نگذارید با "اعتبار" فوتبال ایران بازی شود

کیهان ورزشی-
انتخابات فدراسیون فوتبال
انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که در زمان مقرر (شنبه ۱۱ اسفندماه) برگزار شد، تکلیف ریاست این فدراسیون و تیم گرداننده فوتبال ایران را برای ۴ سال آینده مشخص کرد. حالا قرار است آقای تاج که دو سال پیش نیز بعد از برکناری رئیس قبلی برمسند ریاست فدراسیون نشسته بود، به کمک همکارانش کماکان سکان هدایت فوتبال را در دریایی پرتلاطم و طوفانی در اختیار داشته باشد. خوشبختانه وی از چهرهها و مدیرانی بوده که در دوسه دهه اخیر به شکل و دلایل و بهانههای مختلف - و بیشتر در حوزه مدیریتی - با فوتبال ایران سروکار داشته و به قول معروف " دال و ذال" آن را میشناسد و با آدمها و باندها و جریانهای رسانهای و خلاصه سالم و ناسالم و سره و ناسره و فرصت طلب و مخلص و صاحبان کسوت و اعتبار و عناصر آویزان و انگل مآب و خلاصه همه کسانی که در این فوتبال فعال هستند، آشناست و از این نظر مشکلی ندارد. این سابقه و شناخت، سرمایه مناسبی است برای اینکه از این پس شاهد آغاز دورهای تازه و فصلی جدید در فوتبال خود باشیم که صفت " شایسته سالاری" مناسبترین عنوان برای آن باشد.
به هیچوجه پذیرفته نیست!
راستی که فوتبال (و بلکه ورزش) ایران طی سالها - علی الخصوص در دو دهه اخیر - از نااهلان رخنه کرده و افراد فرصت طلب و بیگانه با مرام و فرهنگ ورزش و مدیرنماهای ناشی و عوضی آمده و طفیلیهای سفارشی و عزیز بی جهت و... ضربات زیادی خورده و اکنون تجربه خوبی در اختیار مدیران است که این فوتبال از یک موضع دوباره گزیده نشود.
چنانکه گفته شد ریاست و مدیریت فوتبال ایران اکنون در دست کسانی است که پس از سالها تجربه اندوزی چم و خم فوتبال ایران رامی شناسند، از تواناییهای نهفته و ظرفیت بالای آن برای جهش و پیشرفت آگاه هستند و بارها صابون مانع سازان و جریانات بیمار و مسموم وباندهای دلالی و منفعت جوی فعال در آن به تن شان خورده و در فصل جدید فوتبال ایران میتوانند با آگاهی و شناخت بیشتری در پی اصلاحات باشند و دیگر به هیچ وجه از آنها پذیرفته نیست که در امور مختلف و اجرای برنامهها و اقدامات از جریانات رفوزه و باندها وعناصری که جز به منافع خود نمیاندیشند و سرنوشت فوتبال و توقعات مردمی و منافع ملی برایشان ذرهای اهمیت ندارد، به عنوان اصحاب فدراسیون استفاده شود. چند نفر از کسانی که مستقیم یا غیر مستقیم و از پشت پرده در دوره قبلی با فدراسیون همکاری داشتند و از اصحاب و نزدیکان آن به حساب میآمدند، از سوی قانون به دادگاه فراخوانده شدهاند و جامعه فوتبال سخت دنبال نتیجه اعلام رای دادگاه درباره این افراد است که به جرم سوءاستفاده از مقام وجایگاه خود مرتکب تخلفات مالی و تبانی و... شدهاند. البته برای کسانی که با فوتبال ایران و زوایای آشکار و پنهان آن آشنا هستند، لو رفتن این افراد (یا حداقل بعضی از آنها) اصلا چیز عجیب و غریبی نبوده و نیست ولی برای آنها از ابتدا هم این سوال مطرح بود که آیا فوتبال ما با قحط الرجال دست به گریبان است که اصولا اجازه میدهد افرادی نامقبول با عملکرد منفی و کارنامهای سیاه آفتابی شوند و نقش معاون و دستیار ومشیر و مشار را برای مدیران فوتبالی ما - از راس فدراسیون گرفته تا باشگاهها و تیمها و حوزههای مختلف آن - بازی کنند؟!
نفوذ افراد "بیریشه" در فوتبال "ریشهدار"!
سال هاست چنین افرادی که هیچ ریشه و جایگاهی در این فوتبال ندارند، صرفا برای کسب نام - و علی الخصوص نان - قدم نحس و نامبارک خود را به شکل و شیوههای مختلف و ابتدا با شعارهای خیلی امروزی و ادا و اصول شبه روشنفکری و دم زدن از فوتبال روز دنیا و... در این فوتبال گذاشتهاند. حاصل حضور وعملکرد آنها البته به لطف حمایت بعضی از مدیران ناشی یا مرعوب یا... جز هنجارشکنی و تفرقه افکنی و نفرت پراکنی و حرمت زدایی و بی ادبی و دریدگی و دلال بازی و... نبوده واین آفتی است که خرد و کلان و بزرگ و کوچک این فوتبال از آن آگاه هستند و جای کتمان و انکار ندارد.
آیا در فوتبال همه چیز "مهندسیشده" است؟!
امروز در فوتبال ما "احترام" سخت بی معنا شده و از "حرمت نهادن " جز مشتی تعارفات و حرف وادای کلیشهای چیزی باقی نمانده است. سرنوشت " اعتماد" هم چیزی غیر از این نیست. آسمان فوتبال ایران را لایههای ضخیم ابرهای بی اعتمادی پوشانده وهمه بدون استثنا فکر میکنند سرشان کلاه میرود و به آنها خیانت میشود. تاکید میکنیم وبه جرات میگوییم که در این باره " همه" اهالی فوتبال اینطور فکر میکنند و برای همین همه چیز - از برد و باختها گرفته تا قهرمانیها و پاداشها و جزاها و... - معنای خود را از دست داده و قلابی به نظر میرسد و این تصور به وجود آمده که آنچه در فوتبال ایران ودر مستطیل سبز اتفاق میافتد و یا مثلا در همین هفته گذشته در مجمع انتخاباتی رخ داد و همچنین نقدهای کارشناسی و برنامههای ورزشی تلویزیون، از " پشت پرده" یا " بالا" هدایت میشود و به اصطلاح " مهندسی شده " است و قابل اعتماد نیست.
بوی بیاعتمادی
از اکثر قریب به اتفاق اظهارات و مصاحبه عناصر مختلف فوتبال، هم بوی بی اعتمادی به مشام میرسد وهم این نکته برداشت میشود که به فرد گوینده و تیم و شهر او اجحاف شده است. به عنوان مثال کافی است به مصاحبه یحیی گل محمدی، مربی فولاد خوزستان بعد از بازی با ذوب آهن مراجعه کنید که برای بررسی نتیجه این دیدار خواهان ورود مقامات قضایی ومراکز امنیتی شده بود! یا به اظهارات تند محمد نوازی، مربی تیم استقلال بعد از شهرآورد تهران گوش دهید که به شدت داوری فوتبال - وخاصه داوران آن بازی - را زیر سوال برده بود و یا به حرفهای مدیرعامل تراکتور تبریز توجه کنید که به صراحت تاکید دارد که قهرمانی در لیگ، نه در زمین فوتبال و در جریان یک رقابت سالم و برگزاری یک لیگ پویا بلکه پشت پرده تعیین میشود و این دوره قرار است تیمی که رئیس فدراسیون همشهری آن است، به قهرمانی برسد و...
اعتماد کمرنگ و اعتبار در خطر!
اینها البته فقط چند نمونه اخیر از اظهارات بی پرده و صریحی است که بعد از تحلیل محتوای آن، این نتیجه عاید خواننده و شنونده میشود که در این فوتبال همه چیز از پیش مشخص شده است. در زبان و مرحله حرف، صحبت از برگزاری انتخابات برای تعیین رئیس فدراسیون میشود و کسانی کاندیدا شده و قرار است رقابت کنند ولی در واقع قضیه این است که ارادههای پشت پرده تکلیف ریاست فوتبال را مشخص میکند، نه آرا و افراد مستقل عضو مجمع. سرنوشت لیگ و نتایج بازیها در میدان رقابت روشن نمیشود و مثلا در این لیگ دیگر" شهرآورد" یا به قول فرنگی ها" دربی" معنای خود را از دست داده و... در این فوتبال قهرمانیها به دلیل تلاش وزحمت و لیاقت بیشتر تیمها به دست نمیآید و ساختگی و از پیش تعیین شده است؛ بنابراین فوتبال ایران اصالت و راستی و در یک کلام " اعتبار" خود را از دست داده و فوتبالی که در آن احترام و حرمت معنای خود را از دست بدهد و " اعتماد" در آن رنگ باخته باشد و به جای تقویت دوستیها و تشدید همکاریها و همدلی، همه به هم بدگمان باشند و بالاخره لیگ و تیم ملی و برد و باخت و قهرمانی وکارشناسی و مجمع و انتخابات و... " اعتبار" خود را از دست داده باشد، اصلا نباشد، بهتر است!
شواهد غیرقابل انکار
خلاصه، این وضعیت فوتبال و طرز تلقی و ذهنیت حاکم بر آن است، ذهنیتی که همه اش هم توهم و بدبینی و... نیست و قرائن و شواهد زیاد و غیرقابل انکاری در دست است و تقریبا همگان از آن اطلاع دارند که این ذهنیت را تقویت و بی اعتباری و بی اعتمادی را تشدید میکند. واقعا حیف است که فوتبال ایران با آن سابقه درخشان و این ظرفیت سرشار و استعداد و سرمایههای مادی و انسانی غنی به چنین حال و روزی دچار شود و اعتماد و احترام در آن کمرنگ شده و اعتبار آن به خاطر عملکردهای غلط و مدیریتهای غیرمسئولانه نزد خودی و بیگانه خدشه دار شود.
چه کسانی با "اعتبار" فوتبال ایران بازی میکنند؟!
همین هفته پیش ورزشگاه بزرگ آزادی در دیدار نماینده ایران و نماینده متمول و پرستاره عربستان - آن هم در هوایی بسیار سرد - مملو از جمعیت شد و موجب حسرت رقبایی شد که با ریخت وپاش و اسراف و صرف هزینههای سنگین باز هم نمیتوانند این همه جمعیت و شور و حال را به ورزشگاههای خود منتقل کنند. چند روز قبل از دیدار اشاره شده، شهرآورد پایتخت وبازی بزرگ فوتبال ایران انجام شد که برگزاری چنین دیداری نیز مایه حسرت بسیاری از لیگهای قاره بزرگ است. باید قدر این سرمایهها و داشتههای ذاتی را دانست و نباید اجازه داد اراذل و اوباش رخنه کرده در فوتبال و منفعت جویان سیری ناپذیر یا مدیران عوضی آمده (حتی در سطح کلان وزارت) با عملکرد ابلهانه و رفتار بچگانه - که بزرگ و کوچک به آن معترف و از آن منزجر هستند - با اعتبار فوتبال ایران بازی کنند. باید قدر این داشتههای ذاتی و ثروت خدادادی را دانست. باید اعتبار فوتبال ایران را حفظ و دست کسانی را که برای حفظ منافع خود با اعتبار ورزش ایران بازی میکنند، کوتاه کرد.
اعتبار فوتبال را "احیا" کنید
این کار یعنی حفظ اعتبار فوتبال ایران و از بین بردن فضای مسموم شبهه و بی اعتمادی بیش از هر کسی بر عهده متولیان و مسئولان فوتبال است. از قدیم گفتهاند که حرمت مسجد با متولی است. راستی اینکه متولیان ورزش ما خیلی جاها - از جمله در رشته مورد بحث - نه تنها مدافع حرمت و احترام جایگاه حوزه تحت نظر خود نبودهاند بلکه به دلیل مماشات و کوتاه آمدن و باج دادن به افراد مزاحم و آویزان و باندهای فرصت طلب و سهم خواه، خواسته و ناخواسته بر اعتبار فوتبال ایران ضربات مهلکی وارد آوردهاند. چنانکه بالاتر گفته شد انتظار طبیعی و منطقی این است که کسانی که به تازگی - والبته مجددا - بر صندلی ریاست فوتبال نشسته و خود در پیدایی و حاکمیت چنین اوضاع ناخوشایندی تقصیرات زیاد وقصورات فراوان داشتهاند، در دوره جدید مدیریتی با استفاده از تجربیات وعبرت گرفتن از گذشته، جبران مافات کرده و بر تاروپود فوتبال بالقوه توانمند ایران احترام و اعتماد و در یک کلام " اعتبار" در حال از دست رفتن را حاکم کنند و...
سید محمدسعید مدنی





