سرخابی ها با بخش خصوصی هم عاقبت به خیر نشدند

کیهان ورزشی-
لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران جام خلیج فارس در حالی به روزهای پایانی اش میرسد که دو تیم پرطرفدار پایتخت شرایط خوبی در آن ندارند. پرسپولیس تقریبا شانس خود برای قهرمانی را از دست داده و استقلال که از نیم فصل امیدی به قهرمانی نداشت این اواخر با زمزمه عجیب سقوط هم مواجه شد.
جدای از بحث قهرمانی در لیگ برتر که استانهایی از جمله اصفهان و خوزستان در آن شایستگیهای خود را به رخ کشیدند و اکنون تراکتور تبریز نماینده لایق استان آذربایجان شرقی امید فراوانی به فتح جام دارد، باید به موضوع مهم مدیریت اصولی و باشگاهداری مدرن اشاره کنیم.
با کمال تاسف موضوع مهم باشگاه داری در رشتهای مثل فوتبال با برنامه ریزی صحیح و دیدگاهی مبتنی بر دانش استوار نیست. از این روست که ما در عرصه آسیا با پسرفت و یا عدم پیشرفت لازم مواجه هستیم و در داخل هم شکل درستی بر کار حاکم نیست. حاشیه در فوتبال داخلی ما بر متن غلبه کرده و هر روز شاهد اتفاقات تلخ هستیم.
اگر چه حاشیه جزیی جدایی ناپذیر از فوتبال به عنوان یک پدیده با دربرگیری فراوان است، اما نوع و جنس حاشیهها در فوتبال ما بسیار متفاوت از آنچه در دنیا میگذرد به چشم میآید.
وقتی حال و هوای دو باشگاه پرطرفدار پرسپولیس و استقلال بد باشد قطعا ابعاد مشکلات موجود در سایر باشگاههای ما بدتر هم خواهد بود. اگر پیش از این مشکل بزرگ در این باره را اداره دولتی فرض میکردیم اکنون و با شرایط امروز استقلال متوجه میشویم که ابعاد مشکلات وسیعتر از این حرف هاست.
استقلال و پرسپولیس چه آن روزها و چه امروز از مدیریت ناتوان در برنامه ریزی ضربه خوردهاند. باشگاههایی که با ظرفیتهای درون خود میتوانند نه تنها امورات خود را اداره کنند بلکه در نقش ناجی برای فوتبال ما باشند امروز به عنوان یک چاه ویل درآمدهای جذب شده را میبلعند و سیری ناپذیر به دنبال پول بیشتر هم هستند.
روزی که این دو باشگاه بر اساس فشارهای "ای اف سی" از بدنه دولت خارج و ظاهرا به بخش خصوصی واگذار شدند چنین به نظر میرسید که شاهد ریل گذاری مناسبی شدهایم. امروز باشگاه استقلال در بدترین شرایط ممکن است و پرسپولیس هم به دنبال چند نتیجه نه چندان خوب زمزمه تغییر مدیریت را سر داده تا باور کنیم اگر ثباتی در مدیریت داشته تنها به دلیل نتایج بوده است.
فضای به شدت نتیجه گرا، مدیریتهایی که کسی به آنها اعتماد هم ندارد اجازه طی شدن یک مسیر آینده ساز را نمیدهد. منافع موجود در منابع مالی فراوان و گاه بی حساب و کتاب باعث شده تا افراد فرصت طلب و سودجو با اولین لغزش در کسب نتیجه ارکان باشگاه را بلرزانند. مدیریتهای ضعیف و ناتوان در انعکاس واقعیات گاهی چنان صندلی خود را لرزان میبینند که از طی مسیر ساده هم باز میمانند.
در چنین شرایطی فرصتی مناسب و رویایی برای دلالان و افراد متخلف پدید میآید تا با وعدههای دروغین و یا روشهای نادرست جایگاهی فوق تصور برای خود ایجاد کنند. استقلال طی فصل جاری بارها و بارها از این طریق دچار مشکل شد تا بدترین نتایج تاریخ خود را تجربه کند.
باشگاه داری در فوتبال، ایجاد یک مسیر درست برای دستیابی به موفقیت چه در عرصه فنی، چه فرهنگی و حتی مالی نیاز به دانشی دارد که متولیان امروزی دو باشگاه فاقد آن هستند و متاسفانه با روزمرگی شاهد هدر رفت منابع مالی، کسب نتایج نه چندان خوب و آیندهای پر مخاطره هستیم که اگر امروز فکری اساسی برای آن نشود شرایط بدی در آینده را پیش رو خواهیم داشت.
باید هر چه زودتر مشکلات فوتبال را حل کنیم
*حسن روشن
این یک واقعیت است که وضعیت استقلال خوب نیست و ما هم به عنوان پیشکسوت کاری از دستمان بر نمیآید. متاسفانه مدت هاست که در این باشگاه تصمیمها گروهی و کمیتهای نیست و همه چیز قائم به فرد شده است. وضعیت تیم استقلال جدای از وضعیت فوتبال ما نیست. در فوتبالی که باشگاه به شکل درست نداریم و با مدیریتهای ضعیف، بی برنامه و بی ثبات هرگز شاهد شرایط خوبی نخواهیم شد. متاسفانه نبود زیرساختها باعث شده یکی از بدترین لیگهای چندسال اخیر را تجربه کنیم و در عرصه باشگاهی نیز شکل کار به گونهای پیش میرود که پول جای تعصب را گرفته است. شرایط فوتبالی ما خوب نیست و باید هر چه زودتر فکری برای آن کرد.
این یک واقعیت است که فوتبال ما نابسامان بوده و با شرایط سختی دست و پنجه نرم میکند. لیگ امسال بدترین تجربه سالهای اخیر است. عدم مدیریت در فوتبال ما مشهود است و کسی هم نیست به مردم و اهالی فوتبال پاسخ روشنی بدهد. به غیر از چند تیم که جابهجایی کمی در ترکیب خود داشتند سایر تیمها با مشکلات بسیاری مواجه هستند. شاید نسبت به سنوات گذشته در بُعد تکنیکی بهتر شده باشیم، اما اگر میخواهیم فوتبال زیبایی را شاهد باشیم باید به مقوله تاکتیکی هم توجه کنیم و این کاری است که از سوی باشگاهها باید مورد توجه قرار بگیرد.
در گذشته اگر بازیکنی میخواست به این دو تیم بیاید باید التماس میکرد تا اجازه پوشیدن پیراهن استقلال یا پرسپولیس را داشته باشد و این طور نبود که با پول هر کاری مقدور باشد. اکنون شرایط فرق کرده و به نظر من برخی از بازیکنان هنوز نمیدانند کجا و برای چه تیمی به میدان میروند. شان پیراهن این دو تیم بسیار بالاست و باید حرمت آن را حفظ کرد و امیدوارم بازیکنانی که در جمع سرخابیها حضور دارند قدر شان و منزلت این دو باشگاه و پیراهنی که بر تن میکنند را به خوبی بدانند.
تیمهای بزرگ نیاز به بازیکنان بزرگ دارند و هواداران آنها را نباید اینطور نگران و آشفته کرد. الان شرایط استقلال را ببینید، هوادار شرایط خوبی ندارد و کسی هم به او پاسخگو نیست. در گذشته حرف اول و آخر را تعصب و غیرت میزد، اما الان پول جای خیلی از چیزها را گرفته، من هم قبول دارم که باید پول بگیرند، اما نباید همه چیز در آن خلاصه شود و این برای هوادار تداعی شود که پول جای تعصب را گرفته است.
سالها بود کهای اف سی به اشکال مختلف فوتبال ما را تحت نظر داشت تا از راستیآزمایی صورت گرفته مطمئن شود، اما هر بار به شکلی آنها را دور زدیم و در نهایت دیدیم چطور مجبور شدیم شرایط استاندارد را پذیرفته و آن را اجرایی کنیم. وقتی در لیگ برتر مشکل زمین داریم یعنی در خیلی از جاهای دیگر هم مشکل وجود دارد و این عدم مدیریتها فوتبال ما را آزار میدهد. شاید یکی از بهترینراهها این باشد که فوتبال ایران را چندسالی تعطیل کنند تا دوباره و از اول برنامهریزی کرده و با درست شدن زیرساختها کار را از ردههای پایه آغاز کنیم.
در فوتبال ما مدیریت تعریف نشده است
*حمید درخشان
من معتقدم که هیات مدیره باشگاه پرسپولیس باید از اتفاقاتی که در باشگاه استقلال رخ داده است، عبرت بگیرد و با بررسی تمامی جوانب بهترین تصمیم را برای مدیریت این تیم اتخاذ کند. این یک واقعیت است که از باشگاهی مثل پرسپولیس انتظاراتی زیادی وجود دارد. با توجه به انتقاداتی که از مدیریت این باشگاه در هفتههای اخیر شکل گرفت و پس از پایان بازی با سپاهان که با شکست ۲-۰ پرسپولیس به پایان رسید و منجر به این شد که قهرمانی در لیگ برتر از بین برود، طبیعی بود که چنین اتفاقی بیفتد.
به نظرم شدت انتقادات از عملکرد درویش به حدی شده که نمیتواند با آرامش به کار خود ادامه دهد و به همین دلیل حتی تصمیم گرفت در شرایطی که برخی هواداران دیگر علاقهای به ماندنش ندارند، کنار برود. مدیران ارشد پرسپولیس برای انتخاب جانشین احتمالی درویش در برهه کنونی کار سختی را پیش رو دارند. آنها باید بهترین گزینه را به عنوان مدیرعامل تیمی انتخاب کنند که دهها میلیون هوادار دارد و پرتماشاگرترین تیم قاره آسیا محسوب میشود. باید مدیری بر صندلی مدیریت پرسپولیس تکیه بزند که علم و تجربه کافی داشته و روزهای بهتری را برای این تیم به ارمغان بیاورد. نباید اتفاقاتی که درمدیریت باشگاه استقلال افتاده و باعث شده تا این تیم بیشتر وارد چالش و بحران بشود، برای پرسپولیس هم تکرار شود. برای همین هم هست که میگویم هیات مدیره باشگاه پرسپولیس باید از اتفاقاتی که در باشگاه استقلال رخ داد، عبرت گرفته و با بررسی تمامی جوانب بهترین تصمیم را اتخاذ کند.
متاسفانه در شرایطی که همه دنیا و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایهگذاری کلانی در فوتبال انجام داده و به دنبال رشد و ارتقای خود هستند ما تعریف درستی از مدیریت فوتبال نداشته و فقط روزها را سپری میکنیم. اگر بخواهیم واقع بین باشیم باید گفت درسالی که گذشت هیچ اتفاق خوبی برای فوتبال ما رقم نخورد، موضوعی نیست که بعد از ۳۶۵ روز بخواهیم بنشینیم و در مورد آن صحبت کنیم. فوتبال ما به سرنوشتی مبتلا شده که فقط شاهد سپری شدن ایام هستیم و بهرهای هم از آن نمیبریم. به نتایج باشگاهی نگاه کنید، چه اتفاقی افتاد که بخواهیم امروز از آن به عنوان یک روند مثبت یاد کنیم؟ مدیران فوتبالی ما از تلاش و برنامهریزی سخن میگویند، اما وقتی این مسیر منتهی به نتیجه نمیشود، یعنی کاری صورت نگرفته است. همه تلاشها برای رسیدن به هدف است، اما وقتی این اتفاق رخ نمیدهد یعنی در بخشی از مسیر دچار اشتباه شدهایم و اگر اتفاقات فوتبالی سالی که گذشت را ببینید به آن پی خواهید برد.
در لیگ چه اتفاقی افتاد؟ همه چیز مثل گذشته است و تفاوتی نسبت به ادوار گذشته دیده نمیشود. در سیستم بازیها و نحوه تیمداری هم کارخاصی انجام نشده و فقط یک روند تکراری را شاهد هستیم. موضوع جدیدی در لیگ ندیدیم که قابل ذکر باشد. این واقعیت تلخی است، اما در فوتبال ما مدیریت تعریف نشده و یک واژه بیگانه برای ما قلمداد میشود. پرسپولیس هم بخشی از همین فوتبال است، یک روند مشابه با مدیرانی که در رفتو آمدند. نه سرمایهگذاری، نه برنامهریزی و نه اتفاق خوبی که هواداران را به آینده دلگرم کند. نه تنها در پرسپولیس بلکه در کلیت فوتبال ما هزینههایی میشود که هیچ سود و منفعتی ندارد و نمیتوانیم بهرهای از آن ببریم.
تکلیف استقلال را روشن کنید
*بیژن طاهری
استقلال این فصل را از دست داده و باید تلاش کنیم تا در جام حذفی نتیجه بگیریم و شایستگیهای تیم را ثابت کنیم. اما باید قبول کنیم تیم ما مشکلاتی دارد که باید به سرعت آن را حل کنیم. این اتفاق هم در سایه وجود یک مدیریت صحیح و ثبات در آن پدید میآید.
عدم ثبات مدیریت باعث شده که اوضاع باشگاه استقلال آشفته باشد. اگر ثبات مدیریتی وجود داشت باشگاه استقلال این قدر درگیر حاشیه نبود. اگر استقلال را نمیخواهید باشگاه را تعطیل کنید تا خیال همه راحت شود ولی اگر قرار است این باشگاه وجود داشته باشید یک مدیر درست انتخاب کنید و اجازه دهید کارش را بکند.
این که نمیشود که هر چند ماه یک مدیر عوض شود. هر مدیر که میآید تفکر و اهداف خودش را دارد و اهدافش با نفر قبلی همخوانی ندارد و باز نفر بعدی با فعلی همخوانی ندارد و به همین دلیل است که هیچ مشکلی از استقلال حل نمیشود. نباید باشگاه بزرگ استقلال با این همه عاشق و با این همه قدمت این قدر متزلزل باشد.
باید هرچه زودتر تکلیف تیم را روشن کنند. اگر قرار است برای فصل بعد مربی خارجی بیاورند مربی باکلاس و تراز اول بیاورند. کسی بیاید که بزرگی باشگاه استقلال را درک کند. اگر گزینه مدنظر آقایان آنقدر بزرگ است که درک درستی از تیم داشته باشد زودتر او را بیاورند. اگر هم بنا بر مربی داخلی است یک فرد امتحان پس داده باید امور را در دست بگیرد.
من فرزند استقلالم و حرف نگفتهای با هواداران ندارم. تنها گلایهام این است که چرا باید این باشگاه هر روز و هر هفته اینقدر حاشیه داشته باشد. چرا باشگاه رقیب ما به ثبات مدیریتی رسیده، اما ما نباید مدیری داشته باشیم که پشت همه ما به او گرم باشد و با اقتدار حواشی تیم را جمع کند؟ اگر در این چند ماه سکوت کردم به این دلیل بوده که کسی را قضاوت نادرست نکنم و یا دفاع اشتباه از کسی نداشته باشم ولی الان سکوتم را شکستم، چون میبینیم که مشکلات استقلال پابرجاست و حل نمیشود. روزهای بدی را پشت سر گذاشتیم که امیدوارم دیگر شاهد آن نباشیم.
نیاز فوتبال به تصمیمات شجاعانه
*فرزاد آشوبی
سالهاست به خیلی از اصول و مواردی که حرفهای است بیتوجهی میکنیم و به مرور این موضوع ما را به سمتی میبرد که عواقب بسیار ناخوشایندی برای فوتبال ما به دنبال خواهد داشت. فوتبال ما با مشکلات بسیاری روبروست که یکی آنها بحث سرمایه گذاری و استفاده از آن در مسیر درست است. میزان سرمایه گذاری و برنامهریزی تیمهای عربی نه تنها آنها را از سطوح باشگاهی کشورمان بلکه از سایر تیمهای منطقه نیز جدا کرده است. قطعا ادامه این روند میتواند در آینده شرایط کلی فوتبالی مثل کشور عربستان را تغییر و آنها را به یک ژاپن جدید در فوتبال دنیا تغییر دهد. بنابر این در بخش باشگاهی در چنین وضعیتی نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم. موضوع طبیعی و قابل درک است، ما نه در برنامهریزی، نه در سخت افزار، نه در علم مدیریت و نه شاید در تواناییهای سیستم اداری قابل قیاس با آنها نیستیم. البته منابع مالی بزرگ آنها بسیار برایشان کمک کننده بوده است. اگر بخواهیم به سرعت این فاصله را جبران کنیم نیاز به تصمیمات بزرگ و شجاعانه داریم که فعلا دهههای زیادی است که این اتفاق لازم در فوتبال ما دیده نمیشود.
تیمهای عربی منابع مالی بزرگ دارند و از این منابع به بهترین شکل ممکن استفاده میکنند. از سوی دیگر تیمهای عربی از افراد نخبه جهانی برای پیشرفت فوتبالشان به عنوان مربی استفاده میکنند. اینها مواردی نیستند که ما در فوتبال خود ببینیم. فوتبال ما در شرایط فعلی قابل قیاس با فوتبال تیمهای عربی از هر لحاظ نیست. در ساختار فوتبال برخی کشورهای همسایه افرادی که شاید ما شناختی نسبت به آنها نداریم، وجود دارند. این افراد ساختارها و مکانیسمها را تغییر میدهند و مسیرهایی را تعیین میکنند که نزدیک به استانداردهای جهانی است. ما در بخش مدیریتهای فوتبال افراد خبره و متخصص نداریم و غالبا در حال تغییرات هستیم. در چنین حالتی تامین چنین بسترهایی در ایران بیشتر به یک شوخی شبیه است.
متاسفانه طی مسیر فعلی نه تنها دورنمایی از بهتر شدن شرایط فوتبال را به ما نشان نمیدهد بلکه فکر میکنم در آیندهی نه چندان دور عواقب بزرگتری گریبان فوتبال ما را خواهد گرفت. اصلا خوشبین نیستم با این مکانسیم و سطح از نگرش به موفقیت برسیم. وقتی فوتبال ما نمیتواند حق خود را از پخش مسابقات بدست آورد چطور میتوانیم ادعای حرفهای بودن یا شدن و یا حرکت به سمت اصول حرفهای را داشته باشیم. بخش عمدهای از باشگاههای ما هیچ کدام دارای ورزشگاه منحصر به خود نیستند با این شرایط چطور میتوانیم حرف از حرفهای شدن بزنیم، لیگ حرفهای بیشتر شبیه یک جوک است تا واقعیت.
بهمن اسدی





