06/دی/1404
|
14:23
|
کد خبر: ۹۲۳۲۷
۱۲:۲۶
۱۴۰۴/۱۰/۰۶

وقتی " اخراج بازیکن "، جایگزین " برنامه " می‌شود!

وقتی

کیهان ورزشی- 

 

اینکه استقلال با دست‌فرمان ریکاردو ساپینتو به کجا می‌رسد را گذر زمان مشخص خواهد کرد، اما آنچه از شکل و شیوه بازی این تیم برداشت می‌شود، مؤید یک نکته نگران‌کننده است: استقلال برای رسیدن به روز‌های خوب و استمرار در نتیجه‌گیری، پلن و برنامه مشخصی ندارد. فراز و نشیب‌های این تیم نشان می‌دهد برون‌رفت از وضعیت فعلی نیازمند طرح و برنامه‌ای درست است؛ موضوعی که ظاهراً کادر فنی استقلال از آن غافل شده است. استفاده از روش‌های مختلف، نرسیدن به ثبات تاکتیکی و از آن مهم‌تر، دامن زدن به حواشی با اخراج‌های گاه‌وبیگاه برخی از بازیکنان، بیش از هر چیز ناشی از همین بی‌برنامگی‌هاست؛ چرا که اگر غیر از این بود، باید درد‌ها را درمان می‌کردند، نه اینکه خود دردی بر درد‌های استقلال بیفزایند.

هفته گذشته برای دومین بار و با تصمیم کادر فنی، رامین رضاییان کنار گذاشته شد. رسانه باشگاه که معمولاً نه برای اطلاع‌رسانی درست، بلکه برای خوشامد مدیران بالادستی فعالیت می‌کند، این‌بار هم در صدد پوشش دادن حقیقت برآمد. یکی از رسانه‌ها مدعی شد رضاییان و جلالی پس از کنار گذاشته شدن از لیست بازی با المحرق، با درخواستی عجیب مواجه شدند؛ اینکه باشگاه اعلام کند غیبت آنها به دلیل مصدومیت یا بیماری بوده است؛ درخواستی که هر دو بازیکن زیر بار آن نرفتند. اگر چنین اخباری صحت داشته باشد، باید به‌طور جدی نگران وضعیت استقلال بود. این روش‌ها و این اتفاقات تنها یک پیام روشن دارند: نبود صداقت در میان افرادی که مسئولیت دارند؛ و بی‌صداقتی، مسیری است که پایانش چیزی جز نابودی نخواهد بود.

استقلال امروز بیش از هر زمان دیگری قربانی تصمیمات لحظه‌ای و واکنشی است. تیمی که هر هفته با یک ترکیب تازه و یک رویکرد متفاوت وارد زمین می‌شود، نمی‌تواند ادعای "ساختن" داشته باشد. فوتبال مدرن بر پایه ثبات، برنامه‌ریزی و اعتماد متقابل بنا شده و هرگونه فاصله گرفتن از این اصول، نتیجه‌ای جز فرسایش سرمایه‌های فنی و انسانی باشگاه ندارد. حذف بازیکن به جای اصلاح ساختار، ساده‌ترین، اما پرهزینه‌ترین راه ممکن است.

در چنین شرایطی، آنچه بیش از نتایج ضعیف به استقلال ضربه می‌زند، عادی‌سازی بحران و تلاش برای پنهان کردن واقعیت‌هاست. باشگاهی که به جای شفافیت، روایت‌سازی می‌کند و به جای پاسخگویی، حاشیه می‌سازد، دیر یا زود با بی‌اعتمادی هوادارانش رو‌به‌رو خواهد شد. استقلال برای خروج از این چرخه معیوب، پیش از هر چیز به صداقت، شجاعت در پذیرش اشتباهات و بازگشت به عقلانیت مدیریتی و اتخاذ تصمیم درست برای نیمکت مربیگری نیاز دارد؛ مسیری که اگر دیر آغاز شود، هزینه‌هایش سنگین‌تر خواهد بود.

۵۵۰ هزار دلار برای " هیچ "؛ نمونه‌ای آشکار از فساد پنهان

یکی از رسانه‌ها نوشته بود: سرژ اوریه، مدافع ساحل‌عاجی که با تبلیغات رسانه‌ای گسترده رضا درویش و تیمش پرسپولیسی شد، پس از گذشت یک نیم‌فصل و کلی حاشیه و مصدومیت، تنها ۲۶۰ دقیقه برای این تیم به میدان رفته است.
طبق آخرین شنیده‌ها، این بازیکن برای جدایی از پرسپولیس رقم ۵۵۰ هزار دلار درخواست کرده که با نرخ امروز، چیزی حدود ۷۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای باشگاه آب می‌خورد؛ اگر بخواهیم ساده‌تربگوییم، دقیقه‌ای ۲۷۵ میلیون تومان و یا ثانیه‌ای ۴/۵ میلیون تومان! عدد‌هایی که به‌تنهایی عمق فاجعه را نشان می‌دهد.

همین خبر کوتاه به‌خوبی نشان می‌دهد که برخلاف وعده‌های پررنگ و تکراری مسئولان ارشد ورزش، هیچ اراده‌ای برای مقابله با دلالی افسارگسیخته و فساد ساختاری در فوتبال ایران وجود ندارد. اگر غیر از این بود، همین امروز باید عاملان چنین انتقالی و مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس برای پاسخگویی احضار می‌شدند، نه اینکه شاهد چنین بی‌تفاوتی و سکوتی باشیم.

مسئله فقط یک بازیکن خارجی ناموفق یا یک قرارداد اشتباه نیست؛ مسئله، تکرار یک چرخه معیوب است که سال‌هاست فوتبال ایران را به گروگان گرفته؛ چرخه‌ای که در آن مدیران بدون پشتوانه کارشناسی تصمیم می‌گیرند، دلالان سود خود را می‌برند و هزینه‌ها از جیب باشگاه‌هایی پرداخت می‌شود که در نهایت، بدهکارتر و بی‌ثبات‌تر از قبل می‌شوند. نتیجه این روند چیزی جز هدررفت منابع، بی‌اعتمادی هواداران و سقوط کیفیت فنی نیست.

تا زمانی که قرارداد‌ها شفاف نشود، تصمیم‌گیران پاسخگو نباشند و نهاد‌های نظارتی صرفاً نظاره‌گر بمانند، چنین اعداد و ارقامی، نه عجیب خواهد بود و نه استثناء. فوتبال ایران امروز بیش از هر چیز نیازمند شکل‌گیری اراده‌ای قوی در برخورد با مسببان این وضعیت است؛ اراده‌ای که اگر وجود نداشته باشد، باید منتظر فجایع بزرگ‌تر و پرهزینه‌تر هم بود.

" غول خفته " در خانه تراکتور؛ خطری بزرگ‌تر از رقبا!

تراکتور تبریز، فارغ از حاشیه‌هایی که برخی از بازیکنان و البته شماری از تماشاگران برای آن رقم زده‌اند، تیمی زیبا، باکیفیت و در عین حال خطرناک برای رقبایش است. این تیم به ثبات خوبی رسیده و هماهنگی بازیکنان خارجی با نفرات ایرانی باعث شده تراکتور سر و شکل قابل قبولی پیدا کند. حضور بازیکنان اثرگذاری، چون علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی، امیرحسین حسین‌زاده و دیگر مهره‌های کلیدی، تراکتور را به تیمی تبدیل کرده که می‌تواند هر رقیبی را به دردسر بیندازد.

همه اینها نشان می‌دهد که اگر پشت برنامه‌های هر تیمی فکر درستی وجود داشته باشد و هزینه‌ها برای تقویت و اصلاح ساختار صرف شود - نه برای پر کردن جیب فرصت‌طلبان - نتیجه‌اش چیزی جز موفقیت نخواهد بود. تراکتور مزد این روند درست را هم در لیگ، هم در جام حذفی و هم در لیگ نخبگان گرفته است. با این حال، در این میان یک مانع جدی پیش روی این تیم قرار دارد؛ مانعی که از هر رقیب دیگری خطرناک‌تر است: حواشی خودساخته؛ موضوعی که نمونه‌اش را در دیدار با پرسپولیس به‌وضوح دیدیم.

این "غول خطرناک" که نه در جبهه مقابل، بلکه در خانه تراکتور خفته است، اگر بیدار شود می‌تواند تمام زحمات فنی و تلاش‌های یک فصل را بر باد دهد. تجربه نشان داده تیم‌هایی که نتوانسته‌اند هیجانات بیرونی را کنترل کنند، حتی با بهترین نفرات و بالاترین کیفیت فنی هم در بزنگاه‌ها ضربه خورده‌اند. تراکتور اگر می‌خواهد به مسیر رو به رشدش ادامه دهد، چاره‌ای جز مهار این "دشمن درونی" ندارد.

در این میان، دفاع مدیران باشگاه از برخی رفتار‌ها و اقدامات اشتباه، حکم بنزین روی آتش را دارد و جان تازه‌ای به این "غول خفته" می‌بخشد. سکوت یا توجیه، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بحران را عمیق‌تر می‌سازد. حیف است تیمی با این کیفیت و ظرفیت، به‌جای زمین مسابقه، درگیر حاشیه‌هایی شود که خودش آنها را می‌سازد و تاوانش را هم خودش می‌پردازد.

حق پخش؛ عددی در بودجه، " صفر " در عمل!

سه‌شنبه هفته قبل رئیس‌جمهور لایحه بودجه ۱۴۰۵ را تقدیم مجلس کرد. در این لایحه، حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی داخلی ۴۷۰ میلیارد تومان و درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی ۵۰۰ میلیارد تومان ذکر شده است. این اعداد در حالی برای بودجه سال ۱۴۰۵ ثبت شده‌اند که در بودجه سال ۱۴۰۴ نیز دقیقاً همین ارقام وجود داشت؛ موضوعی که نشان می‌دهد دولت در این بخش هیچ افزایشی برای حق پخش در نظر نگرفته است.

یکی از رسانه‌ها نوشته است: علی‌رغم وجود این ردیف بودجه در سالیان اخیر، هیچ حق پخشی به باشگاه‌های ورزشی و به‌خصوص فوتبال پرداخت نشده است. حق پخش تلویزیونی بیش از ۵۰ درصد درآمد تمام باشگاه‌های حرفه‌ای جهان را تشکیل می‌دهد. شورای نگهبان اول آذرماه لایحه جامع باشگاه‌داری را به دلیل مغایرت با اصول قانون اساسی به مجلس بازگردانده و سخنگوی شورا در توضیح ایراد این لایحه اعلام کرده است: طبق اصل ۴۴، حق پخش تلویزیونی در اختیار صداوسیماست، اما باشگاه‌ها می‌توانند از منافع مالی پخش بهره‌مند شوند. "

اینکه بودجه مورد نظر افزایشی نداشته، یک سوی ماجراست ولی مسئله اصلی، خاک خوردن پرونده بهره‌مندی باشگاه‌ها از حق طبیعی‌شان است؛ موضوعی که سال‌هاست بی‌پاسخ مانده و کسی مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرد. در تمام این سال‌ها، عدد‌ها در بودجه می‌آیند و می‌روند، اما در عمل، سهم باشگاه‌ها از حق پخش همچنان "صفر" باقی می‌ماند؛ گویی این مطالبه بدیهی، قرار نیست هیچ‌گاه از مرحله حرف فراتر برود.

در این میان، برخی از مدیران باشگاهی برای احقاق این حق، دورخیز کردند ولی خیلی زود به دیوار‌های بلند و نامرئی برخوردند و عقب رانده شدند. نتیجه این وضعیت، ادامه حیات باشگاه‌ها با بدهی، وابستگی و دست دراز کردن به منابع ناپایدار است؛ در حالی که حل مسئله حق پخش می‌تواند بسیاری از مشکلات ساختاری فوتبال ایران را برطرف کند. تا زمانی که اراده‌ای جدی برای اجرای قانون و شفاف‌سازی وجود نداشته باشد، حق پخش همچنان در بودجه می‌ماند و از سفره باشگاه‌ها دور!  

 

*حمید ترابپور

ارسال نظر