PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - December 19 2024
کد خبر: ۳۹۰۵۱
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۱

اعمال مدیریت!

درباره لزوم ایجاد و حاکمیت نظم و جلوگیری از تداخل وظایف و تزاحم امور در مدیریت ورزش و اداره مجموعهها و تشکیلات مختلف ورزشی مثل فدراسیونها و باشگاهها... بارها در این صفحه و صفحات مختلف مجله نوشتهایم. آخرین بار در شماره قبل بود که به بهانه مسائلی که در فوتبال به وجود آمده و درگیری لفظی که میان مسئولان تیم ملی و تیم امید رخ داده بود و همچنین تصمیمها و برخوردهایی که مدیران یکی از شبکههای سیما درباره بعضی دستاندرکاران برنامههای ورزشی تلویزیون صورت داده بودند، به این مسئله مهم و بسیار سرنوشتساز برای ورزش کشورمان پرداختیم.

این هفته نیز نظر به اهمیت موضوع و همچنین اتفاقاتی که در فدراسیون والیبال افتاده و بحثها و اظهارنظرهای مداخلهجویانه و بیادبانه و غیرمسئولانهای که از جانب افرادی غیرمسئول درباره یک تصمیم مدیریتی رخ داده و همچنین حاشیهسازی و شانتاژهای رسانهای- که حتی در آن پای رسانهای معاند و ضد ایرانی مثل B.B.C به میان آمد- و پیرامون باز یک تصمیم مدیریتی و عدم پخش یک برنامه تلویزیون، پیش آمد، لازم دیدیم بار دیگر به این موضوع بپردازیم و تاکید کنیم در ورزش ما و هر آنچه به ورزش مربوط است و بر آن تاثیر میگذارد، باید «مدیریت» اعمال شود! این البته حرفی بسیار بدیهی و اصلی است که کاملا عقلایی و منطقی است، اما متاسفانه خیلی وقتها و خیلی جاها به دلایل مختلف که بررسی و ذکر هر یک از آنها از حوصله این بحث خارج است، رعایت نمیشود و همین ریشه بسیاری از مشکلات و ناکامیهای فنی ورزش و همچنین دلیل و علتالعلل اکثر ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی موجود در آن است. وقتی بر ورزش یا هر گوشه و قسمتی از ورزش، مدیریت اعمال نشود، آن وقت نظم و انضباط از بین میرود و به دنبال آن آرامش و امنیت روانی و کاری از فضای آن رخت میبندد و بالاخره به افراد غیرمسئول و مداخلهجو و قلدرمآب امر مشتبه شده که حالا مثلا چون خوب شوت میزنند یا خوب زیر خم میگیرند یا خوب پاس میدهند و اسپک میزنند و یا به هنگام گزارش بازی از تلویزیون خوب آمار و ارقام میدهند و... «همهکاره» هستند و حق دارند درباره همه چیز آن مجموعه و حتی فراتر از آن دخالت کنند و بر تصمیمگیریها اثر بگذارند، خط و ربط دهند، باندبازی راه بیندازند، آدم بیاورند، آدم ببرند و...! و اگر مدیری جرات کند به وظایف خودش عمل کند و تصمیمی به مصلحت جمع و ورزش بگیرد و منافع تشکیلات را بر خواسته و منافع نامشروع این و آن، ترجیح دهد، آنگاه همین افراد غیرمسئول، به خروش درمیآیند و جوسازی میکنند و با کمک قلمها و میکروفونهای اجیر شده و همراه سعی میکنند شخصیت حقیقی و حقوقی آن مدیر را له کنند و به سخره بگیرند.

متاسفانه و بدون تعارف در ورزش ما، مدیران و مدیریتهای واداده و منفعل و در یک کلمه «بیلیاقت»، وجود دارد و همین یکی از دلایل اصلی عدم وجود شتاب لازم در رشد و پیشرفت ورزش و یکی از موانع بسیار اساسی در ایجاد فضایی سالم و کاری و سازنده است. در این باره جا دارد، مسئولان و مدیران ارشد ورزش- ضمن اینکه البته خود تلاش میکنند مدیریت خود را اعمال کنند!- با شناسایی این دسته و تیپ از مدیران، که به جای انجام وظیفه و اعمال قاطعانه مدیریت، به دلایل مختلف که یا ناشی از ضعف شخصیتی یا فقدان جرات و جسارت لازم است یا اینکه اصولا با نیات شخصی و منفعتطلبی نه خدمت و کار کردن برای ورزش پستهای مدیریتی ورزش را صاحب شدهاند، به عمر مدیریت! آنها در ورزش خاتمه دهند و در عوض به حمایت از مدیران پرتلاش و باانگیزه و خدمتگزار- که الحمدالله در ورزش تعدادشان هم کم نیست- برخیزند و به آنها کمک کنند برنامههای خود را اجرا و اهداف سازمانی را تحقق بخشند .

در این اصل کمترین شکی برای کسی وجود دارد که عامل مدیریت، در موفقیت یا ناکامی یک مجموعه، نقش اصلی و اصلیترین نقش را دارد، بنابراین خیلی بدیهی است که مدیریت ارشد ورزش، برای رفع گرفتاریها و کنار زدن موانع بر سر راه ورزش و همچنین پیشرفت و تعالی آن، به عامل «مدیریت» توجه اساسی داشته باشند و در این باره بیش از هر چیز حساس و دقیق باشند و اصل مهم «شایستهسالاری» را ملاک اصلی قرار دهند و خدای ناکرده آن را مثل گوشت قربانی و یا غنیمت، میان دوستان و آشناسان و در و همسایه! تقسیم نکنند! این که میگوییم شاید جنبه طنز داشته باشد، اما طنز تلخی است که متاسفانه در ورزش ما بعضی جاها میشود، برای آن مصادیقی یافت...!

ما هر گاه و هر وقت این اصل را مد نظر قرار داده و رعایت کردهایم و در هر جا مدیریتی کارآمد و باانگیزه به کار گرفته شده، نتایج مثبت آن را هم دیدهایم. بگذارید در این باره مثال تازه و زندهای بزنیم، بدون شک در بررسی موفقیت و صعود تیم فوتبال پرسپولیس به فینال باشگاههای آسیا، عامل «مدیریت» یکی از اصلیترین دلایل است. اگر شیوه عملکرد نماینده فوتبال ایران را طی سه، چهار سال اخیر تحلیل و مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، میبینیم این موفقیت به هیچ وجه شانسی و تصادفی نیست، بلکه در ادامه یک روند است که از حدود چهار سال پیش آغاز شده و دو قهرمانی پیاپی در لیگ برتر را در کارنامه دارد و حالا در این تیم علیرغم بعضی کمبودهای فنی- مهمترین آن نفر و بازیکن به اندازه کافی- با برتری بر تیمهای مجهز و متمول عربی به فینال آسیا راه پیدا کرده است. نمیگوییم مدیریت پرسپولیس بینقص و عیب است، حرفمان این است که مدیران چون برای خدمت و کار کردن آمدهاند، مدیریتی را اعمال کردهاند که در نهایت به ساخته و پرداخته شدن این تیم موفق منجر شده است.

بر اساس این شواهد و مثالهای ملموس است که باز بر این اصل بدیهی و خیلی ساده تاکید میکنیم که برای پیشرفت ورزش، برای ایجاد و فضای محترمانه و سالم کاری در هر جای ورزش باید در انتخاب و به کارگیری مدیران ورزشی و هر سازمان و تشکیلاتی که به ورزش مرتبط است(مثل رسانهها و همین صداوسیما، که بسیار در سرنوشت ورزش میتواند نقش اساسی داشته باشد) دقت لازم صورت بگیرد، اصل بر شایستهسالاری و رعایت منافع ملی باشد و از جوسازی و شانتاژ و تبلیغات منفی، جریانات مخرب و مداخلهگر و افراد قلدرمآب باجخواه و بالاخره رسانههای معاند و ضد ایران و ایرانی که با هر کار خوبی که منجر به اصلاح امور در این مملکت شود مخالفند، (مثل بیبیسی!) کوچکترین هراس و نگرانی به خود راه نداد...

* سیدمحمدسعید مدنی

برچسب ها: والیبال
آخرین اخبار