PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - August 15 2024
کد خبر: ۸۷۲۲۷
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۷
گرفتاری های ورزش

مشعل المپیک پاریس فردا شب خاموش می شود و این رویداد به تاریخ می پیوندد. مثل همیشه و المپیک های گذشته درباره المپیک و داستان تکرای و پیام مکرر آن در مورد ورزش ایران به وقت خود و به زودی سخن خواهیم گفت که به راستی” یکی داستانست پر از آب چشم” ، داستانی که کمتر کسی است از اهل ورزش که آن را نخوانده یا نشنیده باشد. دوره های طولانی است که این داستان برای ورزش ما درعرصه المپیک با اندکی فراز و نشیب تکرار می شود و پیام آن به گوش می رسد. کدام پیام؟ این که ما در ورزش دنیا محلی از اِعراب نداریم و در هر دوره به ضرب سیلی کشتی ، آبروداری می کنیم و البته خیلی وقت ها با عوامفریبی و جمع شدن دور مدال آور وافتخار آفرین گوش شکسته و زجرکشیده و گرفتن عکس های شش در چهار و قیافه ای خندان که " رستم یلی بود در سیستان”! همان پیام که باید هرچه زودتر شروع شود ، صورت نمی گیرد ، سهل است ، دقیقا برعکس آن انجام می شود. این پیام که ما در ورزش فرم را چسبیده و محتوا را رها کرده و به صورت و ظاهر ورزش بسنده کرده و به سیرت و باطن آن اهمیت بایسته نمی دهیم .

در ورزش، ظاهرگرایی و ادا درآوردن بیداد می کند و با راه انداختن هیاهو و تبلیغات کاذب اجازه نمی دهد کاری که باید در ورزش و برای ورزش ایران- که بی گمان و به گواه اهل فن ، چه خودی و چه بیگانه، مستعد پیشرفت و آماده حضور در لیست بزرگان و کشورهای صاحب ورزش دنیاست- صورت بگیرد، چهره بندد. چرا؟ فقط به یک دلیل ، چون سروسامان یافتن و روبراه شدن ورزش با منافع پست و حقیر آنها در تعارض است! باور کنید این است و جز این نیست و آنها که خاک خورده این ورزش هستند ، می دانند چه میگوییم و از چه می نالیم. واقعیت امر و خیلی سرراست و غیر قابل کتمان ، این است که شاید حدود دو دهه است که به دلایلی که پرداختن به آنها خارج از حوصله این مقاله و نوشته است (عمدتا به دلیل جدی نگرفتن موضوع ورزش از سوی متولیان رسمی و قانونی ورزش) جریانات و باندها و افرادی که اکثرا هم غیر ورزشی هستند و سنخیتی با فرهنگ و جامعه آن ندارند ، از طرق مختلف و عمدتا از طریق رانت ها و سفارش ها و ... در ورزش و مراکز حساس آن رخنه کرده و در نهایت ، کنگر خورده و لنگر انداخته و به جای کار و خدمت به ورزش ، آن را به وسیله و فرصت خوبی برای کسب درآمد و آلاف و الوف و تامین منافع نامشروع خود - که حتما با منافع ملی و مصالح ورزش هم مغایرت دارد - تبدیل کرده اند. اینان حالا دیگر خود را صاحب ورزش و پدرخوانده آن می دانند که هرگونه تغییر و یا گامی در جهت برهم زدن وضع موجود حتما باید با تایید و موافقت آنها صورت پذیرد! خلاصه کلام اینکه ورزش در مسیری قرار گرفته - یا قرارش داده اند - که حالا برای اینکه چیزی به نام " ورزش " داشته باشیم، حتما باید حرکت در ادامه این مسیر متوقف و به سمت و جهت بایسته برگردانده شود. همه می دانیم و هر روز میخوانیم و میشنویم درباره اتفاقاتی ناگوار( به ویژه از حیث اخلاقی ومالی و فساد و سوء استفاده ها و ...) که در گوشه و کنار و متن و حاشیه ورزش رخ می دهد ، اتفاقاتی که یکی دوتا و اصلا قابل شمارش نیست وعمدتا هم ریشه در مدیریت های نااهل ( والبته بعضا ظاهرالصلاح!) دارد و به صراحت از گرفتاری های عدیده و پیچیده و تاسفبار ورزش می گوید و به مسئولان و متولیان امر نهیب می زند که باید کاری کرد ، کاری بسیار مهمتر و بالاتر از روزمرگیها و برگزاری مسابقات و اعزام تیم به خارج و پاداش تعیین کردن و نوار قطع کردن و در باد یکی دومدال - که با زحمت وانگیزه و لیاقت ورزشکاران به دست میآید خوابیدن ... مهمترین و حیاتی ترین کار برای ورزش ، " نجات ورزش” است از دست جریانات و عناصری که بالاتر اشاره شد . هر از گاهی البته بحث مبارزه با فساد و تاراندن جریانات منفعت جو در ورزش و رشته هایی مثل فوتبال گرم و بلکه داغ هم می شود، چنانکه اخیرا سروصدایی در این باره به وجود و پای بعضی از مدیران باشگاه ها و معاونین فدراسیون فوتبال به میان آمد اما تا آنجا که دیده شده پس از مدتی تب ماجرا فروکش کرده (چنانکه در مورد اخیر دارد فروکش می کند) و با شروع مسابقات و لیگ وجدول و برد و باخت تیم ها و... حواس و هوش بزرگ و کوچک به سوی آن متمرکز شده و گرفتار کنندگان ورزش فارغ البال به کار خود ادامه داده اند. ما در شماره های اخیر و مقطع کنونی بار دیگر سراغ این موضوع ، یعنی گرفتاری ورزش ( که تاکید می کنیم معضل اساسی ورزش است و تا حل نشود ، هیچ تغییر واتفاق مثبتی رخ نمی دهد) رفته ایم ، چون حصر کنونی را فرصت خوب و مغتنمی برای طرح این مسائل می دانیم. از یک سو ، فردا شب پرونده المپیک به میزبانی فرانسه بسته می شود و از دیگر سو، در آستانه شروع فعالیت دولت جدید در کشورمان هستیم. این هر دو برای ورزش ما می تواند به مثابه یک” شروع دوباره” باشد و راه انداختن طرح نو و اجرای برنامه ای اساسی و اصولی که هدف اولش باید بیش از هر چیز” نجات ورزش” باشد ، ورزشی که فراتر از ظواهر و صورت و ادا و مناسبات واتفاقاتی که در بطن آن رخ می دهد ، به تنها چیزی که شباهت ندارد ، ورزش است! و از چیزی که خیلی دور و بلکه پرت است ، مرام و ارزش های پهلوانی واخلاقی است که حتی حرفه ای ترین ورزشکاران و سیستم های روز ورزش دنیا تلاش مستمری دارند حتی المقدور خود را به آن نزدیک کنند.

سخن آخر اینکه نشانه ای در دست نداریم که دولت جدید برنامه مفصل و جدی و جداگانه ای درباره ورزش در نظر داشته و تدارک دیده باشد . از گوشه وکنار هم با توجه به خبرهایی که در این باره میشنویم ، اینطور می فهمیم که اغلب کسانی که درباره آینده مدیریت ورزش رای و نظر می دهند ، به هیچ وجه در قواره این صحبت ها نیستند و بعضا مردود شدگانی اند که شاید بتوان گفت بدترین مقاطع ورزش ایران ( از حیث مطالبی که بالاتر به آنها اشاره کردیم) در دوران این عناصر غیر ورزشی تحمیل شده ، چهره بسته است! با این حال باز هم امیدواریم. امیدواریم که ورزش ایران این بار از فرصت” شروع دوباره” بهترین بهره را ببرد و این داستان تکراری - از جمله داستان المپیک - برای ورزش مستعد و ورزشکاران برومند ایرانی هرچه زودتر به پایان برسد. ان شاءا...

* سید محمد سعید مدنی

نام:
ایمیل:
* نظر: