قانون را اجرا کنید تا مصالح ورزش فدای مطامع چسبیدهها نشود

کیهان ورزشی-
قانون و قانونمداری
سرمقاله شماره قبل مجله به موضوع قانون و قانونمداری در ورزش اختصاص یافته بود. بهانه آن هم شروع قریب الوقوع لیگ بیست وپنجم آزادگان بود که قرار است از اواسط هفته جاری سوت آغاز آن به صدا دربیاید. یکی از اصلیترین اهداف برگزاری لیگ یا هر اقدام دیگری به طور طبیعی زنده نگاهداشتن و فعال بودن ورزش است تا پرنشاط و با انگیزه، ساختار خود را استحکام و رتبه اش را در میادین بین المللی ارتقا بخشد و باعث شادی ملت و غرور ملی شود.
شرط تحقق اهداف
این هدف وقتی امکان پذیراست که اقدامات مزبور در شرایط مناسب و فضای مساعد انجام شود و خون و زندگی در رگهای ورزش تزریق کند و این شرایط به وجود نمیآید، مگر آنکه " قانون ومقررات" و به زبان عامیانه و خودمانی تر" حساب و کتاب" در کار باشد. در غیر این صورت، میکربها و انگلها و فرصت طلبها و منفعت جویان و... برای رسیدن به نان و نام و" آخور" آباد کردن، بیرحمانه و سیری ناپذیر به جان ورزش میافتند و چنان فضا را آلوده و شرایط را نامناسب و "هرکی به هرکی" میکنند که هیچ فرد سالمی مجال کار کردن ونفس کشیدن نخواهد داشت.
اول بزرگترها باید رعایت کنند
این است که درباره قانون وقانونمداری ونقش آن در سلامت جامعه (از ورزش گرفته تا گستره یک کشور و جهان) هرچه گفته و نوشته شود، بازهم باید مکررا ضرورت آن را - خاصه به مسئولان و مدیران و صاحب منصبان - متذکر شد، زیرا تقریبا همه چیز - از جمله قانون - برای اینکه در جامعه نهادینه شده و به صورت یک رفتار اجتماعی و عنصر فرهنگی درآید، باید از بزرگترها و صاحب منصبان و به اصطلاح" خواص" شروع و از جانب آنها رعایت شود.
قانون، پناهگاه همه!
تاثیر قانون در انسجام اجتماعی و وفاق و همبستگی میان انسان ها، اصلی ثابت شده در عرصه تاریخ و توصیه شده به وسیله عقلا و مصلحان و خیرخواهان بشر و سرآمد همه، پیامبران و اولیای خداست. " قانون" و قانونمداری به نفع جامعه و عامه مردم است و میتواند پناهگاه و حامی آنها در برابر ستمگران و زیاده خواهان باشد؛ بنابراین مردم به طور طبیعی با آنچه به نفع شان است، مشکلی ندارند و فقط کسانی که در بی سروسامانی وشلختگی اوضاع میتوانند به منافع نامشروع دست یابند و به قیمت ویرانی جامعه، زندگی خود را آباد و بساط عیش ونوش شان را جور کنند، از بی قانونی سود میبرند و برای آنکه قانون پیاده نشود و اوضاع سروسامان نگیرد، دست به هر حیله و ترفندی میزنند.
پیشرفت ورزش، در گروی اجرای قانون
ورزش هم از این اصل تاریخی و اجتماعی و قاعده کلی مستثنی نیست و اگر میخواهد در مسیر پیشرفت حرکت کند، چارهای جز التزام به قانون ندارد. بدیهی است قانون هرچقدر جدیتر گرفته شود و به عدالت نزدیکتر باشد - یعنی بزرگ و کوچک، پیر و جوان و غنی و فقیر نشناسد - در رشد واعتلا و پیشرفت و موفقیت ورزش تاثیر بیشتری خواهد داشت. چه درست گفت صاحب قابوس نامه که" داد، آبادانی بود و بیداد، ویرانی"!
منفعتپرستان طرفدار بی قانونی وشلختگی!
باندها و عناصر و جریاناتی در ورزش به خاطر رسیدن به منافع و مناصبی که فاقد کوچکترین حق و مشروعیتی درباره آن هستند، از قانون وقانونمداری وحاکمیت نظم و حساب و کتاب دل خوشی ندارند و، چون خوب میدانند فقط وقتی شلختگی و اوضاع "هرکی به هرکی" حاکم بوده و سیستم از نظم لازم برخوردار نباشد، " کسی" هستند و میتوانند خود را به این طرف و آن طرف ورزش آویزان کنند، به لطائف الحیل و با استفاده از ابزار در اختیار، مانع از سروسامان یافتن اوضاع و حاکمیت قانون و اجرای مقررات میشوند. اگر ورزش مستعد ایران از رشد و پیشرفت بایسته برخوردار نیست، اگر در فوتبال خیلی اتفافات ناخوشایند میافتد و اگر لیگ ما نظم لازم را ندارد و کمتر کسی از آن لذت میبرد و فضایی پر از شبهه و اتهام و انگ زدن وبی عدالتی و... حاکم است، دلیل را باید در عدم اعمال بایسته و اجرای قاطع و بی اغماض قانون از سوی مسئولان امر و نیز تلاش موذیانه و پنهانی همان باندها و جریانی دانست که نان و نام خود را در بی سروسامانی ورزش و فوتبال میبینند.
دومی، معلول اولی!
البته ما میدانیم که این دومی، معلول اولی است یعنی اگر مدیران و مسئولان و به اصطلاح کسانی که صاحب منصب و مجری قانون هستند، به وظیفه خود به درستی عمل کنند و در برابر باج خواهان و قانون شکنان و منفعت پرستان - که برای سود خودشان دست به هر کاری میزنند و قانون را نادیده میگیرند - محکم و با صلابت بایستند و توصیه پذیر و اهل تعارف و رودربایستی نباشند، هیچ وقت آن " دومی" ها، جرات وجسارت پیدا نخواهند کرد که به حریم ورزش راه پیدا کنند و اگر هم راه یافتند، مجال گردنفرازی و یکه تازی نخواهند داشت.
این دو گروه بلای جان ورزش هستند
به کرات نوشتهایم که دو گروه خواسته و ناخواسته دست به دست هم داده و بلای جان ورزش شدهاند و با عملکرد یا ترک فعلهای خود عملا اجازه نمیدهند ورزش از فضایی سالم تنفس کند و در مسیر پیشرفت، حرکتی بی امان و بدون وقفه داشته باشد. این دو گروه همین " اولی" و" دومی" هستند که ذکرشان رفت. گروه اول مدیرانی که یا مدیر نیستند وبا توصیه این وآن و حمایتهایی که بعضی از عناصر سیاسی و ذینفوذ در بعضی از مراکز حساس و مهم میکنند، بر مناصب مدیریتی تکیه زدهاند و یا " جنم" و درایت مدیریتی ندارند، اما رئیس فلان مرکز یا فدراسیون ورزشی شدهاند و...
جاده صاف کنها!
وجود چنین عناصری به عنوان" مدیر"، جاده صاف کن گروه دوم یعنی منفعت جویان و فرصت طلبان و طماعان سیری ناپذیر است که به شیوههای مختلف خود را تا ردههای بالای مدیریتی در ورزش وفدراسیونهای ورزشی و باشگاههای ثروتمند به عنوان مشاور و عضو هیات مدیره و مشاور رسانهای و فرهنگی و حتی مدیرعامل بالا میکشند و بساط "لفت ولیس" و "بخور و بچاپ" را راه میاندازند. از این نمونهها در ورزش ما فراوان است و برخلاف چند سال گذشته بسیاری از این افراد آویزان و رخنه کرده و سودجو برای اهالی ورزش شناخته شده هستند.
با "من بمیرم و تو بمیری"، کار ورزش درست نمیشود
به کرات درباره این دو گروه - که کارشان جلوگیری از پیشرفت ورزش است - مفصل نوشته و گفتهایم و در اینجا قصد باز کردن این پرونده را نداریم. این واقعیت را یادآور شدیم تا تاکید کنیم راه نجات از دست کسانی که عملا اجازه سروسامان یافتن اوضاع را نمیدهند و پیشرفت و مصلحت ورزش را فدای منفعت پرستی خود کردهاند، اعمال " قانون" است و لاغیر. به میزانی که به قانون عمل شود، جریانات آویزان و مخل ورزش عقب مینشینند و راه پیشرفت هموارتر میشود. با تعارف و رودربایستی و "من بمیرم و تو بمیری" و "کاری کنیم که کسی از دست مان دلخور نشود و علیه مان نگویند و ننویسند و... " کار ورزش سامان نمییابد.
حرفهای امیدوارکننده رئیس فدراسیون
آقای تاج، رئیس فدراسیون فوتبال مثل همه سالهایی که مسئولیت داشته، امسال نیز در آستانه لیگ در جلسات مختلف (مانند قرعه کشی دوسه هفته پیش و جلسه با داوران در هفته گذشته) درباره برگزاری هرچه بهتر و منظمتر و در یک کلام قانونمندتر رقابتها صحبت و قانون شکنان و مداخله جویان و جریانات و عناصر مزاحم را تهدید کرد. با شنیدن این حرف ها، همه کسانی که به فوتبال سالم و برگزاری هرچه بهتر لیگ علاقهمند هستند و آن را شرط پیشرفت و موفقیتهای این رشته میدانند، خوشحال و امیدوار میشوند.... ما را "مس" کنید!
با این حال لازم میدانیم به دو نکته اشاره کنیم. نکته اول اینکه نظیر این حرفهای خوب را در سالهای اخیر و پیش از شروع لیگ از زبان ایشان شنیدهایم. در هفتههای آغازین هم اتفاقاتی افتاد و بعضی از حرف ها" نصفه و نیمه" به مرحله عمل درآمد، اما بعد از اوجگیری رقابت ها، باز" روز از نو، روزی از نو"! و کار به جایی کشید که وضعیت برگزاری لیگ و رفتار با تماشاگران و داوری و... مصداق دقیق" سال به سال، دریغ از پارسال" شد! که در اینجا، مجال و حوصله پرداختن به آن نیست ولی این ضرب المثل گویای وضع فوتبال و خواسته اهالی آن از مسئولان بود که" از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید"! و...
متولی وحرمت فوتبال
نکته دوم هم اینکه در اجرایی شدن یا نشدن حرفهای خوب و وعدههای امیدوارکننده، شخص رئیس فدراسیون و همکاران درجه اول ایشان بزرگترین و موثرترین نقش را برعهده دارند. از قدیم گفتهاند که حرمت مسجد با متولی آن است. در حوزه ورزش هم این قضیه صدق میکند. حرمت ورزش بیش از هرکسی با مسئولان و مدیران و متولیان آن است.
اقتدار خود را ثابت کنید
باز هم تاکید میکنیم فوتبال اگر میخواهد سروسامان یابد و در مسیر پیشرفت حرکت کند، باید بیش از هر کسی مسئولان و متولیان، مصالح آن را قربانی مطامع ومنافع زیاده خواهان و مزاحمان نکنند. آنها باید با عمل به آنچه میگویند و وعده میدهند، اولا مدیریت واقتدار خود را به همگان ثابت کنند و ثانیا حساب کار دست همه بیاید تا پا را از گلیم شان فراتر نگذارند و در چارچوب اختیارات خود گام بردارند. بزرگی کردن و اقتدار، بیش از هر چیز به عمل است و نه به شعار دادن و تهدید کردن که:
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته، چون نیم کردار نیست.
مربی و مربا و حلوا!
اینکه آقای تاج از لزوم نظم و ترتیب در ورزشگاهها و صندلی شماره دار میگوید و اینکه داوران با قدرت در برابر تخلفات و شعارهای نژادپرستانه بایستند و با کسی مصاحبه نکنند یا مربیان اگر توصیه پذیر باشند، دیگر مربی نیستند و" مربا" هستند و... حرفهای منطقی وشیرینی است، اما خوب میدانیم که" با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود. "
شعار کمتر، عمل بیشتر!
باید به این حرفهای اصولی - که در هر کجای دنیا ورزش پیشرفت کرده یا در حال پیشرفت است آنها را اجرا میکنند - عمل کرد، کاری که در ورزش ما نشده یا خیلی کم شده ولی هرجا که به اصول نسبتا عمل شده، آرامش و سلامت و موفقیت به دنبال آن از راه رسیده است. کشتی مثال خوبی برای اثبات ادعای ماست. نمیگوییم در این رشته همه چیز ایده آل است و هیچ نقص و ضعفی وجود ندارد، اما نسبت به خیلی از رشته ها، از همه نظر، قانون و اجرای عدالت و رعایت اصول مدیریتی مانند نظارت و کنترل و... وضع بهتری دارد و از حیث فنی و مدال آوری و افتخارآفرینی اخبار مثبت و شادیبخشی به گوش میرسد. والیبال هم کم وبیش چنین شرایطی دارد. در این رشتهها حرف و شعار، کم است وعمل، بسیار و نتایج هم قابل قبول و رضایت بخش!
*سید محمدسعید مدنی