10/آبان/1404
|
16:05
|
کد خبر: ۹۱۸۴۳
۱۲:۳۷
۱۴۰۴/۰۸/۱۰

دست‌های پشت پرده، مدیران بی‌اختیار و قربانیان درستکاری در فوتبال ایران

دست‌های پشت پرده، مدیران بی‌اختیار و قربانیان درستکاری در فوتبال ایران

کیهان ورزشی- 

 

مدیران اصلی فوتبال!

به کرات نوشته‌ایم که دست‌های پشت پرده و جریانات پنهان، اداره کننده اصلی رشته‌هایی مثل فوتبال هستند. شواهد و نمونه‌های غیرقابل انکاری در دست است که به راحتی این ادعا را ثابت می‌کند و هرگز نمی‌توان کتمان کرد. مهمترین و بزرگترین سند، آن است که هرچقدر کارشناسان و دلسوزان و علاقه‌مندان و مردم می‌گویند و می‌نویسند که سرتا پای  فوتبال از حیث فرهنگی و اخلاقی و فنی بیمار و به انواع آفات و ویروس‌ها آلوده است و ادامه این روند نه تنها موجب پیشرفت و قوی‌تر وبهتر شدن آن نمی‌شود بلکه به پسرفت و عقبگردش می‌انجامد و با اینکه حتی مسئولان فوتبال و مدیران ورزش هم بر این نکته صحه می‌گذارند، اما عملا هیچ اقدامی جهت اصلاح خرابی‌ها و درمان بیماری‌ها صورت نمی‌گیرد.

مدیرانی که حوصله دردسر ندارند!

علت اصلی این وضعیت هم به گمان ما چیزی نیست جز اینکه کسانی که رسما مسئولیت‌هایی در فوتبال یا بعضی از رشته‌های دیگر برعهده گرفته‌اند یا حوصله و اراده و انگیزه‌ای برای دست زدن به تغییرات اصلاحی و حیاتی ندارند و نمی‌خواهند خود را به دردسر بیندازند و با جریانات مخل و مزاحم و دخالت‌های بیجا و " از بالا " و اعمال نظر‌ها سرشاخ شوند و بنابراین ترجیح می‌دهند در دوران مدیریتی خود راه مصلحت طلبی و عافیت جویی در پیش بگیرند واز مواهب و امتیازات به نفع خود واطرافیان شان استفاده کنند یا اینکه اگر هم  بخواهند دست به کاری بزنند و اراده اصلاح داشته باشند، همان دست‌ها و جریاناتی که از وضعیت موجود منتفع می‌شوند و تا می‌توانند آخورشان را آباد می‌کنند، به شیوه‌های مختلف و با لطائف الحیل مانع از شکل گیری اراده‌ای می‌شوند که قرار است در جهت سلامتی فضای فوتبال عمل کند.

فدراسیون هم تابع اراده آنهاست!

 برای همین است که می‌گوییم - و بار‌ها به صراحت و بدون تعارف نوشته‌ایم - صاحبان اصلی و اداره کنندگان و مدیران و خلاصه تصمیم گیران واقعی فوتبال کسانی هستند که حتی فدراسیون و مسئولان رسمی آن را تحت اراده خود درآورده و در واقع به تاییدکننده رفتار‌های مخرب یا مجری اوامرشان تبدیل کرده‌اند.

داستانی پر از آب چشم

نتیجه این سازکار و واقعیت حاکم همان است که بار‌ها هم ما و هم تمام کسانی که به سلامت و مصلحت و پیشرفت ورزش فکر می‌کنند و جز این آرزو و ایده آلی ندارند نوشته‌ایم و گفته‌ایم که فضا چنان آلوده شده - و در واقع آن را آلوده کرده‌اند - که سالم کار کردن و حضور آدم‌های متخصص و لایق سخت دشوار وتقریبا غیرممکن ومحال است. نمونه زنده، داستان پر آب چشم وحید هاشمیان است که هفته قبل در مجله و از جمله در این صفحه مفصل به آن پرداختیم. آیا کسی فهمید هاشمیان به کدامین جرم و گناه و یا کم کاری و ترک فعل و... چنین سرنوشتی پیدا کرد؟!

صدای اعتراض فوتبالی‌ها

آیا کسی توضیح داد چه کسانی و کدام مرجع فنی وصاحب تخصص وصلاحیت، آقای هاشمیان را مستحق چنین رفتار وبرخوردی دانست؟ در این باره دیدیم وهنوز می‌بینیم که صدای اهالی فوتبال صرف نظر از وابستگی باشگاهی و رنگی  به اعتراض بلند شد. در این باره حتی کریم باقری که سرپرست تیم پرسپولیس و در واقع نزدیکترین همکار هاشمیان است زبان به گلایه گشود.    

صلاح ملک خویش ...

داستان وحید هاشمیان فقط داستان برکناری یک سرمربی نیست. این اتفاقی است که در همه تیم‌های دنیا می‌افتد. از قدیم گفته‌اند که صلاح ملک خویش خسروان دانند! البته اگر این ضرب المثل همه جا درست بود و درباره همه صدق می‌کرد، تاریخ نام این همه خسروی دربه در و آواره را که صلاح ملک خود را درست تشخیص ندادند، ثبت نمی‌کرد! بگذریم و برگردیم به حرف خودمان.

" سالم کار کردن" سخت است!

سخن به اینجا رسیده بود که داستان وحید هاشمیان فقط داستان تغییر یک سرمربی نیست و اثباتگر حرف بالاتر ماست که در این ورزش - وعلی الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال - کار سالم کردن و درست و منطقی رفتار کردن خیلی سخت شده است. دست‌های پنهان وجریانات آلوده و باند‌های مفسد ومنفعت جو چنان روی ورزش چنبره زده و خود را صاحب آن می‌دانند که اجازه کار کردن و دوام آوردن به افراد و افکار سالم را نمی‌دهند. این جریانات و باند‌ها که مثل شبکه‌ای از تار عنکبوت فوتبال را گرفتار و اسیر خود کرده‌اند، کاری به مصلحت و سرنوشت وآینده آن ندارند و در دل و در جمع‌های آلوده خود این حرف‌ها را به سخره می‌گیرند و به ریش همه - از جمله این نشریه قدیمی و صاحب آبرو واعتبار - می‌خندند و آن طور که منافع نامشروع شان ایجاب می‌کند، تصمیم می‌گیرند.

انتقام دلال‌ها!

 این جریانات به دنبال سهم ومنافع خود از پول بی حسابی‌اند که در فوتبال هزینه می‌شود و اگر کسی بخواهد مانع خواسته‌های نامشروع و زیاده خواهانه آنها شود و یا از دخالت‌های نابجا و اعمال نظر‌های غیر فنی و غیر قانونی جلوگیری کند، دیر یا زود انتقام می‌گیرند و درس خوبی! به او می‌دهند که اولا دیگر از این کار‌ها نکند و ثانیا درس عبرتی برای دیگران شود تا هوس درافتادن با باند‌های " پدر خودخوانده" و سرپیچی از اوامر و تحمیل‌های جریانات دلالی را نکنند.    

ماجرای آن سه بنجل خارجی!

جریان سه بازیکن بنجل خارجی که سال گذشته دلال‌های مشاورنما به استقلال " انداخته بودند"! از خاطره اهالی فوتبال پاک نشده و همه می‌دانیم زمانی که سرمربی وقت تیم زیر بار این تحمیل نرفت، با او چه رفتاری شد و از هفته سوم و اولین باخت نقشه برکناری اش را کشیدند وخیلی زود با همراهی بعضی از مدیرنما‌های رخنه کرده در استقلال - که همه جا وهمه وقت نشان داده‌اند که یار و یاور دلالان محترم! هستند - به هدف شان رسیدند و حکم برکناری سرمربی را امضا کردند و انتقام خود را گرفتند.

این فوتبال باید شخم بخورد

خوانندگان محترم را با حرف‌هایی که اغلب تکراری است و بار‌ها در این صفحه یا صفحات دیگر مجله مطالعه کرده‌اند، خسته نمی‌کنیم، اما برحسب وظیفه لازم می‌دانیم به آنچه  که ورزش و سلامت و سرنوشت آن را تهدید می‌کند بپردازیم و آنچه را که فکر می‌کنیم باید برای نجاتش به کار بست، گوشزد می‌کنیم، ولو سخن تکراری و ملال آور باشد. برهمین مبنا برای چندمین بار تکرار و تاکید می‌کنیم  که این فوتبال به معنای واقعی باید شخم بخورد و فضا و شرایط تغییر کند و همچنین ورزش مستعد و بالقوه توانمند ما که هرگاه فرصتی به دست آورده - از جمله در دو سه ماهه اخیر - توانایی‌های پنهان خود را آشکار کرده و در رشته‌های مختلف افتخار آفریده و موجب شادی ملت شده، باید دستخوش تحول به معنای واقعی شود. این مسئله فراتر از روزمرگی‌ها و مشغولیت‌ها مهمترین و حیاتی‌ترین مسئولیتی است که بر عهده مسئولان و مدیران ورزش قرار دارد.

پیام پیشکسوت

آقای امیر احتشام زاده، پیشکسوت صاحب نام و ارزنده ورزش ایران هفته گذشته - که اتفاقا در حال نگارش این مطلب بودیم - با مجله تماس گرفت و به رسم " شاگرد نوازی"، اینجانب و همکاران کیهان ورزشی را مورد محبت وتشویق قرار داد و از یکی از مطالبی که دوسه شماره پیش به عنوان سرمقاله و تحت عنوان" قهرمانی وزنه برداری و تکرار یک پیام آشنا " چاپ شده بود تشکر کرد، مطلبی که در آن به بهانه قهرمانی پولادمردان ایران در مسابقات جهانی بر این نکته تاکید داشت که وزنه برداران برومند ما مثل سایر ورزشکاران در بسیاری از رشته‌های ورزشی با فتح سکوی جهانی پیام دادند که از انگیزه‌های فراوان و قابلیت‌های بسیار زیادی برای پیشرفت و بهتر وقوی‌تر شدن و خلق افتخارات بزرگ برخوردارند، به شرط آنکه درست ودلسوزانه ومدبرانه مدیریت شوند و مدیران ورزش ما هرجا که هستند وهرپستی که دارند، اولا " مدیر " بوده و براساس لیاقت به منصب مدیریت رسیده باشند، ثانیا ورزش و چم و خم‌های مدیریتی آن را بشناسند و ثالثا اصول مدیریتی را به کار بندند. نوشته بودیم بر این دنیا شعور ونظم و حساب و کتاب حاکم است و برای پیشرفت و افتخارآفرینی باید با رعایت آن اصول و فراهم آوردن شرایط از " راهش" وارد شد و...

پیشرفت و افتخارآفرینی " راه" دارد!

خلاصه کلام اینکه هیچ جا - از جمله ورزش - " همینطوری"! و "یلخی" و با " شلختگی" و گام زدن در بیراهه نمی‌شود به اهداف بزرگ و مردمی رسید. این اولا حرف فقط ما نیست و هر عقل سلیم و آدم خاکخورده‌ای تایید می‌کند، چنانکه امیرخان احتشام زاده (که ان شاءا... سلامت و پایدار باشد) تایید کرد و ثانیا مسئولان باید به آن توجه داشته باشند و سالم سازی و پیشرفت و اصلاح ورزش را مورد توجه قرار دهند و از " راهش" وارد شوند و از سرزنش هیچ فرصت طلب وطماع وتهدید هیچ قداره کش باجگیر "ورزشی نما" بیمی به خود راه ندهند.

 

*سید محمدسعید مدنی 

ارسال نظر