درسي كه از خبرنگاران ژاپني گرفتيم
از نيوكمپ تا ورزشگاه آزادي
٥ ، ٦ ساعت زودتر از سوت شروع بازي براي پوشش خبري عازم استاديوم آزادي شديم البته اين موضوع هم خود از عجايب است كه چرا چنين ساز و كار غلطي در ورزش ما حكمفرماست كه خبرنگار با آيدي معتبر يا تماشاگر بليت به دست مجاب مي شوند براي حضور در ورزشگاه ساعت ها منتظر بمانند و در سرما و گرما چنين مشقتي را متحمل شوند؟!نمونه هاي بسياري را جهت الگوسازي براي برگزاري منظم مسابقات سراغ داريم كه دراينجا به ذكر يك نمونه از آن بسنده مي كنيم:
سال ها پيش ودر زمان برگزاري مسابقات المپيك بارسلون ، سيف الله ترابي و بهمن اسدي دو تن از خبرنگاران پيشكسوت كيهان ورزشي كه به عنوان نماينده اين مجله عازم اسپانيا شده بودند متوجه مي شوند كه در زمان برگزاري اين مسابقات ديدار سنتي ال كلاسيكو بين تيم هاي بارسلونا و رئال مادريد نيز تا دقايقي ديگر برگزار مي شود . از همين رو خيلي سريع خودشان را به استاديوم نيوكمپ مي رسانند تا بتوانند گزارشي اختصاصي را براي مجله ارسال كنند. نا گفته نماند كه هيچ گونه مدركي هم براي ارائه به مسئولان برگزاري بازيها نداشتند ولي با نشان دادن كارت خبرنگاري موسسه كيهان و كلمه press كه روي آن درج شده بود موفق مي شوند تا ٥ دقيقه قبل از بازي به استاديوم نيوكمپ و بخش خبرنگاران وارد شوند و ( به گواه خود اين همكاران) با عزت و احترام ،ال كلاسيكوي جذاب را تماشا و اخبار آن را به تهران مخابره كنند و...
شرايطي كه متاسفانه براي هيچ مسابقه اي در ايران اعم از فينال ليگ قهرمانان آسيا هم شاهد آن نبوده و نيستيم.
براي ورود به استاديوم دچار مشكلات فراواني بوديم چرا كه ماموران راهنمايي و رانندگي تقريبا تمام مسيرهاي منتهي به ورزشگاه را با گذاشتن جرثقيل مسدود كرده بودند و اين امر اعتراض تماشاگران را به همراه داشت.
طرح هاي موزاييكي هواداران
بالاخره وارد جايگاه خبرنگاران شديم.تقريبا اكثر رسانه ها نمايندگانشان را براي پوشش خبري اين ديدار مهم اعزام كرده بودند. همه خودشان را براي سوت شروع اين مسابقه حساس آماده مي كردند. جو زيبايي بر ورزشگاه حكمفرما بود. تماشاگران هم با دادن شعار و تشويق بازيكنان و نمايش طرح هاي موزاييكي جلوه خاصي به ورزشگاه ١٠٠ هزار نفري آزادي داده بود. عقربه هاي ساعت استاديوم نزديك ٣ بعد از ظهر را نشان مي داد كه علي پروين و محمود خوردبين وارد جايگاه ميهمانان ويژه شدند و با سوت كركننده هواداران مورد استقبال قرار گرفتند.منظم بودن و مقرراتي اين دو پيشكسوت باشگاه پرسپوليس مي تواند درسي باشد براي ورزشكاران جوان كه اين نكات اخلاقي را از آن ها بياموزند.
اجراي ١٠٠ هزار نفري
محسن ابراهيم زاده خواننده جوان و خوش صداي موسيقي پاپ كشورمان كه پس از كش و قوس هاي فراوان از ميان نامهايي چون گروه موسيقي چارتار ، بهنام باني ، محمد عليزاده، سالار عقيلي و ... براي مراسم قبل از فينال انتخاب شده بود ، روي استيج آمد و با اجراي دو قطعه و با همصدايي تماشاگران شب خوبي را براي آن ها رقم زد . هرچند كه اجراي اين كنسرت صدابرداري خوبي نداشت و صداي خواننده براي لحظاتي به صورت فالش شنيده مي شد!
ساده مثل ژاپني ها
نيم ساعت بيشتر به شروع مسابقه نمانده بود كه سر و كله خبر نگاران ژاپني پيدا شد.آن ها با انرژي خاصي وارد جايگاه ويژه خبرنگاران شدند.البته چند خبرنگار اروپايي هم حضور داشتند تا مسابقه فينال جام باشگاه هاي آسيا را براي رسانه هايشان مخابره كنند. خبرنگاران ژاپني با وسايل شان كه تعجب نگارنده را به همراه داشت مشغول آماده سازي مي شدند.شايد براي شما مخاطبين عزيز كيهان ورزشي اين شبهه به وجود بيايد كه وسايل پيشرفته شان باعث متعجب شدن ما شده بود اما...
قطعا بر هيچ كس پوشيده نيست كه كشور ژاپن اگر پيشرفته ترين كشور دنيا نباشد، به طور يقين جزء سه كشور صاحب فن آوري و تكنولوژي هاي نوين در جهان به شمار مي رود و قاعدتا تصور همه ما اين است كه مردم ژاپن به خصوص رسانه هايشان بايد از مدرن ترين ابزار جهت انجام كار بهره ببرند ولي در خصوص خبرنگاران ژاپني اصلا اينچنين نبود . آن ها با كمترين آلايش و با استفاده از وسايل بسيار معمولي و به قول معروف مدل پايين ( اعم از نوت بوك ، تبلت ، موبايل و ... )مشغول انجام وظايفشان بودند.وقتي به دليل كنجكاوي دليل اين امر را جويا شديم همگي بر اين موضوع تكيه داشتند كه در فرهنگ ما چنين است كه تا زماني كه يك وسيله قابل استفاده است ، نبايد آن را بيهوده كنار گذاشت و ...
"سقلمه " خبرنگار ژاپني
مسابقه به لحظات پاياني نزديك مي شد و تقريبا همه خبرنگاران ايراني بدجوري توي "لك "بودند.انگار هم ما در اين فكر بوديم كه كاخ آرزوهاي فوتبالمان تا چند دقيقه ديگر فرو مي ريزد . در همين اثنا، خبرنگار ژاپني " سقلمه اي "به من زد و گفت : چرا تو فكرين؟! فوتبال براي شاديه، غم و غصه با فوتبال در تضاده. اين همه زيبايي رو ببين. تماشاگران خوب و سرزنده ، جشنواره رنگ ها و ...
حرف هاي جالبي مي زد . وقتي به آن فكر مي كنيم ، متوجه مي شويم با يك تغيير نگرش چه قدر مي توان از فوتبال لذت برد.
وقتي خبرنگاران ژاپني براي پرسپوليس كف زدند!
داور سوت پايان بازي را به نشانه قهرماني تيم ژاپني به صدا درآورد. بازيكنان پرسپوليس يكي، يكي روي زمين مي افتادند و اشك از گونه هايشان سرازير مي شد . تمام هواداران با ديدن اين صحنه از جايشان بلند شدند و ايستاده و با صلابتي مثال زدني شروع به تشويق تيم محبوبشان كردند. يكي از خبر نگاران باشگاه كاشيما كه با ديدن اين صحنه تعجب كرده بود پرسيد : شما كه فينال را واگذار كرديد پس چرا تماشاگرانتان اين طور تشويق مي كنند؟! وقتي شرايط تيم پرسپوليس، محروميت ، مصدوميت ها، مشكلات مالي و ...را برايش توضيح دادم با چشماني بهت زده از جايش بلند شد و خطاب به همكارانش گفت : بلند شويد و براي اين تيم قابل احترام و دوست داشتني كف بزنيدو...
انگار او راست مي گفت : فوتبال براي شادي است.
*كامران خطيبي