PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 02 2024
کد خبر: ۴۰۸۲۱
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۹
قانونی که باید به نفع ورزش تمام شود

با اجرای قانون بازنشستگی به ناچار چند رئیس فدراسیون و تعدادی از اعضای هیئت رئیسه فدراسیونهای مختلف از کار کنارهگیری کردند. به این ترتیب در حال حاضر چند فدراسیون مثل والیبال، کاراته و... اکنون به وسیله مدیران موقت «سرپرستی» میشوند. این در حالی است که چندی پیش به دنبال استعفای رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی، این فدراسیون مهم و شاید مهمترین فدراسیون ورزشی کشور نیز اکنون به وسیله سرپرست اداره میشود. بنابراین طبیعی و بدیهی است که یکی از ضروریترین و عاجلترین اقدامات وزارت ورزش، فراهم آوردن شرایط برگزاری انتخابات و تشکیل مجامع فدراسیونهای ذکر شده و تعیین رؤسای آنهاست. این موضوع درباره فدراسیونهایی مثل کشتی و والیبال به لحاظ اهمیتی که در عرصه بینالمللی و جهانی دارند، بیشتر صادق است.

اجرای قانون بازنشستگی در ورزش که حوزه کاری و مورد بحث ماست مثل هر قانون دیگری دارای نقاط قوت و ضعفی است اما چون تصویب و نهایی و ابلاغ شده، باید همگی تابع و مطیع آن باشند، البته مسئولان امر، همانطور که رهبر معظم انقلاب هم در این باره نکاتی را یادآور شدند، باید در پی رفع و کم کردن از نقاط ضعف و تقویت نقاط مثبت این قانون باشند. علی ایحال این قانون از آنجا که عرصه را بر مدیران کنگرخورده و لنگر انداخته و بدون هنر و ابتکار و فاقد صلاحیتهای لازم تنگ میکند و آنان را که به لطف روابط آن‌‌چنانی یا «لابیگری» و سبیل این و آن را چرب کردن صندلیهای مدیریتی را برای استفاده از مواهب مدیریتی اشغال کرده، وادار به استعفاء و کنارهگیری میکند، قانون بسیار مفید و مثبت و کارآمدی است که میتواند در صورت جانشین شدن مدیران بالیاقت و جوان و دارای انگیزه خدمت و متعهد به وظایف و مسئولیت در برابر مردم و جامعه و متخصص در کار و مدیریت و رشته ورزشی مربوطه بسیار به نفع ورزش تمام شود. اما از آنجا که به برکناری مدیران بالیاقت و متعهد و توانمند و سالم منجر میشود، میتواند، به کار و بار ورزش و بعضی از رشتهها و فدراسیونها تاثیر منفی بگذارد. البته این مشکل را میشود به روشها و شیوههای مختلف حل کرد و مثلا از این دسته از مدیران به عنوان«مشاور» و اعضای «اتاق فکر» در وزارت ورزش و کمیته المپیک و فدراسیونهای مختلف استفاده کرد. البته این هم به شرطی است که واقعا قرار باشد از فکر و نظر و تجربه و قوه ابتکار آنها استفاده شود، نه اینکه پست مشاورت به عنوان «تعارف» و «ژست تبلیغاتی برای خودمان» به آنها داده شود و در عمل از آنها و تجربه و تفکرشان هیچ استفادهای نشود و حداکثر از ایشان به عنوان «زینتالمجالس» در جلسات و نشستهای خود استفاده کنیم بدون اینکه اجازه حرف زدن و اظهار نظر کردن به آنان بدهیم! متأسفانه جایگاه مهم «مشاور» و اصل الهی و قرآنی «مشورت و مشاورت» خیلیجاها در مملکت ما چنین سرنوشت و حکایتی پیدا کرده است و خیلی وقتها به کار بردن کلمههایی مثل «مشاور» و «مشاورت»، موجب خنده و انبساط خاطر شنونده میشود و بعضی از پیشکسوتان ورزشی هم که صابون این گونه مشاورتها به تنشان خورده است، به زبان ساده و عامیانه، اما به درستی، «مشاور» را مترادف و هممعنی با «کشک»! میدانند. ما اگر واقعا بخواهیم در ورزش «کار» کنیم و به مردم «خدمت» کنیم، دنبال به هم زدن آش خودمان نباشیم، از خیلی از ظرفیتهای معطلمانده و داشتههایی که از آنها «بد» (و به نفع خود) استفاده میکنیم، میتوانیم به نفع پیشرفت ورزش، در جهت صحیح و معطوف به هدف استفاده نمائیم. یکی از این ظرفیتها وجود همین افراد توانمند و کاردان و باتجربه است که تعدادشان در ورزش ما بسیار است اما عملا از تواناییهای آنها استفاده نمیکنیم چون خیلی وقتها حرفها و نظراتشان به مذاق ما خوش نمیآید فقط برای اینکه به نفع ما حرف نزدهاند! و... باری، مسلم است که تلاش برای برگزاری هرچه سریعتر و قانونمدارانهتر انتخابات فدراسیونهای بیرئیس خیلی مهم است، اما مهمتر از آن به کار بستن همه تلاش و دقت مسئولان ارشد ورزش برای نشاندن افراد شایسته و بالیاقت در راس امور این فدراسیونهاست. حرف ما بیتعارف به این معنی است که مبادا به بهانه و با شعار دموکراسی و انتخابات و... اجازه بدهیم هر کس و ناکسی به مرحله نهایی انتخابات راه پیدا کند و افراد نالایق و فرصتطلب در این میان با وعدههای دروغین و باج دادن به این و آن و لابیکردن حمایت بعضی افراد جاهطلب و صاحب نفوذ در وزارتخانه و... گوی رقابت را از دیگران بربایند و بعد از اینکه خرشان از پل گذشت و بر صندلی ریاست فلان فدراسیون تکیه زدند، همه آن وعدهها یادشان برود و یکسره به دنبال استفاده شخصی و خانوادگی و باندی و... از مواهب مدیریتی باشند و به تنها کاری که نپردازند، انجام وظیفه و عمل به مسئولیت در قبال آن رشته و انتظارات مردم باشد. سخن ما صریح است چون از این بابت ورزش ما ضربات زیادی خورده است و باندبازی و رفیقبازی و فامیلبازی عدم رعایت اصل شایستهسالاری در خیلی جاها(چه ورزش و چه غیرورزش) به این ملک و ملت خیلی آسیب رسانده و پیامدهای مهم و خطرناکی هم در پی داشته است که حتی اعتقادات و باورهای مردم به ویژه نسل جوان را مورد تهدید جدی قرار داده است. حرف ما این است که مسئولان ارشد ورزش بیش از گذشته متوجه مسئولیت حساس خود در قبال مردم و جوانان و جامعه و ورزش کشور باشند و کاری کنند که قانون ذکر شده، عملا به نفع ورزش و مصلحت جامعه تمام شود. و این کار نیز فقط و فقط در گروی رعایت اصل شایستهسالاری انجام میشود و بس. به سخن مولای متقیان علی(ع)، در این باره توجه کنیم و البته به عنوان کسانی که ادعای پیروی از آن «انسان مافوق» و امام انسانیت را داریم، به آن «عمل» هم بکنیم و فقط نخوانیم و سر به تحسین تکان دهیم!

امام(ع)، خطاب به صحابی بزرگ و باوفای خود، مالک اشتر وقتی او را به عنوان حکمران به مصر اعزام میکند میفرماید: «بپرهیز از اینکه افرادی را برای خصوصیتی که نسبت به تو دارند و رابطهای که میان تو و آنهاست به مردم مسلط کنی! در صورتی که فرد لایقتری در بین مردم باشد.» (نهجالبلاغه، نامه 54)، و این صادق آل محمد(ع) است که میفرماید: «از نظر من فرقی نمیکند که امور مردم را به خائن بسپارید یا ناشی، چون نتیجه عملکرد هر دو یکی است»!

و بالاخره هم ایشان(ع)، فرموده است: «... به خویشتن خویش بنگرید. سوگند به خدا، کسی که گله گوسفندی دارد و در این گله چوپانی. چنانچه مردی را بیابد که از این چوپان به گوسفندان او داناتر باشد، این چوپان را بیرون میراند و آن مرد را که از این چوپان به گوسفندان او داناتر است، به جای او میگمارد...»!

* سیدمحمدسعید مدنی


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار