PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: ۳۷۵۹۹
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۶
افتخارات کاروان ایران،بضاعت حداقلی و خروجی طبیعی

شاهمورتی بازی به نام "پن چاک سیلات"

هجدهمین دوره بازی های آسیایی هفته گذشته به پایان رسید وباز هم مثل دوره های اخیر چینی ها بر صدر جدول رده بندی مدال ها قرار‌گرفتند و برتری واقتدار خود را در ورزش آسیا ثابت و به رخ نزدیکترین رقبا که ژاپن و کره جنوبی باشند، کشیدند. کاروان ورزش ایران هم با کسب 62 مدال( 20 طلا- 20 نقره و 22 برنز در رده ششم جدول قرار گرفتند.این در حالی بود که تا روز آخر ایران در رده پنجم قرار داشت و قدرت نمایی بوکسورهای ازبک سبب شد تا آنها از حیث طلا و مجموع مدال از ما سبقت بگیرند و صاحب عنوان پنجم شوند. و باز این در حالی بود که تا اخرین روزها کاروان ورزش ایران در مکان چهارم ، بعد از سه قدرت اول آسیا، قرار داشت اما کشور میزبان به ضرب شاهمورتی بازی که اسمش " پن چاک سیلات"!! بود توانست خود را بالا بکشاندو... بار دیگر نشان داد ورزش اسیا نه فقط از حیث فنی کم دارد بلکه ازنظر فکری و فرهنگی هم عقب مانده است و ... با این نیرنگ ها و ترفندها می خواهد بیش از هر کس سرخودش را کلاه بگذارد وخود را پیشرفته نشان دهد! و ... تا این فکر و نگرش عوض نشود آسیا از نظر ورزشی نسبت به قاره های دیگر عقب مانده خواهد ماند...از ورزش آسیا و گرفتاری های فنی و فقر فرهنگی آن بگذریم و بیاییم سراغ ورزش خودمان و عملکرد آن در هجدهمین دوره بازی های آسیایی.

خروجی طبیعی ورزش ایران

در یک قضاوت کلی و سنجش واقع گرایانه می توان به کارنامه کاروان ورزش ایران در جاکارتا نمره قبولی داد. با توجه به شرایط وواقعیات موجود و عوامل درونی و بیرونی تاثیرگذار بر مقوله ورزش می شود گفت ورزش و ورزشکاران ایرانی در بازی های اسیایی راضی کننده و امیدوار کننده ظاهر شدند. تا کید می کنیم این قضاوت بر اساس واقعیات موجود و شرایط عینی است و گرنه همه می دانیم که ظرفیت و توانایی بالقوه ورزش ایران خیلی بالاتر از این هاست و همین شرایط و واقعیات اجازه بروز و عینیت یافتن این توانایی ها را نمی دهد. اگربا این نظر ما که نتایج کاروان ایران در جاکارتا - باز تاکید می کنیم با توجه به شرایط در نظر گرفتن واقعیات- رضایت بخش و یا حداقل پایین تر از حد انتظار نبوده، موافق باشید باید برویم سراغ عوامل پدید آورنده این نتایج. در این باره عوامل مختلفی را می توان در نظر گرفت و برشمرد. عواملی که از نظر تاثیرگذاری در یک مرحله و اندازه نیستند. مهمترین این عوامل به نظر ما همان پتانسیل و توان بالقوه و استعداد نهفته درو ن این ورزش است. به دیگر سخن اگر قصد خودفریبی و جنجال و تبلیغات راه انداختن وسیاسی کاری نداشته باشیم باید قبول کنیم بخش عمده ای از این موفقیت ها خروجی طبیعی ورزش ماست ونه محصول کار برنامه ریزی و مدیریت و اجرای معطوف به هدف.

هرچه پیش آید ، خوش آید

متاسفانه ساختار اجرایی و اداری و بالاخره فنی ورزش ما به گونه ای نیست که بگوییم این نتا یج و موفقیت های به دست آمده خروجی ساختار منطقی و کار امد حاکم بر ورزش است. وکسی این حرف ما را به حساب مثلا درگیری شخصی یا نزاع خطی و جناحی با مدیریت فعلی ورزش نگذارد. چرا که این حرف و سخن ما چیزی نیست که امروز از زبان این مجله شنیده می شود. خوانندگان ارجمند و وفادار این مجله تصدیق می کنند که ما این حرف را در مقاطع مختلف در زمان دولت های متفاوت زده ایم چرا که این حرفی کارشناسی است که بیش از هر چیز به ساختار ورزش ما بر می گردد و چون در دوره های مختلف مسئولان وقت ورزش در پی اصلاح ساختار و تدوین برنامه های علمی و بلند مدت نبوده و به هر آنچه که بوده دلخوش کرده وروزمرگی را پیشه خود کرده وبه" هر چه پیش آید خوش آید" بسنده کرده پس حرف ما هم نمی تواند فقط شامل حال مسئولان فعلی ورزش باشد.

توقع همیشگی ؛اصلاح ساختار ورزش

لب کلام و همه حرف این است که شرایط فعلی ورزش و ساختار موجود در آن توان به فعلیت در آوردن نیروی پنهان و نهفته در ورزش را ندارد و انچه که امروز د ربازی های آسیایی و دیروز در ریو و این چئون و...به نام ورزش ما ثبت شده است حاصل داشته های ذاتی و خروجی حداقلی ورزش ما درشرایط کنونی است. این حرف همیشگی ما بوده است چون ساختار ورزش ما با اندکی ضعف و قوت همیشه این بوده است توقع همیشگی از مسئولان ورزش در دوره های مختلف این بوده که ساختار ورزش را در حد توان و امکان اصلاح و ترمیم کنند تا در روند حرکتی آن هم خودبخود تغییر ایجاد شود. خواسته و توقعی که تاکنون کمتر برآورده شده و امیدواریم این بار مسئولان وقت ورزش آن را برآورده سازند. تا ساختار و روند فعلی برقرار است از این بیشتر از ورزش نمی شود انتظار و توقع داشت.

چرتکه و ماشین حساب را کنار بگذارید

با پایان گرفتن بازی های آسیایی فرصت خوبی به دست آمده تا با بررسی عالمانه و محققانه - و نه خود فریبانه و دیگر فریبانه- نقاط قوت و ضعف ورزش را شناسایی و تحلیل کنیم. چرتکه و ماشین حساب را کنار بگذاریم که این دوره و در زمان این دولت چند مدال گرفتیم و آن دوره و زمان آن دولت‌چند مدال...! و بعد برمبنای آن کارآمدی و ناکارآمدی این و آن دولت را ثابت کنیم!چرتکه و حساب و کتاب کاسبکارانه را کنار بگذاریم که اگر مثلا در بوکس یا فلان رشته دوتا مدال می گرفتیم و در وزنه برداری وزنه از دست کیانوش نمی افتاد وآنجا اگر اینجور می شد اینجا اگر آنجور می شد و... رتبه ما بهتر می شد به جای ششم مثلا الان پنجم بودیم و... قس علیهذا و... ما- و علی الخصوص مسئولان ما -باید واقعیات را بپذیریم وازشرایطی که در آن واقع هستیم ارزیابی دقیقی داشته باشیم و باشمردن و جمع وتفریق کردن مدال ها نخواهیم جایگاه و موقعیت ورزش خود را کشف کنیم. ما اگر در جاکارتا به جای ششم، چهارم هم می شدیم در واقعیات ورزش ما و نقاط قوت و ضعف آن تغییری ایجاد نمی شد. تاکید می کنیم ورزش ما به حداقل ها قناعت کرده است و همین حداقل ها آنقدر هست که دل مردم را شاد و موجب ابلاغ پیام تبریک و تقدیر از جانب رهبری انقلاب و سایر مسئولان شود.

نقش

مسئولان هم "کاری" برای ورزش بکنند!

حرف و توقع همیشه مطرح در ورزش این است که مسئولان هم "کاری" برای ورزش بکنند. البته این به آن معنا نیست که مسئولان اصلا برای ورزش زحمت نمی کشند. این حرفی غیر منصفانه است که ما هرگز به آن معتقد نیستیم. بهتر است در باره منظور خود کمی توضیح دهیم.بالاتر گفتیم که در کسب نتایج کاروان ورزش ایران در جاکارتا و تصاحب مدال ها و مقام های افتخار آفرین و دل مردم شاد کن توانایی های ذاتی و استعداد و انگیزه های شخصی ورزشکاران وخلاصه داشته های خدادادی ورزش ایران در مقایسه با سایر عوامل نقش اصلی را بازی می کند. وقتی از" سایر عوامل" صحبت می کنیم پس معلوم می شود در تحلیل چگونگی و چرایی نتایج و کارنامه ورزش ایران در جاکارتا ما " مجموعه عوامل" را در نظر داریم و باز معلوم می شود هر چند نقش مدیران ورزش را در این تحلیل نباید نادیده گرفت اما نقش آنها اصلی و درجه اول نیست. این نتایج و مدال ها چه در جاکارتا و چه در میادین ورویدادهای ورزشی دیگر غالباحاصل و پیامد مدیریت ورزش نیست. چرا ،در بعضی از رشته ها مثل کشتی عامل مدیریت در چهره بستن موفقیت ها نقش بسیار عمده ای دارد و تحلیلگر منصف با بررسی کارو بار این رشته ورزشی نقش مدیریت را در کسب این‌موفقیت ها بسیار پررنگ می بیند. کشتی فقط در بازی های آسیایی نیست که موفق است. فقط در یک رده سنی نیست که افتخار آفرین است. موفقیت در کشتی روندی سلسله وار است که بیش از هر چیز مبتنی بر مدیریت و تدبیر وبرنامه و حسن اجراست و...اما در رشته ای مثل وزنه برداری این نقش پررنگ نیست وموفقیت ها و نتایج حاصل کار دقیق و مدیریتی نیست. چرا که وضعیت کیانوش رستمی گواهی می دهد که مدیریت در وزنه برداری حداقل در باره تیم ملی منفعل و بی رنگ است و ورزشکار سالاری که بیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی در ورزش است در این رشته بسیار پررنگ و تعیین کننده است.

مدیریت یا تدارکاتچی؟!

راستی آن است که مدیریت در ورزش ما - نه فقط حالا و این مقطع- بیشتر نقش تدارکاتچی را دارد تا کارگردان و برنامه ریز. بیشتر منفعل و تابع شرایط است تا اینکه قدرت ابتکار در دست داشته باشد و روند و مسیر حرکت ورزش را سکانداری کند. بیشتر خوشه چین داشته ها وثروت های ذاتی ورزش و توان واستعداد خدادادی ورزشکاران است تا اینکه خودباغ ورزش را باغبانی و بر غنا وتوان این داشته ها و توانایی ها بیافزاید. حالا فکر می کنیم اینکه می گوییم مسئولان ورزش هم" کاری" برای ورزش بکنند روشن شد مسئولان و مدیران ورزش باید علاوه بر نقشی که حالا ایفاء می کنند و بیشتر در پی تدارک و فراهم آوردن نیازها وکمک برای گذران امور ورزش هستند و همین موجب حاکمیت روز مرگی و بی برنامگی و... و پرورش روحیه دلبستن به نتایج حداقلی گذرا شده به معنی واقعی ودر همه ابعاد مدیریت خود را در ورزش اعمال کنند.

هنر نایاب مدیریتی در ورزش ما؟

در شماره قبل به بهانه بحث ضرورت قانونگرایی در ورزش از اصل مهم مدیریتی" نظارت" سخن گفتیم و این شماره بر اصل " برنامه ریزی" تاکید می کنیم و می گوییم ورزش ما فاقد برنامه و استراتژی است و همین موجب شده است که از داشته ها و سرمایه های مادی و انسانی ورزش استفاده لازم و درست صورت نگیرد و خیلی از آنها نفله و هدر شود و بسیاری از ظرفیت های بالقوه ورزش به فعلیت در نیاید و پنهان و بلا استفاده بماند. هنر مدیریتی که در ورزش کم دیده می شود تلاش برنامه ریزی شده برای کشف و جهت دهی به این توانایی هاست. هنری که ما در مقاطع مختلف و دوره های گوناگون مدیریتی از مدیران وقت ورزش خواسته ایم تلاش کنند ان را ارایه دهند تا ورزش مستعد ایران از شرایط فعلی و مرحله کنونی عبور کند و وضعیت خود را بهبود بخشد و جایگاه فعلی را به طور اصولی وساختاری در آسیا و جهان ارتقا بخشد.

جدی نگرفتن ورزش!

سخن را در این باره جمع کنیم با این مطلب که در چند سال اخیر بارها مطالبی داشته ایم با مضمون و محتوی همین مطلب که اگر می خواهیم ورزش از این حالت" حداقلی" خارج شود وبا استفاده و به کارگیری ظرفیت های معطل مانده چیزی بالاتر و فراتر از این باشد باید طرحی نو درانداخت و کارها وابتکارات تازه ارائه داد. متاسفانه عوامل و دلایل زیادی برای بسنده کردن ورزش به" وضع موجود" و قناعت کردن به" حداقل" ها وجود دارد از جمله عدم ثبات مدیریت که حتی مانع از اقدام برای طراحی برنامه های بلند مدت می شود تا چه رسد به تدوین و اجرای این گونه برنامه ها. وقتی چنین وضعی حاکم باشد خودبخود روزمرگی وایفای نقش تدارکاتچی از سوی مدیران ورزش وظیفه اصلی آنها می شود. خود این علت ،معلول یک عامل بزرگتر وریشه داری است که در این باره نیز بارها نوشته و به سهم خود خواهان تجدید نظر در باره آن شده ایم و آن عامل را می شود" جدی نگرفتن ورزش" نام نهاد.

نتایج بی سابقه ...؟!

واقعیت این است که ما از همان آغاز که ورزش نوین تحت عنوان" ورزش و پیشاهنگی" در اواخر دهه اول این قرن(۱۳۱۰ هجری شمسی) وارد کشور شد و بعد درسال ۱۳۱۲ و ۱۳ به عنوان بخشی از آموزش و پرورش فعالیت خود را آغاز کرد و مسابقات را درسطح ملی واستانی و بعد باشگاهی آغاز کرد تا به امروز ، خود ورزش را جدی نگرفته ایم و بیشتر از آن ابزاری ساخته ایم برای نیل به اهداف و مقاصد دیگر. مثلا کارنامه ساختن برای خود و همکاران و باند و جناح و... بالاخره سینه سپر کردن و گزارش های قاطی شده با راست و دروغ تهیه کردن برای مقامات بالاتر و... مثل همین گزارشی که اخیرا به مقامات بالای سیاسی مثل رییس محترم جمهور و ریاست محترم مجلس و...در باره نتایج ایران در بازی های آسیائی داده شده و آن را" بی سابقه" خوانده است. گزارشی که در جای دیگر در باره ان بیشتر سخن خواهیم گفت . گزارشی که نشان می دهد همانطور که ما معتقدیم ورزش از سوی مسئولان ورزش جدی گرفته نشده و ان را ابزاری می دانند که کارآمدی و توان مدیریتی خود را به" قربان مقامات"!! اثبات نمایندو... در این باره فعلابه همین بسنده می کنیم و علاوه بر بحث ها و مطالبی که در صفحات دیگر همکاران به آن خواهند پرداخت به ویژه همکار عزیزمان اقای طباطبایی که به عنوان نماینده اعزامی مجله در جاکارتا از نزدیک شاهد و ناظر بازی ها بوده، ما نیز به سهم خود در این صفحه این موضوع را پی می گیریم.

نقش

بازگشت کارلوس کروش و بعضی ابهامات و نگرانی ها

بعد از حرف و حدیثی که در باره ماندن وادامه همکاری کارلوس کروش در ایران و تیم ملی فوتبال که از بعد از جام جهانی در محافل فوتبالی مطرح بود سرانجام کارلوس کروش هفته گذشته وارد ایران شد و ضمن توافق بافدراسیون فوتبال معلوم شد که ایشان حداقل تا پایان جام ملت های آسیا با فوتبال ایران همکاری خود را ادامه‌می دهد. امیدواریم همکاری کروش با تیم ملی کماکان و چون گذشته در ارتقای کیفی تیم ملی اثرات مثبت داشته باشد . بارها نوشته و تاکید کرده ایم حال و هوا و کلاس حاکم بر تیم ملی چه از حیث فنی وچه از نظر فرهنگی به خاطر وجود یک سرمربی حرفه ای کاملا با شرایط حاکم بر کلیت فوتبال ایران متفاوت است. امیدواریم این کیفیت و سطح را کروش با تلاش خود در تیم ملی حفط کند و مسئولان فوتبال هم سعی کنند کلاس و کیفیت کلیت فوتبال ایران را ارتقا بخشند.این نکته را از ازاین جهت یاد آور شدیم که هفته گذشته با اعلام لیست نفرات دعوت شده به تمرینات تیم ملی بحث ها و مسائلی مطرح شد که البته تا حدی طبیعی است و همیشه این بحث ها و ابهامات در این مواقع مطرح است. ولی به نظر ما نیز لیست اعلام شده حاوی پیام ها و نکاتی است که نگران کننده است مثلا دعوت فقط یک باز یکن از تیم پرسپولیس که دوسال پیاپی قهرمان لیگ شده و یا عدم دعوت و بی توجهی به آقای گل لیگ در فصل گذشته و... دعوت از نفراتی که بعضا در لیگ یا بازی نکرده یا اگر هم بازی کرده نمایش موفقی نداشته و حتی در مواردی بازی آنها با اعتراض طرفداران تیم خودی مواجه شده و.‌.. نکاتی است که بحق اعتراض بسیاری از کارشناسان و دوستداران فوتبال را برانگیخته و نگرانی هایی را سبب شده است و...فعلا در این باره به همین مختصر اکتفا کرده تا بعد.

* سید محمدسعید مدنی


نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
آخرین اخبار