PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: ۳۵۰۳۸
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۳
ظرفیت ها را دست کم نگیریم

جام جهانی و بازیهای آسیایی

برای ورزش ایران رویدادهای بزرگی در پیش است از مسابقات جهانی والیبال گرفته تا مسابقات کشتی قهرمانی جهان، اما در این میان شاید حضور فوتبال ایران در جام جهانی به علت جایگاهی که آن مسابقات در کلاس جهانی دارد، و شرکت کاروان ایران در «بازیهای آسیایی» (2018 - جاکارتا) به دلیل محکی که ورزش ایران در آن میدان خواهد خورد و مقایسهای که ناخودآگاه میان وضعیت و اندازه ورزش ایران با سایر کشورهای هم قاره و فاصلهای که با صدر و قعر جدول کلی مسابقات دارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است و توجه و نگاه اکثر علاقمندان ورزش را به سمت خود معطوف خواهد ساخت. هر چند که در ورزش، مسابقه و میدان بزرگ و کوچک، مهم و غیر مهم نداریم و هر مسابقه و رویدادی برای خودش مهم و قابل اعتناست و به قول معروف در ورزش، هیچ حریفی را نباید دستکم پنداشت و هیچ مسابقه و میدانی را نباید کوچک و نادیده انگاشت. در هر صورت ورزش ما برای حضور در میادین پیشرو باید تمهیدات لازم را پیش از این فراهم کرده باشد و برای هر یک اهمیت لازم را قائل شود.

ایران در جام جهانی

امروز، اما، اکثریت قریب به اتفاق علاقمندان ورزش به ویژه طرفداران رشته جذاب و پرطرفدار فوتبال برای شروع مسابقات فوتبال جام جهانی لحظهشماری میکنند. رویداد مهمی که قرار است بیست و یکمین دوره آن از روز 24 خرداد ماه (چهارشنبه هفته آینده) در کشور روسیه، آغاز شود. رویداد بزرگی که خوشبختانه نام «ایران» عزیز در متن و قلب آن میدرخشد و مطرح است. و همین باعث شده تا علاقهمندان رویدادهای ورزشی جهان در کشورمان، با علاقه و شور و هیجان بیشتری توجه خود را به این رقابتها معطوف سازند و از چند روز دیگر اتفاقات و مسابقات و نتایج آن را پیگیر شوند.

پیام بزرگ

حضور فوتبال ایران در این مسابقات که در بالاترین سطح کیفی برگزار میشود، علاوه بر اینکه مایه خوشحالی و افتخاری قابل توجه برای ورزش ایران به حساب میآید، در بطن و همراه خوداین پیام مهم و بزرگ را هم دارد، که فوتبال ایران از ظرفیت بزرگ و توان بسیاری برخوردار است. ما میدانیم، که از این توان و ظرفیت استفاده لازم و کافی و بهینه نمیشود، اما با این حال این را هم میبینیم و نمیشود انکار کرد که نام فوتبال ایران در جمع بهترینهای جهان مطرح است و تیم ملی کشورمان قرار است تا چند روز دیگر پنجمین حضور خود را در جام جهانی تجربه کند، در مسابقاتی که تیمهای بزرگ و صاحب فوتبالی چون ایتالیا که بارها قهرمان جهان شده، یا هلند که چند بار به فینال این مسابقات رسیده است و... از رسیدن به مرحله نهایی آن عاجز و نشان داده و ناکام شدهاند!

قدر ظرفیتها را بدانیم

این داستان کم و بیش در خیلی از میادین غیرفوتبال و برای تعدادی از رشتههای دیگر، تکرار شده و میشود. داستانی که بالاتر اشاره شد در خود آن «پیام مهم» را به همراه دارد که ورزش ایران از ظرفیت بزرگی برای پیشرفت برخوردار است و ورزشکاران ایرانی از استعداد و توان قابل توجهی برای شکوفایی و افتخارآفرینی برخوردار هستند. یکی از تکراریترین و در عین حال مهمترنی حرفهایی هم که درباره ورزش ایران وجود دارد و ما نیز به سهم خود بارها و به بهانههای مختلف به آن پرداخته و یادآور شدهایم این است که قدر این ظرفیتها را بدانیم و تمام تلاش خود را معطوف به فعلیت درآوردن آنها نمائیم و سمت و سوی برنامهها و تدابیر خود را به سمت آشکار کردن این توان پنهان و نهفته تنظیم نمائیم.

مخاطبان اصلی پیام

روشن است که مخاطب این تذکر و یادآوری بیش از هر کس مسئولان و مدیران ورزش و رشتههای مختلف ورزشی هستند، چرا که آنها هستند که سکان هدایت ورزش را به دست گرفتهاند، حالا یا از سوی مقامات بالاتر و ذیصلاحیت به دستشان دادهاند (مثل وزارت و معاونین آن و...) و یا خود داوطلبانه برای قبول مسئولیت پا پیش نهاده و در رقابتهای انتخاباتی رشتههای ورزشی شرکت کرده و چون گوی رقابت را از دیگران ربوده بر مسند ریاست و جایگاه مسئولیت نشستهاند. آری، مخاطبان اصلی آن حرف، «مسئولان» هستند. آنها باید در درجه اول به کشف و شناسایی این ظرفیتها، استعدادها و تواناییها بپردازند، سپس برای هدایت و پرورش آنها، همت و طراحی کنند و برنامهریزی دقیق و کارساز انجام دهند و در اجرای آن برنامههای کارساز، به بهترین و دقیقترین شیوه و روش عمل کنند.

والیبال، بهترین مثال

چند سالی است که وقتی حرف به اینجا میرسد ما رشته «والیبال» را مثال میزنیم. رشتهای که از دیرباز درکشور ما به عنوان یک رشته فعال شناخته میشود، اما حدود یک دهه و اندکی بیشتر است که والیبال ایران در عرصه جهانی خود را شناسانده و مطرح کرده است و این روزها در جمع برترینهای جهان در رقابتهای «ملتهای جهان» مشغول دست و پنجه نرم کردن با حریفان است. هرچند که تا وقت نگارش این مطلب، تیم ملی والیبال کشورمان شروع خوبی در این مسابقات نداشته است و حتی پس از نزدیک ده سال دربرابر ژاپن، تن به شکست داده است، اما این نتایج چیزی از اصل ماجرا نمیکاهد و واقعیت را تغییر نمیدهد. پیش از این نوشته و بار دیگر، حالا مینویسیم که همین که والیبال ایران تا آنجا رشد و پیشرفت کرده که یکپای ثابت در جمع بزرگان جهان دارد و علاوه بر مسابقات مختلف جهانی، به المپیک هم راه مییابد، خود یک پیروزی بزرگ و توفیق مهم برای این رشته و ورزش ایران به حساب میآید، همانطور که این نکته درباره فوتبال ایران و حضورش در جام جهانی صدق میکند. ضمن اینکه امیدواریم والیبال ایران در ادامه رقابتهای آتی درخشانتر و پرصلابتتر ظاهر شود، برمیگردیم به حرف خودمان.

والیبال ثابت کرد

والیبال ایران، مثال خوب و نمونه جالبی است برای اثبات سخن آغازین این مطلب. رشته والیبال سالها در کشور ما فعالیت داشت. قهرمانان بسیار و ستارههای بزرگی در آسمان آن درخشیدند و برد و باختهایی در مسابقات مختلف به نام والیبال ایران ثبت میشد، اما کلاس و جایگاه والیبال ایران در همین قاره آسیا هم بالا نبود و کوچکترین جایی در میان بزرگانی چون ژاپن و چین و کره نداشت و جزء تیمهای درجه 2 و 3 قاره کهن به حساب میآمد، اما وقتی از حدود سی سال پیش تصمیم بر این شد که در والیبال و برای والیبال کار جدی و عمیق و آیندهنگرانه صورت بگیرد، وقتی همتها و ارادهها به معنی واقعی به میدان آمد و همه یکدل و یکصدا - البته با وجود مخالفخوانیها و سنگاندازیها و ... که طبیعی هم هست - عزمها را برای رسیدن به یک هدف جزم کردند، آن وقت خیلی زود معلوم شد استعداد نهفته و توان بالقوه جوانان والیبالیست ایرانی خیلی بیشتر از آنی است که تا آن موقع شکوفا و نمایان شده بود و جایگاه والیبال ایران خیلی بالاتر از نقطهاست که سالها با تغییرات خفیف، در آن قرار گرفته است. ثابت شد سخن وحرف دلسوزانی که سالها قلم زده و حنجره درانده بودند که توان والیبال ایران خیلی بیشتر از آن است که یک تیم درجه دوم آسیایی به حساب آید و استعداد و هنر جوانان ایرانی در رشته والیبال خیلی کارآمدتر از آن است که زیر دست تیمهای آسیایی حتی در رده هند و پاکستان قرار گیرند. و خوشبختانه این واقعیتی است که امروز عیان شده ، والیبال ایران در آسیا حرف اول را میزند و قدرت برتر قاره کهن به حساب میآید، و همانطور که بالاتر اشاره شد ملیپوشان ایران یک پای ثابت رقابتهای مهم جهانی به حساب میآیند.

ورزش ایران را دریابید

امروز خیلی از رشتههای ما، حتی همین فوتبال در جایگاهی قرار دارند، که برای آنها «حداقل» و «کم» و «کمترین» است. امروز هم حرف درباره این رشتهها (حتی درباره خود والیبال) این است که این رشتهها میتوانند با توجه به داشتهها و تواناییهای اثبات شده و غیرقبال انکار، خیلی بیشتر از این بدرخشند و خیلی بالاتر از این قرار بگیرند. بنابراین اگر نگوییم بزرگترین اما میتوانیم بگوییم یکی از بزرگترین انتظارات و توقعات جامعه ورزش از کسانی که ردای مسئولیت در ورزش به تن کردهاند و سکان هدایت ورزش را درمجموع به دست گرفتهاند، این است که ورزش ایران را و به ویژه رشتههای مختلف و مستعد آن را دریابند و خیلی خیلی بیشتر از این برای آن مایه بگذارند و برای پیشرفت آن وحرکت دادن اساسی و نه مقطعی وجرقهای آن، همت و اراده کنند و تدبیر و برنامهریزی دقیق کنند.

از کارکردهای مهم ورزش غافلیم

یکی از حرفها و درواقع گلایههای این نشریه - که به قول معروف استخوان در ورزش خرد کرده است - این بوده و هست که علیرغم این واقعیات روشن و این داشتههای امیدوارکننده و این ظرفیت غیرقابل انکار و ... هنوز در کشور ما و نزد مسئولان ورزشی و غیرورزشی، ورزش جدی گرفته نشده است و بیشتر به آن به عنوان امری دمدستی و گذرا نگاه میشود و از کارکردهای مهم این عرصه در جنبههای مختلف و تاثیرگذاریهای آن از حیث اخلاقی وفرهنگی و همچنین روحی و روانی جامعه غافل هستیم. چون غافلیم آن رادستکم گرفته و به «همین که هست» یعنی «وضع موجود» بسنده کره و جرات ایجاد تحول و ابتکار وحرکات ساختاری و تغییرات ریشهای در حال و هوای آن را نداریم.

وقتی مجبور شدهایم...!

این درحالی است که هربار بر اثر اضطرار و یا دلایل شخصی و عمدتا غیرورشی! مجبور شدهایم برای بهبود امری یا حل مشکلی و یا برطرف کردن معضلی، درست تصمیمگیری کنیم! و از مرز رودربایستیها و تعارفات و ملاحظات باندی و خانوادگی و رنگی و... عبور کنیم، اتفاقات خیلی مثبتی برای ورزش ما ثبت شده است و نتایج امیدوارکنندهای چهره بسته و مهتر از از همه اسباب رضایت و خشنودی مردمی که از موضوعی دلخور و ناخشنود بودهاند، فراهم آمده است! دراینباره شاید تازهترین مثال و معمولیترین نمونه وضعیت و سرنوشت تیم فوتبال استقلال تهران باشد. تیمی که از تیمهای ریشهدار فوتبال ایران است و البته مثل پرسپولیس و مثل خیلی از تیمهای اصیل و مردمی این ورزش علیرغم سالها فعالیت و حضور تاثیرگذار در ورزش ایران هنوز یک «تیم» است و «باشگاه» نیست!

استقلال، یک مثال دیگر

این تیم در شروع فصل تازه پایان یافته، همه به خاطر داریم چه وضعیت اسفناک و نگرانکنندهای داشت، چه نتایج منفی و ناامیدکنندهای در مصاف با حریفان، در خانه و خارج از خانه، به پایش ثبت میشد، چه اعتراضات و شعارهای تندی از سوی تماشاگران آن از روی سکوها به گوش میرسید و... اما دیدیم وقتی مسئولان و مدیران این تیم برای نجات استقلال از وضعیت ناخوشایند و خودساخته مجبور شدند!، فکری نمایند و چارهای بیندیشند و حداقل خود و مناصب مدیریتی خود را حفظ نمایند! و به درستی و در جهت رعایت مصلحت جمعی و تیمی، تصمیمگیری کنند، و حاصل این فرآیند، استخدام مربی نام آشنا و کهنه کار آلمانی یعنی وینفرد شفر شد، وضع و حال تیم چگونه رفته رفته و با سرعتی قابل توجه و ملموس به اصطلاح از «این رو» به «آنرو» شد. تیمی که در هفتههای آغازین فصل به شکل نگرانکنندهای - برای هوادارانش- در قعر جدول دست و پا میزد، چگونه در پایان جزو 3 تیم اول لیگ برتر قرار گرفت و بالاخره با کسب جام حذفی، آن هواداران نگران اول فصل را در پایان فصل شادی مضاعف بخشید. آری، وقتی درباره استقلال درست تصمیمگیری شد، اتفاقات مثبت یکی پس از دیگری رخ داد و... و این روند، نه یک اتفاق بلکه یک «قانون» است. مگر سه، چهار سال پیش تیمی هم داستان برای تیم رقیب و رفیق قدیمی استقلال، یعنی پرسپولیس رخ نداد؟ منظور اصلی گم نشود، غرض این است که اگر ما نه در یک وقت و در یک مورد و یک رشته، بلکه در همه وقت و همه جا و درباره همه رشتهها، سعی کنیم فراتر از خودخواهی و خودمحوریها و خودبینیها و... با هدف رعایت مصلحت جمعی و در نهایت حفظ «منافع ملی» عمل کنیم، تصمیم بگیریم و کار کنیم، میتوانیم - با توجه به مثالی که بالاتر زدیم- خیلی از شرایط نامناسب وضعیتهای ناجور و خود ساخته را به وضع بهتر و رو به راهتر تبدیل کنیم. خیلی از گلایهها و اعتراضهای به حق مردمی را به رضایت و خشنودی آنها تبدیل نمائیم.

از مامه تیام تا پروپیچ

بگذارید مثال در دوباره از استقلال فصل 95-96 بیاوریم، شما نگاه کنید، وقتی مربی کار کشته و باتجربهای مثل شفر که مثل هر مربی حرفهای در درجه اول به خاطر حیثیت کاری و حراست از جایگاه خودش، روی کار و حرفهاش کاملا متمرکز و حواص جمع است، سر از استقلال درمیآورد، او برای پر کردن خلاء خط حمله و حل مشکل گلزنی این تیم «مامه تیام» را هم که حالا دیگر همه اهل فوتبال با وی نحوه عملکرد و چگونگی کارنامهاش آشنا هستند، به تیم خود اضافه می کند و... وزن و قد تیم استقلال را افزایش مید هد و برقدرت تیمی میافزاید. حالا شما مقایسه کنید «مامه تیام» را با بازیکن دیگری که چند سال پیش برای حل همین مشکل استقلال به این تیم افزوده شد به نام «پروپیچ»! او را هم اهالی فوتبال میشناسند و با نحوه عملکرد و کارنامهاش آشنا هستند. اینجا قصد توهین یا کوچکشماری کسی را نداریم، غرض این است که وقتی بر مسند کار تیم ذکر شده یک مربی حرفهای دارای کارنامه و متعهد به شغلش مینشیند، مامه تیام سر از این تیم درمیآورد، و وقتی که مدیران عنان کار را به جای اینکه دست آدمهای کار بلد و حرفهای بدهند، به دلالها و سودجوها و عناصر آویزان که خبر به منافع خود برای هیچچیز ارزش قائل نیستند، واگذار میکنند، بازیکنان بیبو و خاصیت- و البته با قیمتهای بالا و کلاهگشادی که سر تیم و هوادارانش میگذارند- پیراهن این تیم را میپوشند و به جز ضرر و کسالت و سرخوردگی چیزی نصیب ورزش نمیشود توقعات مردم و منافع ملی با آنچه گفته شده سعی کردیم نشان دهیم چقدر نوع و نحوه تصمیمگیری در ورزش و برای سرنوشت ورزش تاثیرگذار و تعیینکننده است و از مسئولان ورزش، از آقای وزیر محترم ورزش، آقای سلطانیفر، از رئیس محترم فدراسیون فوتبال آقای تاج از آقای خادم رئیس فدراسیون کشتی از آقای ضیایی رئیس تازه انتخاب شده والیبال و ... و از همه و همه مسئولان عزیزی که نیتی جز خدمت و کار کردن ندارند و با این قصد ردای مسئولیت بر تن کرده و سکان حوزههای مربوطه را به دست گرفته اند، بخواهیم، ورزش را و مسئولیت خود را جدیبگیرند و در قدم به قدم و لحظه به لحظه مسئولیت خود هشیار باشند و هشیارانه عمل کنند و... به ویژه در کوچکترین تصمیمگیریها، ضمن مشورت با افراد فکور و نیکاندیش و پرهیز از رایزنی با مگسان دور شیرینی و کاسهلیسان پرمدعا و بیخاصیت و... مصلحت ورزش و توقعات مردم و منافع ملی را در نظر بگیرند.

آهنگ پیشرفت ورزش کند است

بارها به سهم خود نوشتهایم و انصاف هم حکم میکند که بنویسیم علیرغم همه انتقاداتی که به کمکاریها و بیمسئولیتیها و سوءاستفادههایی که درباره ورزش و از سوی بعضی از مسئولان ورزشی که به جای پرداختن به «مسئولیت» دربند «مشغولیت»های شخصی هستند و... وجود دارد، اما ورزش ما در کل در مسیر رو به جلو و پیشرفت قرار دارد و در این راه بدون تردید مسئولان دلسوز و مدیران متعهد و دارای غیرت مسئولیت نقش مهم و غیرقابل انکاری دارند. علاوه بر این در یک سنجش دقیق و بررسی علمی و واقع‌‌نگرانه این نتیجه حاصل میشود که ورزش و حوزههای مربوط به آن نسبت به خیلی حوزههای دیگر فضای سالمتری دارد، بسیاری از سوءاستفاده و خلافکاریها و گندکاریهایی که در اینجا و آنجا رخ میدهد و دل مردم و عاشقان انقلاب و اسلام و ایران را میسوزاند، در ورزش رخ نمیدهد یا خیلی کم و خفیف رخ می‌‌دهد، بنابراین اگر انتقاد و گلایهای در ورزش هست و اگر کسانی مثل این حقیر و نشریاتی مثل این مجله آهنگ سخن به اعتراض مینوازند، معنیاش این نیست که چرا در ورزش کار نشده، بلکه معنای آن این است که چرا در ورزش و برای ورزش و جهت رضایت مردم بیشتر کار نشده، معنایش این نیست که چرا در ورزش پیشرفت رخ نداده، بلکه معنایش این است که چرا آهنگ پیشرفت ورزش کند است و از شتاب و سرعت لازم برخوردار نیست.

حفظ و افزودن بر دستاوردها

بنابراین وظیفه بزرگ همه دستاندرکاران ورزش این است که در درجه اول آنچه به دست آمده و با تلاش و کوشش هم به دست آمده (مثل آنچه در والیبال رخ داده، یا جایگاهی که به هر حال فوتبال در آن قرار دارد و خود را دو دوره پیاپی «جهانی» کرده است، یا کشتی و تکواندو و... دارد) با درایت و قدرشناسی حفظ شود و در وهله بعدی تلاش کنیم که بر کمیت و کیفیت و بالاخره سرعت پیشرفت ورزش بیافزائیم. باور کنیم و ایمان داشته باشیم ورزش ایران ظرفیت رشد و شکوفایی خیلی بیشتر را دارد.

*سیدمحمدسعید مدنی

نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار