توماس هیتزلسپرگر، هافبک سابق تیم ملی آلمان در سال 1982 متولد شد. وی فوتبال را از استون ویلا در لیگ برتر آغاز کرد ، سپس به اشتوتگارت پیوست و به همراه این تیم قهرمان بوندسلیگا در سال 2007 شد. در سال 2010 راهی لاتزیوی ایتالیا شد و مدتی را هم در وستهم، ولفسبورگ و اورتون سپری کرد.
هیتزلسپرگر 52 بازی ملی را هم در کارنامه دارد و در جام جهانی 2006 و جام ملتهای 2008 در ترکیب آلمان حضور داشت. مصدومیت های متعدد باعث شد در سپتامبر 2013 بازنشسته شود. از آن پس به مدیریت در فوتبال می پردازد. در فوریه 2019 به عنوان مدیر ورزشی اشتوتگارت انتخاب شد و بعد سمت مدیر اجرایی ارشد باشگاه را به دست آورد. در ماه مارس 2022 از این عنوان کناره گیری کرد.
مجله FourFourTwo در آخرین شماره خود در صفحه " بی پرده با اهالی فوتبال " ، در خصوص 4 بازی که زندگی هیتزلسپرگر را عوض کرده، با او گفت وگو کرده است. یکی از آنها بازی با تیم ملی ایران است.
کاردیف 2 – چسترفیلد 1
10 نوامبر 2001 (دسته دوم)
"نمی توانستم در ترکیب استون ویلا جا بیفتم و به ناچار به صورت قرضی به چسترفیلد پیوستم. اوضاع به خوبی تغییر کرد. خیلی سریع در تیم جا افتادم و معلوم شد که می توانم دوام بیاورم. این برای من یک حرکت رو به جلو بود. یادم هست که برای اولین بار، در بازی خارج از خانه مقابل بلک پول، با مربی رابطه خوبی پیدا کرده بودم و اگرچه کل بعد از ظهر را روی نیمکت گذراندم، تجربه جدید و خوبی بود. در مجموع 6 بازی برای چسترفیلد انجام دادم و خصوصا بازی در کاردیف را به خاطر دارم. بازی درخوری انجام دادم، علی رغم اینکه ما 2-1 باختیم. از بیشتر ضربات لذت بردم و هر بار که توپ را به دست می آوردم، احساس می کردم که اتفاق خوبی خواهد افتاد. من در سلترگیت (ورزشگاه خانگی چسترفیلد) پیشرفت کردم و احساس تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفه ای برای اولین بار در من به وجود آمد. این موضوع برای من خیلی مهم بود، چرا که در زمان بازگشت به ویلا، تحول بسیاری در من ایجاد شده بود."
منچستر یونایتد 1 – استون ویلا 0
23 فوریه 2002 (لیگ برتر)
"دومین بازی من در لیگ برتر بود. اولین بار در فصل قبلی در بازی خانگی مقابل لیورپول چند دقیقه ای بازی کردم. ما 3-0 عقب بودیم و من به میدان رفتم ولی باز هم انجام اولین بازی در 18 سالگی خوب بود. بازی در اولدترافورد برای من اهمیت بسیاری داشت. گراهام تیلور دوباره به عنوان مربی استون ویلا برگزیده شده بود. او نام مرا در جمع نیمکت نشینان قرار داد و سپس در دقیقه 63 به میدان فرستاد. فکر می کردم که شانس به من رو کرده است. اگر الان خوب بازی کنم می توانم مدتها در لیگ برتر حضور داشته باشم. گراهام مرا به عنوان یک بازیکن دوست داشت. یعنی من این شانس را داشتم که به همه نشان دهم که چه کاری می توانم انجام دهم. یادم هست تا آنجا که توانستم دویدم و حتی چندتایی هم شوت زدم. لحظه فوق العاده ای بود و بسیار خوشحالم که نقشی در آن داشتم."
ایران 0 – آلمان 2
9 اکتبر 2004 (دوستانه)
"اولین بازی ام برای تیم ملی آلمان. یورگن کلینزمن به تازگی مربی تیم ملی شده بود و برای اولین بار بود که به تیم ملی فراخوانده شده بودم. همیشه در کنار سایر نفرات کمی خجالتی بودم ولی بلافاصله احساس راحتی کردم. بازی در تهران برگزار شد. مکانی بسیار خاص برای شروع بازیهای ملی. ما اهمیت و شکل و اندازه بازی را درک کرده بودیم. به هر حال خیلی پیش نمی آید که به ایران سفر کنید. کمی در شهر وقت گذراندیم تا متوجه شویم که زندگی در این کشور چگونه است. فقط برای بازی فوتبال به ایران نرفته بودیم بلکه برای درک فرهنگی متفاوت آنجا بودیم و تلاش می کردیم که تا حد امکان غرق در محیط شویم. ایران شبیه آن چیزی که الان هست، نبود ولی تعدادی تماشاگر خانم در ورزشگاه حضور داشتند. کلا 25 دقیقه بازی کردم ولی این سفر تاثیر ماندگاری روی من گذاشت."
اورتون 1 – چلسی 2
30 دسامبر 2012 (لیگ برتر)
"پس از ترک استون ویلا برای اشتوتگارت، لاتزیو، وستهم و ولفسبورگ بازی کردم تا اینکه در پاییز 2012 با اورتون قرارداد بستم. در مجموع در آن فصل 9 بازی انجام دادم. اولین آنها در بازی خانگی مقابل چلسی بود و این به عنوان یک شانس اساسی برای من به حساب می آمد تا خودم را به دیوید مویس، مربی تیم، ثابت کنم ، اینکه می توانم برای تیم ارزشمند باشم. روحیه خیلی خوبی داشتم، به خصوص پس از اینکه در دقیقه 2 از حریف جلو افتادیم اما بعد، فرانک لمپارد یار مستقیم من خیلی عالی کار کرد و هر دو گل حریف را به ثمر رساند. روی هیچکدام از این 2 گل مقصر نبودم ولی کل بازی مثل یک ناامیدی تمام عیار بود. در سه بازی دیگر به عنوان بازیکن تعویضی وارد میدان شدم ، گرچه همان موقع فهمیدم که زمان بازنشستگی فرا رسیده است؛ هم به لحاظ جسمانی و هم فکری. زمان برای خداحافظی با فوتبال مناسب بود."
*سید محمد طاهر شاهین
پربازدید ها 
پربحث ترین عناوین آخرین اخبار 
