PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - April 26 2025
کد خبر: ۹۰۰۲۱
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۹

سرخ – زرد؛ جام چه رنگی می‌شود؟

کیهان ورزشی- 

 

فارغ از این موضوع که شانس کدام یک از دو تیم تراکتور و سپاهان برای قهرمانی در لیگ برتر بیشتر است و جدا از این بحث که آنها در هفته‌های باقیمانده چگونه می‌خواهند خود را از نظر فنی - و البته روحی و روانی - آماده کنند، باید حضور دو تیم شهرستانی در کورس قهرمانی را به فال نیک گرفت. البته این دو تیم طی دوران حیات خود، در کورس بودن را کم ندیده‌اند و سپاهان در این میان طعم قهرمانی‌های ارزشمند در همین لیگ را نیز چشیده است، اما برای رسیدن به چرایی ایجاد این دوگانه قهرمانی باید از زوایای مختلف اتفاقات این فصل لیگ برتر را مورد بررسی قرار داد. تراکتور و سپاهان در روز‌هایی که رقبای قدیمی شان در راه قهرمانی یعنی استقلال و پرسپولیس سرگرم خودزنی بودند، انسجام خود را حفظ کردند. تراکتور روی یک ریل مشخص و با ریتمی درست آرام آرام پیش رفت. تزریق‌های مالی و تقویت تیم از نظر مهره به آنها بیشترین کمک را کرد تا اکنون اینجای جدول ایستاده باشند. آنها یک بازی عقب افتاده داشتند که در زمان چاپ این یادداشت برگزار شده است. شمس آذر، نساجی و استقلال خوزستان برای هفته‌های پایانی تراکتوری‌ها رقبایی دلچسب هستند، هر چند در فوتبال غیر قابل پیش بینی‌ها فراوان است، اما آنها یک نفس با جام فاصله دارند. در آن سوی آوردگاه قهرمانی، کار سپاهان که به مصاف هوادار سقوط کرده، گل گهر و استقلال تهران می‌رود، به مراتب سخت‌تر از تراکتوری هاست.
آنها شاید تا دو هفته مانده به پایان لیگ این کورس را ادامه دهند و شاید هم تراکتور زودتر بر جام بوسه بزند. با این حال هر اتفاقی که بیفتد، نمی‌تواند نافی برنامه ریزی اصولی آنها باشد. سپاهان که در این فصل فراز و نشیب‌هایی را تجربه کرد و تغییراتی روی نیمکت خود داشت، برخلاف تیمی، چون استقلال که با اولین بحران به اعماق چاه سقوط کرد، خیلی زود به خود آمد و بلند شد و در قواره یک مدعی تمام عیار قهرمانی قد علم کرد. اینها همه ریشه در سازماندهی درست آنها دارد. البته اگر بخواهیم منصفانه تمام این اتفاقات را بررسی کنیم باید به مظلومیت تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس – به خصوص اولی – اشاره داشته باشیم؛ تیم‌هایی مردمی که معمولا محلی برای آزمون و خطای مسئولان هستند و حیاط خلوتی برای وامانده‌های بیرون از ورزش. اینها به همان اندازه‌ای که از سوءمدیریت‌ها و آمد و رفت‌های مشکوک و خودزنی‌های کشنده ضربه خورده‌اند، اقتدار رقبایی مثل تراکتور و سپاهان را به نظاره نشسته‌اند. واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی هم دردی را دوا نکرد و به جای اینکه آنها را از عصر انتصابات خطرناک دولتی خارج کند، بدتر به مسیری برد که هر عنصر غیر ورزشی - و البته سیاسی - بتواند در آن دخل و تصرف داشته باشد. آنهایی که سال‌های سال دغدغه واگذاری این دو باشگاه مردمی به بخش خصوصی را داشتند و تنها راه نجات آنها را در این اتفاق می‌دیدند، هرگز تصور نمی‌کردند که خیلی زود آش همان آش قدیم شود و کاسه نیز همان کاسه.
اگر دلسوزانه به اوضاع و احوال این روز‌های فوتبال ایران بنگریم باید به همان اندازه‌ای که اقتدار تیم‌های تراکتور و سپاهان خوشحال مان می‌کند، از بحران‌های آبی و قرمز غمگین شویم. اینها اضلاع مربعی هستند که اگر همواره در اوج باشند فوتبال ایران مسیر صعودی خواهد داشت. رسیدگی به اوضاع و احوال یکی دو تیم از این جمع و بی محلی به بقیه، کار را به جایی می‌رساند که فوتبال ایران از پویایی لازم فاصله بگیرد و لیگ برتر هویت خود را کمرنگ ببیند. 

بی توجهی به حرف و نظر هواداران؛ بانکی‌ها چه بر سر پرسپولیس آوردند؟ 
اینکه بخواهیم قهرمانی‌های این سال‌های تیم شایسته پرسپولیس را تنها به زلف یک مدیر گره بزنیم و با استناد به آنها بگوییم رضا درویش را حفظ کنید، در واقع حقایق تلخ را نادیده گرفته‌ایم. ایشان اخیرا استعفا کرد و کسی دقیقا متوجه نشد که دلیل استعفایش چه بود. البته درباره دلایل آن شنیده‌های موثقی داریم که پرداختن به آنها را می‌گذاریم برای بعد، اما اینکه با این استعفا مخالفت می‌شود و همان شب ایشان «بتمن» وار به برنامه زنده سیما می‌رود و از دوران مدیریت خود تعریف و تمجید می‌کند، عجیب است. اساسا این برنامه‌های ورزشی بر اساس چه متر و معیاری عمل می‌کنند؟ جدا از بحث رسانه‌ای ماجرا، آیا در این سال‌ها کم اتفاق افتاده که یک برنامه مشخص جاده صاف کن افراد فحاش در ورزش شده است؟
جدا از این موضوع باید پرسید آیا واقعا مدیرعامل بانک شهر که با یکی از شخصیت‌های مهم سیاسی کشورمان قرابت دارد، در این زمینه تصمیم گیر اصلی است؟ قضاوت نمی‌کنیم، اما آنگونه که از شواهد و قرائن برمی آید، ماندگاری درویش ریشه تفکرات ورزشی و فوتبالی و ... ندارد و بیشتر شبیه یک «رفیق‌بازی» است که اگر اینگونه باشد، وای به حال پرسپولیس. نکات منفی مدیریت رضا درویش در پرسپولیس و آسیب‌های مالی و غیرمالی این مجموعه از قبل شیوه مدیریت ایشان کم نیستند، اما هیچکس تا امروز در این باره از وی پاسخی نخواسته است. پیش از این درباره بخش‌هایی از سوءمدیریت در آنجا نوشته بودیم و در مدت زمان اندکی حجم آن آوار‌ها بیشتر شد، به گونه‌ای که هواداران پرسپولیس امروز یکصدا خواستار تغییر مدیریت در تیم محبوب خود هستند ولی ظاهرا برای بانکی‌ها و افراد نشسته در راس، جایگاه مردمی پرسپولیس و حرف و درد و نظر مردم کمترین اهمیتی ندارد. این نگاه از بالا به پایین آنها سبب شده که امروز کار و بار پرسپولیس بزرگ به افکار برخی از خارج نشینان و دلال‌های داخلی گره بخورد و چه خطری از این بزرگ تر؟! درباره این اتفاقات و نقش آدم‌های فرصت طلب در پرسپولیس بیشتر خواهیم نوشت.

از این فدراسیون چه انتظاری دارید؟!

احکامی که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال صادر می‌کند، می‌تواند سوژه‌ای ناب باشد تا بر اساس آن یک سریال طنز پرمخاطب ساخته شود (رونوشت به کارگردان‌های کشور).
 مردان نشسته در کمیته انضباطی این روز‌ها در زمینه صدور آرای عجیب در اوج خود به سر می‌برند. آنقدر ضد و نقیض گویی در کلام آنها وجود دارد و چنان مضحکه‌ای به راه انداخته‌اند که دیگر خودشان هم نمی‌دانند چگونه با سوالات جامعه فوتبال و رسانه‌ها مواجه شوند. البته اگر بخواهیم مستقیما کمیته انضباطی را مخاطب قرار دهیم، به بیراهه رفته‌ایم. اینها "معلول" هستند و "علت" فدراسیونی است که حقیقتا بیش از این نباید از آن انتظار داشت، فدراسیونی که متولی فوتبال مستعد و پرافتخار ایران بزرگ است، اما به سبب آن روز سیاه که اعضای اشتباهی نشسته در مجمع عمومی، رای به همان همیشگی‌ها دادند، اداره اش به افراد تا خرخره بدهکار سپرده شد، فدراسیونی که امیدوار بودیم در دوره جدید خود با درس گرفتن از اشتباهات قبلی قدمی در مسیر اصلاحات بردارد ولی انفعال آنها برابر بی اخلاقی‌ها و رای دادن‌های عجیبی که به مثابه "یکی به نعل، یکی به میخ" است، نشان می‌دهد که خیر، اینها اصلاح شدنی نیستند و اگر هم خواستار اصلاحات باشند، آنقدر به برخی از جریانات بدهکارند که اجازه تغییر را نخواهند داشت. 
در این میان امیدواریم اراده‌ای در جایی دیگر شکل بگیرد و تکلیف آنهایی که آبروی این فوتبال را به بازی گرفته‌اند، یکسره کند.

 

حمید ترابپور 

پربازدید ها
آخرین اخبار