مشکلات ریز و درشت در دو باشگاه پرطرفدار کشور/ مدیرعامل استقلال: هوادار حق دارد بی‌اعتماد باشد

مشکلات مالی استقلال موجب گردیده که طی روزهای گذشته تعدادی از بازیکنان این تیم نسبت به دریافت نکردن 5 ماه حقوق از باشگاه معترض شوند. این شرایط موجب شد که احمد سعادتمند مدیرعامل استقلال در گفت‌و‌گویی با پایگاه اطلاع‌رسانی باشگاه استقلال به تشریح آخرین شرایط این تیم بپردازد. سعادتمند گفت: اگر چه بیش از پنج ماه است که حقوق این بازیکن پرداخت نشده است، اما به هر شکل ممکن این مبلغ فراهم و به حساب این بازیکن واریز خواهد شد. بخشی از مطالبات به حق بازیکنان دیگر تیم نیز پرداخت شده است. از تمامی بازیکنان تیم بابت صبر و تحملشان پیرامون دریافت مطالبات صمیمانه تشکر می‌کنم. تا زمانی که طلب دیاباته، میلیچ و حتی پادوانی عزیز پرداخت نشود، هواداران استقلال به باشگاه اعتماد نخواهند کرد و من هم قصد ندارم دست نیاز به سمت آنها دراز کنم. بر این باورم که هوادار استقلال حق دارد بی‌اعتماد باشد اما اعتمادی که در طول زمان به دست بیاید، خدشه‌دار شدنی نیست.
مدیرعامل استقلال افزود: می‌کوشم تا به جای دریافت کمک از هواداران دلسوز استقلال که طی چند ساعت گذشته مرتبا با ارسال پیام خواستار کمک مالی به باشگاه هستند، به آنها خدماتی را ارائه‌نماییم که استفاده آنها از این نوع خدمات به استقلال نفع مالی برساند. به هوادارانی که پیش از این با از دست دادن بازیکنان محبوب خود اشک ریخته‌اند تاکید می‌کنم که قرار نیست دیاباته یا بازیکن عزیز دیگری از استقلال جدا شود. دیاباته و بازیکنان دیگر تا همین امروز هم مردانگی کردند که بدقولی‌های مالی باشگاه را تحمل کرده‌اند. این فشارها هست اما به تدریج برطرف خواهد شد.
سعادتمند خاطرنشان کرد: در استقلال استراحت معنا ندارد. به محض اینکه یک مشکل حل می‌شود، بعدی از راه می‌رسد و ما می‌کوشیم برای برطرف کردن این مشکلات، خیلی سریع‌تر راهکار مناسب را اجرایی کنیم. باید کاری کنیم که هواداران بتوانند از طریق دریافت خدمات به تیم محبوب خود کمک کنند؛ ضمن اینکه مشکلات اقتصادی استقلال را نیز باید به هر شکل ممکن کاهش دهیم. درک می‌کنم که هواداران استقلال از اخبار منفی و نگران‌کننده خسته شده‌اند اما از آنها کمی زمان می‌خواهم تا بستر مناسب برای پایان یافتن یا کاهش این اخبار فراهم شود.
او در پایان گفت: اگر چه می‌دانم از همین امروز عزیزانی تلاش خواهند کرد که نتوانیم به تعهدات خود عمل کنیم و از هیچ کوششی برای این منظور دست برنخواهند داشت اما شک ندارم با حمایت هواداران این تلاش‌های منفی بی‌ثمر خواهد ماند. تلاش برای کسب اعتماد متقابل و نزدیکی و اخوت بین باشگاه و هواداران ارزشمند است.
فوتبال نیازمند تغییر افکار و روش‌های مدیریتی
بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند، ریشه بسیاری از مشکلات استقلال و پرسپولیس در تصمیمات غلط وزارت ورزش و جوانان است. به عنوان نمونه در همین چند ماه اخیر آن‌قدر تغییرات مدیریتی در این دو تیم زیاد بوده که حسابش از دست همه خارج شده است. البته تغییرات مدیریتی سرخابی‌ها قصه بکر و تازه‌ای نیست، بلکه تزلزل و بی‌ثباتی مدیریتی در آنها دیگر کاملا نهادینه شده و به صورت امری عادی در آمده است. اینکه این تغییرات و رفتن این فرد و آمدن آن فرد برحال‌وروز این تیم‌ها و کاروبار کلی آنها چه تاثیراتی می‌گذارد، موضوع این گزارش نیست. اینجا ما می‌خواهیم به بهانه این تغییرات تکراری ریشه و دلیل اصلی این تغییرات پیاپی و بی‌ثباتی مدیریتی را در این دوتیم حداقل به‌طور اختصار بازخوانی کنیم.
کوتاه‌ترین و شاید گویاترین سخن و تحلیل در این‌باره شاید این جمله باشد و آن اینکه «آنهایی که در‌باره ورزش مسئولیت دارند و در این حوزه ردای مسئولیت بر تن آویخته‌اند؛ ورزش را جدی نگرفته‌اند»! برای اثبات این حرف و ادعا، شواهد تا دلتان بخواهد فراوان است اما یکی از آنها همین اوضاع بلاتکلیف مالکیتی و بی‌ثباتی مدیریتی حاکم بر این دوتیم ریشه دار و مردمی کشورمان است.
 دو تیمی که بی‌اغراق از سرمایه‌های کم‌نظیر ورزش ما به حساب می‌آیند. خیلی از کشورها به ویژه همین کشورهای همسایه در جنوب خلیج همیشه فارس با وجود سرمایه‌گذاری کلانی که در ورزش و خاصه فوتبال انجام داده‌اند و امکانات و تجهیزات زیر ساختی گرانقیمت و البته با ارزشی را فراهم آورده‌اند‌، اما در حسرت داشتن تیم‌هایی نظیر استقلال و پرسپولیس وبازی‌های باشگاهی صدهزارنفری می‌سوزند. دوتیمی که همه چیز دارند از سابقه وافتخار گرفته تا تماشاگر میلیونی و چهره‌های بزرگ و ارزشمند‌، اما از ساختار متناسب با این داشته‌ها به خاطر دلیل ذکر شده‌، بی‌بهره هستند.
 پرسپولیس و استقلال دارای ظرفیت‌های بسیاری هستند که در صورت توجه‌جدی و دلسوزانه- نه استفاده ابزاری و سیاسی از آنها که الان می‌شود- نه فقط در فوتبال بلکه در کلیت ورزش ما می‌توانند به طور مثبت و مفید تاثیر‌گذار باشند و حتی فراتر از آن به دلیل جایگاه مردمی و نفوذی که به شکل عاطفی د‌ر قلب و روح دوستداران میلیونی خود دارند می‌توانند به نوبه خود از حیث اخلاقی و الگو‌سازی و ترویج وتقویت فرهنگ ملی و اعتقادی کارکردهای مثبتی ارائه دهند.
وقتی با وجود کارکردهای ذاتی تیم‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس وظرفیت‌های مناسبی که برای روبراه شدن و پیشرفت دارند می‌بینیم که این تیم‌ها سال‌های سال است که در وضعیت بلاتکلیف به سر می‌برند و به جای برنامه‌ریزی‌های حساب شده و بلندمدت، روزگار خودرا با «روزمرگی» و اعمال سیاست‌ باری به هرجهت و مدیریت به شیوه«هرچه پیش آید خوش آید»! سپری می‌کنند.
البته اینجا مخاطب ما کارگزاران فعلی ورزش نیست‌، چرا که تقریبا در همه دوره‌ها و مقاطع مدیریتی چنین بینش و روشی بر ورزش حاکم بوده و از ورزش به‌جای اینکه در جهت منافع ملی و رضایت مردم و خدمت به جامعه و جوانان استفاده شود در جهت منافع شخصی و خانوادگی و حداکثر باندی و جناحی استفاده شده است. بنابراین همان‌طور که بارها نوشته و به سهم خود از سروظیفه یادآور شده‌ایم ورزش ما برای سروسامان یافتن و افتادن در مسیر پیشرفت قبل از تغییر افراد و آوردن و بردن مدیران سخت به تغییر افکار و روش‌های مدیریتی نیازمند است!