شایسته سالاری در مربیگری قربانی روابط پشت پرده می شود
بچه سبلان شمالی تهران
-سید مجتبی حسینی مربی تیم تراکتورسازی تبریز و سرمربی تیم ذوب آهن اصفهان در فصل گذشته لیگ برتر متولد تهران و زادروزش یکم آذر ماه 1352 به ثبت رسیده است.
-مربی جوان فوتبال ایران در خانواده ای فوتبالیست شد که فقط یک عضو خانواده ورزشی بود:"خانواده ما ورزشی نیست ولی برادرم فوتبال بازی می کرد. او در زمین خاکی پا به توپ می شد و به فوتبال هم علاقه مند بود.من صاحب یک برادر و چهارخواهر هستم و فقط برادرم بود که فوتبال را دنبال می کرد.من بچه محله سبلان شمالی تهران هستم و در این محله نیز فوتبالیست شدم."
-وی ادامه داد: من هم مثل تمامی نوجوانان وارد دنیای فوتبال شدم. فوتبال محلات مرا هم مثل تمامی نوجوانان دهه شصت جذب کرد و سبب شد تا به فوتبال گرایش بیشتری پیدا کنم.فوتبال در دهه شصت برای نوجوانان و جوانان بهترین سرگرمی بود و فوتبال محلات فضایی بود تا بازیکنان نوجوان راه خود را در دنیای فوتبال پیدا کنند.
-سید گفت و گوی ما لیسانس ریاضی است:"پس از دریافت مدرک کارشناسی دنبال فوتبال رفتم و تمام وقتم را روی بازی کردن در زمین های فوتبال گذاشتم.فوتبال تمام زندگی ام بود و می خواستم مسیر زندگی ام را در فوتبال پیدا کنم ."
-مجتبی حسینی متاهل است:"صاحب دو فرزند دختر هستم. فرزندانم مثل خودم به فوتبال علاقه دارند و این رشته ورزشی را تعقیب می کنند.علاقه شان به فوتبال برایم جالب است و آنها مثل پدرشان دوست دارند که فوتبال را به بخشی از زندگی خود بدل کنند."
از نوجوانان پرسپولیس تا صبا باتری
-حسینی درباره نحوه ورودش به فوتبال باشگاهی گفت:"من هم مثل همه بچه هی دیگرا از زمین خاکی محله مان شروع کردم.اواخر دهه شصت بود که از فوتبال محلات در زمین های خاکی تهران به تیم نوجوانان باشگاه پرسپولیس رسیدم.سپس به تیم جوانان آتش نشانی پیوستم و برای انجام خدمت مقدس سربازی به تیم نظامی فتح تهران ملحق شدم.پس از خاتمه سربازی به فوتبال تهران برگشتم و به عضویت تیم بزرگسالان باشگاه بانک ملی اضافه شدم. پنج سال خوب را در باشگاه سازنده بانک ملی تهران سپری کردم و برای یک فصل بطور قرضی به تیم سایپای تهران پیوستم.پس از پایان قرارداد به اصفهان رفتم و با باشگاه ذوب آهن این شهر قرارداد بستم و حدود هفت سال در خدمت تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان بودم و دوران خوبی را در این باشگاه باقدمت پشت سر گذاشتم.اواخر فوتبالم تصمیم گرفتم به تهران برگردم و به تیم صباباتری انتقال یافتم.من در صباباتری آن روزها که متشکل از ستاره های فوتبال ایران بود دوسال حضور داشتم و کمتر در این تیم به میدان رفتم و در پایان قراردادم رسما از عالم بازیگری در فوتبال خداحافظی کردم.
-او درباره حضور هفت ساله خود در تیم ذوب اهن اصفهان به کیهان ورزشی گفت:پیش از آن که به تیم ذوب آهن بروم می خواستم به تیمی باسابقه روشن بروم. باشگاه ذوب آهن اصفهان خواهانم بود و من هم شهر اصفهان را انتخاب کردم.باشگاه ذوب آهن از همه نظر شرایط مناسبی داشت. دوست داشتم به باشگاهی بروم که عاری از حواشی ریز و درشت باشد. ذوب اهن باشگاهی سازمان یافته است که در آن برهه از نظر مالی نیز شرایط خوبی داشت. مطالبات مالی بازیکنان سرموعد مقرر پرداخت شد و بازیکنان می توانستند به دور از مسائل حاشیه ای به فعالیت فوتبالی خود ادامه دهند. از طرفی هم دوست داشتم در باشگاهی به دوران بازیگری ام ادامه دهم که آرامش داشته باشد. خوشبختانه با تیم ذوب آهن قهرمان جام حذفی کشور شدیم و به عنوان نایب قهرمانی لیگ برتر رسیدیم و جواز حضور در جام باشگاههای اسیا را دریافت کردیم.
کاپیتن ذوب آهن بودم
-حسینی حدود سه فصل کاپیتن تیم ذوب آهن اصفهان بود:"هفت فصل برای ذوب آهن بازی کردیم. در سه فصل آخر حضورم در این تیم به بازوبند کاپیتنی رسیدم.من در این هفت فصل فقط فوتبالم را بازی کردم و باشگاهم در سه فصل پایانی حضورم تصمیم گرفت که بازوبند را به من بسپارد. اولین بار که بازوبند ذوب آهن را تحویل گرفتم و به بازویم بستم برابر نیمکت استقلال تهران به میدان رفتم. خوشبختانه در این مسابقه موفق شدیم که استقلال تهران را با نتیجه دو بر یک شکست دهیم.بازوبند ذوب آهن برایم خوش یمن بود و نتایج خوبی کسب کردیم."
-سید مجتبی پس از ذوب آهن روانه صباباتری شد اما در این تیم کمتر به میدان رفت. او دراین باره می گوید:اگر به فهرست خط دفاعی تیم صباباتری در آن سالها نگاه کنید با اسامی مدافعان خوبی در فوتبال ما مواجه می شوید. یحیی گل محمدی، سهراب بختیاری زاده ، مرتضی کاشی و... در خط دفاع تیم صباباتری حضور داشتند. هر کدامشان مدعی بازی در تیم بودند. بخصوص یحیی و سهراب که آن روزها جزو برترین ها بودند. من در ان برهه جزو بازیکنان پا به سن گذاشته و باتجربه تیم به شمار می آمدم و کادرفنی صبا ترجیح می داد در ترافیک خط دفاع از سهراب و یحیی استفاده کند. این طور شد که کمتر به میدان رفتم و بیشتر نیمکت نشین بودم.
-وی درباره دلایل خداحافظی خود از عالم بازیگری نیز به کیهان ورزشی گفت:دوست نداشتم پس از پایان قراردادم با صبای قم به لیگ دسته اول بروم و فوتبالم را در دسته پایین تر دنبال کنم.به هر حال پس از پایان قراردادم با صباباتری تصمیم به خداحافظی از بازیگری گرفتم.
دوران خوبی با یحیی داشتیم
-حسینی در خصوص نحوه ورودش به عالم مربیگری در فوتبال می گوید:سال 1388 بود که یحیی گل محمدی سرمربی تیم تربیت یزد شد و از من خواست که دستیارش در تربیت شوم.فوتبال را کنار گذاشته بودم و با یحیی در کلاس "B”مربیگری شرکت می کردیم.یحیی به من زنگ زد و من روانه یزد شدم و برای اولین بار مربیگری را تجربه کردم و دستیار گل محمدی شدم.
-وی ادامه داد: اتفاقا با گل محمدی توانستیم تیم خوبی را در یزد درست کنیم و جوانان مستعدی را به فوتبال یزد معرفی کردیم.متاسفانه باوجود آن که باشگاه تربیت یزد درگیر مسائل مالی بود اما تیم تربیت در لیگ دسته اول موفق شد نتایج خوبی کسب کند و تا روز پایانی بازیها مدعی صعود به لیگ برتر بود.حقیقتا من و یحیی در اولین سال همکاری مان نتایج قابل توجهی کسب کردیم و یکی از سالهای خوب مان در مربیگری به شمار می اید.
-سید مجتبی اضافه کرد: من با یحیی به هر تیمی که رفتیم نتایج خوبی کسب کردیم. ما در تیم صبای قم تاثیرگذاری لازم را داشتیم و تیم خوبی درست کردیم.ما در پرسپولیس موفق شدیم این تیم را پس از سالها متحول کنیم و در کادرفنی نفت تهران نیز روزهای درخشانی داشتیم.ما در نفت توانستیم بازیکنان جوان خوبی را گردهم بیاوریم و نتایج خوبی را با بازیکنان جوان کسب کنیم.حتی با بازیکنان جوان نفت تهران موفق شدیم که سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را دریافت نماییم.در تیم ذوب آهن اصفهان نیز دوران بسیار خوبی داشتیم و دوسال پیاپی با این تیم اصفهانی قهرمان جام حذفی کشور شدیم و در لیگ برتر نیز جزو تیم های موثر بودیم.من و یحیی تیم جوان و باآتیه ای در ذوب آهن ساختیم که همواره یکی از تیم های بالانشین لیگ بود.
نمی خواستم ذوب آهن از هم بپاشد
-یحیی گل محمدی فصل گذشته از کادرفنی تیم ذوب آهن اصفهان جدا شد و حسینی پس از سالها همکاری با یحیی در این تیم ماند و سکان هدایت ذوب آهن را برعهده گرفت.سید مجتبی در این خصوص به کیهان ورزشی گفت:یحیی از ذوب آهن جدا شد و من هم برای این که مایل نبودم تیم جوان ذوب آهن از هم بپاشد ترجیح دادم در تیم بمانم و سرمربی ذوب آهن شوم.البته با وجود مشکلات توانستیم در لیگ برتر چهارم شویم و روزهای سختی را سپری کردیم. مشکلات مالی در ذوب آهن روی کارمان تاثیر می گذاشت اما تیم خوبی داشتیم و توانستیم چهارم لیگ شویم.
-پرسش بعدی ما از حسینی این بود که چطور شد او با وجود آن که فصل گذشته برای اولین بار سرمربیگری را تجربه کرد امسال ترجیح داد دوباره در لیگ برتر دستیار شود و عقب گرد داشته باشد. او دراین باره گفت:متاسفانه فعالیت یک مربی در فوتبال ما براساس روابط نزدیک تعیین می شود. همه چیز براساس روابط و رفاقت ها شکل عملی به خود می گیرد.وقتی روابط حرف اول را می زند شایسته سالاری در چنین فضایی جایگاهی ندارد.متاسفانه در مربیگری فوتبال ما به تنها عاملی که توجه نمی شود همین شایسته سالاری است.شایسته سالاری در مربیگری قربانی روابط پشت پرده شده است و چنین رویه ای به مربیگری فوتبال ما صدمه زده است.
عادت دارم کارهای دشوار انجام دهم
-او پیش از آن که دستیار یحیی گل محمدی در تیم تراکتورسازی تبریز شود در نقل و انتقالات تابستانی امسال ابتدا به پیکان رفت اما خیلی زود از کادرفنی پیکان جدا شد:"متاسفانه در پیوستن به کادرفنی ذوب آهن عجله و اشتباه کردم.البته حضورم در پیکان یک روز بیشتر طول نکشید و فردایش از تیم جدا شدم. اشتباه کردم و نباید وارد چنین مسیری می شدم.خیلی سریع از پیکان و آقای مجید جلالی عذرخواهی کردم و جدا شدم. در همین حین بود که یحیی زنگ زد و پیشنهاد همکاری در تراکتورسازی را داد و من روانه تبریز شدم و با تراکتورسازی قرارداد بستم. من عادت دارم که در کارهای دشوار مشارکت کنم. از انجام کارهای سخت واهمه ای ندارم.متاسفانه تراکتورسازی در فصل پیش رو شرایط دشواری دارد و امیدواریم به لطف خداوند در این تیم مردمی نتیجه بگیریم.
-حسینی اضافه کرد:تیم کنونی تراکتورسازی به علت محرومیت در نقل و انتقالات تابستانی جوان شده است.متاسفانه تراکتور در فصول گذشته مرتکب اشتباه شده و اصلا روی بحث جوانگرایی کار نکرده است.تراکتورسازی در گذشته عادت داشته که چند بازیکن سرباز معروف و ملی پوش را جذب کند و تیمش را این طوری ببندد.اتفاقات خوبی در گذشته برای تراکتور رخ نداده و اینها فصل پیش رو را برای تراکتورسازی دشوار ساخته است.
-از بحث تراکتورسازی خارج شدیم و او درباره عدم دعوت شدنش به تیم ملی گفت: دورانی که مدافع آخر تیم های بانک ملی و ذوب آهن اصفهان بودم تیم ملی در خط دفاع دارای مهره های خوبی بود و اصلا نوبت به سایر مدافعان نمی رسید که برای یکبار به تیم ملی دعوت شوند.البته زمانی که در رده امید بودم فرصت دعوت شدن به تیم ملی پیدا کردم. قرار بود پس از صعود تیم امید از مرحله گروهی و انتخابی دعوت شوم که متاسفانه تیم امید حذف شد و من هم دعوت نشدم.
الکساندر نوری ابقا شد من کنار رفتم!
-حسینی درباره آینده مربیگری در فوتبال ایران گفت:تا زمانی که شایسته سالاری موردتوجه قرار نگیرد آینده مربیان جوان در فوتبال ما روشن نیست. چرخه مربیگری فوتبال ما ایراد دارد و مربیان جوان و شایسته پشت خط روابط متوقف می شوند.اگر چرخه مربیگری سالم بود الان در لیگ برتر سرمربی بودم. من و آقای الکساندر نوری همزمان سرمربی شدیم. ایشان با وردربرمن در بوندسلیگا هشتم شد و من هم با ذوب آهن در لیگ برتر چهارم شدم. نوری شغلش را از دست نداد اما قرارداد من تمدید نشد. اگر چرخه مربیگری فوتبال ما سالم بود من سرکارم بودم.متاسفانه ما در مربیگری استعدادهای زیادی داریم ولی به این استعداد مجوز کار نمی دهند.خیلی از بچه ها عاشق کار هستند و هر روز علم اندوزی می کنند ولی اجازه ورود ندارند.
-سید مجتبی ادامه داد:متاسفانه بخشی از اشکالات چرخه مربیگری به مدیریت فوتبال ما برمی گردد.سیستم مدیریت فوتبال ما طوری پیش می رود که به شایسته سالاری توجهی نمی کند و نمی خواهد معایب چرخه مربیگری را رفع کند.
-بحث بعدی ما درباره نحوه آشنایی حسینی با گل محمدی بود:"اولین بار با یحیی در باشگاههای تهران آشنا شدم. من بازیکن بانک ملی بودم و او در تیم بانک تجارت بازی می کرد.از آن روز باهم رفیق شدیم.من و یحیی در کار مربیگری باهم هماهنگ و همفکر هستیم. خیلی زود فکر همدیگر را می خوانیم و سلایق یکدیگر را می شناسیم.وقتی دو نفر دیدگاههای مشترکی داشته باشند می توانند با هم کار کنند."
-حسینی با انتقاد از نابودی باشگاه سازنده بانک ملی تهران گفت:یکی از معضلات فوتبال ما تعطیلی باشگاه بانک ملی بود. بانک ملی و راه آهن در گذشته بازیکن سازی می کردند و کار اصلی شان سازندگی در رده های پایه بود.بانک ملی و راه آهن دو پایگاه برای بچه های جنوب شهر بودند که امکانات سازندگی را مهیا می کردند.خیلی از بازیکنان در این دو تیم شناخته شدند .بانک ملی خیلی راحت تعطیل شد و آخر سر متوجه نشدیم که چه فردی دستور به تعطیلی اش داد.
-وی در پایان گفت: از کیهان ورزشی نشریه قدیمی بابت این گفت و گو تشکر می کنم.حرف آخرم این است که بنده مایلم خادم جوانان علاقه مند به فوتبال باشم و تجربیاتم را به نسل تازه انتقال دهم. امیدوارم فرصت کارکردن به مربیان جوان داده شود تا آنها خدمت کنند.
* کیوان طباطبایی