PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 28 2024
کد خبر: ۸۳۰۴۰
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۷
پرونده ای درباره ظهور جریانات مخرب رسانه ای
بخشی از نشست خبری اخیر یحیی گل محمدی ، سرمربی تیم پرسپولیس به افشاگری علیه جریانی رسانه ای اختصاص داشت. یحیی علنا از جریانی رسانه ای علیه پرسپولیس صحبت کرد که مدتی است به تعبیری مودبانه تر " سمپاشی " می کند و مقصودش به حاشیه راندن پرسپولیس است. یحیی عنوان کرد:« امسال متأسفانه یک تیم رسانه‌ای تشکیل دادند علیه پرسپولیس؛ خودم می‌دانم چه کسانی هستند. همه ما داخل تیم می‌دانیم چه کسانی هستند. متأسفانه با برخی خبرهای دروغ و لجن‌پراکنی دنبال این هستند که جو مسمومی دور تیم به وجود بیاید. اگر این روند ادامه داشته باشد اسامی‌شان را در هر کنفرانسی لازم باشد می‌آورم. این افراد خودشان را جمع کنند و اجازه دهند نتیجه فوتبال در زمین مشخص شود. اینکه با این کارها بخواهند برای یک تیم حاشیه درست کنند، دور از جوانمردی است. کاملاً هم می‌دانیم چه کسانی هستند. فکر نکنند هر کاری دل‌شان می‌خواهد انجام می‌دهند و کسی متوجه نمی‌شود. تمام این کارها رصد می‌شود و اگر لازم باشد در موردش صحبت می‌کنیم. خودمان هم باید حواس‌مان جمع باشد و نسبت به رفتار و گفتارمان توجه بیشتری داشته باشیم و آتو دست این آدم‌ها ندهیم.» گل محمدی برای پاسخگویی به پرسش هایی در خصوص فخرفروشی آماتورگونه محمد حسین کنعانی زادگان ، مدافع تیمش در مصاحبه ای که حاشیه ساز شد یکراست سراغ جریانی رسانه ای رفت که به زعم وی لجن پراکنی علیه تیمش می کند و روی تیمش زوم کرده است. بزرگنمایی حواشی مربوط به اردوی " ارتش سرخ " و سوتی دادن بازیکنانی نظیر کنعانی زادگان که هرازگاهی در فضای رسانه ای به شکل مفتضحانه ای همه گیر می شود از اقدامات جریان رسانه ای است که گل محمدی از آن به شکل دردناکی رونمایی کرد. جریانات مخرب رسانه ای بیش از دو دهه است که با ادبیاتی به سبک زردنویسی در حوزه روزنامه نگاری ورزشی ، به خصوص فوتبال دیده می شود. اهرمی است که برای رسواسازی تیم ها و اشخاص به کار برده می شود و هدف عالی اش انحراف در قبال به دست آوردن امتیازاتی نامتعارف و بحث برانگیز از جانب افراد منفعت طلب و دلال صفت است. نبودن نگاه حرفه ای نزد مربیان و بیشتر بازیکنان، فرصت را برای جریانات رسانه ای و زردنویسان نوکیسه مهیا کرده است ، خبرنگارنماهایی که منفعت شان در بی ثبات بودن ورزش ، به خصوص حوزه فوتبال است و با زیر ذره بین بردن یک حاشیه از کاه ، کوه می سازند و عاقبت فوتبال برایشان اهمیتی ندارد. با این مقدمه به پرونده این هفته درباره سمپاشی علیه فوتبال می پردازیم .
سمپاشی علیه فوتبال


درد بزرگ فوتبال ما
*کیوان طباطبایی
نطفه سمپاشی علیه فوتبال از زمانی بسته شد که تعداد مشخصی قلم به مزد با پیشینه مجهول و با چراغ سبز سردبیران سفارشی و وابسته به جریانات دلالی پا به عرصه رسانه های چاپی گذاشتند و سپس با گذشت زمان در برخی از رسانه های اینترنتی هم تکثیر شدند. جمع محدودی با شناخت اندک از فوتبال ، حاشیه های ریز و درشت تیم های مطرح را نشانه گرفتند و بزرگنمایی کردند و گفتمان تازه و دروغینی به نام علم گرایی، شفاف سازی و… در فوتبال به راه انداختند. باورمندان به رقابت سالم در خانواده بزرگ فوتبال با رشد قارچ گونه جریان سمپاش علیه تیم های مطرح و البته متمول - که اینک به زعم یحیی گل محمدی ، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس لجن پراکنی می کنند - مخالف بودند و در ابتدا سعی در پس زدن جریانات مخرب رسانه ای کردند. از آن جا که جریان سمپاش یا لجن پراکن علیه فوتبال از سوءمدیریت رایج استفاده و به اتاق برخی از مدیران مساله دار و غیرفوتبالی نفوذ کرد به سرعت باورمندان به رقابت سالم و عناصر مفید کنار گذاشته شده یا خانه نشین شدند‌. کار در برخی از حوزه های مدیریتی دست نفوذی های جریان سمپاش افتاد و آنان زیر و بم فوتبال را با رویکرد مختص به خود رسانه ای می کردند و در یک کلام فرمان در بخشی از حوزه فوتبال و رسانه به دست افراد وابسته به جریانات دلالی افتاد و در وهله نخست از مربیان تحت قراردادشان پس از هر ناکامی در فضای رسانه حمایت کردند. مقصودمان از اشاره به پیشینه جریانات مخرب رسانه ای این نیست که همه تقصیرات را به گردن دلالیسم نفوذ کرده در رسانه یا تیم ها بیندازیم بلکه می خواهیم عرض کنیم که برخی از مربیان هم در پیدایش جریانات مخرب رسانه ای سهیم بودند و به طور موازی این جریان را تقویت کردند و اینک رد پاهایشان مشهود است. همین یحیی گل محمدی که از لجن پراکنی جریانات مخرب رسانه ای می گوید حامیانی در رسانه دارد که پس از هر نتیجه ضعیف پرسپولیس، وی و تیمش را به شکل نادرستی مثل بزرگنمایی حواشی قبل از مسابقه و اشتباهات داوری ساپورت می کنند و راه نقد درست از یحیی را می بندند که همه جوره به زیان وی در عرصه مربیگری است. برخی از مربیان فوتبال ما هم با حمایت جریانات رسانه ای برای حریفان خود حاشیه سازی می کنند و هر سال از همین طریق صاحب تیم می شوند . این درد بزرگ فوتبال ما به شمار می آید که ریشه دوانده است.
فرهنگ رسانه ورزشی در بیراهه !
*بهمن اسدی
فوتبال ، این رشته دوست داشتنی اما پر از چالش هر روز شاهد اتفاقات ریز و درشت است. حتی در کشورهای صاحب فوتبال همه هفته شاهد بحث و جدل و توهین و محرومیت هستیم. جنجال با فوتبال همیشه همراه است و گویا گریزی از آن ندارد.
رسانه به عنوان یار همیشگی فوتبال در ایجاد این جنجال ها نقشی مهم دارد و چه بسا غالب این چالش را رسانه می سازد. رسانه های ورزشی در همه کشورهای جهان منجمله ایران ریشه ای دیرینه دارند و با ورود به زوایای پیدا و پنهان ، گاه یک بازی نزدیک به دو ساعته را هفته ها بلکه ماه ها ادامه دار می کنند!
پرداخت به این حواشی البته می تواند جذابیت هایی داشته باشد و حاشیه ها را فراتر از متن کند. این کارکرد رسانه است که شاید ایرادی به آن وارد نباشد.
اشکال، ایراد و خطا وقتی نمود پیدا می کند که رسانه فراتر از انصاف و عدالت و برای رسیدن به منافع خاص پا را از مرزها فراتر نهد. در این باره فساد وقتی وارد فوتبال می شود که جریانات مخربی به اسم رسانه با استفاده از قدرت موجود حق را ناحق می کنند و گاه هم برعکس!
در کشورهای صاحب فوتبال که تیم ها غالبا توسط بخش خصوصی اداره می شوند چالش های موجود شکل و نمایی متفاوت دارد. رسانه ای به دنبال یافتن برخی از حقایق با دسترسی به اسناد لازم طرح موضوع می کند و مرجعی برای برخورد با خطاکار را در کنار خود حس می کند.
متاسفانه در فوتبال سراسر دولتی ما فرهنگی که سال ها پیش تا حدود زیادی وجود داشت و توصیه هایی که برای رعایت اخلاق حرفه ای و انصاف ابراز می شد ، رفته رفته از این فضا رخت بربسته است. فضای مجازی بی مهار باعث شده تا شاهد زد و بندهایی باشیم که کاملا به چشم می آیند اما سوگمندانه همه اعتقاد داریم که اراده ای برای مقابله با این کجراهه وجود ندارد. بازار تهمت و ادعا رونق دارد. در کنار آن وجود فساد و خلاف کاملا آشکار ، امری است که تقریبا همگی به آن اعتقاد داریم.
وقتی قوه ای برای برخورد با خاطیان مشاهده نمی شود این فضای آلوده همه را به ستوه می آورد و فوتبال را به زشتی می کشاند. عامل این اتفاق تلخ را باید در بخش نظارتی و قضایی جستجو کرد ، آنجا که عده ای با عدم انجام وظیفه باعث می شوند تا گروهی فرصت طلب با رخنه در پایگاه های فوتبالی روز به روز فربه تر شوند. جوان علاقه مند رسانه ای که تا دیروز پاکی را ارزش می دانست امروز با تغییر در ارزش های متعالی گام در این مسیر بد می گذارد که باید بابت این فرهنگ جدید اندوهگین باشیم.
گرگ و میش یحیی!
*حمید ترابپور
پرسپولیس روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر می گذارد. آنها به همان اندازه ای که در دیدارهای اخیر خود در لیگ قهرمانان آسیا و لیگ برتر – قبل از بازی هفته هشتم – خوش درخشیدند، در این دیدار آخر مقابل انزلی چی ها پر اشکال و سردرگم ظاهر شدند تا دو امتیاز مهم را در انزلی جا بگذارند. این خلاصه بخش فنی اردوگاه سرخ است اما موضوع مهمتر درباره این تیم، به حواشی این روزهای آن برمی گردد؛ حواشی ای که با قهر و آشتی یحیی گل محمدی کلید خورد و با درافشانی های محمدحسین کنعانی زادگان در یک مصاحبه کامل شد. در امتداد همین ماجراها بود که یحیی گل محمدی مقابل خبرنگاران نشست و حرف هایی از جنس دیگر زد. وی که از بازتاب های داستان جنجالی مدافع پرحاشیه تیمش داغ کرده بود مدعی شد که گروهی و یا تیمی رسانه ای هست که برای قرمزها حاشیه سازی – به تعبیر وی لجن پراکنی – می کند. خب ، این حرف درستی است که از این گروه ها و باندها و جریانات رسانه ای در فوتبال ایران وجود دارد و کارش نیز جز همین حاشیه سازی ها نیست اما به نظر می رسد سرمربی سرخپوشان با اشاراتی که به این جریانات داشته خواسته صورت مسئله تیمش و نقش خود در ایجاد حواشی را پنهان کند. چه کسی است که نداند جرقه بسیاری از حواشی هفته های اخیر پرسپولیس را خود آقا یحیی با آن قهر ناگهانی و سفر به آن سوی آب ها در کوران مسابقات زد؟ آیا این مربی می تواند خودش را عاری از تقصیر بداند؟ ضمنا بسیاری از آگاهان به اتفاقات فوتبال و ماجراهای همین پرسپولیس می دانند که به همان اندازه ای که جریانات مورد نظر گل محمدی برای او و تیمش حاشیه سازی کرده اند، جریان و باند و دسته دیگری هم در رسانه ها هستند که به خیال خام خودشان حامی یحیی هستند اما جز دوستی های خاله خرسه کار دیگری برای او انجام  نداده اند. لجن پراکنی های آنها نیز نباید از نگاه ها دور بماند ، به خصوص وقتی که برای پوشش دادن نقاط ضعف ارباب خود افت های گاه و بیگاه تیم قرمزپوش را به مسائل داوری و دست های پشت پرده ربط داده و بازار انگ و تهمت شان حسابی سکه بوده است.
این جریان خزنده در اغلب حاشیه سازی ها برای پرسپولیس و سرمربی اش سهم بسزایی داشته و عجیب است که آقا یحیی آنها را نمی بیند و یا می بیند اما چون گرگ های رفته در پوستین میش هستند چندان برای او خطرناک به نظر نمی رسند!
این حرف ها به شما نمی آید !
*کامران خطیبی
نقد گفتار یحیای داستان ما، این روزها آسان‌ ترین کار دنیاست ؛ مدافع وسط سابقی که روزگاری یکی از بی حاشیه ترین های پرسپولیس بود ، در یک فرآیند دگردیسی وارونه، بدل به مهاجمی عصیانگر شده که کمترین قرابت را با ورژن اصلی دوست داشتنی روزهای نه چندان دورش دارد .
 اولش چه ساده انگار بودیم که صحبت‌ها ، استعفاهای مکرر و ناملایمتی هایی که از آن دم می زد را باور کرده و با خود می گفتیم که طلایه دار مبارزه با پلشتی و بی عدالتی ، در چه منگنه ای گیر افتاده است اما ...
هرچند وقت یک بار به بهانه های واهی ، مصاحبه هایی پرطمطراق ترتیب داده و این و آن را از  لبه تیغ می گذراند تا با انحراف اذهان عمومی و هواداران عاشق پرسپولیس ، نگاه ها را به حواشی خود پدیدآورنده اش معطوف کرده و خنجر انتقادات فنی را دور نگه دارد که تا حدود زیادی هم در این امر موفق بوده است .
حالا هم به واسطه دُرفشانی های«شوفر اتوبوسی به نام هوس» ، تئوری توطئه و لجن پراکنی را مستمسک قرار داده و سخن از تشکیل تیم رسانه‌ای علیه پرسپولیس می گوید .
آقا یحیای عزیز ! کیهان ورزشی سالیان سال است که نسبت به رشد بی ضابطه رسانه های دلال و به زعم خودتان مسموم هشدار می دهد اما بالاغیرتا این حرف ها به شما نمی آید ! نگاهی به دور و اطرافت بینداز تا یکی از پادوهای رسانه های لجن پراکن را که کنارت ایستاده، خوب برانداز کنی ، همانی که شهره عام و خاص است ، همان به اصطلاح خبرنگاری که مثل دوقلوهای به هم چسبیده سری از هم سوا دارید و در رسانه دلالی اش حسابی هوایتان را دارد و نازک تر از «گلِ محمدی» خطابتان نمی کند ، وگرنه کیست که نداند خودشان لایروبی لازم هستند ؟!
خودت را فضيحت، ديگران را نصيحت؟!
خطاکاران رسانه ای جولان می دهند!
*نادر فریاد شیران
آنچه امروز ما به عنوان نقش آفرینی رسانه های " زرد " مشاهده می کنیم ریشه ای دیرینه دارد. من زمانی که جوان تر بودم در روزهایی که قرار بود تیم ملی ایران راهی جام جهانی آرژانتین شود شاهد بودم که خبرنگاری به یکی از بازیکنان آن روزها می گفت : نگران نباش . من کاری می کنم که تو برای جام جهانی انتخاب شوی!
هر چه آن بازیکن می گفت : من مصدوم هستم و نمی رسم ، آن خبرنگار می گفت: تو کاری نداشته باش . حتی اگر توپ به تو نرسید من می نویسم که تو هنر بازی بدون توپ داری!
اما آنچه بین زرد نویسان آن روزها و امروز متفاوت است بحث مالی و ردوبدل شدن پول فراوان است. آن روزها یک زردنویس فقط به لحاظ این که یک بازیکن را دوست داشت برای او می نوشت اما امروز پول حرف اول و آخر را می زند. بحث هم زرد نویسی نیست. سرخابی نویسی هم هست.
پیدا کردن رسانه هایی که مثل کیهان ورزشی عادلانه می نویسند بسیار سخت شده است. متاسفانه اغلب رسانه ها به ویژه در فضای مجازی ، مزدور هستند ، پول می گیرند و می نویسند.
شما ببینید افرادی که دلالی آنها در رسانه شهره عام و خاص است چگونه در برخی از تیم های لیگی ما پست می گیرند. شما سری به تیم های صنعتی بزنید ، به راحتی ردپای آنها را پیدا می کنید. تقریبا همه ما زرد نویسان را می شناسیم. حتی مربیان سرخابی تهدید به افشای نام آنها می کنند اما اسم کسی را مطرح نمی کنند. اگر روزگاری با اسناد مشخص پول دادند تا "بوقچی ها" روی سکوها فحاشی کنند امروز کار به رسانه های زرد کشیده شده است.
دامنه کار از باشگاه ، بازیکن و مربی به میان مسئولان هم کشیده شده است. یعنی مسئولان به جای برخورد با این پدیده زشت ، خودشان هم وارد معرکه شدند و با ایجاد سپر رسانه ای درصدد رسیدن به اهداف خاص هستند. اراده ای هم برای مقابله مشاهده نمی شود.
 سردسته های زردنویسان ، چه در گذشته و چه حال به راحتی قابل شناسایی هستند. تقریبا همه آنها را می شناسند اما کسی نیست با آنها برخورد کند. مادامی که با خطاکاران و تهمت زنان بی سند برخورد نشود ، فوتبال ما به آرامش نخواهد رسید. بسیاری از افراد در خصوص فساد موجود اظهار نظر می کنند و آدرس می دهند . اگر حرفشان درست نیست چرا با آنها برخورد نمی شود؟ گویا همه می دانند که بخش اعظم این اظهارنظرها درست است اما متولیان امر به سادگی از کنارش عبور می کنند!





نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها