با مدیران کوچک، کارهای بزرگ ممکن نیست

کیهان ورزشی-
شکوه و شوکت "ایران پارینه"!
این واقعیتی است غیر قابل کتمان که این آب و خاک به دلایل مختلف تاریخی و اعتقادی و سیاسی و... (که شرح هر یک مفصل و خارج از حوصله این نوشته است) دشمنان و بدخواهان بسیاری دارد که نمیخواهند آزاد و آباد و مستقل باشد و به قول مرحوم اخوان" شکوه و شوکت ایران پارینه " احیا شود. این مسئله را یکی دوماه اخیر همگان با تمام وجود لمس کردند و هرگز سخنی به گزاف و بزرگ نمایی نیست.
عدالت و حق، بازیچه صاحبان زور و ظلم
حرف ما همیشه این بوده و حالا موکدتر و محکمتر از همیشه میگوئیم کسانی که لقب مسئول و مدیر را در عرصه ورزش یدک میکشند و بر صندلیهای ریاست و مناصب ریز و درشت تکیه زدهاند، با درک این واقعیت حساس و بسیار مهم به مسئولیت و وظیفهای که بر عهده دارند، نگاه کنند و در این دنیایی که حق و عدالت بازیچه صاحبان" زور" و" ظلم" شده و ایران قهرمان وعزیز نمیخواهد در برابر این نظام ستمکار - که همه ارزشهای انسانی را به سخره گرفته و در پیش چشم جهانیان و مجامع بین المللی و سازمان ملل، زنان و کودکان و پیران و... را در غزه با محاصره غذایی و بمبارانهای بی امان، قتل عام میکند - تسلیم شود و سر خم کند، برای ساختن ورزشی هر چه قویتر و پر صلابت تر، تمام تلاش خود را انجام دهند.
ما را "جدی" گرفتهاند!
حرف بر سر این است که دشمنان و بدخواهان این سرزمین تنها و مظلوم، حرفها و شعارها و آرمانها و انقلاب و... ما را جدی گرفتهاند، حتی جدیتر از خودمان! " ایران تاریخی"، "ایران اسلامی" و "ایران مستقل ظلم ستیز" سال هاست برای آنها به" کابوسی" تبدیل شده که برای تضعیف و کوبیدن و محو آن در همه عرصه ها، آرام و قرار ندارند و طرحها و ایدههای شوم در سر میپرورانند.
ورزش قوی
چکیده همه سخنان دلسوزان و کارشناسان حقگو و اهالی ورزش این است که مسئولان و مدیران در هر جایی که هستند، مسئولیت خود را جدی بگیرند و با دقت و تعهد تمام و استفاده از نیروی خرد و به میدان فراخواندن اهل فن و تخصص و عناصر کاربلد و صاحب انگیزه، در تقویت و پویایی ورزش مستعد ایران تلاش کنند. ایران قوی همانطور که باید دیپلماسی قوی، دانشگاه قوی، موشک و نیروی دفاعی قوی، اقتصاد قوی، سینمای قوی، رسانه قوی و... داشته باشد، باید از ورزشی قوی برخوردار بوده و در میادین جهانی و بین المللی چنان بدرخشد که دل مردم را شاد کند و خار چشم بدخواهان و حاسدان و دشمنان این سرزمین شود.
بی تعارف این جدیت و قوه درک و این نوع عملکرد مبتنی بر تعهد و تخصص، خیلی جاها در کاروبار مدیریتی ورزش ما یا اصلا دیده نمیشود و یا سخت کمرنگ است و در این باره باید حتما فکری کرد و چارهای اندیشید.
این فاصله طی شدنی است
فاصله میان " آنچه که هست" با " آنچه باید باشد" از زمین تا آسمان و از خاک تا افلاک است، اما هرگز به معنای آن نیست که این فاصله را نمیشود پیمود یا حداقل آن را بسیار کوتاه کرد. راست است که چرخهای ورزش آنطور که باید و شاید و در شان این مردم و متناسب با عظمت این سرزمین نمیچرخد وخیلی جاها کار و بار آن به دست کسانی افتاده که خود را طلبکار عالم وآدم میدانند و جز "نفع "و "پول" هیچ چیز را نمیشناسند و حتی بعضا هیچ خدایی را هم بنده نیستند و وقیحانه و سیری ناپذیر "سوار بر خر مراد" میتازند و از مواهب ورزش - چه مسافرتهای پیاپی و بی ثمر و چه حقوقهای آنچنانی و درآمدهای میلیاردی - در حد توان بهره میبرند و مصالح آن را به راحتی فدای منافع شخصی میکنند.
قصور و تقصیر بعضی از مسئولان
این نیز درست که مسئولان ورزش، خاصه کسانی که در ردههای بالاتر وظیفه دارند اوضاع را اصلاح و فساد را ریشه کن کنند و مفسدان را فراری داده و اجازه دخالت و نفوذ چنین عناصری را - که هیچ بعید نیست کاملا حساب شده و با نقشه نمیگذارند اوضاع سامان پیدا کند - ندهند، به وظایف حرفهای، ملی، انقلابی وحتی شرعی خود عمل نمیکنند وترک فعلهای بسیار دارند و تقصیر وقصورهای فراوان مرتکب میشوند، سهل است که خواسته و ناخواسته بستر را برای جولان دادن و شلتاق کردن این عناصر فراهم میآورند و ...
آفتی خطرناک و گناه بزرگی به نام" نومیدی"
اما اینها هیچکدام به معنای این نیست که آنهایی که به صلاح ورزش میاندیشند و خواهان پیشرفت بی امان آن هستند و برای پیروزی و افتخارآفرینی ورزشکاران ایرانی در میادین بین المللی و قارهای وجهانی از صمیم قلب دعا میکنند و از ته دل فریاد شادی میکشند، نومید شده و دست روی دست بگذارند وحرف حق را نزنند و خطاکاران را معرفی نکنند و قلم را غلاف کنند و به انتقاد از معایب و نقصها و کوتاهیها نپردازند و مطالبات به حق و انتظارات منطقی دوستداران ورزش را تکرار نکنند و خلاصه میدان را برای فرصت طلبان و خطاکاران خالی کنند و زانوی غم در بغل بگیرند و آیه یاس بخوانند.
زندگی عرصه مبارزه است و بزرگترین مبارزه هم با آفت خطرناکی به نام" نومیدی" است. در شرع مقدس هم نومیدی اگر بزرگترین گناه نباشد، جزو گناهان کبیره و نابخشودنی محسوب میشود. تا ایمان و اتکال به خدا هست، یاس و نا امیدی اصلا معنایی ندارد.
تقابل دو دیدگاه در ورزش!
سال هاست مینویسیم در ورزش، دو دیدگاه بیشتر وجود ندارد: دیدگاهی که " ورزشی" است و به رشد و صلاح و پیشرفت ورزش میاندیشد و برای رسیدن به آن از هرکاری که بتواند، دریغ نمیورزد و دیدگاهی " ضد ورزش" که انگل وار به آن چسبیده و همانطور که بارها نوشتهایم - و در سطور بالاتر هم اشاره کردیم - جز به منفعت شخصی و کسب درآمد بیشتر به چیز دیگری نمیاندیشد و وقتی پای منافع و مقام در میان باشد، مصالح و پیشرفت و افتخارآفرینی و مدال آوری و سلامت جوانان و ارتقای فرهنگ جامعه برایش پشیزی ارزش ندارد. ورزش ما، عرصه برخورد و تقابل این دو دیدگاه است.
نباید کوتاه آمد
این همان مبارزهای است که میگوییم کسانی که با نگاه متعالی و دلسوزانه و ملی ومردمی به ورزش (وهر مقوله و حوزه دیگری) مینگرند، نباید در برابر شلنگ اندازی و وقاحت و زیاده خواهی و تخریبگری انگلها و آویزانها و نفوذیهای ضد ورزش کوتاه بیایند و میدان را خالی کنند. چه این" کسان" مدیر و مسئول و رئیس فدراسیون و... باشند، چه کارشناس و رسانه و چه دوستداران و علاقهمندان صرف ورزش.
ورزش مستعد ایران
این سخن تازهای نیست که ورزش کشورمان، از استعداد بالا و ظرفیت قابل توجهی برای پیشرفت و بهتر و قویتر شدن برخوردار است. ما در این باره در همین صفحه بارها نوشتهایم و در جاهای دیگر کارشناسان نظر دادهاند که بر سر راه پیشرفت ورزش ما - مثل هر حوزه دیگری - مشکلات و موانع بزرگ و کوچکی وجود دارد. این موانع را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد.
دو دسته
یک دسته موانع و معایب ساختاری و زیربنایی است که، چون از همان ابتدا خشت اول را کج نهادهاند، کماکان در حال طی کردن مسیر انحرافی هستیم و دسته دوم را میتوان "انسانی" و "ساختگی" نامید که چنانچه بارها نوشتهایم، محصول عملکرد جریانات چسبیده وعناصر انگل صفت است که نام ونان خود را در بی سروسامانی و درجا زدن و شلختگی اوضاع میبینند.
مدیریت ورزش در دست" شایسته"ها
حالا اینکه مشکلات اساسی را چگونه میشود از سر راه برداشت، سوال مهم و نکته قابل بحثی است که فعلا و در این مقال قصد پرداختن و تحلیل آن را نداریم، اما آنچه مسلم و بدیهی است، اینکه زمانی میتوان به حل مشکلات ساختاری و اصلاح معایب و برطرف کردن موانع ساختگی و عمدی امیدوار بود که در اولین گام ترتیبی اتخاذ شود تا کار دست اهل ورزش باشد و کسانی مدیریت کنند که شایسته هستند و ورزش را میشناسند و از تاریخ و فرهنگ و باورهای مردم شناخت دارند و با شرایط داخلی و بین المللی ایران آشنا هستند و خلاصه قبای مدیریت به راستی برازنده آنهاست.
کارهای بزرگ و مدیران کوچک!
ورزش ایران زمانی در مسیر بزرگی و افتخار حرکتی بی توقف خواهد داشت که اداره اش به دست مردان بزرگ و باشخصیت و کاربلد باشد. متاسفانه الان چنین نیست و برای همین است که دوستداران ورزش از نحوه اداره ورزش و رشتههای ورزشی در بسیاری جاها راضی نیستند و نارضایتی خود را هم به صورتهای مختلف نشان میدهند. همین چند روز پیش گروهی از طرفداران یکی از تیمهای قدیمی و معروف پایتخت برای چندمین بار جلوی باشگاه جمع شدند و علیه مدیرانی که آنان را برای مدیریت باشگاه ریشه دار و سرشناس خود، " کوچک" و ناکارآمد میدانند، شعار معروف" حیا کن، رها کن" سر دادند. شبیه این اتفاق برای باشگاه معروف دیگر پایتخت هم بارها رخ داده و طرفداران چنین شعارهایی را علیه مدیریت باشگاه بر زبان آوردهاند.
وقت آن است که در اداره ورزش ملاک " شایسته سالاری" را برای تعیین مدیران و انتصاب مسئولان به جدیت مد نظر قرار دهیم و با رفیق بازی و باندبازی و همشهری بازی و این بازیهای مسخره "دنیا و آخرت بر باد ده" با سرنوشت ورزش مملکت و احساسات وعواطف دوستداران آن بازی نکنیم و دشمن شاد نشویم.
اصل شایسته سالاری
و سخن آخر اینکه اگر بزرگترها و مدیران و تصمیم گیران ورزش به وظیفه خود به درستی عمل کنند و در سپردن مسئولیتها دلسوزانه و با تعهد تمام اصل شایسته سالاری را بیش از هر اصل دیگری مد نظر قرار دهند، شک نکنید حال و روز ورزش به سرعت دگرگون خواهد شد و تحولاتی اتفاق خواهد افتاد که شاید حتی در خیال و باور هم نگنجد.
والیبال، سندی محکم و شاهدی غیر قابل انکار
خدا رحمت کند مرحوم یزدانی خرم را که در این باره سند محکم وشاهد غیرقابل انکاری را به دست داده که میتوانیم با استناد به آن ثابت کنیم اینطور حرفها خیالبافی و رویاپردازی نیست. مرحوم یزدانی با مدیریت متعهدانه و جذب متخصصان واقعی و کارشناسان دلسوز و حقگو در والیبال ایران - که آن زمان جزو تیمهای درجه ۲ و ۳ آسیا بود - کاری کرد که این رشته حالا در جمع برترینهای قاره بزرگ که هیچ، برترینهای دنیا قرار گرفته و جوانان رعنا و بلند قامت ایرانی خوش میدرخشند. این اتفاق میتواند در خیلی از رشتههای ورزشی ما تکرار شود، به شرط آنکه کار به دست مدیران کاردان، شایسته و باشخصیت سپرده شود.
سید محمدسعید مدنی