انگار «چهارشنبه » ها روز رفتن است !
صدای گزارشگر رادیو - تلویزیون:
امجدیه برای روزی چنین بزرگ ، خالی است . پیغام مسئولان فدراسیون خیلی زودتر از شروع مسابقه آن ها را که از در و دیوار بالا می رفتند تا بلیتی تهیه کنند و راهی به درون امجدیه بیابند و مکانی خالی برگزینند ، به سوی خانه و پای تلویزیون ها کشانید و خیلی ها که بازار سیاه ساخته بودند، بلیت ها روی دستشان باد کرد .از دو هفته پیش فوتبالدوستان پایتخت در تب و تاب این بازی می سوختند و در انتظار یک روز آفتابی که خورشید از لطف در آید به سر می بردند .
ورزشگاه مملو از جمعیت است و بالاخره مسابقه پرسپولیس و استقلال بعد از سه بار به تعویق افتادن قرار است برگزار شود و...
اما این دیدار برای جعفر کاشانی مدافع میانی تیم ملی و پرسپولیس وداع با فوتبال است .او که مدتهاست در این اندیشه به سر می برد ،به دنبال نیازی که پرسپولیس به او داشت ، علیرغم خواسته خودش این تیم را همراهی کرد . کاشانی که در حال حاضر 31 سال سن دارد آنچه که در بازی های این فصل از خود نشان داد چیزی کمتر از جوانان نبود . اگر خود او بخواهد ساقهایش تا چند سال دیگر به خوبی پایداری خواهند کرد چرا که از تجربه نیز به حد وفور بهره مند است .غیبت کاشانی اگر در تیم ملی زیاد محسوس نباشد ولی پرسپولیس به این زودی ها نمی تواند جای او را پر کند .گرچه مسیح نیا و الله وردی دو جوان شایسته در قلب دفاعی پرسپولیس مطمئن و استوار نشان می دهند ولی رهبری کاشانی برای سد محکم سرخپوشان چیز دیگری است.
حالا درپایان بازی، بازیکنان استقلال و هم تیمی هایش او را بر دوش گرفته و می چرخانند . جای همه شما فوتبالدوستان خالیست . به نظر من این تقدیرها برای خداحافظی مدافع تیم ملی و پرسپولیس کافی نیست و فدراسیون فوتبال باید به شکلی شکوهمند و طی مراسمی که شایسته زحمات و جوابگوی افتخارات این بازیکن باشد از او تجلیل کند و ...
تماشاگران فریاد می زنند : جعفرِرررررررررررررکاشانی (هو هو ) جعفرِرررررررررررررکاشانی (هو هو )
و...
سکانس دوم: (چهارشنبه 10 مهر 1398)
چند وقتی است قلبش درد می کند . پزشک معالج دیروز به او گفته که باید آزمایش هسته‌ای روی قلبش انجام دهد تا جواب این آزمایش امروز به دکتر معالج برسد و در خصوص این ناراحتی او تصمیمات لازم را بگیرد.
جعفر خان اشرف کاشانی شب گذشته آزمایش هسته‌ای را روی قلب خود انجام داد و صبح امروز قرار بود راننده او به دنبالش برود تا بتواند با پزشک معالجش دیدار کند. راننده، طبق وعده و پس از اینکه به منزل «جعفر خان» می‌رسد، زنگ خانه را به صدا درآورده و درب باز می شود، اما پس از گذشت دقایقی که راننده انتظار ایشان را می کشد و می بیندکسی از منزل بیرون نمی‌آید، به داخل خانه می‌رود و می‌بیند جعفر کاشانی روی پله‌ها افتاده است.او را خیلی سریع به بیمارستان رسالت منتقل می‌کنند، اما پزشکان معالج علت فوت او را آمبولی اعلام کردند ؛ گویا یک لخته خون در قلب آن مرحوم باعث ایست قلبی شده است و...
پی نوشت : می‌گویند قهرمانان ورزشی دو بار می‌میرند، یک بار وقتی از دنیای قهرمانی و ورزش حرفه‌ای خداحافظی می‌کنند و بار دیگر وقتی فرشته مرگ بی‌خبر از راه می‌رسد و پرونده زندگی را برای همیشه می‌بندد. اما انگار چهارشنبه برای جعفر خان روز رفتن است .
* کامران خطیبی
سلام سيد بزرگوارپور محمدي هستم
نويسنده ي اين مطلب چند سالشه ؟!
فكركنم هم سن ما پيرمردهاست ولي چطور من تا حالا اسمشو نشنيده بودهام خوبنوشتن ممنون
ياد قديمي هاي كيهان بخير
سعيد خان حرفاتو تو راديو ميشنوم
خدابهت قوت بده
خداجفر رو هم بيامرزه
تو امجديه ي ديدمت نتونستم بيام جلو شلوغ بود
ميشه بيام كيهان ورزشي و دوباره ببينمت
ما حم مثل جونا شديم اما مجلتون بهتره
جان عزيزات تطيلش نكن
