گریه به حال فوتبال
روز جمعه گذشته در ورزشگاه شهررشت و هنگام بازی سپید رود و سپاهان اتفاقاتی افتاد و کسانی سازندگان این اتفاق بودند که بیش از هر چیز از دردهای عمیق و کمبودهای مهم این فوتبال حکایت می کند. اتفاقاتی آن چنان تلخ که حتی امیر قلعه نویی سرمربی تیم سپاهان که در ان بازی و در خانه حریف6-1 پیروز شده بود در پایان بازی گفته بود اصلا دوست ندارد راجع به فوتبال و برد وامتیاز و... صحبت کند و اگر غرورش اجازه می داد به حال این فوتبال و این وضعیت بی معرفتی در فوتبال و... گریه می کرد. اتفاقاتی که ظاهرا یکسوی آن خداداد عزیزی سرمربی سپید رود ایستاده بود و یک طرف آن تماشاگران حاضر در ورزشگاه که طرفدار سپید رود بودند قرار گرفته بودند.تماشاگرانی که از وضعیت کلی تیمشان و ازجمله روند بازی و نتیجه نهایی راضی نبودند و چون دستشان به کسی نمی رسید مربی و کادر فنی را آماج تهاجم لفظی خود قرار داده بودند و... در حالیکه به اعتقاد ما در این اتفاق نه خداداد علت است و مقصد ونه تماشاگر دلیل اصلی است و خطا کار. بلکه این دو به جان هم افتاده بودند بدون اینکه نفرت و مشکلی با هم داشته باشند. ریشه این اتفاق و نظایر آن را که در فوتبال ما فراوان است جای دیگری است که اتفاقا در بزنگاه های حساس دیده نمی شوند و از نگاه ها پنهان هستند. سئوال می کنیم‌در کجای این دنیا و کشورهای صاحب فوتبال با پدیده عجیب و غریب تیم های" دو و چند صاحبی" روبه رو هستیم. می پرسیم چقدر و چند بار دلسوزان و کارشناسان وهمین مجله خیلی قبل از شروع فصل در باره وضعیت تیم سپیدرود هشدار دادند و از مسئولان ذی ربط خواستند تا دیر نشده وَضعیت این تیم پر طرفدار و با ریشه اصیل را سروسامان دهند.
روز مرگی در فوتبال پنج ستاره
اصلا یک سئوال مهمتر وان اینکه چرا تیم ریشه داری مثل سپیدرود که خیلی بیش از یکقرن در فوتبال سابقه فعالیت داردو این همه طرفدار جذب کرده است از حیث مالکیتی چنان بلا تکلیف است که در آن واحد دو نفر ادعای مالکیت بر آن را دارند و برای فصل جدید هر یک جداگانه برای یک تیم با مربیان مختلف به توافق می رسند. با نفرات جدید به مذاکره می نشینند؟ و... واقعا در کجای دنیا چنین چیزی را سراغ دارید. چرا در فوتبال ما عوض حل مسائل بر آنها اضافه هم می شود و مشکلات آن هم مشکلات عجیب و غریب در آن عدیده و بغرنجتر می شود؟! چرا این حالت روزمرگی و هرچه پیش آید خوش آید دست از سر فوتبال ایران که خود را پنج ستاره و جهانی می داند بر نمی دارد؟ مشکل فقط سپید رود نیست اگر بود که ملالی نبود. این گونه مشکلات متاسفانه در فوتبال ما صورتی طبیعی به خود گرفته و به شکل روند و روال در آمده است. به این معنی که اگر این مشکلات در فوتبال ما روزی از جایی بیرون نزند باید تعجب کرد و پیش خود اندیشید که حتما یک جای کار عیب دارد و می لنگد! و... مگر تیم های قدیمی و پرطرفدار و اصیلی مثل استقلال و پرسپولیس مشکلات سپید رود و نظایر آن را ندارند.ایا این تیم ها با این همه سابقه که در ورزش ما دارند و این پایگاه عمیقی که در سراسر ایران‌نزد دوستداران ورزش دارند هنوز تکلیف مالکیتی و مدیریتی شان مشخص و تثبیت شده و معلوم است؟!
هنر مدیران ما
همه می دانیم که هم پرسپولیس و هم استقلال هر دو در مسابقات باشگاهی آسیا به مرحله یکچهارم صعود کرده اند. در حالی که انتظار می رفت در فاصله و وقفه ای که تا شروع دور بعدی به وجود آمده است این دو تیم با اضافه کردن نفرات و ترمیم کمبودها و ضعف ها وخلاصه اندیشیدن تمهیدات لازم با آمادگی و قدرت بیشتری پای به مسابقات بگذارند. اما دیدیم چنین نشد و این دو تیم حداقل از حیث مهره و نفر نسبت به مرحله قبل کمی ضعیف تر هم شده اند ! ضمن اینکه یکی از آنها( استقلال) از نظر مدیریتی دستخوش تغییراتی شد و مدیر عامل آن تغییر کرد و... در حالیکه دو تیم قطری تیم دو سه ماه پیش خود را برای رویارویی با تیم های ایرانی تقو یت کرده اند. همانطور که بالاتر اشاره شد این اتفاقات فقط در فوتبال ما رخ می دهد و ظاهرا این نوع هنرها از عهده مدیران ورزش ما ساخته است! سال هاست به سهم خود می نویسیم ضرورت رسیدگی و سامان دادن به مسایل بدیهی و ساده خیلی مهمتر ا ز حتی صعود به جام جهانی است. بارها نوشته ایم کسی نمی تواند با صعود به جام جهانی مخالف باشد اما می تواند نگران شود که مبادا صعود به جام جهانی ما را از حل و روبه راه کردن مشکلات ریشه ای و نهادینه شده فوتبال غافل کند. می توانیم نگران باشیم که مبادا صعود به جام جهانی به سپر و پناهگاهی تبدیل شود برای اینکه بعضی مدیران ما دچار خود فریبی شوند و این گونه تصور کنند که کلیت ورزش و باشگاه های ما دراوج قرار دارند و در شرایط بی سابقه ای به سر می برند!! سال هاست که به سهم خود می نویسیم این فوتبال و خیلی از رشته های ورزشی ما دارای ظرفیت بالقوه و توان بالایی برای رشد و پیشرفت بیشتر دارند اما اگر از سرعت لازم برخوردار نیستند دلیل عمده و اصلی آن بند و زنجیرهایی است که خود به دست و پای آن بسته و مانع حرکت مطلوب آن در مسیر پیشرفت می شویم.
مهاجمی که مفتش گران بود!
غل و زنجیرهایی که اکثرا به دلیل ضعف وندانم کاری مدیریتی به دست و پای ورزش و فوتبال بسته شده است. همین الان از زبان یکی از همکاران شنیدیم تیم استقلال هنوز به پروپیچ مهاجم بی هنری که دوسه سال پیش در این تیم بازی می کرد و از راه رفتن عادی- سرزدن و بازی با توپ پیشکش- در زمین عاجز بود 480 میلیون تومان بدهکار است. بی تعارف این بازیکن آنطور که عملا و در میدان نشان داد" دو زار"! هم نمی ارزید و مفتش گران بود.! همان موقع هم خیلی از کارشناسان و دلسوزان - از جمله این مجله- در این باره به مسئولان این تیم هشدار دادند اما... کو گوش شنوا! درست مثل همین هشدارهایی که پیش از شروع فصل در باره وضعیت تیم سپید رود داده شد و گوش شنوائی پیدا نشد. باری همه این اتفاقاتی که در فوتبال ما رخ می دهد و کام را تلخ و خاطر را آزرده می سازد جملگی از این واقعیت خبر می دهند که در فوتبال ما خیلی کارهای انجام نشده هست که باید انجام شود.وتا زمانی هم این کارها که اساسی و ساختاری هم هست نمی توان به رشد و پیشرفت ریشه ای و مداوم فوتبال امیدوارباشیم وتنها باید به اتفاقات وموفقیت های مقطعی دلخوش کنیم. مثلا سر و کله کارلوس کروشی پیدا شود و او به خاطر توانایی های فردی و ابتکارات حرفه ای کاری بکند و بخشی ا ز قابلیت های ذکرشده د رسطور قبلی در فوتبال ایران را شکوفا وبا کسب موفقیتی مقطعی دل مردم را شاد کند و گرنه خروجی طبیعی این فوتبال هرگز نمی تواند صعود ودرخشش در جام جهانی باشد. سخن را در باره تیم سپید رود آغاز کرده بودیم حرف به دردهای کهنه و بحث های تکراری کشیده شد برای اینکه بحث را جمع کنیم برمی‌گردیم به تیم سپید رود .
50 نفر تماشاگر یک بازی لیگ برتری!
در این باره کسی شک و تردیدی ندارد که هر چقدر تعداد تیم هایی مثل سپید رود که بزرگترین مشخصه و امتیازشان مردمی بودن است در فوتبال ما زیاد شود به نفع این رشته ورزشی است. ورزش با تماشاگر زنده است. در همان هفته دوم مسابقات یک بازی دیگر میان دو تیم متمول و مدعی سایپا و پیکان در تهران برگزار شد که گروه فوتبال مجله تعداد تماشاگر حاضر در ورزشگاه را 14 نفر برآورد و گزارش کرده بود! نخیر اشتباه حروفچینی صورت نگرفته صفر و عددی از قلم نیفتاده این بازی 50 فقط 50 (پنجاه نفر) تماشا کرده اند! تیم‌هایی که با جیب مردم اداره می شوند و خوب بی دردسر ودر آرامش و آسایش و امنیت کامل هم اداره می شوند اما بی تعارف در میان مردمی که ازکیسه آنها خرج و هزینه این تیم ها تامین میشود کوچکترین پایگاه و جایگاهی ندارند. این است که ادعا می کنیم چیزهایی در این فوتبال اتفاق می افتد که... بگذارید حرف خودمان را اصلاح کنیم ، اتفاق، کلمه مناسبی نیست، چیزهایی در این فوتبال به شکل روال طبیعی در آمده و به اصطلاح نهادینه شده که در هیچ کجای دنیای پیشرفته در ورزش و فوتبال دیده نمی شود. آخر تیم بدون تماشاگر، مسابقه بدون تماشاگر یعنی چه؟! مگر مردم بدهکاری به کسی و کارخانه ای دارند. مگر مردم پولشان زیادی کرده است؟ اصلا کی گفته لیگ ما باید با16 تیم برگزار شود؟ یک نفر بگوید فعالیت تیم‌های بی تماشاگر آن هم در بالاترین سطح فوتبال ایران چه تاثیری بر کمیت و کیفیت فوتبال ملی وتیم ملی ما داشته است؟! سایپا و امثال آن می خواهد به ورزش کمک کند به سپید رود کمک کند. در همان رده پایه ها فعالیت کند. تیم مردمی و پرهوادار پرسپولیس را حمایت مالی کند. حرف ما را قبول ندارید از آقای علی دایی سئوال کنید ایا در آلمان هم کمپانی های بنز و فولکس و بی .ام.و خودشان مستقیم تیمداری می کنند یا تیم‌های مردمی و کلا ورزش آلمان را" اسپانسرینگ " می کنند. پیکان می خواهد تیمداری کند برود ملوان انزلی را حمایت کند. فوتبال پایه را تقویت کند. استقلال پر طرفدار را پشتیبانی مالی وامکاناتی نمایدو...مسئولان پیکان هم می توانند از آقای مجید جلالی که فوتبال دنیا را می شناسد سئوال کنند آیا حرف ما بی حساب است. داریم از سر غرض و مرض این حرف ها را می زنیم. آیا در هیچ کجای دنیا تیم بی طرفدار را به مسابقات قهرمانی آن هم در بالاترین سطح راه می دهند؟
تاثیر تیم های پرطرفدار در پیشرفت فوتبال
وزیر محترم ورزش اگر واقعا دنبال ایجاد تحول در فوتبال ایران است باید از خوابیدن در باد موفقیت تیم ملی و تلاش بیهوده کردن مبنی بر اینکه این موفقیت را خروجی طبیعی این فوتبال قلمداد کند و حاصل برنامه ریزی حسابشده و... حرف هایی که حتی خود ایشان هم باور ندارد و به جای آن با درک واقعیت های فوتبال و موانع جدی و خودساخته آن با شجاعت و قاطعیت به جان مشکلات و مسائل رسوب کرده در این رشته ورزشی بیفتد. بارها گفته ایم باز هم می نویسیم برای اصلاح ساختار فوتبال ایران و گذر از وضعیت فعلی خیلی کارها هست که باید انجام بشود.هر مدیری چه در وزارتخانه و چه در فدراسیون اگر سراغ این کارهای انجام نشده برای انجام دادن رفت معلوم است می خواهد کاری فراتر از روزمرگی وعمل باری به هر جهت و... انجام دهد. قبل از انجام یا حداقل شروع به انجام این کارهای معطل مانده حرف زدن از اینکه در فوتبال و باشگاه های ما تحولات شگرف اتفاق افتاده و یا اینکه باشگاه هایی مثل پرسپولیس و استقلال امروز در بهترین وضعیت تاریخی خود قرار دارند، جز کارکرد تبلیغاتی و شعاری کاربرد دیگری ندارد و... دوباره برگردیم به سپید رود.عرض کردیم هر چقدر تیم هایی که از پشتوانه مردمی برخوردارند در فوتبال ما زیادتر شوند و هرچقدر شر تیم های بدون جمعیت و پرهزینه از سر آن کمتر شوند راه رشد و پیشرفت فوتبال ما هموارتر می شود. سپید رود از تیم های قدیمی و نام‌های شناخته شده و دوست داشتنی در فوتبال ماست که مثل سپاهان اصفهان،صنعت نفت ابادان ، تراکتور سازی تبریز، نفت مسجد سلیمان ، نساجی قائمشهر و... حضورش در لیگ موجب زینت و تقویت هر چه بیشتر آن می شود و علاوه بر این بازهم تاکید می کنیم بودن این گونه تیم ها لیگ را مردمی تر ودر نتیجه پرتماشاگر و جذابتر می‌کند.بنابراین باید تلاش کرد مشکلات امثال این تیم ها که متعلق به مردم است به حداقل تقلیل پیدا کند متاسفانه در فوتبال عجیب و غریب ما ماجرا دقیقا بر عکس است مثل خیلی چیزهای دیگر که در فوتبال ما شرایطی کاملا متفاوت با وضعیت طبیعی دارد.با این حال این حرف ما به معنای نومید بودن و به بن بست رسیدن فوتبال و سرکوفت زدن به مسئولان امر نیست. اتفاقا بر عکس این نکات را از سر انجام وظیفه می‌گوئیم چون امید به بهبود امور داریم.
حمایت از سپیدرود
در باره همین تیم سپیدرود بیش از هر کس مسئولان ورزش شهر واستان باید آستین همت بالا بزنند مردم و هواداران از تیم شهر و دیار خود حمایت کنند و مدیران و مسئولان فوتبال کشوری و حتی وزارت ورزش برای حمایت این تیم و رفع مشکلات آن به میدان بیایند. هنوز خیلی دیر نشده وچیزی تمام نشده است. تاکید می کنیم حرف فقط بر سر حمایت ازیک اسم و یک تیم است حرف اصلی بر سر حمایت از ورزش کشور است.
* سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها 
آخرین اخبار 
