در هیات فوتبال تهران چه میگذرد؟
کیهان ورزشی-
بعد از انتخاب مجدد میرشاد ماجدی به عنوان رئیس هیات فوتبال تهران خیلیها از اصلاحاتی که در این حوزه مدنظرشان بود ناامید شدند. میرشاد ماجدی در دوره اول ریاست خود، آن استحالهای که همگان به دنبال آن بودند و اعتقاد داشتند فوتبال تهران اگر دچار تغییرات بنیادین شود تاثیراتش بر کلیه فوتبال کشور سایه خواهد انداخت، انجام نداد و بهتر بود که نیرویی تازه و با برنامهتر در آنجا مشغول به کار شود، اما هر چه که بود به لطف روند غلطی که در تمام این سالها بر انتخابات هیاتها حاکم بوده، همان شد که نباید میشد. منظور از این مقدمه اشاره به یک اتفاق زیرپوستی در همین هیات است که امیدواریم خیلی زود و با دخالت مسئولان رده بالاتر پرونده آن بسته شود. ظاهرا رئیس هیات فوتبال تهران قصد گماردن فردی را در راس هیات فوتبال شمیرانات دارد که نه تجربه و نه صلاحیت این کار را دارد و همین موضوع علتی شده تا جوی سنگین در فوتبال شمیران به راه بیفتد و حتی برخی از بزرگان و نامداران فوتبال آنجا در مقام اعتراض برآیند و ... اینکه فوتبال شمیران به نیرویی جوانتر برای کارهای بزرگتر نیاز دارد یک بحث است، اما این موضوع نباید عاملی شود تا هر کسی را با اتکا به روابط خاص و رفاقتهای ویژه در آنجا قرار دهند. در آینده درباره این اتفاقات زیرپوستی بیشتر خواهیم نوشت؛ البته اگر رئیس هیات فوتبال تهران به این کار اصرار کند و نظر دلسوزان را نادیده بگیرد.
نسخههای کُشنده برای استقلال
سوال مهم درباره استقلال تهران این است که چرا مدیران قبلی و فعلی این باشگاه هر تصمیمی که میگیرند و هر نسخهای که میپیچند به جای آنکه شفابخش باشد، کُشنده است؟ این را باید ریشه یابی کرد. در وهله اول باید دید این افراد که در راس باشگاه قرار گرفتهاند بر اساس کدام توانایی صاحب پست و مقام شدهاند. آیا آنها بیرون ماندههای دیگر بخشها بودهاند که از سر ناچاری رفقای بالاسری شان به حیاط خلوت فوتبال و باشگاه بزرگ استقلال هدایت شدهاند یا در بحث انتصابشان فکر و برنامهای سازنده نهفته بوده است. پاسخ را باید از تصمیمات مخرب این افراد طی مدت زمان اخیر گرفت. بی شک اینها اگر درست عمل میکردند کار به این روزها نمیکشید که تیم محبوب کشورمان نگران سقوط به دسته پایینتر باشد. وقتی میشنویم که در هیات مدیره استقلال برخی از اشخاص به دنبال کار خودشان هستند و بحثهای بزرگ را آنقدر کوچک میپندارند که نتیجه اش تحقیر این مجموعه بزرگ میشود، برایمان جای تردیدی نمیماند که انتخاب اینها از ابتدا اشتباه بوده است، درست مثل قبلیها که آمدند و ریختند و پاشیدند و رفتند و کسی هم از گل نازکتر به آنها نگفت.
همین هفته قبل بود که خبر رسید تنها یک بخش از ریخت و پاشهای آنها هزینه ۴ میلیاردی برای خشکشویی البسه بوده است! به قول یکی از پیشکسوتان استقلال، اگر باشگاه برای خودش یک خشکشویی بنا میکرد اینقدر هزینه نمیشد. این مدل رفتارهای حریصانه و ریخت و پاشهای مشمئزکننده از جیب ملت فقط از یک عده تازه به دوران رسیده بر میآید که نمیتوان امانت مردم را به آنها سپرد. اگر بسپارید، نتیجه اش همین میشود. اخیرا از یک منبع آگاه شنیدیم که در بحث انتخاب سرمربی استقلال هم اتفاقات عجیبی در هیات مدیره افتاده است، از پیشنهاد شگفت آور یکی از مدیران باشگاه مبنی بر آوردن یک آنالیزور خانه نشین به عنوان سرمربی گرفته تا به راه افتادن بحث جذب سرمربی شومن و البته بیکار و ... در نهایت هم زور یکی از آقایان چربید و بوژوویچ آمد و نتیجه همانی شد که میبینیم. شاهکار آخر آقایان هم وقتی بود که از سر استیصال - و نه از روی خیرخواهی - تعدادی از پیشکسوتان را دعوت کردند و به آنها وعده تشکیل چند کمیته را دادند. در انتها هم چند عکس یادگاری خبرساز و حاشیه ساز و ... سرانجام هم مشخص نشد چند نفر از آن آقایان چگونه پیشکسوت استقلال شده و یا یکی دو نفرشان با تنها یک سال بازی در این تیم، چرا به پیشکسوتان بزرگ دیگر ترجیح داده شدهاند. اقدام عجیب دیگر آنها برگزاری کنفرانس خبری برای سرمربی تیم بود؛ همان سرمربی که آمد و ابتدا گفت بازیکنان مقصر نیستند و من مقصرم و چند پاراگراف پایینتر با چرخشی ۱۸۰ درجهای گفت: هنوز به این نتیجه نرسیدهام که من مقصر نتایج استقلال هستم و ...
همه اینها نشان میدهد که کار از دست آقایان در رفته و اساسا برای انجام این مسئولیت عناصری قابل اعتماد نیستند؛ در یک کلام جایشان آنجا نیست. خیلی هنر میخواهد که شما بودجه هنگفت داشته باشید، اما نتوانید یکی از پرطرفدارترین تیمهای کشور را از بحران خارج کنید! این نیز هنر بزرگی است که شما از تیمی همواره مدعی، یک مجموعه رو به سقوط بسازید! فقط نمیدانیم هنرمندی اینها تا کجا ادامه خواهد داشت.
چرا فدراسیون فوتبال جرات برخورد با متخلفان را ندارد؟
سرمربی هتاک یک تیم لیگ برتری که وسط زمین همکار خود را با الفاظی باورنکردنی مورد خطاب قرار داده بود، بعد از مدتی محرومیت بخشیده شد و به همان تیم برگشت تا "منجی" لقب بگیرد! یک سرمربی لیگ دسته اولی هم که چند ماه قبل علیه سرمربی اسبق استقلال تهران از ادبیاتی زشت و زننده استفاده کرده بود، مثل شاخ شمشاد بازگشت و روی نیمکت نشست! اینها لابد اکنون به ریش همه ما میخندند، مثل فدراسیونی که میدانستیم نیاز به تغییرات دارد، اما تغییری در آن ایجاد نشد و افراد تکراری به ریش مان خندیدند. در این فوتبال ظاهرا قرار است همیشه عدهای به ریش عدهای دیگر بخندند! منفعلترین فدراسیون تاریخ فوتبال حالا کار را به جایی رسانده که جرات و جسارت صدور آرای انضباطی را ندارد. نشستهاند و برای خودشان نقشه میکشند که مثلا اگر فلان رای را صادر کنیم، فلانی ناراحت میشود و پته مان را روی آب میریزد. رفتار اینها سبب شده که فوتبال ایران به "بهشت متخلفین" مبدل شود. قبح بسیاری از رفتارهای ناشایست را اینها شکستهاند. اینجا هر کاری که دل تان بخواهد میتوانید انجام دهید و آب هم از آب تکان نمیخورد. یک عده پیاده نظام و فرصت طلب نیز هستند که برای این مدیران سوت و کف میزنند.
بگذارید از یک زاویه دیگر به موضوع نگاه کنیم. فدراسیون فوتبال میتواند خود معلول یک علت بزرگ باشد. آن افرادی که در آن مجمع کذایی نشستند و رفقایشان را صاحب پست و مقام کردند، الان کجا هستند؟ در مجمعی که فوتبالیها بیشتر از دو رای نیاوردند، چگونه آدمهای سفارشی راهی هیات رئیسه شدند؟ مدیری که هنوز شاهکار حضورش در استقلال تهران را میبینید وخرابههای دوران مشعشع مدیریت وی ماندگار است، چگونه راهی هیات رئیسه فدراسیون میشود؟! اینها میخواهند فوتبال را نجات دهند؟ میخواهند جلوی فساد را بگیرند؟ اساسا این رفت و آمدهای مافیایی مصداق فساد است. در آخر باید یادی کنیم از پرونده فساد در فوتبال کرمان و از مسئولان بپرسیم که سرنوشت آن پرونده و آن همه بگیر و ببند چه شد؟ چه کسی با اتکا به کدام اهرم قدرت نمیگذارد با مفسدان برخورد کنید؟





