با ورزش یا علیه ورزش!

کیهان ورزشی-
به کرات نوشتهایم که در ورزش دو جریان و دیدگاه اصلی وجود دارد که یکسره در حال تقابل و تخاصم هستند و مدیران و صاحب منصبان هم با عملکردشان - فراتر از حرفها و شعارها و ادعاها - گرایش و وابستگی خود به این دو جریان را مشخص میکنند. در ورزش دیدگاهی وجود دارد که به معنای واقعی" ورزشی" است و جز به مصلحت و پیشرفت و بهتر و قویتر شدن ورزش نمیاندیشد.
این دیدگاه ورزش را وسیلهای در خدمت مردم و سلامت و شادی و نشاط جامعه و تربیت و پرورش بچهها و جوانان میداند و آن را هماهنگ و همنوا با حرکت کلی و فرهنگ جامعه وآرمانهای متعالی ملک وملت میخواهد و تلاش میکند ورزش نقشی موثر و مثبت در برنامه ریزیهای کلان جامعه و در حوزههای مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و دفاعی و... داشته باشد.
در مقابل این دیدگاه، جریانی وجود دارد که ورزشی نیست، اما چون بوی پول و منفعت به مشامش خورده، به درون ورزش نفوذ کرده و انگل وار به آن چسبیده و به این حوزه از دیدگاه سود و نفع شخصی وکسب درآمد بیشتر و خلاصه" ناندانی" نگاه میکند و جز منفعت شخصی و باندی و استفاده از مواهب، برایش سرنوشت ورزش کوچکترین اهمیتی ندارد و به راحتی میان منافع ومقام وسفر با مصالح ورزش، اولی را انتخاب میکند.
عناصر این جریان چنانکه بالاتر اشاره شد، هیچ سبقه وعلاقه و مشروعیت و جایگاهی در ورزش ندارند و صرفا به خاطر وصل بودن به این و آن و آویزان شدن به مدیران نامدیر و در اختیار داشتن بعضی از رسانهها و سایت ها، بساط باج خواهی و تطمیع وتهدید به راه انداخته و به شدت فضای ورزش را آلوده ومحیط آن را ناسالم کردهاند.
آنهایی که سروکارشان با ورزش است، با وضع وحال آن از نزدیک آشنا هستند و در فضایش تنفس میکنند، میدانند که سخن ما هرگز اغراق نیست و سالم کارکردن بسیار سخت شده و محیط را برای ماندن آدمهای سالم، کاربلد و عاشق خدمت خالصانه تنگ کردهاند. در این باره شاهد و مثال فراوان است و اهالی ورزش از آنها اطلاع دارند.
همانطور که اشاره شد سال هاست درباره تقابل این دو دیدگاه مینویسیم و به سهم خود به مسئولان و مدیران محترم هشدار میدهیم که مراقب باشند تا ناخواسته در دام جریان ضد ورزش - که متاسفانه در سالهای اخیر حسابی " دور" برداشته - نیفتند، زیرا در این صورت، ورزش از مسیر صحیح و رو به پیشرفت خارج شده و به جای آنکه در جهت منافع ملی و رضایت دوستداران و شادی و نشاط ملت گام بردارد، به ابزار و " ناندانی" تبدیل میشود که عدهای ناشسته روی بیگانه با ورزش و بی تفاوت نسبت به سرنوشت آن و ضد منافع ملی، یکه تازی و گردو خاک کرده و درآمدهای هنگفت کسب میکنند و به اسم" حقوق ماهانه" و " حق مشاورت" و" پورسانت دلالی" و... باجهای کلان میگیرند.
آنچه به اختصار اشاره شد واقعیتی است غیرقابل انکار و فقط کسانی که با ورزش ومحیط و مناسبات و روابط حاکم بر آن آشنایی ندارند، میتوانند منکر شوند. طبیعی است دلسوزان و اهالی اصیل ورزش از مسئولان و مدیران ریزو درشت این حوزه انتظار دارند با عملکرد خود نشان دهند که نسبت به مسئولیت خود " تعهد" دارند و با وجدان و شرافت حرفهای رفتار میکنند و به طور طبیعی از جریانات و عناصر و رسانههایی که " ورزشی" هستند دفاع کرده و به آنها" دور" میدهند و از کسانی که توقع و انتظاری ندارند، کمک و مشورت میخواهند.
درکمال تاسف و بدون تعارف عرض میکنیم که اتاق برخی از مدیران ورزش در سطوح مختلف، محل رخنه جماعت فرصت طلبی شده که به اسم مشاور و ... در جلسات مهم شرکت و در تصمیم گیریها نقش بسیار تعیین کنندهای بازی میکنند. اگر ورزش حال درست و حسابی نداشته و فضایی بیمار و ناسالم دارد، یکی از عمدهترین دلایلش همین موضوع است. البته حضور افراد ناباب و عناصر طماع و آویزان، معلول وادادگی و گرایش ذاتی بعضی از مدیران عوضی آمده است که به چنین افراد وجریاناتی فرصت میدهند و بستر را برای حضور آنها فراهم میکنند.
اینکه در دو سه شماره پیش در همین صفحه درباره کارنامه یکساله وزیر جدید ورزش نوشتیم" یک سال، عملکرد خنثی! " منظورمان این بوده و هست که برخلاف انتظار و وعده خود آقایان، عملکرد و رفتار مدیریت جدید ورزش در برابر جریان باج خواه و فرصت طلب ضد ورزش و کجرویها و قلدریها و دخالتها و آلودگیهای اخلاقی وفساد مالی آنها کماکان انفعالی وبی طرفانه! بوده و اقدام موثر وحرکت قاطعی برای قلع و قمع وعقب راندن آن صورت نگرفته است. این اعتقاد، نظر وقضاوت قاطع و منصفانه ماست که از سر دلسوزی و وظیفه آن را اعلام و تا میتوانیم تکرار میکنیم تا شاید مسئولان آستین همت بالا زده و برای سالم کردن فضا و دفع میکربهای خطرناک و انگلهای وقیح (که درباره وقاحتهای اخلاقی و مالی شان سخنها داریم) وایجاد محیطی سالم برای ورود و خدمتگزاری عناصر محترم، دلسوز و کاربلد، آنچنان برنامه ریزی و عمل کنند که باید.
*سید محمدسعید مدنی