کیهان ورزشی-
روزی که خوزه مورینیو توانست با اینترمیلان حاکمیت تیکی تاکای بینظیر بارسلونا را بر فوتبال دنیا با یک سیستم تدافعی و مبتنی بر ضدحملات فرو بریزد و به همین شکل قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بدست آورد، کمتر کسی فکر میکرد که این سبک از فوتبال روزی به یک تاکتیک اصلی و اساسی در دنیای فوتبال تبدیل شود. در آن دوره شکستن طلسم شکستناپذیری بارسلونا و فوتبال مهیج و زیبای این تیم که از تفکرات و فلسفه یوهان کرایوف فقید نشات گرفته بود، یک پیروزی بزرگ برای همه محسوب میشد. آنقدر بارسلونا قدرت گرفته بود که به اندازه کافی در بین رقیبان و هوادارانشان نفرت ایجاد کند اما آنهایی که تنها به دنبال لذت فوتبال بودند، بارسلونا آرمانشهری بود که همه خواستهها و دلخوشیهایشان را با ستارههایش برآوره میکرد.
با گذر زمان و عبور از شگفتی اینتر با آقای خاص و بازیکنانی چون وسلی اسنایدر، ساموئل اتوئو و گابریل میلیتو، رفته رفته سبک فوتبالی که مورینیو به دنیا معرفی کرده بود، میان تیمها به جریان افتاد؛ بخصوص زمانی که چند تیم دیگر مانند دیناموکیف، زسکا مسکو و تیمهای دسته چندم باشگاهی فوتبال اروپا توانستند با همان شیوه بارسلونا را حتی در خانه خودش به زانو دربیاورد. این تاکتیک به مرور پیشرفتهایی کرد و گاها به نوعی دچار تحریف شد. تیمهای بزرگ و توانمند به سراغ سبک نوین آن رفتند اما تیمهای ضعیفتر فقط کارهای تدافعی آن را برای خود به استفاده بردند.
از آنجا که تیمهای بزرگ تاکتیکها و سیستمهای فوتبالی خود را به متدهای جدید دنیا به روز میکنند، اکنون کمتر تیم سرشناسی را میبینید که رنگ و بویی از تیم 2009 مورینیو و اینتر به خود داشته باشد. اما در سوی مقابل سبک تدافعی میان تیمهایی که به مصاف تیمهای قدرتمندتر از خود میرفتند، ریشه دواند و به تاکتیک اصلی آنها تبدیل شد. این سبک که در سالهای اخیر انتقادات زیادی را به خود دیده، به دفاع اتوبوسی هم شهرت پیدا کرد و جالب اینجا بود که پس از حضور دوباره مورینیو در چلسی و پس از آن منچستریونایتد، این خود او بود که با دفاع صرف به هر قیمت کسب نتیجه میکرد و این عنوان را با همین نوع بازی از سوی منتقدان بر سر زبانها انداخت.
مورینیو اولین و آخرین بازمانده از سبکی بود که خود به دنیا شناساند و پس از دو فصل و نیم حضور در یونایتد که اصلا با این سبک از بازی خو نداشت، شاید برای همیشه از سطح اول فوتبال دنیا دور شد. یونایتد که پس از فرگوسن و فوتبال بانشاط وی روز خوش ندیده بود، با تفکرات تدافعی مورینیو کاملا درهم شکست.
حالا مورینیو رفته اما تفکری که او به جان فوتبال انداخت، هنوز بر جای مانده است. نه آنتونیو کونته و نه ماریتسیو ساری که خود از فوتبال دفاعی ایتالیا به لیگ جزیره رفتند، با این نوع فوتبال چشم ندوختند و با یک شیوه مدرن از فوتبال دفاعی و متکی به ضدحملات، در فوتبال تهاجمی انگلیس تیمشان را به موفقیت رساندند.
اکنون این فوتبال تدافعی خود به دو نوع تقسیم شده است. یکی را از آن دسته از تیمهایی پیاده میکنند که توان ضدحملات خطرناک را دارند و با دادن مالکیت توپ به حریف، میدان را در دست میگیرند و از آن برای ضدحملات بهره میبرند که این سبک قابل قبولتر است اما بازهم از جذابیت و تماشایی بودن فوتبال میکاهد. اما نوع دوم برای تیمهایی است که فقط برای دفاع مطلق و کسب حداقل امتیاز ممکن به میدان میروند.
این روزها بیش از هر زمانی شاهد هر دو نوع روش فوتبال تدافعی با پس زمینه تفکرات مورینیو در فوتبال دنیا هستیم. در جام جهانی روسیه تیم ملی خود ما از همان نوع اول استفاده کرد و نتایج خوبی را بدست آورد اما بازیهای تیم ما مقابل رقبایش چندان چنگی به دل نزد. چند تیم دیگر هم به همین شیوه بازی کردند و گاها نتایج شگفتآوری هم ثبت شد. مانند آنچه که در بازی کره جنوبی و آلمان به وقوع پیوست و کرهای ها با شکست آلمان، این تیم را در قعر جدول گروهشان جای دادند.
در روزهای گذشته در جام ملتهای آسیا شاهد حضور تیمهایی هستیم که فقط به دنبال یک نمایش تدافعی و کسب حداقل امتیاز هستند. با 24 تیمی شدن مسابقات تیمهای ضعیفی به امارات آمدهاند که حرفی برای گفتن ندارند و با یک بازی کاملا دفاعی فقط به حفظ آبرو فکر میکنند؛ تاکتیکی که زیبای را از فوتبال گرفته و به یک میدان نامتوازن و یکطرفه تبدیل کرده است. بازی اردن مقابل استرالیا، قرقیزستان مقابل کرهجنوبی و چند بازی دیگر با مالکیت مطلق تیمهای بزرگتر همراه بود اما نتایجی شکل گرفت که با آمار و ارقام بازی همخوانی نداشت. استرالیا به عنوان مدافع عنوان قهرمانی با یک گل مقابل اردن شکست خورد تا اولین شگفتی جام رقم بخورد.
حالا ما ماندهایم این فوتبال تدافعی و یک طرفه که جایش را میان تیمهای کوچکتر و ضعیفتر باز کرده است و با طرحی که فیفا برای گسترش فوتبال در تمام دنیا دارد و طرح 48 تیمی کردن جام جهانی را از همین دوره بعدی دنبال میکند، بی شک بیش از پی شاهد چنین سبکی از فوتبال خواهیم بود.
* عرفان خماند