ورزش، شادمانی ملت، آبرومندی کشور

کیهان ورزشی-
دلاوران کشتی کشورمان در دو رشته آزاد و فرنگی با " تلاش اعجاب انگیز" و " رفتار تحسین آمیز" خود در آوردگاه جهانی زاگرب بر سکوی اول تکیه زدند و با اقتدار و افتخارعنوان قهرمانی را به نام ایران سرفراز اسلامی به ثبت رساندند. نمایش خیره کننده کشتی گیران که نشان از " عزم راسخ" آنها برای انجام " کاری دشوار" و فتح سکوی اول جهان داشت، شادی و سرور را به ملت هدیه داد و به عنوان یکی از کارکردهای مثبت ورزش، باعث ارتقای غرور ملی و انسجام بیشتر اجتماعی شد.
همه میدانیم - و ما نیز به کرات و به مناسبتهای مختلف نوشتهایم - ورزش در روزگار و زمانهای که در آن زندگی میکنیم، به خاطر کارکردهای متنوعی که دارد، از اهمیت بسیار زیاد و کم نظیری برخوردار است؛ بنابراین در اداره ورزش نباید کار را سرسری و شوخی گرفت و آن را با "بازی کودکانه" و "تفریح صرف" مترادف دانست.
رهبر انقلاب اسلامی در پیام تبریکی که به مناسبت قهرمانی کشتی گیران فرستادند از قهرمانان و مدیران و مربیان به این خاطر تشکر کردند که در درجه اول " ملت را شادمان" کردند. تاکید ایشان بر این مطلب - که در اکثر قریب به اتفاق پیامهای تبریک رهبری تکرار میشود - در واقع تاکید بر یکی از مهمترین کارکردهای ورزش است. شاید کمتر عامل و ابزاری به اندازه ورزش، قدرت شاد کردن دل ملت و بالا بردن حس غرور ملی را داشته باشد؛ لذا هر کار اصولی و همراه با تدبیر و برنامه ریزی که برای پیشرفت و ارتقای جایگاه ورزش صورت بگیرد، خدمتی بسیار مهم و ارزشمند و مردمی است.
بدیهی است اگر بر اثر عملکرد ضعیف مسئولان ومدیران، نتایج تیمهای ورزشی باعث آزار و ناراحتی مردم شده و احساسات و عواطف آنها به بازی گرفته شود و غرور ملی وغیرت ایرانی را خدشه دار کند، حتما باید با دقت به این مسئله رسیدگی کرد. کسی حق ندارد با عملکرد خود از ابزار مثبت و سازنده و مهمی مثل ورزش - که به تعبیر رهبر انقلاب موجب" آبرومندی" کشور میشود - به صورتی استفاده کند که موجب شرمندگی و آبروریزی شود.
بدون تعارف، در کنار افتخارآفرینیها و موفقیتهایی که در سایه مدیریتهای مدبرانه و متعهدانه و با" آمیزش قدرت و معنویت" برای ورزش ما خلق میشود و " ملت را شادمان و کشور را آبرومند" میکند، گهگاه شاهد اتفاقاتی تلخ و روندهای معیوب وحتی فاسدی هستیم که در بزنگاههای حساس، موجب تاسف میشود و دل مردم را میسوزاند و با آبروی کشور بازی میکند، اتفاقاتی که فقط به نتیجه و برد وباخت و... محدود نشده (مثل شکست سنگین و غیر طبیعی که استقلال در برابر حریف اماراتی خود متحمل شد) بلکه گهگاه مسائل فرهنگی و اخلاقی را نیز شامل میشود (مثل آنچه اخیرا در دوومیدانی و در کشور کره جنوبی رخ داد و با حیثیت وآبروی ملی ما بازی کرد یا جولان جریانات دلالی و عناصر فاسد و قراردادهای سوال برانگیز در رشتهای مثل فوتبال یا...) و در کمال تاسف وتعجب از سوی مقامات ارشد ورزش و مراجع ذیصلاح با آن برخورد لازم صورت نمیگیرد.
معمولا به دنبال این اتفاقات ناخوشایند، مسئولانی که بعضا خود مقصر اصلی هستند! دو سه روز درباره برخورد با عاملان ومقصران و از بین بردن ریشه این مسائل ناخوشایند و اتفافات دور از شان ملت و اصلاح امور و... وعدههایی میدهند، اما بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد و تب ماجرا فروکش کرد، همه چیز شامل مرور زمان میشود و مسئولان هم وعدههای خود را چنان فراموش میکنند که آن آیه شریفه را به یاد میآورد که"... لِمّ تقولون ما لا تفعلون" (چرا میگویید وعمل نمیکنید؟) و سروده شاعر را به ذهن تداعی میکند:
وعده گر دادی، همیشه بر سر قولت بمان.
چونکه نتوانی بگو، دیگر امیدوارش مکن
لب کلام اینکه وقتی ورزش از کارکرد وقابلیتی برخوردار است که میتواند از سویی باعث نشاط اجتماعی و شادی ملت و از سوی دیگر آبروداری وعزت ملی وخارچشم دشمنان سربلندی وموفقیت این سرزمین شود، کسانی که در این حوزه ردای مسئولیت پوشیده و مناصب مدیریتی را تصاحب کردهاند باید همه توان وهنر و تدبیر و تمرکز خود را برای استفاده هرچه بیشتر از ورزش در این جهت به کار بگیرند واز آن سو نیز هیچ دیارالبشر و باند دلالی و جناح سیاسی و... حق ندارد ورزش و تواناییها و داشتههای آن را برای کسب منافع و دستیابی به اهداف شخصی و جناحی مصادره کند، زیرا با این کار - خواسته و ناخواسته - در مسیر خلاف منافع ملی حرکت و در پازل بدخواهان این مردم وآب و خاک بازی خواهد کرد.
*سید محمدسعید مدنی