ورزش در وضعیت خطرناک

کیهان ورزشی-
وضعیت اخلاقی و رفتاری و حال و هوای حاکم بر ورزش و اماکن ورزشی ما به هیچ وجه رضایت بخش و در شان ورزش و ورزشکاران و ورزشدوستان نیست. این وضعیت، فوتبال و والیبال و... هم نمیشناسد وتقریبا کلیت ورزش ما گرفتار آن شده، تا آنجا که صدای اهالی اصیل آن به اعتراض بلند شده و بسیاری از دلسوزان - و حتی برخی از کسانی که به اشکال گوناگون دستی بر آتش دارند - از مسئولان و مدیران میخواهند در این باره واداده و منفعل رفتار نکنند و به مقابله با این معضل که موجودیت ورزش را تهدید میکند و در صورت تداوم در آینده مشکلات بیشتری ایجاد خواهد کرد، برخیزند.
برای اینکه بدانیم این وضعیت از کی و چگونه بر ورزش و ورزشگاههای ما حاکم شده و ریشهها و خاستگاه آن کجاست و عوامل اصلی کدامند، باید به تحقیقی علمی و همه جانبه و به معنای واقعی جامعه شناسانه و تحلیلی عمیق و موشکافانه دست زد تا معلوم شود اولا این وضعیت یکشبه و ناگهانی به وجود نیامده و سال هاست که به صورت یک جریان خزنده ومستمر به دنبال خراب کردن وضعیت اخلاقی و فرهنگی ورزش است و ثانیا در ایجاد چنین وضعیتی پای خیلیها وسط است که بعضا حالا معترض هستند و نقش ناصح و معلم اخلاق را بازی میکنند!
با انجام چنین تحقیق و تحلیلی معلوم میشود که طی حداقل ۲۵ سال اخیر جریان حاکم بر رسانهها (از نشریات مکتوب گرفته تا تلویزیون و ...) چه بوده و اینها عمدتا چه خط و هدفی را دنبال میکردند. خط جنجال و تفرقه و نفرت پراکنی وحرمت شکنی و تیراژآوری و جذب مخاطب با دست زدن به هر ترفند وابزار و ... یا ترویج فرهنگ پهلوانی و کمک کردن به حاکم شدن فضای اخلاقی وتربیتی و ...؟ در چنین تحقیقی معلوم میشود رسانه قدرتمند و تاثیرگذاری مثل تلویزیون در این مقطع زمانی چه دماری از روزگار فرهنگ واخلاق و کسوت و ارزشهای فرهنگی در ورزش در آورده است؟!
در این صورت بهتر متوجه خواهیم شد که مسئولان مثلا ورزشی و فرهنگی ما به کدام یک از رسانهها و صاحبان قلم و میکروفون بها و پرو بال میدهند و از آنها به عنوان مشیر ومشاور رسانهای استفاده میکنند و کدام دسته را کنار میزنند. همچنین مشخص میشود در ایجاد چنین وضعیت اسفبار و نگران کنندهای، کسانی که حداقل طی ۲۵، ۲۰ سال اخیر در این ورزش ردای مسئولیت پوشیدهاند، چقدر به مسئولیتهای فرهنگی و اخلاقی خود عمل کرده و چقدر به دنبال مشغولیتهای شخصی و باندی بودهاند و" نتیجه گرایی" و مدال آوری و کمیت محوری را سرلوحه کار خود قرار داده و برای رسیدن به نتیجه و مدال و... چشم بر هنجارشکنیها و بد اخلاقیها وانحرافات رفتاری فاحش در ورزش بستهاند و مروج فرهنگ " بازیکن سالاری" و " دلال محوری" شدهاند وعملا نقش ماله کش یا بوقچی را برای بعضی از بازیکنان یا حتی تیمهای باشگاهی بازی کردهاند.
با چنین تحقیق وتحلیلی - که البته بعید است انجام گیرد - روشن میشود بعضی از کسانی که این روزها به وضعیت موجود اعتراض دارند یا بعضی از مسئولانی که از آنها انتظار میرود با چنین اوضاعی مقابله کنند، خودشان در حاکم شدن این شرایط ناخوشایند، چقدر موثر بوده و نقش آفرینی کردهاند. اینان به عنوان مسئول هرگز نقش بایسته و قاطعانه و قانونی خود را در قبال ناهنجاریها و حرمت شکنیها و حرمت شکنان و دلالی افسار گسیخته و اخلالگر بازی نکرده و مقابل خطاکاران و حرمت شکنان و منحرفان و بداخلاقها و... جز برخوردهای ظاهری و آبکی و حتی فریبکارانه، عملا طریقه مماشات و آسانگیری و حتی تشویق! در پیش گرفتهاند. مثال در این باره فراوان است که قبلا به خیلی از آنها صریحا پرداختهایم و در آینده اگر لازم شد باز بدون تعارف خواهیم پرداخت. در این نوشته میخواهیم از سر انجام وظیفه و به سهم خود تاکید کنیم که باید به این وضعیت اخلاقی و رفتارهای توهین آمیز و شعارها وگفتارهای رکیک و زشت رایج شده در ورزشگاهها و اماکن ورزشی پایان داد تا فضا و حال وهوای حاکم هرچه بیشتر به پاکی وسلامتی و صحت نزدیک شود.
البته پیداست که در محیطها و ورزشگاهها و سالنهای ورزشی، آنجا که رقابت به اوج میرسد، فضا ملتهب میشود و هیجان و شور وتعصب وجود بسیاری از حاضران - از ورزشکار گرفته تا تماشاگر و... - را به تسخیر خود درمی آورد. وقوع بعضی از صحنههای ناخوشایند و رقم خوردن حرکات عصبی وخارج از نزاکت و غیر اخلاقی و سر دادن شعارهای توهین آمیز تا حد زیادی اجتناب ناپذیر است. این گونه رفتارها و شعارها در همه جای دنیا و در بالاترین سطوح رقابتها و حرفهایترین و استانداردترین لیگها و... گهگاه دیده و شنیده میشود، اما حرف این است که چنین وضعیتی نباید به صورت یک رویه و عادت درآید. این وضعیت خطرناک است و امروز ورزش ما در خیلی جاها و ورزشگاهها و مسابقات به شدت درگیر آن شده است. هرهفته میشنویم که در ورزشگاه علیه فلان ورزشکار - و حتی خانواده و نوامیس او - و بهمان تیم بدترین اهانتها و زشتترین فحاشیها شده است. تاکید میکنیم حاکم شدن و به صورت عادت درآمدن چنین وضعیتی خطرناک است و مسئولان امر به کمک افراد و ارگانهایی که میتوانند در این باره کاری انجام دهند، باید جانانه و متعهدانه به وظیفه خود عمل کنند.
به دنبال ناکامی تیم نوجوانان در رقابتهای آسیایی، آقای وزیر ورزش مسئولان فوتبال را فراخواند و از آنان توضیح خواست. امیدواریم توضیحات آقایان، علمی و قانع کننده بوده و مهمل و برای ماله کشی نبوده باشد. نظارت کردن، توضیح خواستن و پاسخگو بودن باید در ورزش ما بیشتر مورد توجه قرار گیرد، آن هم نه فقط جایی که " نتیجه" و برد و باخت مطرح است بلکه در مورد همه موضوعات، خاصه آنجا که وضعیت اخلاقی و فرهنگی در ورزش به خطر افتاده ومحیط ورزشگاهها به خاطر رفتارهای هنجارشکنانه، غیر قابل تحمل و تهوع آور شده است. ثابت شده که حتی بسیاری از ناکامیها در ورزش ریشه در فرهنگ واخلاق حاکم بر آن دارد...
سید محمد سعید مدنی





