تلویزیون یار دوازدهم تیم ملی یا همدست جریان ضد ورزش ؟!

تا زمانی که مسئولان ارشد و مدیران دولتی ، ورزش را جدی نگیرند، به طور طبیعی اراده ای هم برای سروسامان بخشیدن به این مقوله به میدان نمی آید و مادام که چنین است دنیا به کام فرصت طلب های مخرب و منفعت جویان سیری ناپذیر است. بارها ما (و مثل ما وپیش از ما) در باب اهمیت ورزش و کارکردهای متنوع و نقش مثبت آن در برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی نوشته ایم و سخن گفته ایم، اما هر چقدر زمان گذشته وضع و حال ورزش نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است.

وضعیت ورزش ما و خاصه رشته های جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال که در آن پول بی حساب و کتاب درجریان است والبته بیشتر آن از جیب مردم و کیسه بیت المال ، به هیچ وجه بسامان و روبراه نیست و وضعیت اداره و کیفیت فنی و بالاخره شرایط و اوضاع فرهنگی در آن هرگز در شان این ملک و ملت نیست. این واقعیتی است تلخ که هرچقدر می گذرد تلخ تر هم می شود.

**حالا نوبت مسئولان است

دراین باره خیلی از دلسوزان و گویندگان و نویسندگان و اهالی فن و کارشناسان که سالم و بی غرض اندیشیده و اظهار نظر کرده و بیش از آنکه به فکر منافع و جایگاه خود باشند دلسوز ورزش و جوانان و منافع ملی بوده اند وهرگز شرف وشخصیت خود را قربانی باندبازی ها و وعده و وعیدها نکرده اند ، شجاعانه و صریح گفتنی ها را گفته و نوشتنی ها را نوشته اند . دیگر نوبت کسانی است که در قبال مردم و جوانان و ورزش کشور مسئولیت دارند و حقوق از بیت المال می گیرند. نوبت این آقایان است که در تشکیلات و سازمان های نظارتی و رسمی نشسته اند که هر چند دیر هم شده اما به خود تکانی بدهند وهمت کنند و مدبرانه و مصلحانه و به قصد ریشه کن کردن مبانی و مراکز فساد در ورزش وارد میدان شوند.

**نفوذ میکروب ها جدی است

امروز دیگر وضعیت نابسامان و تاسف بار رشته هایی مثل فوتبال اظهر من الشمس است و بر همه کسانی که خود را به خواب نزده و چشم هایشان را عمدی و از ترس به خطر افتادن منافع نامشروع و حرام، بر واقعیات نبسته اند روشن است که وضعیت این رشته ورزشی از حیث فنی و علی الخصوص اخلاقی و فرهنگی چقدر در مرز فاجعه حرکت می کند . دیگر امروز کسی این قلم و این نشریه را که سال هاست به سهم خود و در حد فهم واطلاعات خود خیرخواهانه و از سر وظیفه فریاد می زند و در باره رخنه و نفود میکروب ها و جریانات شارلاتان مسلک منفعت جو در ورزش و فوتبال هشدار می دهد و به مسئولان یادآور می شود که تا دیر نشده دستی بجنبانند و تا نفوذ میکروب ها تاثیر مضر خود را بر ورزش نگذاشته آن را واکسینه و شر این جریانات منفعت جو را که بعضا اغراض سیاسی و فرهنگی دارند و به دنبال قبح شکنی از ارزش های اخلاقی و اعتقادی ورواج اباحه گری و هرهری مسلکی در ورزش و جامعه جوان آن هستند، از سر ورزش کم کنند و.... به بدبینی و سیاه نمایی و قدیمی بودن! و... متهم نمی کند و با همه وجود می بینند چگونه این نامحرمان منفعت جو در ورزش و خاصه فوتبال ما دلالی افسارگسیخته را رواج داده و در دال وذال آن دخالت می کنند ومربی می برند و مربی می آورند، در کار داوری دخالت می کنند و قصد به فساد کشاندن داوری و همه ارکان و اجزای فوتبال را دارند.

**پادوی " فرمانبر"

آنها به وضوح می بینند وبا همه وجود لمس می کنند این جریان بی حیا وحرامخوار حالا چنگال کثیفش را به دور گردن عزیزترین تیم هر کشور یعنی تیم ملی هم حلقه زده و بساط کثافتکاری های مالی و اخلاقی خود را در آنجا هم گسترانده و از سرمربی و کادر فنی و... آن یک" پادوی فرمانبر" ساخته است. می بینند که چگونه بازیکنان لایق و شایسته را به لطائف الحیل از حضور در تیم ملی محروم می کنند و هزار و یک بهانه و مانع برسر راه آنها برای رسیدن به حق خود که پیراهن تیم ملی است می تراشند و ایجاد می کنند و ... تا راه برای حضور کسانی که سبیل این جرثومه های فساد را چرب می کنند در تیم ملی هموار شود.

**دولت ، ورزش را جدی بگیرد

در سرمقاله شماره گذشته مجله نوشتیم که ورزش ما اصولی اداره و مدیریت نمی شود. این وضعیت هم مریوط به حالا و امروز و این دوره از مدیریت ورزش نیست. بلکه می توان به صراحت و جرات گقت هیچ وقت ورزش درست و بر اساس اصول ، مدیریت نشده و روزمرگی و روش باری به هرجهت بر آن حاکم بوده است . دلیل آن را همه می دانیم و بارها در مجله به آن پرداخته ایم . دلیل اصلی این است که امر ورزش، به عنوان یک سروکار پرمخاطب اجتماعی از سوی دولتمردان و مدیران ارشد جامعه، جدی گرفته نشده و لذا اهمیت بایسته و شایسته را برای آن قائل نبوده اند.

**اصول ، رعایت نمی شود

نگاهی به اسامی و سوابق افرادی که طی سال ها بر مناصب بالا و حساس مدیریتی ورزش تکیه زده و اداره و مدیریت را بر عهده داشته اند، خود سند محکم و گواه روشن و مستدلی است برای اثبات این حرف و نظر که آنهایی که وظیفه دارند و طبق قانون متولی امر ورزش هستند، ورزش را جدی نگرفته و در سپردن مسئولیت های حساس آن به افراد، خیلی از اصول حتی ابتدایی و بدیهی و در راس همه " شایسته سالاری" را رعایت نکرده اند.

**شایسته سالاری

خوب است همین جا کمی توقف و روی این نکته درنگ کنیم که آیا اصولا در دنیایی که بر سراسر آن حساب و کتاب و قانون و اصول حاکم است و" ذره" اش حساب دارد و" برگی" بی حساب از درختی پایین نمی افتد، می توانیم با عدم رعایت اصول و عقلانیت و به شیوه هرکی به هرکی و باری به هرجهت و شوخی گرفتن قانون طبیعت، به چرخش صحیح امور و حرکت توام با پیشرفت ورزش دل ببندیم و امیدوار باشیم؟! همواره ودر طول تاریخ به ویژه در دوران اخیر و شروع عصر صنعتی ومدرنیسم و پیچیده شدن مسائل اجتماعی و تخصصی شدن امور، کشورها و دولت ها برای پیشبرد برنامه ها وتحقق اهداف متنوع خود سعی می کنند در هر امری از امور ، کار را به دست کاردان بسپارند و نخبگان و متخصصان و" بهترین" و شایسته ترین ها را جذب کنند و در جای خود و مناصب مربوطه به کار وفعالیت مشغول بدارند. این اصلی است که در آئین مقدس اسلام وکتاب آسمانی آن بسیار توصیه و در سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) به تمامی و با دقت رعایت شده است.

**نالایقان و مفسدان ، دشمنان علی

نگاهی به سیره حکومتی حضرت علی(ع) و تاریخ زندگانی ایشان خاصه در دوره پایانی که با حکومت و خلافت توام است به وضوح نشان می دهد که تلاش و جهد ایشان از آغاز حکومت معطوف بر این بود که افراد نالایق و مفتخور و مردم آزار را برکنار و به جای آنها در حکومت خود از افراد لایق و شایسته و خدمتگزار استفاده کند. علی(ع) چون حاضر نبود به آدم های زیاده خواه و عناصر فاسد و ضد مردم و منافع اجتماع" باج" بدهد، از جانب همین جریانات به شکل مستقیم و غیر مستقیم با سه جنگ سنگین ( جمل و صفین و نهروان) روبرو شد اما حاضر نشد از مواضع اصولی و عقلایی خود کوتاه بیاید و با مفسدان و دزدها و حرامخوارها و غارتگران بیت المال ، ولو در کوتاه مدت مماشات کند و مقابل آنها ، ولو موقتا کوتاه بیاید..‌‌.. و البته در پایان هم جان بر سر این راه گذاشت و حاضر نشد برسر حاکمیت عدالت وحق مردم و جامعه با مفسدان معامله کند و کنار بیاید تا آنجا که نویسنده و متفکری مسیحی( جرج جرداق) می نویسد" قتل فی المحراب عباده لشدت العداله" ( علی) در محراب عدالت شهید شد به خاطر سختی و شدتی که در عدالت داشت).

**شما از چه مکتبی پیروی می کنید؟

بنابراین وقتی اصولی که هم مکاتب راستین الهی و شخصیت های ممتاز انسانی و هم علم و تجربه بشری بر آن تاکید وسفارش می کنند در ورزش ما- ان شاء الله جاهای دیگر اینطور نباشد که متاسفانه خیلی جاها هست!- رعایت نمی شود و مدیران ارشد و دولت ها در گماردن افراد وتعیین مدیران ورزش، به جای در نظر داشتن و رعایت اصول ، خاصه اصل حیاتی و البته بدیهی " شایسته سالاری" از ملاک و معیارهای بی ربط وغیر عقلایی مثل رفیق بازی و باند بازی و قوم و خویش بازی و جناح گرایی و... استفاده می کنند و عملا به هیچ آیین و مکتبی پایبند نیستند و اصول علمی وتجربه شده را قربانی گرایش ها و سلیقه های شخصی می کنند و آنها را "هیچ" می انگارند و بدتر وتاسف بارتر از این ، علی رغم اینکه بسیار از اسلام می گویند و از شخصیتی تابناک چون علی( ع) دم می زنند، خیلی جاها از جمله تعیین و نصب کارگزاران ورزش درست برعکس سیره و روش آنها عمل می کنند و یادشان می رود که " عمل" نباشد ،" ایمان" به تنهایی کافی نیست و دین خدا همه به ویژه مومنان را همواره به " ایمان" و "عمل صالح" فرا می خوانند ، بله در چنین وضع وحالی که ورزش ما اصولی و مطابق هیچ مکتب و دکترین عاقلانه و منطقی اداره نمی شود، باید هم وضع به اینجایی برسد که حالا رسیده است!

**باید هم وضع چنین باشد

باید هم از سروکول آن قالتاق های فرصت طلب و عناصر بی شخصیت و حرامخوار بالا و پایین بروند و آدم های شریف و اصیل و با سوابق روشن ورزشی کنار بنشینند و هاج و واج ، جولان دادن و اظهار فضل این عناصر بی سروپا را نظاره کنند. باید هم کلیت ورزش که باید به عنوان یک سرمایه ملی در خدمت مردم و منافع ملی و ایجاد شور ونشاط سالم و ارتقای روحیه نسل جوان و افتخار آفرینی بین المللی به کار گرفته شود، در خدمت منافع پست و حقیر شخصی عده ای حرامخوار رخنه کرده قرار بگیرد. باید هم زیان " قرارداد ویلموتسی" از جیب مردم پرداخته شود، باید هم گلر درجه ۳ خارجی پرسپولیس ۲۵ میلیارد روی دست این باشگاه بگذارد، باید هم هر روز شاهد افشای اسنادی باشیم که بیانگر ریخت و پاش های وحشیانه و پرداخت پاداش ها و حقوق های نجومی به مشتی بیکاره الدنگ در فدراسیون فوتبال است ، باید هم اردوی تیم ملی فوتبال به محل فساد و فحشا تبدیل شود، باید هم تیم ملی فوتبال بازیچه دست جریانات ناسالم و بی شرم و سیری ناپذیر دلالی قرار بگیرد تا برایش مربی و سرمربی و سرپرست و مشاور و حتی بازیکن و " ارنج" تعیین کنند. با این ساز وکار مدیریتی مردود - که هم علم و عقل آن را رد می کند و هم شرع و دین - اگر وضعیت ورزش غیر از این باشد ، باید تعجب کرد.

**یار دوازدهم تیم ملی یا همدست خلافکاران؟!

ودر این هیاهو و افتضاح بازار واقعا بنازیم به رسانه ملی و تلویزیون مملکت که به جای تحلیل های دقیق و روشنگری و احترام به بینندگان عزیز و ارجمند به شکلی تهوع آور و ناشیانه با این جریانات مخرب و بعضا فاسد همراهی و همکاری می کند و تریبون و آنتن در اختیارشان می گذارد تا یکطرفه اندر توان مدیریتی خود که منجر به " سریعترین صعود"!! فوتبال به جام جهانی شده اظهار فضل کنند و بر سر مردم شریف و نجیب ایران منت بگذارند و... بعد هم که گند کار در می آید و داد و صدای اعتراض همه بلند می شود، به بینندگان عزیز و ارجمند اطمینان خاطر می دهد که" خبری نخواهد شد"!! و... بعد هم که خبری می شود، ماله دستش می گیرد و به ماله کشی و ماستمالی مشغول می شود، با لطائف الحیل سعی می کند مسائل فرعی - مثلا چه کنیم فوتبال این دوره به مرحله دوم جام جهانی صعود کند؟!! و... - را به جای مسائل اساسی و حیاتی بنشاند و به جای هشیار کردن بینندگان عزیز و ارجمند، سعی می کند به نفع جریانات مخرب و حرامخوار، سر مخاطبان خود را کلاه بگذارد و... !! واقعا بنازیم و افتخار کنیم به برنامه های ورزشی سیما که اصلاح و تحول را در کنارگذاشتن یک مجری خلاصه و تعریف کرد و بعد با سرعتی سرسام آور حرکت پس پسکی خود را ادامه داد!

**نجات ورزش از مخمصه

سخن این شماره را با تاکید بر سخن آغازین جمع کنیم . تا نحوه رفتار و روش مدیریتی در ورزش و نگرش و روش مدیران ورزش ما اصلاح و به معنای واقعی متحول نشود، ورزش از این مخمصه ای که بعضی به عمد وغرض و برخی از سرغفلت و بی توجهی، گرفتارش کرده اند نجات پیدا نمی کند و تا این اتفاق نیفتد حرف زدن از برد و باخت و مدال و جام جهانی و ... " مَتل" است و سرکاری که به درد خودفریبی و از مرحله پرت شدن می خورد . ادامه این نحوه مدیریت غیر اصولی جز زیان و ضرر چیزی برای ورزش مستعد و بالقوه توانا و پرظرفیت ما در بر نخواهد داشت و تنها همه چیز به کام فرصت طلب ها و عناصر منفعت جو و شارلاتان مسلک چسبیده به ورزش تمام خواهد شد .

*سیدمحمدسعید مدنی