ورزش " سنگر" است، "سنگربانان" شایسته می خواهد

کیهان ورزشی-
ایران قوی، ورزش قوی
این خواست ملت و اراده و آرمان ملی است که باید نه فقط در قدرت دفاعی و صنایع نظامی و توان موشکی بلکه در علم، هنر، آموزش، سیاست، اقتصاد و بالاخره ورزش، همواره رو به جلو حرکت کنیم. ایران قوی، ورزش قوی میخواهد.
ملک پر گهر
این مطالبه همه کسانی است که اولا آرزوی منطقی - و نه خیالپردازانه - پیشرفت و سرفرازی این" ملک پرگهر" را دارند و ثانیا از چم و خم و زیر وبم این ورزش و تواناییهای غنی مادی و بضاعتهای سرشار انسانی آن به خوبی آگاه هستند و از منظری علمی و واقع بینانه معتقدند هیج دلیل موجهی وجود ندارد که ورزش ایران با سرعت منطقی و مناسب در جاده پیشرفت و بهتر و قویتر شدن حرکت نکند.
صاحبان پست و منصب
بنابراین کسانی که برای تصدی پستهای ورزش منصوب میشوند و کسانی که به خود جرات داده و مسئولیتها را میپذیرند، باید با آگاهی از این توقعات و همچنین تواناییهای بالقوه و ظرفیتهای سرشار انسانی ومادی قدم به این عرصه بگذارند. کسانی که دغدغه پیشرفت مملکت و عرق ملی داشته و به آرمانهای بزرگ و انقلابی این سرزمین شهید پرور باور عمیق - ونه شعاری وعوامفریبانه - دارند، باید صاحب مسئولیتهای کوچک وبزرگ و مناصب ریز ودرشت شوند. اگر چنین باشد و ورزش به دست اهلش بیفتد، شکی وجود نخواهد داشت که روزهایی بسیار درخشانتر وافتخاراتی بس بزرگتر در انتظار این مملکت خواهد بود.
ورزش "بازی کودکانه" الکی خوشها نیست
تکرار میکنیم این سخنی شعاری واحساسی نیست بلکه باوری است که آنها که این ورزش را میشناسند، بارها تاکید کردهاند و از مسئولانی که تصمیم میگیرند، انتظار دارند به ورزش به عنوان " بازی کودکانه"الکی خوشها نگاه نکنند. آنها باید اهمیت ورزش را به سهم خود درک کنند و از تاثیرات کم نظیر کارکردهای متنوع آن غافل نباشند. بارها به سهم خود نوشته و تاکید کردهایم که در کشورهای پیشرفته، در برنامه ریزیهای اجتماعی، تربیتی، فرهنگی - و حتی سیاسی واقتصادی - ورزش نقش مهم و تعریف روشنی دارد. اینطور نیست که ورزش را صرفا به عنوان تفریح و وقت گذرانی و کاری کودکانه تلقی کرده و از کنار آن بگذرند.
خط قرمزها!
آنهایی که اهل ورزش و پیگیر اخبار و رویدادهای ورزشی وبین المللی هستند، بارها از واکنشهای شدید و برخوردهای تنبیهی و انضباطی که در بالاترین سطح ورزش حرفهای اتفاق میافتد، باخبر شدهاند. این برخوردها بیش از هر چیز نشان میدهد که آنها ورزش را جدی گرفته و بر کاروبار آن نظارت دقیق دارند و به اصطلاح خودمان اجازه عبور از" خط قرمز"ها را به هیچ کسی - ولو ستارگان بزرگ یا صاحبان مدالهای رنگارنگ بین المللی – نمیدهند و این همان انتظاری است که از مسئولان و متولیان خودمان داریم. آنها نباید اجازه دهند نااهلان، فرصت طلبان و آنهایی که به همه چیز به عنوان"طعمه" نگاه میکنند، در ورزش - و به ویژه مراکز حساس و جایگاههای تصمیم گیرنده - نقشی داشته باشند.
نشانه جدی گرفتن ورزش
یکی از نشانههای اینکه ورزش از سوی آنهایی که انتظار میرود جدی گرفته شده، این است که در انتخاب مسئولان و مدیران، دقت و وسواس لازم صورت بگیرد و کار را به دست اهل فن و متخصص بسپارند. تنها در این صورت است که میتوان به شکوفایی تواناییهای نهفته و استفاده بهینه از داشتههای مادی و انسانی و بالاخره حرکت ورزش در مسیر پیشرفت و قوی شدن امیدوار بود. تجربه نشان میدهد که ما هر جا به این اصل بدیهی عمل کردهایم، نتایج مثبت و موفقیت آمیز وافتخارآفرین آن را با همه وجود دیدهایم وهرجا هم که به دلایل مختلف این اصل بدیهی، علمی و ثابت شده را نادیده گرفتهایم، به دست خود مانع از پیشرفت شدهایم.
شایستهسالاری!
این اصل یعنی سپردن کار دست کاردان و استفاده از نیروهای کاربلد و پر انگیزه و دارای روحیه انقلابی و خدمتگزاری - که نشان دهنده اهمیت دادن به سرنوشت ورزش و استفاده هر چه بهتر از کارکردها و قابلیتهای آن است - باید هرچه بیشتر مورد توجه تصمیم گیرندگان ارشد باشد. برای آنها به کارگیری افراد وسپردن امور و پستهای ورزش به دست اشخاص باید فقط بر اساس اصلی باشد که میتوان آن را در واژه" شایسته سالاری" خلاصه کرد.
ضد ملی و ضد انقلابی؟!
بی تعارف بگوییم که هر اصلی غیر از این، ملاک تقسیم وظایف و واگذاری پستها ومناصب در ورزش باشد - مثل قوم و خویشاوند سالاری، قبیله گرایی، رفیق بازی و جناح و باندگرایی و... -عملی ضد ملی و غیر حرفهای و حتی ضد انقلابی و برخلاف دستور شرع مبین است و همانقدر که دل دوستداران ورزش و روح علاقهمندان به پیشرفت و سرفرازی آن را میسوزاند، "دشمن شاد کن" میشود و رضایت بدخواهان خبیث و دشمنان شرور این ملک وملت را به دنبال دارد.
دشمنی با پیشرفت و سرفرازی ورزش ایران
بدخواهان و دشمنان ایران در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری چهره کریه و ضد ایرانی خود را عیان کردهاند و چنانکه همه دنیا شاهد است، وحشیانه به این سرزمین بزرگ و تاریخی و ملت رشید ومقاوم هجوم آوردهاند. آنها با پیشرفت و موفقیت و سربلندی این سرزمین، در عرصههای مختلف - از جمله ورزش - سخت مخالف هستند ونسبت به آن بغض و کینه دارند.
سنگاندازی و ایجاد دردسر
این است که میگوییم هر اقدامی که در جهت تقویت و بهتر شدن ورزش، صورت نگیرد، عملی ضدمنافع ملی و ضد انقلابی و برخلاف انتظارات مردم ورزشدوست وخواه و ناخواه در جهت تحقق اهداف شوم و بدخواهانه باندها و دولتها واراذل و اوباشی است که لحظهای از دشمنی علیه این ملک و ملت دست برنمی دارند و چنانکه بارها دیده و شنیدهایم، در میادین و مجامع بین المللی جلوی پای آن سنگ اندازی میکنند و به عناوین و شکلهای مختلف میخواهند دردسر درست کنند تا ورزش ایران اولا فرصت حضور در عرصههای بزرگ و مهم جهان را پیدا نکند و ثانیا اگر هم در این میادین حاضر میشود، افتخاری کسب نکند و به اصطلاح "زنگ تفریح" حریفان باشد.
تکلیف روشن است
با درنظر گرفتن جمیع این شرایط و آنچه که بالاتر فهرست وار آمد، تکلیف آنهایی که درعرصه ورزش فعالیت میکنند، خیلی روشن است. ورزش در دنیا جدی گرفته شده، ما نیز باید آن را به نوبه خود جدی بگیریم و کاری کنیم که در خدمت منافع ملی، افتخارآفرینی و پیشرفت باشد. ورزش سنگری است که در آن کسانی باید بار مسئولیت را بر دوش بگیرند که سنگربانانی شایسته و متعهد باشند و اجازه ندهند ورزش توانمند و مستعد ایران عزیز از بیرون به وسیله بدخواهان اسم ورسم دار و بی نقاب و به ویژه از درون به وسیله افراد نالایق و فرصت طلب - و حتی نفوذی - تضعیف شود.
کوتاهیها
واقعیت آن است که در این باره خیلی وقتها و بعضی جاها کوتاهیهایی صورت گرفته و ورزش بازیچه دست کسانی بوده که با عملکرد فریبکارانه خود عملا مانع از اجرای اصول شدهاند و از آن سو، پای نا اهلان را به ورزش باز کرده و بستر را برای جولان فرصت طلبها و باندهای دلالی جهت تخریب فنی وفرهنگی آن فراهم آوردهاند. در این باره نمونهها فراوان است که به وقت خود حتی المقدور به آنها پرداختهایم. پیش از تهاجم رژیم پلید صهیونیستی به سرزمین مقدس ایران وشروع فصل نقل وانتقالات و ... اتفاقات ناخوشایندی رقم خورد که سخت بوی دخالت افراد و باندهای نااهل و دلالی در باشگاهها و تیم امید و... را میداد. ما به بعضی از آنها در شماره قبلی مجله پرداختیم و در این مقال به همین اشاره اکتفا میکنیم. ان شاءا... اگر عمری باشد در آینده بیشنر به این مسئله خواهیم پرداخت.
فراتر از شعار
در پایان باز هم بر این نکته تاکید میکنیم که مسئولان ورزش نیز باید مثل سایر مسئولان، حوزه تحت مدیریت خود را سنگری بدانند و با همه وجود و تعهد و تخصص از آن حراست کنند تاهم پاسخگوی مطالبات مردم و آرمانهای انقلابی و اهداف ملی باشند وهم عملا - و فراتر از شعار و ابراز احساسات - از خون پاک و آرمانهای بزرگ همه شهدا، خاصه شهدای اخیر این سرزمین مظلوم و سرفراز دفاع کنند و رهروی راستین آن بزرگمردان تاریخساز باشند.
سید محمدسعید مدنی