کیهان ورزشی-
مگر میشود نام هامبورگ را شنید و همهمه هوادارانش را که روزگاری نام مهدی مهدویکیا را بیمهابا فریاد میزدند، به یاد نیاورد. گویی بخشی از تاریخ این باشگاه قدیمی فوتبال آلمان به گوشهای از خاطرات فوتبال ما سنجاق شده است. مایی که شاید در اوایل هزاره جدید میلادی تنها دلیلی که برای تماشای فوتبالهای کسلکننده بوندس لیگا داشتیم، چشم دوختن به ساقهای مهدویکیا و پرشهای هاشمیان در هامبورگ بود. همان شهری که مردمانش به دو ستاره فوتبال ایران القاب موشک و هلیکوپتر را داده بودند. ما هم به همین القاب دلخوش بودیم. حس میکردیم چه چیزی بهتر از اینکه در یک تیم قدیمی دو هموطنت، یک لقب خاص گرفته باشند. این یعنی جایشان را در دل هواداران باز کردهاند. ما بودیم و کلی شوق و ذوق در دلمان که از قلب هامبورگ برایمان ارسال میشد.
تا قبل از اینها هامبورگ فقط برای کسانی آشنا بود که از فینال اروپا در سال 1983 چیزی به یاد داشتند؛ تیمی که با کوین کیگان و با هدایت ارنست هاپل یوونتوس را شکست داد و اولین و آخرین قهرمانی اروپایی این تیم را رقم زد. اما برای نسلهای بعدی، در ایران نام هامبورگ فقط با نام همین بازیکنان عجین شده بود و پیش از آن هامبورگ تیمی بود مانند باقی تیمهای بوندس لیگا که کمتر جذابیتی برایمان داشتند. برای ما بوندس لیگا از آن زمان رنگ و رویی به خودش گرفت که بازیکنانی چون علی دایی، کریم باقری، خداداد عزیزی، مهدی مهدویکیا و...به این لیگ رفتند و کاری کردند که نام این تیمها را تا زمانی که فوتبال میبینیم به یاد داشته باشیم.
هامبورگ با خاطرات آقای موشک و هلیکوپترش به دسته پایینتر سقوط کرد. اتفاقی که در تاریخ 55 ساله بوندس لیگا هرگز به وقوع نپیوسته بود. در حالی طی یک دهه گذشته شهر هامبورگ از نظر عمرانی و اقتصادی پیشرفت چشمگیری داشت و توانست توریستهای پرشماری را به خود جذب کند، در میان هیاهوی ساخت و ساز خود فراموش کرد که تیم از رمغ افتادهاش در حال احتضار است. در ده سال گذشته شهر هامبورگ در کنار حفظ بافت قدیمی خود، به یکی از مدرنترین شهرهای آلمان تبدیل شد. ایجاد منطقهای به نام "هافن سیتی" که مملو از فروشگاهها و خانههای مدرن و مراکز تفریحی غول پیکر است، بیشترین هزینههای شهر را سمت خود جذب کرد؛ جایی که سالن کنسرت "البفیلارمونی" هزینه ساخت و ساز 789 میلیون یورویی را به خود اختصاص داد که تقریبا سه برابر بودجه اولیه ساخت آن بود.
اما با همان سرعت که ساختمانها و سازههای جدید، درون و بیرون شهر رشد میکردند، باشگاه قدیمی شهر محقرتر میشد و در میان انبوه ساختمانها بیش از پیش از مقابل چشمان مردمان شهر محو میشد. هامبورگ تنها تیمی بود که از سال 1963 یعنی سالی که بوندس لیگا تاسیس شده بود، در این لیگ حضور داشت و حالا برای اولین بار در این مدت به دسته پایینتر سقوط کرده است. جالب است بدانیم که بایرن مونیخ در سال 1965 به بوندس لیگا آمده بود. بنابراین هامبورگ تنها تیمی بود که تمام این سالها را در بوندس لیگا حضور داشت و بیشترین استمرار را در میان غولهای باشگاهی فوتبال آلمان در اختیار داشت. ساعتی که در ورزشگاه "ولکسپارک استادیون" نصب شده با افتخار قدمت این باشگاه در بوندس لیگا را نشان میداد. این ساعت حالا باید صفر شود چراکه دیگر تداوم هامبورگ در بوندس لیگا پایان یافته است.
آنها برای بقا در لیگ به پیروزی مقابل مونشن گلادباخ نیاز داشتند و باید به پیروزی کلن سقوط کرده مقابل وولفسبورگ امیدوار میبودند. با این حال وولفسبورگ با نتیجه 4-1 پیروز شد تا برتری 2-1 هامبورگیها بیاثر شود. وولفسبورگ با این برد فقط خود را از سقوط مستقیم نجات داد اما هنوز بقای آنها تضمین شده نیست و باید در بازی پلی آف مقابل تیم سوم بوندس لیگای دو بازی کند.
سقوط حقیقتی بود که هواداران هامبورگ باید دیر یا زود با آن روبرو میشدند. این تیم در روز پایانی فصل قبل با شکست دادن وولفسبورگ در لیگ ماند اما نباید فراموش کرد که در دو سال پیش از آن هم در بازی پلیآف خودش را در بوندس لیگا حفظ کرده بود. در این میان شاید "کلاوس میشل کوهنه" که میلیونها دلار را در این فصل به باشگاه تزریق کرده بود، بیش از هر کسی متضرر شده بود. سرمایهگذاری این تاجر نتیجه بخش نبود و هامبورگ پس از تعویض 3 مربی پس از 55 سال به دسته پایینتر رفت.
در ماه ژانویه "مارکوس گیدسول" که از تابستان فقط دو پیروزی کسب کرده بود، اخراج شد. پس از او"برند هالرباخ" دو ماه بدون برد را سپری کرد و از کار برکنار شد تا دستیارش "کریستین تیتز" به عنوان آخرین گزینه روی نیمکت هامبورگ بنشیند. تیتز در نیم فصل دوم شرایط را بهتر کرد و سقوط این تیم شیب ملایمتری به خود گرفت اما هر چه به پایان فصل نزدیک میشدیم، نگهداری هامبورگ در لیگ بیشتر شکل معجزه به خود میگرفت. تیتز موفق شد در 8 بازی 13 امتیاز کسب کند که بیشتر از یک سوم تمام امتیازات هامبورگ در طول فصل بود.
با همه اتفاقات، هامبورگ راهی بوندس لیگای دو شد. هوادارانی که طاقت سقوط تیمشان را نداشتند، بازی آخر را به میدان جنگی تبدیل کردند که اگر هواداران را روی سکوها نمیدید، دود و آتشی که ایجاد کرده بودند، چیزی کمتر از صحنههای جنگ جهانی دوم در همین شهر هامبورگ نداشت. شهر هامبورگ از پایان جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن به یک ویرانه، سالهاست فاصله گرفته و حالا یکی از مدرنترین شهرهای آلمان است. اگرچه تیم این شهر به دسته پایینتر سقوط کرد اما هنوز هامبورگ جای خوبی برای لذت بردن از یک اپرای بزرگ است.