اتلتیکو چگونه لالیگا را فتح کرد؟
بیرون از ورزشگاه خوزه زوریا بیش از 5 هزار هوادار در پارکینگ ایستاده بودند در حالیکه دیگو سیمئونه و پسرانش درون نبرد سختی بودند که برای اولین قهرمانی لالیگا از فصل 2013-2014 به تمام امتیازات آن نیاز داشتند. حریف تیم رونالدو نازاریو در رئال وایادولید بود و با توجه به فصل پرفراز و نشیبی که اتلتیکو مادرید داشت، بیرون آمدن هر نتیجهای از دل آن ممکن بود. این بازی با دیدار تیمهای رئال مادرید و ویارئال همزمان آغاز شد و بازیکنان و هواداران به همان اندازه که حواسشان به بازی تیم خودشان بود، دیگر بازی را هم با دقت و جدیت دنبال میکردند و از نتیجه آن باخبر بودند. در هر دو بازی ویارئال و وایادولید در ورزشگاههای دیاستفانو و خوزه زوریا از رقبای خود پیش افتادند تا تنشها درون و بیرون زمین بیشتر شود. دقیقه 57 گل کریم بنزما به دلیل آفساید مردود اعلام شد در حالیکه در ورزشگاه زوریا، انخل دکوریا توانست گل تساوی را برای اتلتیکو به ثمر برساند. ناامیدی در یک ورزشگاه جان میگرفت و در ورزشگاه دیگری امید و اعتماد دمیده میشد. تنها ده دقیقه به پایان بازی مانده بود که لوئیز سوارز کار را برای اتلتیکو تمام کرد و در حالیکه رئال همچنان با یک گل عقب بود، اتلتیکو برای قهرمانی خودش را آماده میکرد.
در حالیکه لحظات به سختی سپری میشد، بنزما گل تساوی را زد و در وقتهای تلف شده مودریچ رئال را پیش انداخت اما برای قهرمان شدن شاگردان زیدان، نیاز بود که وایادولید یک گل دیگر بزند و اتلتیکو را متوقف کند؛ کاری که آنها نتوانستند انجام بدهند تا ردای قهرمانی فصل جدید لالیگا بر تن اتلتیکو مادرید بنشیند. در عین حال رئال هم شایسته قدردانی بود. بخاطر تلاش و جنگندگی که از خود تا پایان فصل نشان داد در حالیکه بازیکنانش 62 بار مصدوم شدند. با این حال اتلتیکو بیش از هر تیم دیگری در این فصل لایق قهرمانی در این فصل لالیگا بود. از آخرین قهرمانی تیم دیگو سیمئونه در سال 2014، آنها چندین بار به قهرمانی و دستیابی به افتخارات نزدیک شدند اما در پایان هیچ وقت قهرمانی برایشان اتفاق نیفتاد چراکه رئال مادرید و بارسلونا در هر فصل به اندازهای خوب بودند که مانع سفید و سرخهای مادرید شوند.
با توجه به تمایل تاریخی اتلتیکو برای یافتن راهی که خودشان بتوانند همه چیز را خراب کنند، تمامی این ناملایمات و توجیهها باید کاملا برای متوقف کردن تیمدیهگو سیمئونهاز کسب جام کافی میبود؛ حتی پیش از آن که به باشگاهی تبدیل شوند که بیشترین آسیب را از شیوع ویروس کرونا خورده است. تحمل و مدیریت تمامی این موارد بسیار دشوار بود. نیم فصل اولِ فوق العاده این تیم باعث شد که اتلتیکو به رکورد کسب 50 امتیاز از 19 بازی ابتدایی دست پیدا کند. آنها در اواخر ژانویه با 10 امتیاز اختلاف و یک بازی کمتر در صدر جدول قرار داشتند. این اختلاف در اوایل مارس تقریبا از بین رفت چرا که هر اتفاق اشتباهی که ممکن بود، رخ داد.
در آن زمان اینطور به نظر میرسید که طلسم تاریخی اتلتیکو (به نام "الپوپاس” در اسپانیایی) بار دیگر خودنمایی کرده است. رئال مادرید و بارسلونا- و حتی سویا به عنوان مدعی غیرمنتظره- قهرمانان احتمالی رقابتی به حساب میآمدند که به یکی از دراماتیکترین کورسهای قهرمانی در تاریخ لالیگا تبدیل شده بود. اما طلسم پوپاس امسال کاری از پیش نبرد و اتلتیکو در دیدارهای پایانی قویتر ظاهر شد و در حالی که فشارها بسیار زیاد بود، 19 امتیاز از هشت بازی آخر گرفت. در عوض این رئال، بارسا و سویا بودند که با افت روبرو شدند
اثر سوارز
سیمئونه این فصل را به شکل دیگری آغاز کرد و رقبای لوئیز سوارز، او را بر این واداشتند تا در مورد نقشههایش طور دیگری فکر کند. سیمئونه به سیستمی نیاز داشت که سوارز در آن راحتترین موقعیت را داشته باشد. او آرایش تیمش را از 2-4-4 به 3-4-3 یا 2-5-3 بارها تغییر داد تا ببیند کدام ترکیب بیشترین پوشش زمین را دربرمیگیرد و در کدام یک بازیکنان بیشترین نزدیکی را به سوارز در خط حمله دارند و در هنگام انتقال از حمله به دفاع یا بالعکس بیشترین ایمنی ایجاد میشود. این مساله باعث شد تا اتلتیکو نسبت به گذشته مالکیت بیشتری بر توپ داشته باشد و در زمین رقبا بیشتر پاس بدهد. تغییر ساختار تیم باعث شد تا مالکیت آنها به 50 درصد برسد در حالیکه فصل گذشته آنها 47 درصد بر توپ مالکیت داشتند و میانگین پاس آنها از 87/3 به 15/5 رسید. در حالیکه میانگین پاس آنها در یک سوم زمین حریف از 13/53 پاس به 1/62 رسید. همه اینها به دلیل حضور سوارز اتفاق افتاد. با وجود چندین بازیکن در اطرافش، سوارز توانست به همان سبک محبوبش بازی کند؛ سبکی که او فضاها را پیدا میکند و به درون آنها و بین خطوط حرکت میکند تا به تیمش کمک کند حفظ موقعیت کرده یا به فضاهای کوچک درون محوطه جریمه حمله کرده تا از موقعیتها استفاده کنند. او تنها بازیکنی است که به زمان و فضایی بسیار کوچک نیاز دارد تا فرصتها را تبدیل به گل کند.
با وجود اینکه اتلتیکو سیستم خود را به فوتبال مالکانه-چرخشی در زمین حریف تغییر داد اما باز هم در زمانهایی که نیاز داشت توانست بازی مستقیم را بکار بگیرد و از فضای پشت مدافعین حریف برای ایجاد موقعیت گلزنی استفاده کند. رفتن به آرایش تاکتیکی 2-5-3 تحت تاثیر جذب سوارز رخ داد. دیگر دلیلی نداشت که کل تیم در نزدیکی محوطه جریمه خودی عقب بنشیند و توپ بلندی را برای این مهاجم 34 ساله بفرستند تا آن را دنبال کند. سیستم جدید، کار بدون توپ شماره 9 آنها را محدود کرده و در رساندن توپ به او در موقعیتهای خطرناک یا اطراف محوطه جریمه کمک میکرد. این بازیکن اروگوئهای همچنین مشخصا برای اثبات خودش به این تیم آمده بود چرا که از سوی جوزپ ماریا بارتومئو، رییس بارسلونا، از این باشگاه کنار گذاشته شد و تمامکنندگی عالی او به این معنا بود که این تیم پاداشی را برای سبک هجومیاش دریافت کرده است.
یک دفاع مستحکم
دفاع مستحکم و سخت و در عین حال تفکرات خشن و تهاجمی در آن واحد، مشخصه اتلتیکو مادریدی است که ما با دیگو سیمئونه میشناسیم. استفاده از 3 مدافع به سیمئونه شانس بهتری داد تا آنها در عین دفاع، ضدحمله هم انجام دهند و بازیکنان کناری به خوبی فعال شوند و مالکیت توپ را بهتر و بیشتر در اختیار داشته باشند و در هنگام حمله حریف بتوانند امنیت تیمی خود را حفظ کنند. آنها خیلی سریع میتوانستند بازیکن صاحب توپ را تحت فشار قرار دهند و وقتی توپ را از دست میدادند، بازهم همین کار را تکرار میکردند. این یکی دیگر از ویژگیهایی است که از اتلتیکو در این سالها شناختهایم و با تغییر بازیکنان که هم این روحیه تغییر نکرده است.
اتلتیکو از نظر دفاعی نیز عملکردی بهتر از پیشبینیهای آماری داشت و عملکردهای فوق العاده یان اوبلاک، دروازهبان تیم، یکی از دلایل اصلی فاصله زیادی بین گلهای دریافتی و گلهای مورد انتظار حریفان بود. با داشتن 3 دفاع اتلتیکو در زمان ضدحمله به بازیکنان بیشتری برای پوشش نیاز داشت و این بدان معنا بود که آنها در زمان حمله حریف باید با 4 یا 5 بازیکن به دفاع میپرداختند.
طعم قهرمانی
سیمئونه و کوکه، کاپیتان فعلی باشگاه، تنها بازماندگان آخرین قهرمانی هفت سال قبل این تیم هستند. اوبلاک، استفان ساویچ، سائول، خیمنز و کوریا در سال 2018 قهرمان لیگ اروپا و سوپرکاپ اروپا شدند اما اکثر اعضای تیم شامل تریپیه، یورنته، فیلیکس، هرموسو و کاراسکو پس از آن به اتلتیکو اضافه شدند و هیچکدام پیش از آن سابقه قهرمانی نداشتند. بعضی از بازیکنان قدیمی تیم در فصل گذشته به طور خصوصی تردیدهایی درباره این موضوع را مطرح کردند که آیا همتیمیهای جدیدشان که بدون شک با استعداد بودند، از شرایط روانی مشابه بازیکنانی چون گابی و گودین برخوردارند یا خیر. جذب سوارز- با چهار قهرمانی لالیگا به همراه بارسا- در تابستان گذشته بازیکنی را به تیم اضافه کرد که روحیه برندهاش هرگز زیر سوال نرفته است. انرژی فوقالعاده و میل به اثبات اشتباه بودن تصمیم بارتومئو، عامل محرک نیم فصل اول او بود اما این بازیکن 34 ساله در ماههای پایانی با کمبود انرژی روبرو شد. حتی در دوران به ثمر رساندن سه گل در 13 بازی لالیگا، سیمئونه باز هم او را به واسطه تجربه و روحیهاش انتخاب میکرد و جواب این کارش را در پایان فصل گرفت.
تعیین سرنوشت در بازی آخر به شکلی دراماتیک، جزئی از تاریخ اتلتیکو است. 9 قهرمانی از 10 قهرمانی گذشته این باشگاه در روز آخر به دست آمده که شامل قهرمانیهای قبلی سیمئونه به عنوان بازیکن (1996- 1995) و مربی (2013- 2012) میشود. نکته متفاوت این فصل این بود که این تیم در مقاطع پایانی قدرتمندتر ظاهر شد و برابر رقبای تاریخی یعنی رئال و بارسلونا در زمان افزایش فشار بهتر مقاومت کرد. لحظات بسیاری بود که اتلتیکو میتوانست بپذیرد که شرایط علیه آنهاست- دربیها برابر رئال، محرومیت تریپیه، تعداد زیاد تستهای مثبت ویروس کرونا، دوری سوارز از آمادگی، شکست در سن مامس، بازگشت مسی به اوج آمادگی، غیرممکن شدن ایجاد تزلزل در آمادگی رئال مادرید و دریافت گل اول بازی در دو دیدار آخر.
در عوض این اتلتیکو ثابت کرد که داشتن استعداد طبیعی و تاکتیکی بیشتر، لزوما به این معنا نیست که از نظر ذهنی قوی نباشد. سیمئونه نیز نشان داد که خودش هم تمایل و توانایی تغییر نظرش و تکامل یافتن به عنوان یک مربی را دارد. تیمی جدید با رهبرانی جدید ظاهر شده و مشخصا شایستگی قهرمانی را داشت. یکی از راههای نشان دادن نحوه پیشروی اتلتیکو در زمان افزایش فشار و اجبار این است که میانگین گلهای مورد انتظار آنها و تیمهای حریف را در 10 بازی ببینیم. این به وضوح نشان میدهد که اتلتیکو چطور چنین نیمفصل اول فوق العادهای داشت که به آنها اجازه داد در زمان لغزش در ماه فوریه، برتری امتیازیشان را حفظ کنند.
*عرفان خماند