"انقلاب خاموش" لوئیس انریکه

کیهان ورزشی-
ژانا، دختر لوئیس انریکه، در نهسالگی به دلیل سرطان استخوان، چشم از جهان فروبست. انریکه، چند ماه پیش از مرگ دخترش، از مربیگری تیم ملی اسپانیا کنارهگیری کرد تا در کنار او باشد؛ تصمیمی که نه از سر حرفه، بلکه از دل پدری عاشق برآمد. پس از درگذشت ژانا، بسیاری گمان میکردند دوران حرفهای انریکه به پایان رسیده است، اما او بازگشت؛ نه با سکوت، که با کلامی پر از عشق و امید: "تو ستارهای خواهی بود که ما را هدایت میکنی… با این امید که روزی دوباره یکدیگر را ملاقات کنیم". انریکه تنها سه ماه پس از فقدان فرزندش، دوباره سکان تیم ملی اسپانیا را در دست گرفت، آنها را به جام جهانی ۲۰۲۲ رساند و فصل تازهای از زندگی حرفهایاش آغاز شد. او پس از تنها یک سال مربیگری در پاریسنژرمن، برای دومین بار فینال لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کرد؛ مردی که یک دهه پیش با بارسلونا این جام را فتح کرده بود، باز هم در کنار زمین ایستاده، اما این بار با باری سنگینتر بر دل و ذهنی استوارتر از همیشه. از دل فاجعهای خانوادگی، موفقیتی ساخت که کمتر کسی انتظارش را داشت.
تبدیل سوپراستارها به یک "خانواده"
به قلم یانگا سیبمبه/دیلی ماوریک
پس از پیروزی قاطع ۵-۰ پاری سن ژرمن مقابل اینترمیلان در فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۲۵، شهرت لوئیس انریکه به عنوان یکی از بهترین مربیان حال حاضر دنیا تقویت شد. او اغلب از یک عبارت بیش از حد در محل کار استفاده میکند “ما همه اینجا خانواده هستیم. ” معمولاً محیط کار به سختی میتواند شبیه به خانواده باشد، در عوض فضایی رقابتی دارد که در آن مردم سعی میکنند از یکدیگر پیشی بگیرند. گفته میشد که حتی در پاری سن ژرمن قبل از ورود لوئیس انریکه در سال ۲۰۲۳ چنین بود. سیاست پاری سن ژرمن مبنی بر جذب بهترین بازیکنان جهان با هزینههای نقل و انتقالات که برابر با اقتصاد فقیرترین کشورهای جهان است، این نوع محیط را تقویت کرد. بازیکنانی مانند نیمار، کیلیان امباپه و لیونل مسی هم به عنوان فوتبالیست و هم به عنوان سلبریتی به باشگاه آمدند. به این ترتیب، تأثیر آنها در اتاق رختکن قابل توجه بود. آنها همچنین در حالی به PSG رسیدند که تاریخچه آن به عنوان یک تیم فاتح هنوز در حال نگارش بود. قهرمان فرانسه در قامت رئال مادرید، بارسلونا، منچستریونایتد یا لیورپول نیست، حتی اگر موفقیت اخیرش در لیگ قهرمانان اروپا آن را در مسیر درستی قرار داده باشد.
تغییر در فلسفه
درخواست تغییر فرهنگی انریکه از مالکان PSG برای قهرمانان سریالی لیگ فرانسه که سرانجام اروپا را فتح کردند، ۱۴ سال پس از اینکه سرمایه گذاری ورزشی قطر باشگاه را تصاحب و شروع به ریختن میلیاردها دلار به آن کرد، بسیار مهم بود. هدف؟ سوق دادن پاری سن ژرمن به قله فوتبال فرانسه و سپس فتح اروپا. هدف اول به سرعت و به راحتی محقق شد. از زمان ورود Qatar Sports Investments در سال ۲۰۱۱، پاریسیها تعداد قهرمانی خود در لیگ ۱ را به ۱۳ افزایش دادهاند. قبل از مالکیت قطریها، پاری سن ژرمن تنها دو جام لیگ فرانسه را در اختیار داشت. حالا آنها از تیمهای قدرتمند سنتی فرانسه مثل سنت اتین، مارسی، موناکو و لیون سبقت گرفتهاند. با این حال، برای اینکه موفقیت دست نیافتنی اروپا به نتیجه برسد، PSG واقعاً باید به یک "خانواده کاری" به معنای واقعی آن تبدیل میشد. همه موظف بودند در یک جهت و در یک زمان حرکت کنند. پیش از این، سوپراستارهای این تیم حتی به نافرمانی و تضعیف مدیران باشگاه متهم شده بودند. اگر آنها ناراضی بودند، ظاهراً از مربیان خود عبور میکردند و مستقیماً به ناصر الخلیفی، رئیس باشگاه گزارش میدادند. گفته میشود روش مشابهی در تیم لیگ برتری انگلیس، چلسی، زمانی که هنوز متعلق به میلیاردر روسی رومن آبراموویچ بود، وجود داشت. در آن هنگام بازیکنان ارشد قدرت بیشتری نسبت به برخی از مربیان داشتند.
مهاجرت دسته جمعی
انریکه بدون درکی از شرایط، دو سال پیش زمانی که زمام امور را از کریستف گالتیه فرانسوی گرفت، شرایط خود را روشن کرد. مربی اسپانیایی تیمی متشکل از بازیکنانی میخواست که برای PSG بجنگند، نه اینکه شکوه فردی را در خط مقدم قرار دهند. "من هرگز تصور نمیکردم که مربی PSG باشم، زیرا سیاست آنها جذب بزرگترین فوق ستارهها بود، اما اکنون آنها میخواهند تغییر کنند. " زمانی که مالکان PSG منطبق بر فلسفه پیشنهادی مربی سابق بارسلونا برای باشگاه وارد بازار شدند، حداکثر خروجی در این تیم وجود داشت. بازیکنان با نفوذی مانند مسی، نیمار و مارکو وراتی پس از ورود انریکه به بیرون فرستاده شدند و امباپه در سال ۲۰۲۴ آنها را دنبال کرد. پس از آن، تمرکز بر جذب بازیکنان جوان و با استعدادی بود که انریکه بتواند مانند خاک رس آنها را شکل دهد؛ بازیکنانی که چندان در عادات خود گرفتار نشده بودند، مانند دزیره دوئه، بردلی بارکولا، ویلیان پاکو و خویچا کواراتسخلیا. انریکه علی رغم خانهتکانی بهاری خود پس از ورود به فرانسه، برخی از بازیکنان ارشد مانند کاپیتان قدیمی باشگاه مارکینیوس را حفظ کرد. این بازیکن برزیلی از سال ۲۰۱۳ در پاری سن ژرمن بوده و حضورش برای انتقال ارزشهای اصلی باشگاه فراتر از عادت خرج کردن بیش از حد اهمیت زیادی داشت.
فروتنی برابر است با هماهنگی
انریکه فروتنی را برای تیم تازه ساخته خود موعظه و به آنها یادآوری کرد که چقدر در موقعیتی که در آن قرار داشتند، ممتاز بودند. "ما فقط افراد بسیار خوش شانسی هستیم که مهارتی داریم که اتفاقاً دستمزد بسیار خوبی برایش دریافت میکنیم. اگر تنیس روی میز بازی میکردیم حتی مورد توجه قرار نمیگرفتیم. ما پیاده روی میکردیم، سوار اتوبوس میشدیم یا دوچرخه سواری میکردیم و هیچ کس دو بار به ما نگاه نمیکرد. چقدر خوش شانس هستیم که در چیزی که درآمد خوبی دارد، خوب هستیم. "
این قدرت روحی است که انریکه در چند سال گذشته در گوش بازیکنان خود زمزمه کرده و نفع آن را نیز به دست آورده است. در حالی که "پی اس جی" قبلاً متشکل از فوق ستارههایی با استعداد بود، پاریسیها اکنون واقعاً یک خانواده هستند، یک واحد منسجم که برای منافع بیشتر باشگاه کار میکند. شگفت انگیز است. حسی است که سعی میکنم به بازیکنانم القا کنم. شما آن را در زمین میبینید. یکی برای همه و همه برای یکی، مثل سه تفنگدار. این در یک ورزش تیمی شگفت انگیز است. بله، یک ستاره وجود دارد، ستارهای که بیش از هر چیز دیگری میدرخشد. آن، تیم است. " این خانواده جوان و جاه طلب اکنون میتوانند چیزی را بسازد که سرمایه گذاریهای ورزشی قطر از مدتها قبل آرزوی آن را داشتند؛ یک سلسله اروپایی برای تکمیل تسلط کامل آنها بر فوتبال فرانسه. برای انریکه، چنین موفقیتی میراث او را به عنوان یکی از بزرگترین مربیان فوتبال این دوران تثبیت میکند.
بدون امباپه، بدون مسی
انریکه نبوغش را نشان میدهد
به قلم جولین پرتوت/رویترز
پس از اولین قهرمانی پاری سن ژرمن در لیگ قهرمانان اروپا پیش بینی جسورانه لوئیس انریکه از آینده تیمش دیگر کمتر شبیه گمانه زنی و بیشتر شبیه پیشگویی بوده است. این پیروزی نقطه اوج یک دگرگونی عمیق بود، از باشگاهی که با قدرت ستاره تعریف میشد به باشگاهی که با ساختار، وضوح تاکتیکی و باور جمعی شکل گرفته بود. دومین فصل هدایت لوئیس انریکه چیزی را ارائه کرد که مربیان قبلی هیچ کدام نتوانسته بودند برایش کاری کنند. نه فقط یک عنوان اروپایی بلکه هویتی جدید برای پاری سن ژرمن با جوانترین تیم در مرحله یک شانزدهم نهایی رقابت ها، با حضور نوجوان فرانسوی که تأثیر تعیین کنندهای در این رقابتها گذاشت. انتظار میرفت که جدایی امباپه در تابستان ۲۰۲۴ خلأ ایجاد کند، زیرا این مهاجم برای شش فصل متوالی بهترین گلزن باشگاه و چهره جاه طلبی آنها بود. بدون او، کارشناسان این سوال را مطرح کردند که آیا PSG میتواند در بالاترین سطح رقابت اروپایی باقی بماند یا خیر. آنها در نهایت به دومین باشگاه فرانسوی تبدیل شدند که پس از المپیک مارسی در سال ۱۹۹۳ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا میشد. به نظر میرسید نتایج اولیه این فصل تردیدها را تایید میکند. این تیم در پنج بازی اول خود در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا تنها یک برد کسب کرد و از بین ۳۶ بازی جدول رده بندی مرحله لیگ به رده بیست و ششم سقوط کرد.
نشست کلیدی
باخت ۱-۰ مقابل بایرن مونیخ در ماه نوامبر باعث شد این تیم در آستانه حذف زودهنگام قرار بگیرد و لوئیس انریکه به دلیل تصمیمات تاکتیکی و انتخاب تیمش با انتقادات شدیدی روبهرو شود. او سپس به خبرنگاری که تاکتیکها و روش وی را زیر سوال میبرد، با کنایه گفت: "نمی توانید بفهمید. " در پشت صحنه، لوئیس انریکه مصمم ماند. او گفت که بازیکنان و کادرفنی را برای یک جلسه داخلی کلیدی جمع کرده است. مربی خواستار بهبود فوری عملکرد و توان آنها شد، حتی تهدید کرد که در صورت عدم بهبود استاندارد در تمرین، استعفا خواهد داد. در ماه ژانویه، پاری سن ژرمن در یک رقابت مهم که باید برنده آن میشد، میزبان منچسترسیتی بود و با نتیجه ۲-۰ شکست خورد. آنچه پس از آن رخ داد، بازگشت خیره کننده ۴-۲ در ۳۰ دقیقه بود که فصل باشگاه را متحول کرد و به نقطه عطفی نمادین تبدیل شد. از آن نقطه به بعد، PSG تقریباً بی عیب و نقص بود. برتری ۴-۱ در اشتوتگارت باعث صعود به مرحله بعد شد و به دنبال آن پیروزی مقابل برست، لیورپول (در ضربات پنالتی در آنفیلد)، استون ویلا و آرسنال به دست آمد.
ساخته شده برای ماندگاری
برخلاف سالهای اخیر، پاری سن ژرمن تحت فشار دست و پنجه نرم نمیکرد و در محیطهای خصمانه خودش را حفظ میکرد. این تیم با اقتدار و خودباوری بازی میکرد، خصلتی که مدتها دیده نمیشد. عثمان دمبله بهترین فصل خود را سپری کرد و ۳۲ گل در تمام رقابتها به ثمر رساند. این در حالی بود که دوئه به ستاره جدید باشگاه تبدیل شد و یک گل زد و دو گل در یک فینال خیره کننده یک طرفه به ثمر رساند. جیان لوئیجی دوناروما که زمانی نقطه ضعف تیم بود، در طول مرحله انتخابی سیوهای قاطعی داشت و با خرید خویچا کواراتسخلیا در ژانویه، تطبیق پذیری و انرژی را به سیستمی اضافه کرد که به تلاش برای قهرمانی ادامه میداد. نظم و انضباط که مدتها از PSG گریزان بود، به یک ویژگی بارز تبدیل شد. زمانی که دمبله قبل از بازی لیگ قهرمانان اروپا مقابل آرسنال دیر به تمرین رسید، لوئیس انریکه او را از ترکیب کنار گذاشت. پاری سن ژرمن ۲-۰ شکست خورد، اما اقتدار این مربی حفظ شد. " این بهترین تصمیم من در این فصل بود" و دمبله نیز با تبدیل شدن به یک مهاجم قدرتمند بازگشت.
فینال لیگ قهرمانان همه چیزهایی را که لوئیس انریکه القا کرده بود به نمایش گذاشت. پاری سن ژرمن اعتماد به نفس خود را نشان داد و پرسینگ بالای آنها برای اینتر بیش از حد و غیرقابل تحمل بود. این عنوان به انتظاری ۱۴ ساله برای سرمایه گذاری ورزشی قطر پایان میدهد که این باشگاه را در سال ۲۰۱۱ با هدف اعلام شده "تسلط بر اروپا" خریداری کرد. آن رویا اکنون واقعیت دارد، نه با کهکشانی از ستارگان بلکه با سیستمی که برای ماندگاری ساخته شده است. لوئیس انریکه فقط قهرمان لیگ قهرمانان نشد. او پاری سن ژرمن را به چیزی جدید و همانطور که زمانی ادعا میکرد، "چیزی بهتر" تغییر داد.
آیا انریکه بهترین مربی دنیاست؟
به قلم زک لووی/ FourFourTwo
کارلو آنچلوتی در هر یک از پنج لیگ برتر اروپا حضور داشته و پنج عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان این قاره را به دست آورده است. پپ گواردیولا تاج و تختهایی در اسپانیا، انگلستان و آلمان ساخته است. آنتونیو کونته تیمهای ایتالیایی مانند یوونتوس و ناپولی را با بازیکنان ضعیف به "قهرمان" و دیهگو سیمئونه اتلتیکو مادرید را به یک "نیروگاه جهانی" تبدیل کردهاند. با این حال، یکی از مربیانی که مطمئناً به این جمع راه پیدا کرده، لوئیس انریکه، سرمربی پاری سن ژرمن است. ۱۰ سال پس از هدایت بارسلونا به سوی کسب سه گانه، انریکه در دومین فصل حضورش در راس تیم پاریسی، آن را به سه گانه رساند و به جستجوی طولانی مدت آنها برای کسب اولین جام لیگ قهرمانان پایان داد. انریکه که در خیخون اسپانیا به دنیا آمده، در آکادمی اسپورتینگ خیخون رتبههای بالاتری را طی کرد و نماینده تیم اصلی بود تا اینکه در نهایت استعدادهای خود را در سال ۱۹۹۱ به رئال مادرید برد. انریکه پس از پنج سال حضور در پایتخت اسپانیا، به بارسلونا رفت و در آنجا به عنوان یک چرخ دنده همه کاره در خط میانی و حمله ظاهر شد و در ۳۰۰ بازی ۱۰۸ گل به ثمر رساند.
او پس از بازنشستگی از فوتبال در سال ۲۰۰۴، خیلی زود به حرفه مربیگری روی آورد و در سال ۲۰۰۸ به جای گواردیولا سرمربی بارسلونا B شد، جایی که آنها را پس از ۱۱ سال غیبت به لیگ دسته دوم اسپانیا رساند. انریکه اکنون میگوید: "بهترین تیمی که من مربیگری کردم، یا حداقل تیمی که بیشتر از همه از آن لذت بردم، بارسلونا B بود. این تیمی بود که در آن بهترین احساس را داشتم، بیشتر یاد گرفتم و جایی که میتوانستم آنچه را که میخواستم به عنوان مربی باشم، حتی بدون داشتن تجربه، توسعه دهم. "
انریکه در سال ۲۰۱۱ به ایتالیا رفت و سرمربی رم شد. او برای متقاعد کردن هواداران فوتبال در پایتخت ایتالیا تلاش کرد و پس از یک فصل و ناکامی در هدایت آنها به مسابقات اروپایی از سمت خود کنار رفت. وی بعد از یک سال دوری، در سال ۲۰۱۳ به مربیگری بازگشت و به سلتاویگو پیوست، جایی که عملکرد بسیار بهتری داشت و آنها را به رده نهم جدول رساند. حالا دیگر همه چیز مهیا بود تا بارسلونا او را به عنوان سرمربی جدید خود منصوب کند و جایگزین تاتا مارتینو در راس کار شود. انریکه با وجود شروع متزلزل، موفق شد جادوی خود را انجام دهد، زیرا بارسلونا قهرمان لالیگا و کوپا دل ری شد و همچنین آخرین قهرمانی آنها در لیگ قهرمانان اروپا به دست آمد. در مجموع، او قبل از اینکه در سال ۲۰۱۷ از آن تیم کنار برود، ۹ جام کسب کرد.
انریکه سپس سرمربی تیم ملی اسپانیا شد، جایی که علی رغم اینکه گامهای قابل توجهی برداشت، نتوانست آنها را به یک فینال بزرگ هدایت کند. شکستهای پشت سر هم در ضربات پنالتی مقابل ایتالیا در یورو ۲۰۲۱ و همچنین مراکش در جام جهانی ۲۰۲۲ باعث شد که او شغل خود را از دست بدهد. با این حال، وی تنها چند ماه قبل از آمدن به پاری سن ژرمن بیکار بود. اولین فصل هدایت انریکه در PSG باعث شد که آنها سه گانه داخلی کسب کنند و به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برسند، اما به بروسیا دورتموند باختند. پاری سن ژرمن علی رغم از دست دادن بهترین گلزن تاریخ باشگاه و واگذاری کیلیان امباپه به رئال مادرید، موفق شد در فصل ۲۰۲۴-۲۰۲۵ به سطح دیگری برسد و در ۲۸ بازی اول خود در لیگ شکست نخورده و سه گانه داخلی دیگری کسب کند. پاری سن ژرمن در دور حذفی لیگ قهرمانان اروپا یک امتیاز از چهار مسابقه کسب کرد. آنها با غلبه بر سالزبورگ، منچسترسیتی و اشتوتگارت، قبل از شکست ۱۰-۰ برست در مرحله حذفی پلی آف، به شکل درخشانی به روند خوب خود بازگشتند. پاریسیها سپس در ضربات پنالتی لیورپول را مغلوب کردند و قبل از اینکه آرسنال را در مجموع ۳-۱ شکست دهند، استون ویلا را به سختی پشت سر گذاشتند.
پنج سال پس از رسیدن به اولین فینال لیگ قهرمانان، پاری سن ژرمن سرانجام به بزرگترین مرحله فوتبال باشگاهی بازگشت. این بار آنها نگذاشتند که این شانس از بین برود و با نتیجه ۵-۰ از سد اینتر گذشتند تا دومین تیم فرانسوی قهرمان اروپا شوند، اما به جای لذت بردن از تابستان کامل و گذراندن تعطیلات خود برای جشن پیروزی، پاری سن ژرمن مجبور شد مدت کوتاهی پس از آن به میادین بازگردد و اتلتیکو مادرید را ۴-۰ در افتتاحیه جام باشگاههای جهان مغلوب کند. آنها سپس با شکست ۱-۰ مقابل بوتافوگو شوکه شدند، اما با این وجود با پیروزی ۲-۰ مقابل سیاتل ساندرز شرایط را سر و سامان دادند. پاری سن ژرمن در مرحله یک هشتم نهایی به مصاف اینتر میامی در آتلانتا رفت. رویارویی با خاویر ماسکرانو، مربی میامی و همچنین سرخیو بوسکتس، لوئیس سوارز، لیونل مسی و جوردی آلبا که همگی عضوی از تیم سه گانه بارسلونا در فصل ۲۰۱۴-۲۰۱۵ بودند، عامل جذابیت این رقابت بود. پاری سن ژرمن قبلا ارزش خود را به عنوان قهرمان اروپا ثابت کرده است، اما آیا میتواند شایستگی اش به عنوان قهرمان جهان را هم نشان دهد؟
معمار سبک جدید فوتبال در پاریس
تصمیم کیلیان امباپه برای پیوستن به رئال مادرید در تابستان گذشته، باعث شد آخرین عضو از مثلث تهاجمی ابرستارهها، شامل نیمار و لیونل مسی، پاریس را ترک کند و راه برای تغییر راهبرد پاریسنژرمن تحت هدایت لوئیس انریکه باز شود. انریکه در داخل پاریسنژرمن بهعنوان "معمار فوتبالی" توصیف میشود. او از این فرصت استفاده کرد و ناصر الخلیفی، رئیس باشگاه و لوئیس کامپوس، مشاور فوتبالی، را متقاعد کرد که میتواند تیمی جوانتر، بهتر و منسجمتر در دوران پس از امباپه بسازد.
پاریسنژرمن با سوختگیری از استعدادهای درخشان جوان مانند دزیره دوئه ۱۹ ساله و خویچا کواراتسخلیا، نابغه گرجستانی به راه افتاد و با الهام گرفتن از لوئیس انریکه، مردی که در زندگیاش تراژدی و موفقیت را تجربه کرده، به یک داستان درخشان در لیگ قهرمانان تبدیل شد. انتصاب او در ژوئیه ۲۰۲۳ نشان داد پاریسنژرمن از فرهنگ فوقستارهها فاصله گرفته و این تغییر بزرگ برای فردی مانند انریکه با اعتقاد مفرط به روحیه تیمی بسیار جذاب بود. ژولین لورنس، کارشناس فوتبال فرانسه از رسانه اکیپ گفته: "آنها کسی را میخواستند که با صبر و تأمل برای آینده چیزی بسازد. او بهترین گزینه بود. افرادی مثل آنتونیو کونته و ژوزه مورینیو را در نظر گرفتند. اینها برندهاند، اما تنها امروز برنده میشوند و چیزی نمیسازند. لوئیس انریکه با خواستههای پاریسنژرمن همخوانی داشت. "
رای، هافبک سابق تیم ملی برزیل و عضو تنها تیم پاریسنژرمن و تیم برنده جام در جام در سال ۱۹۹۶ هم از تحسینکنندگان انریکه است. او گفته: "امروزه برای اینکه یک تیم فوتبال، کامل و با شانس بالا برای کسب عناوین بزرگ تلقی شود، نه تنها به استعداد بلکه به تعهد صددرصدی همه بازیکنان در تمام لحظات بازی، چه در دفاع و چه در حمله، با توپ و بدون توپ نیاز است. آنچه در مدیریت لوئیس انریکه چشمگیر به نظر میرسد این است؛ او در زمانی کوتاه، بهویژه با بازیکنان جوان به این دستاورد رسید. طرح تاکتیکی او بهخوبی درک شده، بازیکنان به لوئیس ایمان دارند و سیستمش بسیار مؤثر است. "
اقتدار لوئیس انریکه در مسائل فوتبالی پاریسنژرمن نقش مهمی داشته. پیر-اتین مینونزیو، روزنامهنگار "لوپاریزین" گفته: "سران پاریسنژرمن فهمیدند در سالهای اخیر مشکل اقتدار وجود داشته است. گالتیه مربی فرانسوی خوبی بود، اما تجربه لازم برای تحمیل دیدگاههایش را نداشت. او سرمربی بسیار خوبی بود ولی به اندازه کافی اقتدار برخورد با امباپه را نداشت؛ مائوریسیو پوچتینو هم همینطور. همیشه میگفتند او وسواس آرامش در رختکن دارد. هیچوقت تصمیمی نگرفت که برخلاف خواست مسی و امباپه باشد. انریکه این را نپذیرفت. او به پاریسنژرمن گفت: اگر من رئیس باشم، رئیس خواهم ماند. حالا کل باشگاه و تیم را نمایندگی میکند. "
انریکه نسبت به پاریسنژرمن و نظم شخصیاش وسواس دارد تا جایی که اگر ۳۰ دقیقه کشش یا حرکت جسمانی نکند، ساعتش به او هشدار میدهد. او در سال ۲۰۰۷ مسابقه "مرد آهنین فرانکفورت" (شنای ۳۸ کیلومتر، دوچرخهسواری ۱۹۰ کیلومتر و ماراتن کامل) را با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال ۲۰۰۸، ماراتن دسابل، مسابقهای ۲۵۰ کیلومتری طی ۶ روز در صحرای ساهارا را پیمود. او به دنبال از دست دادن دختر ۹ سالهاش به دلیل یک نوع نادر از سرطان استخوان در سال ۲۰۱۹، دیدگاهی عمیق به زندگی دارد. انریکه گفت: "بدنش از میان ما رفته، اما او نمرده و هنوز با ماست. شاید از نظر فیزیکی اینجا نباشد ولی از نظر معنوی وجود دارد. چون هر روز دربارهاش صحبت میکنیم، میخندیم و به یادش هستیم. فکر میکنم ژانا هنوز ما را میبیند.» این دیدگاه به او اجازه میدهد واقعیتهای تلخ فوتبال را سبکتر ببیند: من در فوتبال دیگر از بدترین چیزها هم نمیترسم. اگر اخراجم کنند، مشکلی نیست. روز بعد میروم دوچرخهسواری. "
خروج امباپه لحظهای برای پاکسازی فضای پاریسنژرمن بود. این ابرستاره فرانسوی شاید با گلها و نبوغش چیزی به تیم اضافه میکرد، اما با رفتنش، فضای "پارک دپرنس" تغییر کرد. انریکه این را فرصتی دید تا کنترل کامل بر سبک بازی پاریسنژرمن داشته باشد، بدون حضور امباپه درخشان و فردگرا. این، کنترل بر یک تیم به معنای واقعی کلمه بود، با تمرکز انریکه بر استعدادهای جوانی که میتوانست شکل دهد، نه چهرههای تثبیتشده با خودمحوری.
عرفان خماند