PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 28 2024
کد خبر: ۸۴۲۸۱
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۱
وزیر ورزش وارث و حامی وضع موجود؟!
آقای وزیر آستین ها را کی بالا می زنید؟


نه خانی آمده نه خانی رفته !

اواخر شهریورماه امسال بود که کیومرث هاشمی با اخذ 166 رأی موافق، 57 رأی مخالف و 12 رأی ممتنع موفق به دریافت رای اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی شد تا به عنوان وزیر ورزش و جوانان زمام امور ورزش کشور را به دست بگیرد. او پیش از دریافت رای اعتماد از مجلس و در زمان سرپرستی اش در این وزارت خانه، تلاش بسیاری کرد تا با برگزاری جلسات متعدد هم اندیشی با برخی از اصحاب برگزیده رسانه های ورزشی ، همچنین جمعی از پیشکسوتان ورزش خود را به عنوان چهره ای معرفی کند که به حاکمیت "خرد جمعی" در ورزش باور دارد و سخن پیشکسوتان ، کارشناسان و سینه سوخته های ورزش را می شنود و به کار خواهد بست . با این حال از زبان یکی از همان نزدیکان و حاضران در نشست های هم اندیشی شنیدم که خطاب به وزیر ورزش و جوانان گفته است : "چه فایده که ما در این جمع با شما از کاستی ها ، مشکلات ، باید ها و نباید ها سخن می گوئیم اما هیچ تغییری در وضعیت موجود در ورزش حاصل نمی شود!" این که شنیده ما از زبان آن دوست و همکار ارجمند تا چه اندازه با واقعیت مطابقت دارد؟ تاثیری در این واقعیت ایجاد نمی کند که : تاکنون حضور "کیومرث هاشمی "و جایگزینی وی به جای حمید سجادی تغییر محسوسی در شیوه کار و عملکرد حوزه وزارت ورزش و جوانان ایجاد نکرده است ." گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته است!

عالم بی عمل یا جاهل بی ثمر در ورزش نباشید

کسی که از پست معاونت تربیت بدنیشهرستان کار خود را آغاز کرده ، معاون مدیرکل و مدیر کل تربیت بدنیاستان شده سپس کار ستادی در ورزش را از پست مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون های ورزشی کشور شروع کرده و به عنوان معاون سازمان تربیت بدنی و رئیس مرکز توسعه ورزش قهرمانی و رئیس شورای برون ‌مرزی سازمان تربیت بدنی منصوب شده و تجربه سرپرست فدراسیون ورزشی ( فدراسیون فوتبال) و عنوان ریاست کمیته ملی المپیک را هم یدک می کشد و در نهایت با چنین پیشینه و طی سلسله مراتب اداری و کاری ، سرانجام در بالاترین مرتبه مسئولیت ستادی در ورزش کشور قرار می گیرد را می توان "چکیده مدیریت در ورزش" دانست. آن هم در سیستم "معیوب" مدیریت در ورزش ما که تقریبا از زمان شکل گیری ورزش های نوین در کشور تاکنون ، اغلب روسا و مدیران ارشد ورزش بدون طی سلسله مراتب کاری و اداری عهده دار این مسئولیت بوده اند! مسئولانی که چون ورزش را نمی شناختند و از زیر و بم کار در این حوزه و افراد مرتبط با آن بی اطلاع بوده اند، تبعا نمی توانستند در تمام این سال ها در جهت برطرف کردن مشکلات ریشه دار ورزش اقدامی موثر داشته و اصلاحات مورد نیاز را اعمال کنند. به همین دلیل است که ادعا می کنیم مشکلات و ضعف های اساسی ورزش کشور ما هیچگاه به درستی مرتفع نشده و تغییر و تحول مورد انتظار نیز در آن رخ نداده است و چون باری از مشکلات تلنبار شده از روی دوش ورزش برداشته نشده و این حوزه "حیاط خلوت "دنج برخی مدیران ناکارآمد یا بی مسئولیت باقی مانده و حسابرسی و حساب کشی از متخلفان ، سهل انگاران و منفعت طلبان در دستور کار مدیران ارشد ورزش کشور قرار نگرفته است ، پس می توان نتیجه گرفت که: " به شکل طبیعی معضلات و نارسایی ها در ورزش مورد تقویت قرار گرفته و فساد و رانت اداری نیز در آن از تنوع بیشتری برخوردار شده است تا خواه ناخواه سهم خواهی و جناح بندی در ورزش ما متاسفانه نهادینه شود! " اما باز گردیم به "کیومرث هاشمی "که او را با وصفی که شد "چکیده" مدیریت در ورزش دانستیم. آیا او با بازگشت مقتدرانه به راس امور ورزش کشور به عنوان وزیر ورزش و جوانان پس از عبور از پست معاونت سازمان تربیت بدنی و ریاست کمیته ملی المپیک ، از موقعیت به دست آمده فعلی برای رفع نارسایی ها ، بدعت های نادرست ، تبعیض ها و حاکمیت شایسته سالاری در "ورزش" بهره ای برده و در این راستا قدمی برداشته است؟ اگر کم کاری ها و غفلت های اغلب مسئولان گذشته ورزش را به حساب عالم نبودن آنها به اوضاع "ورزش" در کشور بگذاریم، بی تفاوتی نسبت به ناکارآمدی ها، بی تفاوتی ها و سهل انگاری ها در ورزش کشور در چنین دوره ای را چگونه می توانیم توجیه کنیم؟ مگر آن که اذعان کنیم :"عالم بی عمل تفاوتی با جاهل بی ثمر در حوزه ورزش ندارد. "

شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی غرق در بلاتکلیفی !

بی شک یکی از زیر مجموعه های مهم وزارت ورزش و جوانان شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است شرکتی که بیست و هشت سال پیش با وظیفه ساخت و تجهیز و نگهداری تاسیسات ساختمان های ورزشی شکل گرفت و در طی این سال ها مجموعه های ورزشی آزادی، انقلاب ، شهید شیرودی ، مالکیت پیست های اسکی دیزین، شمشک و خور شامل: بالابرها، تجهیزات و مستحدثات و اموال و دارائی ها و کلیه حقوق مربوط به پیست ،همچنین کلیه امکانات سوارکاری کشور شامل :تاسیسات، زمین ها، مراکز نگهداری اموال منقول و دواب اداره کل سوارکاری و پرورش اسب و نیروی انسانی و نیز ورزشگاه شهید سلیمی کیا (کرمان) و سالن ورزشی تختی (اردبیل) به این شرکت واگذار شده است. شرکتی که مسئول نگهداری و توسعه این اماکن است تا عملا وظیفه مدیریت بخش مهمی از سخت افزارهای ورزش ما را بر عهده داشته باشد . این شرکت با این حجم از کار و مسئولیت مدتها است که به شکل سرپرست اداره می شود! این بلاتکلیفی از دوره وزیر سابق ورزش و جوانان تا امروز ادامه داشته است . بیست و دوم آذرماه خبر استعفای سرپرست شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در خروجی خبرگزاری ها رویت شد! "مهیار عسگریان" در تائید آن چنین گفته بود : " از زمان حضور وزیر ورزش جدید به رسم اخلاق استعفای خودم را تقدیم ایشان کرده‌ام و منتظر تصمیم ایشان هستم. دست ایشان باز است و در صورت نیاز می‌توانند فرد جدیدی را جایگزین کنند. ایشان قطعا بهترین تصمیم را خواهند گرفت. " البته روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان هیچ خبری مبنی بر رد یا تائید استعفای سرپرست شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی را منتشر نکرد ، تا مشخص شود فعلا "بهترین تصمیم" وزیر ورزش، ادامه سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب و حفظ وضع موجود حتی به قیمت بلاتکلیفی شرکت توسعه می باشد! جالب آن که موقت بودن مسئول شرکت عریض و طویل "توسعه و نگهداری اماکن ورزشی" فقط محدود به مدیر عامل آن نیست! بلکه مجموعه های ورزشی بزرگ انقلاب ، شهید کشوری ، مجموعه های سوارکاری کشور و مجموعه های اسکی دیزین و شمشک نیز به مدیریت یک "سرپرست" که طبق مقررات یک "مسئول موقت" به شمار می رود و باید صرفا در یک محدوده زمانی فعالیت کند، اداره می شود! آیا انتظار نمی رفت وزیر ورزش شناس کشور بعد از سه ماه و اندی از صدور حکم مسئولیتش در ورزش فکری به حال تغییر وضعیت مدیریت موقت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی بکند؟ آن هم در این دوره زمانی که وعده ساخت بزرگترین ورزشگاه کشور در تهران به مردم داده شده است؟! آیا منفعل ماندن چنین تشکیلاتی برای ورزش کشور هزینه بر نخواهد بود؟ بالاخره نباید وزارت ورزش مشخص کند که آیا مخالف استعفای" عسگریان "هست یا موافق آن ؟ فرد بهتری برای قبول مسئولیت مدیریت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی سراغ دارد یا ندارد؟ چرا تعیین تکلیف نمی کند ؟!

برداشتن ابرو و گره زدن به ریش ورزش!

یکی دیگر از مشکلات و معضلات دیرین ورزش کشور حاشیه های بی پایان مجامع انتخاباتی فدراسیون های ورزشی است. آیا ابطال نتایج انتخابات این فدراسیون ها و ادامه وضعیت بلاتکلیفی فدراسیون هایی که به شکل سرپرست اداره می شوند "دلیل ناکارآمدی ، قصور یا بی برنامگی معاونت حوزه ورزش قهرمانی وزارت ورزش نیست؟" چگونه ممکن است معاونتی که از عهده سامان بخشی وضعیت مدیریتی فدراسیون ها و برگزاری به موقع انتخابات آن ها بر نیامده، پس از ابطال نتایج انتخابات پنج فدراسیون ورزشی همچنان مورد تائید وزیر فعلی ورزش و جوانان برای ادامه مسئولیت و فعالیتش در ورزش کشور باشد؟! آیا ابطال انتخابات پنج فدراسیون "سوارکاری، ژیمناستیک، کشتی، ناشنوایان و کاراته" تغییر زمان برگزاری انتخابات برخی از فدراسیون های ورزشی ، تاخیر در برگزاری برخی دیگر از مجامع، یا لغو برگزاری آن پس از تشکیل و آغاز به کارشان ! و در نهایت اداره امور سیزده فدراسیون ورزشی به شکل "سرپرست" را می توان نتیجه یک مدیریت قوی ، برنامه محور و عدالت گستر در حوزه ورزش قهرمانی تلقی کرد؟ مضاف بر آن که به جز مساله سرپرستی فدراسیون‌هایی مانند والیبال، دوومیدانی، ژیمناستیک و .... وزیر ورزش و جوانان هنوز موضع خود را نسبت به فدراسیونهای نوظهوری چون : ورزش‌های دریایی و ساحلی، آمادگی جسمانی و بادبانی مشخص نکرده است ! فدراسیون هایی که معلوم نیست با پیشنهاد و کار کارشناسی حوزه معاونت ورزش قهرمانی تشکیل شدند یا با نظر شخصی وزیر سابق ورزش و جوانان شکل گرفتند؟ فدراسیون هایی که از سال گذشته با سرپرست اداره می شوند و هنوز هم سرپرست دارند! البته از فدراسیون "جانبازان و توان یابان" هم نباید غافل شد . فدراسیونی که با دستور کیومرث هاشمی مبنی بر انتصاب رئیس آن به عنوان مدیر کل حوزه وزارتی ، به فدراسیون‌های بلاتکلیف ورزش کشور اضافه شده است ! در واقع سید محمد شروین اسبقیان نخستین "انتصاب" وزیر ورزش و جوانان بعد از گذشت بیش از یک ماه از حضور رسمی او به عنوان "وزیر" در این وزارت خانه می باشد. حکم انتصابی که فدراسیون جانبازان و توان یابان را به حاشیه برد و نشان داد اولویت وزیر فعلا اصلاح امور جاری ورزش نیست، بلکه برداشتن ابروی ورزش و گره زدنش به ریش آن است!

*مازیار مهرانی

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار