PDF نسخه کامل مجله
چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 08 2024
کد خبر: ۳۵۷۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۶



کیهان ورزشی-

روزی را که برای اولین بار فرزندم با من روبروی تلویزیون نشست و به تماشای فوتبال پرداخت به یاد می آورم. روزی را که همراه با من برای بازی زیبای زیدان و رونالدوی اوریژبنال هورا کشید به یاد می آورم. تمام آن روزها من خوشحال بودم که او از میان اینهمه سرگرمی دنیای جدید، فوتبال را انتخاب کرده که سالمترین آنهاست. بعدها البته گاهی از این خوشحالی پشیمان شدم! زمانی که من دیگر از بازی مسی در بارسا لذت می بردم، و او همچنان متعصبانه به رئال و رونالدوی جدید عشق می ورزید و مرا یک بی تعصب می دانست که به بادی جابجا می شوم. از نظر من، تنها پدیده هایی که باید بر روی آن تعصب داشت، خانواده و وطن بود. حتی در بحث مذهب، تعصب را یک امر بازدارنده می دانستم که ممکن است در فرد مقابل دفاع ایجاد کند و او را از مذهب مورد نظر من فراری دهد. لذا دیدن اینهمه تعصب در مورد یک تیم ورزشی و یک بازیکن، دیدن اتاقی که تمام در و دیوارش پر از پوسترهای کریس رونالدو و تیم رئال و شال و پرچم این تیم است، دیدن آنهمه حرص و عصبانیت و هیجان در زمان برگزاری بازی های این تیم و... غیر قابل قبول بود! اما او با استفاده از مهر ابوت، مرا واداشت تا برای دیدن رئال و ال کلاسیکو، با مشقت فراوان به آن سر دنیا برویم. در آنجا، این عشق و تعصب، مرا بیش از پیش نگران کرد. من این همه علاقه را درک نمی کردم...
***
جام جهانی 2018 است و اکنون تیم ملی ما با اسپانیا، کشوری که رئال و بارسا نماد فوتبالش هستند، و پرتغال، که کریس رونالدو مرد اول فوتبال آن است، همگروه شده. حدس می زنم این عشق متعصبانه کار دست روابط پدر و فرزندی بدهد!!! بازی اسپانیا به خیر گذشت. شاید به این دلیل که اسپانیا پیروز شد. بازی پرتغال آغاز شد. او هزار کیلومتر آنطرف تر در همین کشور پهناور، و من اینجا در مطبم، همزمان به تماشا نشسته ایم. درست در لحظه ای که داور به نفع پرتغال پنالتی می گیرد، من بیمار دارم و صحنه را نمی بینم. بلافاصله پس از ویزیت بیمار و پیش از نواخته شدن ضربه پنالتی، به او زنگ می زنم تا جریان پنالتی را بدانم. او بشدت عصبانی است و با بغض می گوید اصلا پنالتی نبود... و پنالتی گل نمی شود! صدای فریاد شادی او را می شنوم. جالب اینجاست که هم پنالتی گیرنده و هم زننده، کریستیانو رونالدو، عشق کودکی تا به امروز او بود! با بغض او پس از عدم صعود ایران، بغض می کنم... چون صعود ایران مساوی بود با حذف تیمی که چهره محبوب او در آن بازی می کرد... همانکه در حد پرستش دوستش داشت! بواقع چرا من فکر می کردم او ممکن است خواهان پیروزی حریف کشورمان باشد؟!!
***
تمام جوانانی که برای تحصیل در خارج از مرزهای کشورمان زندگی می کنند، امروز در وضعیت بسیار بدی قرار دارند. آنها برای دریافت ارز دچار مشکلات وحشتناکی هستند و حتی اگر والدینشان توانایی مالی تأمین آن را داشته باشند، برای تبدیل و ارسال آن موانع زیادی پیش رو دارند. دانشجویان ایرانی ساکن در امریکا، دچار مشکلات مضاعفی هستند که بدلیل تفکرات بیمارگونه یک رییس جمهور برایشان ایجاد شده و حتی ممکن است حالا حالاها و برای مدتهای طولانی از سفر به کشورشان و حتی دیدار والدینشان محروم باشند. دیروز یکی از دوستان، عکسی از فرزندش که دانشجوی آمریکاست در فضای مجازی قرار داد. در ساعات نزدیک به برگزاری بازی ایران و پرتغال، او و یکی از دوستانش، خودروی دوستش را با پرچم های ایران مزین می کنند و در شهر به حرکت در می آیند. حتی تصور این صحنه آنقدر برایم زیبا بود که مرا باز هم به ایرانی بودنم امیدوار ساخت...
***
این جوانها از نسلی هستند که بد یا خوب، مطالبات فراوانی از دنیا دارند…

*دکتر محمد شفایی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار