری‌ها برای ورود به عرصه ورزش و گماردن دوستان خود در بخش‌های مختلف باز شد.
رسیدن شهرام دبیری به صندلی مهم معاونت پارلمانی برای آن دسته از رفقای وی که کمی از ورزش فاصله گرفته بودند، خبر خوبی بود.  


رسول خطیبی به عنوان حامی رئیس جمهور در میتینگ‌های انتخاباتی اولین فردی بود که مزدش را دریافت کرد. وی در راس باشگاه پیکان قرار گرفت، اما با واگذاری ایران خودرو به بخش خصوصی برکنار شد. گفته می‌شد دلیل آن برکناری عملکرد ضعیف وی در قامت مدیرعامل پیکان بوده است. عجیب‌تر آنکه در کمتر از یک هفته با توصیه شهرام دبیری، خطیبی از دیگر باشگاه خودروساز یعنی سایپا سر درآورد و مدیرعامل آنجا شد. البته شنیده می‌شود که خطیبی به مدیریت در سایپا قناعت نکرده و برای سکو‌های بلندتر در محدوده لیگ برتر نیز دورخیز کرده است.


اثرگذاری شهرام دبیری در برخی از جابجایی‌های ورزشی به سمتی رفت که خیلی‌ها می‌گفتند اگر در ورزش پست می‌خواهید باید او هوایتان را داشته باشد.
اوج این تاثیرگذاری و اعمال قدرت جایی بود که برادرزاده وی مقابل دیدگان متعجب جامعه فوتبال از هیات رئیسه فدراسیون سردرآورد، در حالی که بسیاری از چهره‌های موجه فوتبالی با سابقه بازی ملی نتوانستند از مجمع رای بگیرند!


فرزین دبیری، برادرزاده شهرام دبیری اسکویی  که در باشگاه فوتسال دبیری تبریز مدیرعامل و قائم مقام بوده، یکی از چهره‌های جوان هیات رئیسه جدید فدراسیون فوتبال محسوب می‌شود. این عضو جدید هیات رئیسه متولد ۱۳۷۱ است و  یک چهره اقتصادی به شمار می‌رود.
طی روز‌های گذشته درباره تلاش موفقیت آمیز دبیری برای رساندن یکی از دوستان خود (حبیب مقصودی) به مدیریت کلی ورزش آذربایجان شرقی اخباری منتشر شد که در نوع خود حیرت آور بود.
یکی از اقوام شهرام دبیری به نام علیرضا رحیمی نیز در وزارت ورزش صاحب پست مهمی شد.

این اتفاقات نشان می‌داد که رفتن معاون علاقه‌مند به ورزش پارلمانی دولت برای برخی‌ها خوشایند نیست، اما ورزش ایران که طی چندین دهه از این آمد و رفت‌های مشکوک و سفارشی آسیب دیده و تخصص و تجربه در آن محلی از اعراب ندارد، باید خوشحال باشد، به شرطی که افرادی ظهور نکنند که مثل قبلی‌ها دل شان بخواهد در ماجرای ورزش دخل و تصرف کنند و آن را حیاط خلوتی برای دوستان و آشنایان خود ببینند!

 

حمید ترابپور 

آخرین اخبار