PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - May 10 2025
کد خبر: ۹۰۱۳۸
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۵

یک شهر پشت یک تابوت؛ بهمن‌خان اینگونه زیست

کیهان ورزشی- 

 

مراسم پرشوری که مردم انزلی برای پدر فوتبالی بندر ترتیب دادند، نشان داد که حتی اگر حافظه ضعیف این فوتبال، مسئولان و دیگر اجزای آن خدمات این بزرگان را فراموش کنند اما مردم همیشه قدرشناس آنهایی که اثرگذار بوده اند هستند. چه چیز برتر و ارزشمندتر از اینکه پس از سفر ابدی، مردم برایت سوگواری کنند. آقای بهمن صالح نیا برای این مردم همه وجود خود را گذاشته بود و برای همین، عزیز بود و عزیز ماند. او بود که روح و عشق فوتبال را به تار و پود زندگی بندرنشینان تزریق کرد تا در سخت ترین روزهای زندگی و در مواجهه با سهمگین ترین موج های روزگار، وقتی قدم به آن ورزشگاه کهنه و خاطره انگیز می گذارند، دردهایشان را حداقل برای 90 دقیقه فراموش کنند. او بود که پایه های این بنای زیبا را بر زمین مرطوب بندر نهاد تا بعدها همان نهال به درختی تناور مبدل شود و سایه اش را بر کل شهر بیفکند. ساکنان قهوه خانه های قدیم شهر، از انزلی تا غازیان، مردمان کوچه پس کوچه های قدیمی، سحرخیزان بازار ماهی فروشان و ... همه و همه مباحث و گعده های فوتبالی خود را مدیون مردی هستند که یک روز تصمیم گرفت از دریا به فوتبال پلی بزند و ملوان را خلق کند. او بود که با معلمی کردن برای چند نسل از جوانان انزلی، آنها را از جاده های پرمخاطره به مسیر قهرمانی و پهلوانی سوق داد. حال در آن گیر و دار اگر چند نفری هم ناخلف شدند و برای همین معلم بزرگ شاخ و شانه کشیدند، اهمیتی ندارد. این رسم نامیمون همیشه بوده است. بهمن خان صالح نیا درست زیست و مزد آن درستی را در آن صبح بهاری گرفت؛ وقتی که یک شهر پشت آن پیکر با وقار و محترم راه افتاده و فریاد زدند: "ایران، ملوان، بهمن صالح‌نیا".

استقلال از چه کسانی ضربه می‌خورد؟
مشکل بزرگ استقلال - نه امروز که در تمام سال‌های بحرانی اخیر- این بوده که افراد نشسته در راس این باشگاه درک درستی از شرایط نداشته‌اند و به جای آنکه سراغ درمان درد‌های اساسی بروند و در مسیر خوشحال کردن هواداران این تیم گام بردارند، به دنبال کار و بار خودشان بوده‌اند. اینها هنوز هم در باشگاه استقلال همان مسیر غلط را می‌روند. نمونه واضحی که گویای این دور تسلسل خواهد بود، تغییرات پی در پی مربی در همین فصل است. این تغییرات نشان می‌دهد که حکایت تلخ استقلال تا زمانی که آن درک درست ایجاد نشود، به پایان نخواهد رسید.
در این گیر و دار وقتی می‌بینیم که در باشگاه استقلال مدیران به دنبال بزک کردن نمای بیرونی هستند و با اقداماتی که در این شرایط، الزامی برای آنها وجود ندارد درد‌های اصلی را نادیده می‌گیرند، مشخص می‌شود که هنوز در بر همان پاشنه قبلی می‌چرخد. استخدام یک خانم به عنوان سخنگو و لحن و مدل صحبت کردن این فرد در نشست خبری – که برگزاری همین نشست هم مورد بحث و سوال است – نمونه‌ای از این اقدامات عجیب بود. آب و تاب دادن به مذاکره با یک سرمربی ایتالیایی در شرایطی که استقلال فعلا سرمربی دارد و با او در کوران مسابقات جام حذفی به سر می‌برد، نکته عجیب دیگری بود که اگر این دو مورد را در کنار دیگر موارد – مثل انتشار فایل صوتی از یک عضو هیات مدیره و توئیت زدن دیگر عضو همین هیات مدیره برای مقابله با نفر اولی و ... – قرار دهیم، روشن خواهد شد که استقلال در این فصل و در تمام فصل‌های بحرانی خود از کدام ناحیه ضربه خورده است.


عجایب پرسپولیس؛ هوادار متمول و کنترل از راه دور!
چند شب قبل سروش رفیعی با حضور در یک برنامه فوتبالی زنده سیما صحبت‌هایی را مطرح کرد که فارغ از اینکه چقدر صادقانه بوده، نشان داد که زیر پوست باشگاه بزرگ و مردمی پرسپولیس اتفاقات عجیبی رخ داده است، اتفاقاتی که قهرمانی‌های ارزشمند آنها در این سالها، آن را استتار کرده بود و بعد از اولین موسم بحرانی همه چیز، چون دم خروس بیرون زد و همین شد که آقا سروش می‌گفت. ابتدا باید تاسف خورد از بابت عملکرد برخی از برنامه سازان سیما که بیش از یک ساعت از وقت برنامه‌ای زنده – بخوانید وقت مردم - را برای تبرئه یک هوادار پولدار خارج نشین از زبان بازیکن پرسپولیس هدر دادند. دردناک است که کار برخی از برنامه‌های تلویزیونی برای جذب مخاطب به اینجا کشیده شده است، اما مورد مهم دیگر خود باشگاه پرسپولیس است که مشخص شد مدیران آن تنها ابزاری در دست دیگران هستند. مدیرعامل باشگاه که خیال می‌کند مدیر است، در واقع فردی گوش به فرمان هوادار متمول بوده؛ هواداری که شنیده‌ایم دایره اختیاراتش آنقدر وسیع شده که تمرینات تیم را به صورت زنده و از طریق دوربینی اختصاصی رصد می‌کند. اینها آنقدر بدهکار شده‌اند که جرات و جسارت زدن زیر میز بازی را ندارند. کافی است یک کلام بر زبان جاری کنند و از هوادار مورد نظر بخواهند دست از دخالت‌های تفرقه انداز خود بردارد؛ آن هنگام است که شاید طی عملیاتی انتحاری مشخص شود فرد ثروتمند خارج نشین از کیسه سنگین خود چه تعداد سبیل را چرب کرده است؛ و آن بد است؛ خیلی هم بد، منتها برای آنهایی که سبیل شان چرب شده و ...


مهدی طارمی، آبروی فوتبال ایران 

ستاره ایرانی اینتر پس از هفته‌های سختی که پشت سر گذاشته بود، در دیدار برگشت نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل بارسلونا به زمین آمد و نمایش شایسته‌ای داشت. در واقع این دیدار فرصت خودنمایی برای طارمی بود.
طارمی در دقیقه ۷۱ که نتیجه دو بر دو بود، جای لائوتارو مارتینز را گرفت و پس از اینکه بازی به وقت‌های اضافه کشیده شد، هنرنمایی خود را به رخ کشید تا بتواند تیمش را به فینال چمپیونز لیگ بفرستد و رکورد ۲۶ ساله علی دایی را بشکند.
ستاره ایرانی اینتر جدا از اینکه پاس گل تماشایی با بغل پای تک‌ضرب و بدون مکث در دقیقه ۹۹ برای داویده فراتزی ساخت، ویژه‌ترین کارهایش را در زمان پرس روی ستاره‌های تکنیکی بارسلونا به نمایش گذاشت و بار‌ها آنها را تحت فشار قرار داد که موجب شد توپ‌ها را از دست بدهند و نتوانند ایجاد موقعیت کنند و درگیری‌های پیاپی او با لامین یامال و دو بار توپ‌گیری از او نیز جالب توجه بود.
طارمی در شب درخشانی که حدود ۶۰ دقیقه (با احتساب وقت‌های اضافه) در زمین حضور داشت، یکی از بهترین بازیکنان "نراتزوری" بود، پاس گل صعودشان به فینال لیگ قهرمانان اروپا را داد تا بهترین پاسخ را به انتقادات برخی از رسانه‌های ایتالیایی علیه خود طی ماه‌های اخیر بدهد و از سوی دیگر با این عملکرد، شانس بازی در فینال را به دست بیاورد.
درخشش ستاره فوتبال کشورمان بار دیگر به دنیا نشان داد که جوانان مستعد ایرانی اگر خوب مدیریت شوند و به پست مدیران اشتباهی آمده و دلال‌های فرصت طلب نخورند، می‌توانند چشم دنیا را خیره کنند.

 

حمید ترابپور 

پربازدید ها
آخرین اخبار